نام پژوهشگر: زینب خانجانی

بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی با افسردگی و اضطراب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  محمدرسول مفسری   زینب خانجانی

چکیده:این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و کمالگرایی با افسردگی و اضطراب دانشجویان انجام گرفت.از 371 دانشجوی مقطع کارشناسی، خواسته شد تا پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس چند بعدی کمالگرایی و dass42 را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها ی پژوهش از شاخص هاو روشهای آماری شامل میانگین، انحراف معیار، t-test، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد.نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که میان عامل نورزگرایی و عامل درونگرایی با اضطراب و افسردگی رابطه مثبتی وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش نورزگرایی و درونگرایی اضطراب و افسردگی نیز افزایش می یافت. همچنین بین کمالگرایی با اضطراب وافسردگی نیز دابطه مثبت ومعنی داری وجود داشت. از سوی دیگر این تحقیق آشکار ساخت که بین افراد افسرده و نرمال در عامل نورزگرایی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تی تست تفاوت معنی داری بین افراد مضطرب و نرمال و نیز بین افراد افسرده و نرمال اختلاف معنی داری وجود دارد. یافته دیگر پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بین عامل انعطاف پذیری و عامل دلپذیری با افسردگی رابطه معکوس معنی داری وجود دارد. یعنی با افزایش انعطاف پذیری و دلپذیری فرد افسردگی وی کاهش می یابد. بین دلپذیری و اضطراب نیز رابطه معنی دار آماری به دست نیامد. همچنین مشخص شد که بین عامل با وجدان بودن با افسردگی و اضطراب رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد. یعنی با افزایش با وجدان بودن فرد افسردگی و اضطراب نیز افزایش می‏یابد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیری(روش گام به گام) آشکار ساخت که شش متغیر پیش بین شامل عامل نوروزگرایی، عامل برون گرایی، کمال‏گرایی جامعه مدار و خود مدار، عامل با وجدان بودن و عامل انعطاف پذیری واریانس افسردگی را تبیین می کنند.طبق ضرایب بتای استاندارد شده متغیرهای پیش بین موثر بر افسردگی، شامل عامل نوروزگرایی بود که نیرومندترین متغیر در پیش بینی افسردگی محسوب شد و پس از آن به ترتیب کمال‏گرایی جامعه مدار و عامل برون گرایی ، عامل وجدان بودن کمال‏گرایی خودمدار و عامل انعطاف پذیری قرار دارد. در این پژوهش ابعاد سه گانه کمال گرایی و کمال گرایی کل با نوروتیسم رابطه مثبت، وبا برون گرایی و دلپذیری رابطه منفی داشت. بین ابعاد کمال گرایی و با وجدان بودن نیز رابطه مثبت ومعنی دار وجود داشت. واژه های کلیدی:ویژگی های شخصیتی، کمال‏گرایی، افسردگی، اضطراب

بررسی مقایسه ای نظریه عام وخاص ذهن سوء استفاده کننده گان جنسی از زنان کودکان با افرادعادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  عبدالله فیروزیان   زینب خانجانی

