نام پژوهشگر: محمد احمدی صفا

مطالعه تاثیرات همیاری مستقیم و غیر مستقیم گروههای هم سطح و غیرهم سطح زبان آموزان در حیطه هم- ساخته تحول تدریجی بر توسعه سه نقش زبانی شکایت ، تقاضا، و عذر خواهی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  محمد احمدی صفا   محمد خطیب

مطالعات توسعه ای کاربرد شناسی زبان به تازگی توجه محققین را به خود جلب نموده و در میان تعداد محدود کارهای انجام شده در این زمینه پژوهشهای مبتنی بر دیدگاه اجتماعی- فرهنگی کاملا نادر می باشند. به همین جهت نقش مفاهیمی چون « همیاری» و « حیطه تحول تدریجی» در توسعه کاربرد شناسی زبان از جمله زمینه های بسیار در خور توجه است . به عنوان تلاشی در راستای ارزیابی قابلیت کاربرد نظریه اجتماعی- فرهنگی برای مقاصد آموزش زبان به طور عام و آموزش کاربردشناسی زبان به طور خاص ، مطالعه حاضر به بررسی میزان اهمیت کمک مستقیم و غیر مستقیم همیاران ارشد در حیطه تحول تدریجی ، همیاری دوستان هم سطح بدون توجه به حیطه تحول تدریجی ، و نیز کمک و همیاری معلمین بدون توجه به حیطه تحول تدریجی در توسعه توانش کاربرد شناسی زبان آموزان زبان انگلیسی با تکیه بر شناخت و تولید اشکال زبانی مطلوب سه نقش زبانی تقاضا ، شکایت ، و عذر خواهی پرداخته است. علاوه بر این ، در این تحقیق تاثیرات متفاوت روشهای همیاری ذکر شده بر انتخاب استراتژیهای مربوط به نقشهای زبانی در موقعیتهای داده شده مورد بررسی قرار گرفته است. از اهداف دیگر تحقیق پاسخ به این ابهام بود که آیا تاثیر هر یک از روشهای همیاری بر توسعه کاربرد شناسی زبان آموزان چه در شناخت و چه در تولید اشکال مطلوب زبانی در موقعیتهای داده شده وابسته به جنسیت می باشد یا خیر ؟ به عبارت دیگر محقق در صدد فهمیدن این نکته بود که آیا روشهای همیاری مورد مطالعه در توسعه توانش کاربرد شناسی سه نقش زبانی مورد نظر در زبان آموزان مرد و زن تاثیرات متفاوتی خواهد داشت . افراد شرکت کننده در این مطالعه شامل 27 دانشجوی مرد و 57 دانشجوی زن رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاههای بوعلی سینا و پیام نور ( مرکز همدان) بودند که در قالب سه گروه گواه و یک گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. این مطالعه توسعه ای بصورت مقطعی به عنوان قسمتی از واحد درسی «گفت و شنود یک» رشته مترجمی زبان انگلیسی در طی یک ترم تحصیلی به مدت 15 هفته و یک جلسه در هفته انجام شد. در هر یک از گروههای سه گانه گواه شرکت کنندگان به طور مجزا بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم و با توجه به حیطه تحول تدریجی توسط همیاران ارشد کمک و یاری می شدند و یا اینکه این کمک و همیاری بدون توجه به حیطه تحول تدریجی و از طرف دوستان هم سطح آنها ارائه می شد اما شرکت کنندگان گروه کنترل کمکهای مستقیم و غیر مستقیم معلم خویش را دریافت می کردند که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی آنان بود. توجه و حساسیت به حیطه تحول تدریجی که از طرف همیاران ارشد باید رعایت می شد با استفاده از « مقیاس تنظیمی» روشهای همیاری ارائه شده توسط الجفره و لانتلف (1994 ) به طور عملیاتی تعریف شد و روشهای همیاری مستقیم و غیر مستقیم که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی ارائه می شدند نیز شامل کاربرد تصادفی و غیر سازمان یافته روشهای مختلف همیاری توسط زبان آموزان هم سطح و معلمین بوده ( اوهاتا، 2001) که لزوما مطابق با روشهای « مقیاس تنظیمی» الجفره و لانتلف (1994) نبودند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل دو تست محقق ساخته کاربرد شناسی (wdct & mdct) ، نمونه آزمون تافل ، و یک کتابچه مربوط به کاربرد شناسی سه نقش زبانی مورد مطالعه بود که آن نیز توسط محقق طراحی و تدوین شده بود. نتایج تحقیق نشانگر آن است که کمک غیر مستقیم همیاران ارشد که با توجه به حیطه تحول تدریجی زبان آموزان ارائه می شد دارای بالاترین تاثیر در شناخت اشکال زبانی مطلوب و وابسته به بافت نقشهای سه گانه زبانی بوده است در حالیکه کمک مستقیم همیاران