نام پژوهشگر: حسن افتخار اردبیلی

ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c در کارکنان خدمات بهداشتی درمانی با بکارگیری سازه های الگوی باور بهداشتی در الگوی پرسید – پروسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  محمد اسدپور   فضل الله غفرانی پور

مقدمه: علیرغم مزایای فراوان رعایت احتیاط های همگانی یا استاندارد و اجرای مداخلات آموزشی گوناگون، همچنان این احتیاطها در بین کارکنان رعایت نشده و به عنوان یکی از مشکلات بهداشتی در بین پرستاران که خطرات زیادی برای خودشان و بیماران به همراه دارد، می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله اموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی بر ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c در کارکنان خدمات پرستاری انجام شده است مواد وروشها: این مطالعه از نوع پیش تجربی بوده. قبل از مداخله ابزاز جمع آوری اطلاعات و برگرفته از سازه های الگوی پرسید-پروسید، الگوی باور بهداشتی و میزان رفتار پیشگیری کننده پس از تهیه و انجام روایی و پایایی در اختیار نمونه ها قرار گرفت. سپس یک گروه 91 نفره برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی جهت ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c را دریافت نمودند، بعد از مداخله و 6 ماه پس از مداخله ارزشیابی براساس ابزار انجام، نتایج تجزیه و تحلیل شد یافته ها: آزمونهای آماری تفاوت معنی داری را بین قبل، بلافاصله و شش ماه بعد از مداخله بعد از مداخله در مورد سازه های الگوی پرسید-پروسید، الگوی باور بهداشتی و میزان رفتار پیشگیری کننده نشان داد(0001/0p= ). نتیجه گیری : مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی بر ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c در کارکنان خدمات بهداشتی درمانی مراکز آموزشی درمانی علوم پزشکی رفسنجان موثر بوده است.

تاثیرمداخله آموزشی تئوری/ مدل محور بر ارتقاء و پایداری فعالیت جسمانی در زنان نخست زا بعد از زایمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  نسرین روزبهانی   فضل الله غفرانی پور

مقدمه: کم تحرکی در زنان بعد از زایمان یکی از مشکلات بهداشتی است. انجام فعالیت جسمانی منظم در بعد از زایمان، علاوه بر کاهش خطر ابتلا به بیماری های مختلف، فواید بسیار دیگری برای این زنان به همراه دارد. از سوی دیگر این دوره از زندگی زنان فرصتی است تا بتوان شیوه زندگی سالم را جایگزین شیوه زندگی ناسالم کرد. لذا تیم تحقیق بر آن شدند تا با طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی تئوری/ مدل محور، تاثیر آن را بر کاهش شیوه زندگی کم تحرک در این جمعیت خاص بررسی نمایند. روش بررسی: این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مطالعه مقطعی، سازه های مدل فرانظری( مراحل تغییر، فرایندهای تغییر، فواید، موانع و خودکارآمدی)، حمایت اجتماعی و رفتار مرتبط قبل از بارداری در 300 مادر، 3 تا 5 ماه بعد از زایمان، جهت برازش مدل پیشگویی کننده رفتار فعالیت جسمانی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بر اساس مدل برازش یافته، مولتی مدیای خودآموز ارتقاء فعالیت جسمانی مادران در 8 جلسه آموزشی(8 هفته) طراحی شد. در مطالعه کارآزمایی بالینی، بعد از ارزیابی پایه، مداخله آموزشی دو ماهه بوسیله مولتی مدیا در 60 مادر بعد از زایمان انجام و با 60 مادر در گروه شاهد مقایسه شد. ارزیابی های پیگیری در 3 و 9 ماه بعد از مداخله انجام گردید. یافته ها: در مطالعه مقطعی، مدل برازش یافته 42 درصد واریانس رفتار فعالیت جسمانی را تبیین نمود و سازه های خودکارآمدی و فرایندهای تغییر به ترتیب موثرترین سازه های پیشگویی کننده مراحل تغییر و سازه های موانع(ارتباط معکوس) و فواید پیشگویی کننده مستقیم رفتار فعالیت جسمانی بودند. نتایج مطالعه مداخله ای نشان داد که در 9 ماه بعد از مداخله 6/74 درصد مادران گروه مداخله به مراحل عمل و نگهداری پیشرفت کرده بودند. اما در گروه شاهد فقط 6/3 درصد مادران به مرحله عمل پیشرفت کرده بودند. اثر متقابل گروه- زمان در مورد میزان فعالیت جسمانی و سازه های موثر معنی دار شد. شاخص توده بدنی به طور معنی داری در هر دو گروه کاهش داشت هر چند در گروه مداخله این کاهش چشمگیرتر بود. نتیجه گیری: مولتی مدیای خودآموز ارتقاء دهنده فعالیت جسمانی طراحی شده بر اساس مدل برازش یافته در ارتقاء و پایداری رفتار فعالیت جسمانی مادران بعد از زایمان موثر بود.