تحقیقات اخیر درزمینه سوء استفاده کننده گان جنسی نشان می دهد که عواملی چون تحریفات شناختی ،نقص درمهارت های ارتباطی ،نقص درصمیمیت ،وجود مشکل درهمدلی باقربانی،عزت نفس پایین همگی درایجادوحفظ سوء استفاده جنسی دخالت دارند)وارد،کینن وهیدوسون ، (1999معتقدند مشکلات سوء استفاده کننده گان جنسی ناشی از نقص در نظریه ذهن آنها می باشد. نظریه ذهن به توانایی دریافت وضعیت روانی دیگران اطلاق می گرد.به عبارت دیگرنظریه ذهن به توانایی اسناد وضعیت های روانی به خود ودیگران درتلاش برای فهم وتوضیح رفتار دلالت می کند)گوپینک وملتزوف1997 به نقل ازوارد وکینن 1999 ).وضعیت های روانی دامنه ای از تمایلات ،نیات،باورها ،هیجانات وادراکات را در بر می گیرد که بروز نقص دردریافت تمایلات ونیات دیگران منجر به نقایص همدلی وظهورنقص در دریافت باورهای دیگران منتهی به تحریفات شناختی می گردد(همان منبع قبلی). ولمن (نقل ازواردوکینن 1999)با تمایزوجود دونقص در سطح آسیب های عام وخاص وبا سیر مراحل رشدی نظریه ذهن در افراد بیان داشت که نظریه ذهن در سیرتحول خود ازمرحله نظریه ذهن کپی بردارنده عبور کرده وبه مرحله نظریه ذهن بازنمایی کننده می رسد.درمرحله اول هنوز باور شکل نگرفته ونظریه فرد استوار بر تمایل است یعنی عامل زیربنایی رفتار افراد ، تمایل خاص آنها به رویدادها وکنشهاست.ساختار جهان به نحوی است که ما را وادارمی کند که چیزها را آنگونه که هست ببینیم بطوریکه مجال وفرصتی برای سوءتفسیر نیست اگر چیزی مطلوب است همه بدان گرایش پیدا می کنیم ،اگر چیزی درست است همه به آن معتقد می شویم اما با ورود به مرحله جدید نظریه ذهن فرد استوار بر باور –تمایل شده ودر می یابد که ذهن موقعیت ها را تفسیر کرده وافراد موقعیت یکسان رابگونه ای متفاوت از هم بازنمایی می کنند به این معنا که ذهن بجای کپی منفعلانه موقعیت های محیط پیرامون ،به تفسیر فعالانه آن می پردازد وافراد با وجود دسترسی به اطلاعات یکسان باورهاوتمایلات کاملا متفاوتی ساخته و مفهوم منحصربفردی از موقعیت وافراد ارائه می دهند که منعکس کننده واقعیت آنطور که هست ،نیست .بعبارت دیگر افراد پی به این نکته می برند که آنها وسایر افراد بر طبق باورهایشان عمل می کنند هرچندباورشان کاذب بوده ومنطبق برواقعیت نباشد.بنابراین با ورودبه سطح تحول جدید در نظریه ذهن ،افراد تلقی ابزار بازنمایی کننده از ذهن یافته وبه نظریه ذهن بازنمایی کننده دست پیدا می کنند)کارپندال وچاندرلز به نقل از واردوکینن1999)درسال 1999وارد از اصطلاح نقص درچهارچوب نظریه ذهن سوء استفاده گان جنسی در توانایی درک وضعیت روانی دیگران استفاده کرد.وی اظهارداشت که سوء استفاده کننده گان جنسی قادر به تجسم یابازنمایی وضعیت روان شناختی دیگران نیستند که این ناتوانی به عدم درک تصورات ،تمایلات ،باورهای دیگران منجر شده وباعث وقوع سوء استفاده جنسی می شود چرا که این افراد قادر به فهم تفاوت میان آنچه آنها بدان تمایل دارندبا آنچه قربانی بدان گرایش دارد نیستند)واردوکینن،(1999. واردوهمکاران(1999)همچنین اظهارداشتند که نقص در نظریه عام ذهن سوء استفاده کننده گان جنسی )مشکل دردیدگاه گیری وهمدلی) تنها شیوه ای نیست که نقص در توانایی ادراک وضعیت روانی دیگران از طریق آن ظهور وبروز یابد بلکه امکان شکل گیری نقص درنظریه خاص ذهن )تحریفات شناختی( وجود داردکه خود رابه شکل نظریات ضمنی آشکار می سازند. پولاسچک وارد (2003)استدلال می کنند که سوء استفاده کننده گان جنسی در دریافت وضعیت روانی و رفتاری فعلی قربانی ودر پیش بینی وضعیت روانی ورفتاری او در آینده ازاین تحریفات شناختی (نظریات ضمنی)استفاده می کنند. نظریات ضمنی سوء استفاده کننده گان جنسی از کودک عبارتنداز:1.کودکان موضوعات جنسی اند.2.کودکان در تجربه جنسی با بزرگترها آسیب نمی بیند 3.جهان خطرناک وتهدیدکننده است وتنها کودکان منبع مطمئن دوستی وایمنی اند 4.افراد نمی توانندبرتمایل جنسی خود کنترل درونی داشته باشند5.باورها وتمایلات کودکان مهم نیست وآنها هر کاری که خواستند می توانند با کودکان انجام دهند. نظریات ضمنی سوء استفاده کننده گان جنسی از زنان عبارتند از:1.باورها وتمایلات زنان مبهم وناشناخته هستند2.زنان اساسا موضوعات جنسی اند3.تمایلات جنسی مردان قابل کنترل نیست4.مردان حق تنبیه ،تسلط وتجاوزبه زنان را دارند5. جهان خطرناک است)مک موران وجیمزمک موری، 2005). باتوجه به مطالب فوق الذکر هدف اساسی این پژوهش ،بررسی نقص نظریه عام وخاص ذهن در سوء استفاده گان جنسی از زنان وکودکان است .

بررسی مقایسه ای علائم اختلالات روانی بیماران مبتلا به سطوح بالا و پایین کلسترول و فشارخون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  نعیمه ماشینچی عباسی   زینب خانجانی

نام خانوادگی: ماشینچی عباسی نام: نعیمه عنوان: بررسی مقایسه ای علائم اختلالات روانی بیماران مبتلا به سطوح بالا و پایین کلسترول و فشارخون استاد راهنما: دکتر زینب خانجانی استاد مشاور: دکتر حمید پورشریفی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: روان شناسی گرایش:عمومی دانشگاه: تبریز دانشکده: علوم تربیتی وروانشناسی تاریخ فارغ التحصیلی: 20/11/1389 تعداد صفحات: 210 واژه های کلیدی: علائم اختلالات روانی؛ کلسترول بالا؛ کلسترول پایین؛ فشارخون بالا؛ فشارخون پایین چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان علائم اختلالات روانی بیماران مبتلا به سطوح بالا و پایین کلسترول و فشارخون انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات علی – مقایسه ای بود. مبتنی بر اهداف ترسیم شده، از میان افراد مبتلا به کلسترول (tc) بالا وپایین و فشارخون بالا و پایین مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی، در سال 1389، 200 نفر به تعداد برابر (50 نفر در هر گروه با میانگین سنی 55-35 ساله) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامهr scl-90-استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه از نظر شاخص های علائم شکایات جسمانی، وسواس- اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، خصومت، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی گرایی تفاوت معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، تحلیلهای تکمیلی نشان داد که 1) نشانه های ترس مرضی، وسواس – اجبار، اضطراب، شکایات جسمانی و خصومت در افراد دارای کلسترول بالا نسبت به افراد دارای کلسترول پایین بیشتر است. 2) افراد دارای کلسترول پایین نسبت به افراد دارای کلسترول بالا، از علائم افسردگی، حساسیت بین فردی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی گرایی بیشتری برخوردارند. 3) افراد دارای فشارخون بالا نسبت به افراد دارای فشارخون پایین، علائم اضطراب بیشتری دارند. 4) گروه دارای فشارخون بالا و فشارخون پایین در نشانه های شکایات جسمانی، وسواس-اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، خصومت، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روانپریشی گرایی تفاوت معنی دار با یکدیگر ندارند. نتیجه اینکه، اختلالات روانی و بیماریهای جسمانی با هم در ارتباطند. پاتوفیزیولوژی اختلالات روانی ممکن است با تغییرات عوامل بیولوژیکی در ارتباط باشد. در بررسی رابطه بین سطوح سرمی کلسترول و میزان فشارخون و علائم اختلالات روانی، شواهد پژوهشی نشان می دهند که افراد دارای اختلالات جسمانی غالباً نشانه هایی از سایکوپاتولوژی مربوط را دارا هستند. از این رو، یافته ها حاکی از آن است که سطوح بالا و پائین کلسترول و فشار خون ممکن است با علائم روانی مختلفی در افراد همراه باشند.

مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و روش چند حسی فرنالد بر درمان اختلال نارساخوانی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  هوشنگ مهدویان   زینب خانجانی

هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک و روش چند حسی فرنالد روی کودکان مبتلا به نارساخوانی بود. بدین منظور سه نفر دانش آموز پسر و سه نفر دانش-آموز دختر نارساخوان به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز پنجگانه تبریز انتخاب شدند؛ وبه صورت تصادفی به سه گروه دو نفری (یک نفر دختر و یک نفر پسر)تقسیم شدند. گروه اول هم درمان نوروفیدبک دریافت نمود و هم درمان فرنالد (به صورت یک جلسه در میان)، گروه دوم فقط درمان نوروفیدبک و گروه سوم فقط درمان فرنالد دریافت نمود. پژوهش حاضر در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد به انجام رسید در راستای آن 20 جلسه برای هر روش با پیگیری دو ماهه و سه ماهه اجرا شد و به منظور ارزیابی پیشرفت این کودکان از آزمون خواندن و نارساخوانی نما استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد همه آزمودنی ها پیشرفت کرده اند و این پیشرفت در پیگیری دو ماهه و سه ماهه پایدار بود. درمان به صورت ترکیبی بهترین نتیجه را داشت و دانش آموزانی که به روش فرنالد آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که درمان نوروفیدبک دریافت نموده بودند از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین درمان به روش نوروفیدبک به رشد درک مطلب دانش آموزان و درمان به صورت فرنالد به رشد بیانی دانش آموزان کمک نمود؛ در حالی که درمان ترکیبی (نوروفیدبک به علاوه فرنالد) روی هر دو متغیر تأثیر داشت.

مقایسه اثربخشی درمان تحلیـل رفتـار متـقابل (t.a) با درمان شنـاختی- رفتـاری (cbt) در بهبـود علائـم مرضـی شکسـت عاطـفی دانشجویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  ابراهیم اکبری   زینب خانجانی

هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل (t.a) و درمان شناختی- رفتاری (cbt) در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی دانشجویان بود. روش: بررسی حاضر به روش طرح نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور شش آزمودنی (پنج دختر و یک پسر) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به تصادف در دو گروه جای داده شدند و هر گروه با یکی از دو روش یاد شده تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، سوم، پنجم، هفتم، هشتم، نهم، یازدهم و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری، عزت نفس، سلامت روان، تصور از خود و نوع عملکرد بعد از شکست عشقی را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون-3 برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی تحلیل رفتار متقابل و شناختی- رفتاری در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی اثربخش بوده اند و مقایسه نمرات مراجعان حاکی از آن است که تحلیل رفتار متقابل در اکثر آماج ها توانسته است تغییرات چشمگیرتر و پایدارتری ایجاد کند. ولی نمرات سلامت روان در هر دو درمان تقریباً یکسان بود. نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری شاید نتواند بصورت درازمدت و پایدار اثربخش باشد، زیرا گاهی اوقات شدّت عواطف چنان فرآیندهای شناختی را درگیر می کند که تکنیک هایی مثل«بررسی شواهد»، «مزایا و معایب» و «گفتمان منطقی» نمی تواند گره کور مشکل را باز کند. عشق بیشتر در سطح مضمونی پردازش می شود، بنابراین تکنیک های کلاسیک درمان شناختی- رفتاری که سطح گزاره ای را آماج درمان قرار می دهند ممکن است نتوانند فرد را به بینش هیجانی برسانند، و عمیقاً به مشکلات مراجع بپردازد. ولی دلایل تأثیرات خیلی مثبت رویکرد تحلیل رفتار متقابل در جولان دادن به فرآیند نمایشنامه زندگی و جستجوی ریشه های سبک زندگی، پیش نویس و احساس های تخریبی باشد. معمولاً افراد عاشق کسی می شوند که با پیش نویس آنها همخوان است بنابراین افراد عاشق با انتخاب افراد خاص و سبک های مقابله ای ویژه به تداوم پیش نویس خود دامن می زنند.

مقایسه ی اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر 12تا 14ساله شهرستان فلاورجان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  زهرا اکبری   زینب خانجانی

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تأثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر 21 تا 21 ساله بود. علیرغم بهبود سلامت و رفاه عمومی جوامع و پیشرفتهای بدست آمده در زمینه های تکنولوژی، آموزش، بهداشت و سیستم های اقتصادی و مالی در طی چندین هفته گذشته، میزان شیوع مشکلات روانی همچنان رو به افزایش است که این امر با توجه به تغییرات مثبت و قابل توجهی که در نگرش های جامعه نسبت به بیماری های روانی صورت گرفته و نیز حجم بالای نظریه ها و تحقیقات بالینی در خصوص شناسایی، طبقه بندی، فهم علل مشکلات روانی راه های درمان آنها جای تأمل دارد. این در حالی است که در تعاملات اجتماعی و بویژه روابط بین فردی میزان بالایی از اضطراب دیده می شود وعدم راحتی روانی در موقعیت های اجتماعی روزمره از ماهیتی فراگیر برخوردار شده استکه در راستای آن از یک طرح نیمه آزمایشی بین گروهی همراه با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. از این رو در پیش آزمون بااستفاده از پرسشنامه اضطراب اجتماعی ) spin (،عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه جرأت ورزی گمبریل و ریچی استفاده شد. تعداد 9 نفر از دانش- آموزان راهنمایی که دارای بالاترین میزان اضطراب اجتماعی بودند انتخاب، و در چهار گروه 21 نفره آزمایشی، پلاسیبو و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای یکی از گروه های آزمایش 8 جلسه گروه درمانی شناختی – رفتاری و برای گروه دیگر 8 جلسه آموزش گروهی مهارت های اجتماعی و برای گروه پلاسیبو مداخله بی ربط برگزار شد و بر روی گروه کنترل هیچ روش درمانی اعمال نگردید. پس از پایان دوره درمان مجدداً پرسشنامه ها به عنوان پس آزمون در چهار گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. داده های پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل ها نشان داد که اثربخشی دو روش گروه درمانی شناختی- رفتاری و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی نسبت به گروه کنترل بر کاهش کلی اضطراب اجتماعی و علائم جسمانی، ترس و اجتناب افراد و افزایش جرأتمندی و عزت نفس دانش آموزان تفاوت معنی دار آماری دارند. مبتنی بر این یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاریرد گروه درمانی شناختی- رفتاری و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی حائز تلویحات عملی در کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی نوجوانان است.