ارشد که آن نیز در درون حیطه تحول تدریجی ارائه می شد از دیگر روشهای همیاری که متوجه حیطه تحول تدریجی نبودند در شناخت اشکال زبانی مطلوب موثرتر بوده است. کمک و همیاری مستقیم و غیر مستقیم زبان آموزان هم سطح که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی ارائه می شد در میان چهار روش مورد مطالعه در جایگاه سوم تاثیر گذاری بر شناخت اشکال مطلوب زبانی قرار گرفت و کمک مستقیم و یا غیر مستقیم معلم محور که به شکل آموزش و ارائه باز خورد یکطرفه معلم و بدون توجه به حیطه تحول تدریجی زبان آموزان انجام می شد در میان روشهای مورد مطالعه به عنوان کم اثرترین روش در توسعه کاربردشناسی زبان در شناخت اشکال مطلوب زبانی در زبان آموزان با سطح توانائی زبانی متوسط پائین شناخته شد. ترتیب میزان اثر گذاری چهار روش مورد مطالعه همیاری در نتایج آزمون مربوط به تولید اشکال زبانی مطلوب اندکی متفاوت از ترتیب مربوط به شناخت این اشکال بود. کمک مستقیم همیاران ارشد در حیطه تحول تدریجی دارای بیشترین تاثیر در عملکرد تولیدی شرکت کنندگان بوده است و بر خلاف آنچه در مورد نتایج آزمون مربوط به شناخت اشکال مطلوب زبانی مشاهده شد کمک و همیاری غیر مستقیم همیاران ارشد در حیطه تحول تدریجی در جایگاه دوم تاثیر گذاری بر نتایج آزمون مربوط به تولید اشکال زبانی قرار گرفت و همیاری مستقیم و غیر مستقیم زبان آموزان هم سطح که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی ارائه می شد به مانند تاثیرش بر آزمون شناخت در رتبه سوم تاثیر گذاری بر تولید اشکال زبانی مطلوب قرار گرفت و سر انجام کمک مستقیم و غیر مستقیم معلم محور که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی بود به مانند تاثیر آن در آزمون شناخت در تاثیر خود بر عملکرد زبان آموزان در آزمون تولید اشکال مطلوب زبانی در میان چهار روش مورد مطالعه رده چهارم را در کمک به توسعه کاربردشناسی زبان آموزان به خود اختصاص داد. در رابطه با وابستگی تاثیر هر یک از روشهای همیاری مورد مطالعه به جنسیت نتایج بدست آمده نشانگر این است که جنسیت به تنهائی تاثیر قابل توجهی در عملکرد شرکت کنندگان چهار گروه چه در بعد شناخت و چه در بعد تولیدی توسعه کاربرد شناسی ندارد .این بدان معنی است که توسعه کاربرد شناسی تحت تاثیر روشهای مختلف همیاری در افراد مذکر و مونث تفاوتی ندارد و سر انجام آخرین یافته تحقیق حاضر حاکی از آن است که الگوی استفاده از استراتژیهای تولید نقشهای زبانی در میان شرکت کنندگان چهار گروه تحقیق تحت تاثیر روشهای همیاری مورد مطالعه در پیش و پس آزمونها بدون تغییر و ثابت ماند هر چند که هر یک از روشهای همیاری تاثیر مجزائی در توسعه کلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین در هر یک از نقشهای زبانی داشته اند اما این تاثیرات در الگوی استفاده از استراتژیها ی تولید نقشهای زبانی زبان آموزان در پس آزمون نسبت به همان الگو در پیش آزمون تفاوتی ایجاد ننمود. روشهای مورد مطالعه در گروههای گواه به طور مجزا فراوانی استفاده از استر اتژیها ی تولید نقشهای زبانی را به شکل معنی داری افزایش دادند اما الگوی کیفی استفاده همچنان ثابت ماند به عبارت دیگر همان استراتژیها ی استفاده شده در پیش آزمون برای هر یک از نقشهای زبانی با فراوانی بیشتری در پس آزمون مربوطه مورد استفاده شرکت کنندگان گروهها قرار گرفت. این نکته حالی از آنست که علاوه بر ضعف دانش زبانی- کاربردی ) (pragmalinguisticو کاربردی- اجتماعی (sociopragmatic) نقشهای زبانی مختلف در زبان آموزان زبان خارجی ، عوامل تاثیر گذار دیگری همانند انتقال از زبان اول ، نگرش زبان آموزان به توزیع قوا در ارتباطات و غیره در انتخاب استراتژیهای تولید نقشهای زبانی در زبان آموزان دخیل می باشد. از دیگر دلالتهای مهم تحقیق حاضر آن است که یادگیری با کمک گروه همسالان در توسعه توانش کاربرد شناسی از آموزش مستقیم و فرازبانی معلمان موثرتر می باشد. و سر انجام نتایج تحقیق بیانگر آن است که توانش کاربرد شناسی زبان نه به طور کامل و تنها تا حدی قابل آموزش می باشد.