نام پژوهشگر: عبدالحسین شورچه

عصمت پیامبر اکرم (ص) در قرآن و پاسخ به شبهات آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی قم 1390
  عبدالحسین شورچه   مصطفی کریمی

از شمار مسائل مورد تحقیق عصمت پیامبر اکرم 7 و پاسخ به شبهات آن است. این مقاله در پی پاسخ به شبهاتی است که در باب عصمت حضرت با برداشت ظاهری و سطحی از آیات مطرح می شود. مطالب پایان نامه در پنج فصل تدوین شده است: فصل اول عصمت از ریشه عصم و در لغت به معنای منع و حفظ است و در اصطلاح حقیقت و بینشی است که دارنده آن را از ارتکاب به معصیت باز می دارد. قرآن کریم در 20 مورد از عصمت پیامبر اکرم 7 سخن گفته است. این آیات در سه دسته عصمت در امر وحی، عصمت در قول، فعل و تقریر و عصمت از سهو و نسیان و خطا دسته بندی می شود. پاره ای از آیات نیز در ظاهر موهم عدم عصمت پیامبر 7 هستند که دست آویزی برای منکران و دشمنان اسلام شده اند. با تدبر، تأمل و تحقیق دقیق در برخی کلمات کلیدی آیات و همچنین استفاده از وحدت سیاق بین آنها روشن می شود، آنچه که در نگاه اولیه به ظاهر آیات متبادر می شود، معنا و مفهوم اصلی و حقیقی این آیات نیست. وقتی که برای شیطان هیچ تسلطی نسبت به شخصیت پیامبر اکرم 7 وجود ندارد، چگونه می تواند در آرزوی قلبی ایشان القاء کند؟ جز اینکه بگوییم شیطان تنها مردم را وسوسه می کند تا در برابر اهداف پیامبر 7 ـ که گسترش دین و ایمان آوردن مردم است ـ بایستند. آنچه که پیامبر 7 بر خود تحریم کرد جنبه شخصی داشت و حرمت آن را تشریع نکرد تا ملاک عمل مسلمانان قرار گیرد. بین گناه و فتح هم هیچ رابطه ای وجود ندارد، مگر آنکه منظور از گناهان پیامبر 7 را، آن بدانیم که قریش وی را به جهت کشتن سران آنها دارای جرم های سنگین می دانستند و در پی از بین بردن حضرت بودند، با فتح مکه آنها مسلمان و یا تسلیم شدند و این زمینه از بین رفت. وجود مبارک پیامبر اکرم 7 عاری از هر گونه نفوذ شیطانی بوده است و هرگز ایشان دچار فراموشی نشده است، تا دسیسه ای برای معاندان و منکران باشد. هر چند قرآن به صورت قضیه شرطیه بیان کرده است که اگر خدا بخواهد می تواند وی را دچار فراموشی سازد ولی این هیچ دلیلی بر اینکه در عالم واقع هم اتفاق افتاده باشد نیست. پیامبری که نماز را نور چشم خود می داند و در نماز تمام حالات و رفتار و حواسش به نماز ایستاده است، این تهمت نارواست که گفته شود نماز چهار رکعتی را در رکعت دوم سلام داده است. نمی توان جهل و جهالت را ( العیاذ بالله) به ایشان نسبت داد؛ زیرا حضرت عقل کامل هستند و آنجا که عقل باشد جهل راهی ندارد.