رابطه صفات درخودمانده گونه و اسکیزوتایپی با همدلی سرد و گرم: بررسی نقش میانجی گری نظریه ذهن شناختی و عاطفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فاطمه هداوندخانی   زینب خانجانی

چکیده هدف. هدف از این پژوهش بررسی نقش تبیینی صفات درخودمانده گونه و اسکیزوتایپی در پیش بینی همدلی سرد و گرم با میانجی گری نظریه ذهن شناختی و عاطفی بود. روش. نود و هفت دختر (76/0±11/17) و 74 پسر (61/0±40/17) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دبیرستان های ناحیه 2 شهرری انتخاب شدند. دانش آموزان مقیاس اتیسم بهر(aq: بارون کوهن و همکاران، 2001)، پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی (spq: رین، 1991)، مقیاس همدلی بهر (eq: بارون ـ کوهن و ویل رایت، 2004)، آزمون تشخیص «لغزش» (fpt: استون و بارون ـ کوهن، 1998)، و آزمون چشمها ـ بازبینی شده (et-r: بارون ـ کوهن و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (manova)، آزمونt مستقل، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن، و مدل یابی معادله ساختاری بررسی شدند. یافته ها. تحلیل ها نشان دادند: 1. صفات درخودمانده گونه توانستند همدلی سرد را به صورت منفی پیش بینی کنند. 2. صفات درخودمانده گونه توانستند همدلی گرم را به صورت منفی پیش بینی کنند. 3. صفات اسکیزوتایپی توانستند همدلی سرد را پیش بینی کنند، به گونه ای که اسکیزوتایپی مثبت نقش مثبت، و اسکیزوتایپی منفی، نقش منفی در تبیین همدلی سرد داشت. 4. صفات اسکیزوتایپی توانستند همدلی گرم را پیش بینی کنند، به گونه ای که اسکیزوتایپی مثبت نقش مثبت، و اسکیزوتایپی منفی، نقش منفی در تبیین همدلی گرم داشت. 5. صفات درخودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی توانستند به صورت تعاملی همدلی سرد را پیش بینی نمایند. در واقع، صفات درخودمانده گونه به صورت منفی و صفات اسکیزوتایپی به صورت مثبت با همدلی سرد رابطه علّی معنادار داشتند. 6. صفات درخودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی توانستند به صورت تعاملی همدلی گرم را پیش بینی نمایند. در واقع، صفات درخودمانده گونه به صورت منفی و صفات اسکیزوتایپی به صورت مثبت با همدلی گرم رابطه علّیِ معنادار داشتند. 7. نظریه ذهن شناختی و عاطفی نتوانستند همدلی سرد را پیش بینی کنند. 8. نظریه ذهن شناختی و عاطفی نتوانستند همدلی گرم را پیش بینی کنند. 9. صفات اسکیزوتایپی نتوانستند نظریه ذهن شناختی را پیش بینی کنند. 10. صفات اسکیزوتایپی توانستند نظریه ذهن عاطفی را پیش بینی کنند. به گونه ای که اسکیزوتایپی منفی پیش بینی کننده منفی، و اسکیزوتایپی آشفته پیش بینی کننده مثبت نظریه ذهن عاطفی بودند. 11. صفات درخودمانده گونه توانستند نظریه ذهن شناختی را پیش بینی کنند. به گونه ای که خرده مقیاس «مهارتهای اجتماعی» پیش بینی کننده منفی نظریه ذهن شناختی بود. 12. صفات درخودمانده گونه توانستند نظریه ذهن عاطفی را پیش بینی کنند. به گونه ای که خرده مقیاس «مهارتهای اجتماعی» پیش بینی کننده منفی نظریه ذهن عاطفی بود. 13. صفات درخودمانده گونه و اسکیزوتایپی نتوانستند با میانجی گری نظریه ذهن شناختی و عاطفی همدلی سرد را پیش بینی کنند. 14. صفات درخودمانده گونه و اسکیزوتایپی نتوانستند با میانجی گری نظریه ذهن شناختی و عاطفی همدلی گرم را پیش بینی کنند. نتیجه گیری. در پیوند ساختاری قدرتمندی که میان صفات درخودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی با همدلی برقرار است، نظریه ذهن نمی تواند نقش میانجی را بازی کند. با توجه به این نکته که نظریه ذهن یک توانایی شناختی خنثی مانند سایر توانایی های شناختی است، احتمالاً در افراد غیر بالینی، سازه های دیگری رفتارهای نوع دوستانه از قبیل همدلی را میانجی گری می کنند.

تاثیر توانبخشی شناختی بر توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  جاوید پیمانی   حسن عشایری

پیشرفت فناوری و تخصصی شدن جوامع ، داشتن تحصیلات از ضروریات بوده و در این زمینه خواندن نقش بسیار موثر و مهمی دارد . خواندن مقوله ای از جنس شناخت است و توانبخشی شناختی مولفه های پایه ای شناخت یعنی توجه ، حافظه و عملکرد اجرائی را ارتقاء می بخشد . پژوهش حاضر برای هدف تاثیر توانبخشی شناختی بر توانائی خواندن افراد نارساخوان در قالب یک طرح آزمایشی با گروه کنترل طراحی و اجرا گردید . بدین منظور نمونه ای به حجم 40 آزمودنی از بین افراد نارساخوان کلاس سوم ابتدائی ارجاع داده شده به مرکز ناتوانیهای یادگیری 1-2 تهران انتخاب و افراد از لحاظ سن، هوشبهر و درجه اختلال همتاسازی گردیده و سپس بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص یافتند . کلیه آزمودنی ها در پیش و پس از مداخله با آزمون های توجه ، حافظه ، عملکرد اجرائی و آزمون تشخیصی سطح خواندن ارزیابی شدند . گروه آزمایش به مدت 78 روز و تعداد 16 جلسه 50-40 دقیقه ای مداخله توانبخشی شناختی(توانبخشی توجه، حافظه و عملکرد اجرائی) دریافت کردند . نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر توانائی حیطه صحت خواندن (روخوانی متن ، خواندن کلمات با معنی و بی معنی) ، درک و فهم خواندن (درک مطلب و تکمیل جملات) و برخی از حیطه های آگاهی واجی (ترکیب، تجانس و قافیه) افراد نارساخوان بطور معنی داری تاثیر مثبت داشته و باعث افزایش بهره خواندن شده است (001/0p<)؛ اما تحلیل کوواریانس در مورد خرده آزمون تجزیه واجی نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون با توجه به حذف اثر تغییرات نمرات پیش آزمون، معنی دار نمی باشد (001/0p<) .

مقایسه اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های adhd وadhd همراه با odd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  پریا فاروقی   زینب خانجانی

هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های اختلال adhdو adhd همراه با odd بود. در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی8 آزمودنی (2نفرگروه ترکیبی، 2نفرعمدتا بی توجه، 2 نفرعمدتا تکانشگر،2 نفر adhd همراه با odd ( انجام شد.والدین آزمودنی ها در مرحله پیش از درمان )خط پایه( و در طی جلسات درمان پرسشنامه علائم مرضی کودکان (csi-4) را تکمیل کردند. نمره های آزمودنی ها در کلیه زیرگروه ها در مرحله پس از درمان نسبت به مرحله قبل از درمان کاهش نشان دادند. نتیجه ای که میتوان استنباط کرد این است که آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش علایم adhd نوع ترکیبی و adhd عمدتا بی توجه می شود.آموزش بازداری از پاسخ برکاهش علایم adhd نوع مرکب و عمدتا بی توجه موثرتر از adhd عمدتا تکانشگر و adhd همراه با odd است.

مقایسه صفات شخصیتی در افراد دارای اختلال فوبی اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مژده پارسا   زینب خانجانی

هدف این پژوهش مقایس? صفات شخصیتی (نوروتیسم، برون گرائی، انعطاف پذیری، دلپذیربودن، وظیفه شناسی) بین افراد دارای اختلال فوبی اجتماعی، اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال فوبی اجتماعی همراه اختلال شخصیت اجتنابی بود. 90 آزمودنی شامل (30 فرد مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی، 30 فرد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی و 30 فرد مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی همراه اختلال شخصیت اجتنابی) با استفاده از پرسشنام? میلون? و پرسشنام? هراس اجتماعی وآزمون scl-90از میان دانشجویان دانشگاه تبریز غربال شدند سپس با استفاده ازپرسشنامه neo، صفات شخصیتی آنها اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد بین سه گروه در تمام صفات شخصیتی به جز دلپذیر بودن و انعطاف پذیری تفاوت معنادار وجود دارد که در این میان افراد دارای اختلال فوبی اجتماعی همراه اختلال شخصیت اجتنابی پایین ترین میانگین را در عامل برون گرایی و افراد دارای اختلال فوبی اجتماعی بالاترین میانگین را در عامل وظیفه شناسی به خود اختصاص دادند. در مجموع، این نتایج تلویحات نظری و عملی در عرص? آسیب شناسی روانی داشته و نشان می دهند که صفات شخصیتی به عنوان عوامل زمینه ساز، حائز نقش احتمالی در شکل گیری آسیب های روانی به ویژه اختلالات شخصیتی هستند.

مقایس? کارکردهای اجرایی و توجه در کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  شهلا جنگی   زینب خانجانی

هدف از انجام این پژوهش مقایس? کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ، حافظ? کاری، برنامه ریزی و سازماندهی) و توجه (پایدار و انتخابی) در کودکان دچار ناتوانی یادگیری و عادی بود. طرح پژوهش این مطالعه از نوع علی-مقایسه ای بود. 30 کودک دچار نارساخوانی، 30 کودک دچار ناتوانی ریاضی و 20 کودک دچار ناتوانی بیان نوشتاری به شیو? نمونه گیری در دسترس و 30 کودک عادی به شیو? نمونه-گیری تصادفی ساده به عنوان گروه کنترل از مدارس ابتدایی ناحی? 4 شهر تبریز انتخاب شدند. برای غربال گروه های دچار نارساخوانی، ناتوانی ریاضی و ناتوانی بیان نوشتاری به ترتیب از آزمون های خواندن و نارساخوانی نما، ریاضیات کی مت و آزمون بیان نوشتاری محقق ساخته استفاده شد. لازم به ذکر است که تمام آزمودنی های پژوهش حاضر در دامن? سنی 12-9 سال و در دامن? هوشی 115-90 قرار داشتند. برای سنجش کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ، حافظ? کاری، سازماندهی و برنامه ریزی به ترتیب آزمون-های استروپ، فراخنای عددی، برج هانوی و برای سنجش توجه پایدار و انتخابی به ترتیب از آزمون های عملکرد مداوم و استروپ استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (manova)، تحلیل واریانس تک متغیری (anova) و آزمون تعقیبی تحلیل گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عملکرد گروه نارساخوانی و ناتوانی ریاضی در کارکردهای اجرایی حافظ? کاری و سازماندهی و برنامه ریزی، همچنین در توجه پایدار و انتخابی به طور معناداری نسبت به کودکان عادی متفاوت و ضعیف تر می باشد. در حالی که در کارکرد اجرایی بازداری پاسخ عملکردی مشابه کودکان عادی دارند. عملکرد گروه دچار ناتوانی بیان نوشتاری به جز کارکرد اجرایی حافظ? کاری در سایر زیرمولفه های کارکردهای اجرایی (شامل بازداری پاسخ، سازماندهی و برنامه ریزی) و توجه (شامل توجه متمرکز و انتخابی) تفاوت معناداری با عملکرد کودکان عادی نداشت، به عبارت دیگر کودکان دچار ناتوانی بیان نوشتاری تنها در حافظ? کاری ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند. واژه های کلیدی: ناتوانی یادگیری خواندن، ناتوانی یادگیری ریاضی، ناتوانی یادگیری بیان نوشتاری، کارکردهای اجرایی، توجه.

رابطه نوع تعاملات مادر-کودک با انواع اختلالات اضطرابی در کودکان دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مریم آقاگل زاده   زینب خانجانی

اختلال های اضطرابی ،یکی از رایج ترین اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان تلقی می شود.بر خلاف این عقیده،بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال های اضطرابی و آنهایی که نشانه های اضطراب را درحد خفیف تری تجربه می کنند تا دوران نوجوانی و بزرگسالی همچنان مشکلات مربوط به سازگاری خواهند داشت.در واقع اختلال های اضطرابی،سیری مزمن دارند . این اختلالات در نیمی ازکودکان مبتلا،هشت سال یا بیشترادامه می یابند.دختران تقریبا دو برابرپسران نشانه های اضطرابی را نشان می دهند واین تفاوت تا شش سالگی وجود دارد(مش،وولف،1389). بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال های اضطرابی در یک دوره ی زمانی یا در زمان های مختلف دوره ی رشد،به بیش از یک مورد ازاختلال های اضطرابی دچار می شوند.براساس dsm-iv ،کودکان ممکن است از نه اختلال اضطرابی به یک یا چند اختلال مبتلا شوند،مانند اختلال اضطراب فراگیر ،اضطراب جدایی و سایراختلالات اضطرابی (مثل مدرسه هراسی ) وغیره.عوامل خانوادگی،سوابق یادگیری،تحریف در پردازش شناختی و زمینه زیستی، همگی در شروع اختلالات اضطرابی دوران کودکی سهیم هستند

مقایسه الگوهای بالینی شخصیت و نشانگان بالینی در بیماران مبتلا به صرع فوکال و ژنرالیزه و افراد بهنجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  افسانه صاحبی   زینب خانجانی

پژوهش حاضر با هدف مقایسه الگوهای بالینی شخصیت و نشانگان بالینی در بیماران مبتلا به صرع فوکال و ژنرالیزه و افراد بهنجار انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر افراد مصروع ژنرالیزه و فوکال شهرستان تبریز در سال 90 بودند. نمونه آماری پژوهش حاضر را 100 نفر از بیماران مصروع ( 50 نفر ژنرالیزه و 50 نفر فوکال ) تشکیل دادند. این نمونه به روش در دسترس انتخاب شد، و گروه بهنجار نیز 50 نفر بودند که از جمعیت عادی و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از لحاظ سن ، تحصیلات و طبقه اقتصادی با نمونه بیمار همتاسازی شدند. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه میلون 3، اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که تحلیل شدند . نتایج نشان داد بین الگوهای بالینی شخصیت و نشانگان بالینی مصروعین فوکال و ژنرال و افراد عادی تفاوت معنادار وجود دارد. بنابر این می توان گفت صرع می تواند از نظر بالینی همراه باتغییر در احساس، رفتارو ادراک باشد.همچنین می توان نتیجه گرفت بیماران مبتلا به صرع نیمرخ روانی خاصی داشته، بافت روانشناختی و هیجانی ویژه ای را تجربه می کنند.

مقایسه ی کیفیت زندگی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی در زنان بارور و نابارور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مریم پری   تورج هاشمی

همانگونه که پدیده ناباروری تحت تأثیر عوامل فیزیولوژیک به وجود آمده و در قلمرو علوم پزشکی قرار می گیرد و دارای جنبه های روانی - اجتماعی بوده و در قلمرو علوم رفتاری و اجتماعی نیز قرار می گیرد. اکنون مطالعات رو به گسترشی وجود دارد که نشان داد ه اند که عوامل روانشناختی می توانند هم در ایجاد ناباروری دخالت داشته باشند و هم اینکه ناباروری می تواند پیامدهای روانشناختی بسیاری را با خود به همراه داشته باشد. از جمله این مولفه های روانشناختی، می توان از کیفیت زندگی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی نام برد. هدف مطالعه حاضر مقایسه کیفیت زندگی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی در زنان بارور و نابارور بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای یا پس رویدادی بود و جامعه آماری پژوهش ، کلیه زنان بارور و نابارور شهر تبریز، در سال 1391-1390 بود. روش نمونه گیری این پژوهش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس بود. از زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز درمانی و زنان بارور مراجعه کننده به مدارس و مهدکودک های شهر تبریز 100 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های کیفیت زندگی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با با استفاده از روش تحلیل واریانس چند راهه تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که بین دو گروه زنان بارور ونابارور در کیفیت زندگی، سرمایه ی روانشناختی و سرمایه ی اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در متغیرهای کیفیت زندگی و سرمایه ی روانشناختی تفاوت ها به معنی داری آماری رسیده است. اما در متغیر سرمایه ی اجتماعی به تفاوت معناداری نرسیده و می توان گفت که بین سرمایه اجتماعی با نوع باروری تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به یافته های مطالعه حاضر و نیز در نظر گرفتن پژوهش های قبلی می توان چنین نتیجه گرفت که ناباروری بر کیفیت زندگی و سرمایه روانشناختی زنان تاثیر منفی می گذارد.

نقش عامل های سرشتی - منشی و مکانیسم های دفاعی در رضایت زناشویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زیبا جواهری نیا   تورج هاشمی نصرت اباد

هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عامل های سرشتی - منشی و مکانیسم های دفاعی دررضایتمندی زناشویی می باشد.روش: به این منظور300 (150 نفر مرد و 150 نفر زن) ازکلیه معلمان متاهل دوره ابتدایی منطقه 6آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و پرسشنامه های جمعیت شناختی (مدت ازدواج،تحصیلات ، جنسیت)، پرسشنامه سرشتی منشی کلونینگر(tci)، پرسشنامه رضایتمندی زناشویی، پرسشنامه مکانیسم-های دفاعی (dsq) توسط آزمودنی ها تکمیل شده است. داده ها به کمک نرم افزارspss20و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که: الف-نتایج در مورد ارتباط ابعاد شخصیت کلونینجر با رضایت زناشویی نشان داد بین نوجویی (24/0-)، آسیب پذیری (279/0-)، پشتکار (125/0)، همکاری (281/0) و خود رهبری (454/0) از بین مولفه های شخصیت کلونینجر با رضایت زناشویی ارتباط معناداری وجود دارد، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از بین این ابعاد،متغیر خود رهبری مهمترین نقش را در تبیین رضایت زناشویی دارد و به همراه متغیر پشتکار حدود 23 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین می کنند. ب-نتایج تحلیل رگرسیون همزمان در خصوص نقش مکانیسم های دفاعی در پیش بینی رضایت زناشویی نشان داد که سه نوع مکانیسم ها ( مکانیسم های دفاعی رشد یافته، رشد نایافته و روان آزرده) قادر به تبیین 22 درصد از تغییرات رضایت زناشویی هستند که در سطح 001/0 p <معنی دار می باشد.

روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان برونی سازی و درونی سازی در نوجوانان: ارایه یک مدل آسیب پذیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  بهزاد شالچی   زینب خانجانی

در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونی سازی و برونی سازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، تشکیل می دهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (fes)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (icarus) و فرم خودسنجی نوجوان (ysr) از فرم های سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (aseba)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های rmr, rmsea, cfi, agfi, gfi, x2, x2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با داده های گردآوری شده محاسبه گردیده اند. یافته های حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونی سازی و برونی سازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدل ها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار می باشد.

مقایسه توجه متمرکز بر خود و سوگیری تعبیر در پردازش اطلاعات در افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد بهنجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  عبدالخالق میناشیری   زینب خانجانی

چکیده: این پژوهش با هدف مقایسه توجه متمرکز بر خود و سوگیری تعبیر در بیماران مبتلا به هراس اجتماعی و گروه عادی انجام شده است.در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 100 فرد مبتلا به هراس اجتماعی و 100 فرد عادی تشکیل می دادند. که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و روش غربالگری (هدفمند) از بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شدند. گردآوری داده ها به کمک مقیاس های هراس اجتماعی، کانون توجه و سوگیری تعبیر انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری با نرم افزار spss 16 تجزیه و تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی در همه متغیرهای مورد بررسی نمره بیشتری از افراد عادی به دست آورده اند و این تفاوت ها در تمامی متغیر ها در سطح (p<0.000)، به جز متغیر کانون توجه دیگران معنی دار بود. از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی، در موقعیت های اجتماعی توجه شان را بر خود متمرکز می کنند و سوگیری تعبیر(مربوط به خود و دیگران) در آنها نسبت به افراد عادی شدید تر است و در موقعیت های اجتماعی ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی بیشتری را تجربه می کنند. یافته-های این پژوهش نشانگر نقص های عمده شناختی در افراد مبتلا به هراس اجتماعی بوده و این یافته ها تلویحات عملی در موقعیت های بالینی دارند.

رابطه اختلالات شخصیت با شدت آسیب ناشی از اعتیاد و نوع ماده مصرفی در مصرف کنندگان مواد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  سیما سادات نوربخش   زینب خانجانی

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه موجود بین انواع اختلالات شخصیت با شدت آسیب ناشی از اعتیاد و از سوی دیگر با نوع ماده مصرفی درمیان مصرف کنندگان مواد است.جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به کلینیک های شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله بود. تعداد نمونه 150 نفر شامل 84 نفر مصرف کننده مواد افیونی و 66 نفر مصرف کنده مواد محرک بود. برای تشخیص اختلالات شخصیت از آزمون بالینی چند محوری میلون وبرای سنجش شدت آسیب ناشی از اعتیاد از شاخص شدت اعتیاد (asi) استفاد شد. با توجه به اینکه نوع مطالعه پس رویدادی می باشد برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون ) استفاده شده . مهمترین یافته این پژوهش نان داد از بین سه خوشه a,b,c بین اختلالات شخصیت خوشه b و شدت آسیب ناشی از اعتیاد در حیطه قانونی اختلالات موجود در خوشه c و شدت آسیب ناشی از اعتیاد در حیطه مصرف الکل ، مواد ، مشکلات قانونی و مشکلات روانی پزشکی و اختلالات موجود در خوشه b و شدت آسیب ناشی از اعتیاد در حیطه الکل و مواد رابطه مثبت معنادار وجود دارد . بین اختلال شخصیت خوشهa با هر دوی مواد افیونی ومحرک رابطه مثبت معنادار وجود دارد . درحالی که اختلال شخصیت خوشهc باهیچ کدام از مواد افیونی و محرک رابطه معنادار نداشته و اختلال شخصیت خوشه c نیز فقط بامواد افیونی (مانند تریاک، هربین و کراک درایران) رابطه مثبت معنادار دارد. یافته های پژوهش حاضر تا حدود زیادی همسو با یافته های پژوهش های گذشته می باشد. اختلالت شخصیت خوشهbبا شدت آسیب بالاتر مصرف سنگین تر مواد همراه هستند.

نقش سیستم های مغزی-رفتاری و عواطف مثبت و منفی در نشانه های وسواسی جبری: مبتنی بر مدل سه عاملی اصلاح شده ی واتسون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فرهاد محمدی   زینب خانجانی

چکیده: هدف از مطالعه ی حاضر بررسی اثرات سیستم¬های مغزی رفتاری با میانجی گری عواطف مثبت و منفی بر نشانه های وسواسی جبری در میان دانشجویان است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و روش مدل¬یابی معادلات ساختاری است. 423 شرکت کننده (192 پسر و 231 دختر) با روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای از میان کلیه¬ی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه انتخاب شدند و ابزارهای خودگزارشی مقیاس فعال¬ساز رفتاری و بازداری رفتاری، فرم بلند فهرست عواطف مثبت و منفی و مقیاس ابعادی وسواسی جبری را تکمیل نمودند. داده های خام جمع آوری شده با استفاده از مدل¬یابی معادلات ساختاری (sem) با برآورد حداکثر برازش و از طریق نرم افزار لیزرل نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل های نظری برازش مناسبی دارند. سیستم بازداری رفتاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، از طریق عاطفه ی منفی، بر نشانه های وسواسی جبری اثر داشتند. علاوه بر این ترس و احساس گناه به ترتیب میانجی گر تأثیر سیستم مغزی رفتاری جنگ/ گریز/ بهت و بازداری رفتاری بر نشانه های وسواسی جبری بودند. سیستم بازداری رفتاری بر بعد افکار ناخواسته/ افکار خنثی کننده تأثیر مستقیم دارد و از طریق عاطفه¬ی منفی بر سایر ابعاد وسواسی جبری (یعنی، آلودگی/ شستشو؛ مسئولیت-پذیری/چک کردن و تقارن/نظم و ترتیب) اثر گذار است. با ورود عواطف منفی سطح پایین به معادله¬ی سیستم بازداری رفتاری¬ اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق احساس گناه و غمگینی) آن بر افکار ناخواسته¬ی وسواسی آشکار گردید. از سوی دیگر ترس هم میانجی گر اثر سیستم جنگ/ گریز/ بهت بر تمام ابعاد نشانه¬ای وسواسی جبری بود. عواطف نقش مهمی در مشخص شدن تأثیر سیستم مغزی رفتاری ترس(جنگ/گریز/بهت) بر نشانه های وسواسی جبری دارند. عواطف منفی تأثیر مهمی در تفکیک اثر ترس و اضطراب بر نشانه¬های وسواسی جبری دارند. ترس و اضطراب بر جنبه¬های مختلفی از نشانه¬های وسواسی جبری اثرگذارند. کلمات کلیدی: نشانه های وسواسی جبری؛ سیستم های مغزی رفتاری؛ عواطف؛ ترس؛ اضطراب

نقش نظریه ذهن و کفایت هیجانی در نشانه های اضطراب اجتماعی با توجه به نقش میانجی کفایت اجتماعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ندا کشاورز   تورج هاشمی نصرت آباد

هدف : پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش نظریه ذهن و کفایت هیجانی در نشانه های اضطراب اجتماعی با توجه به نقش میانجی کفایت اجتماعی انجام شده است. روش: جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت است از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تبریز . تعداد 300 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش عبارتند از : پرسشنامه ی هراس اجتماعی (spin)، مقیاس کفایت اجتماعی ( فلنر) ، مقیاس دیدگاه گیری از پرسشنامه عکس العمل بین فردی (pt ) و پروفایل کفایت هیجانی . به منظور تعیین روایی عاملی نسخه فارسی سیاهه کفایت هیجانی از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. تحلیل داده های پرسشنامه نیز با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت . یافته ها : نتایج تحلیل عاملی پروفایل کفایت هیجانی نشان می دهد که در نمونه دانش آموزان ایرانی در مجموع 81/51 درصد از واریانس عامل زیربنایی کفایت هیجانی از طریق 4 زیر مقیاس تبیین می شود. طبق نتایج ، نظریه ذهن و کفایت هیجانی در نشانه های اضطراب اجتماعی بواسطه ی کفایت اجتماعی نقش مثبت و معنی داری دارند(0/01 p <). بین کفایت اجتماعی و نظریه ذهن و کفایت هیجانی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین نظریه ذهن و کفایت هیجانی با کفایت اجتماعی رابطه ی معنی دار و مثبت وجود دارد . مبتنی بر یافته های دیگر پژوهش کفایت اجتماعی قادر است روابط بین نظریه ذهن و نشانه های اضطراب اجتماعی و همچنین روابط بین کفایت هیجانی و اضطراب اجتماعی را میانجیگری نماید. بحث: نتایج، حاکی از آن است که نه تنها اضطراب اجتماعی با نقایص در نظریه ذهن و کفایت هیجانی مرتبط است بلکه تاثیر این نقایص از طریق اثرگذاری بر کفایت اجتماعی تشدید می شود. به نحوی که اثرات منفی عملکرد ضعیف نظریه ذهن و کفایت هیجانی از طریق عملکرد معیوب کفایت اجتماعی افزون تر می گردد و باعث تشدید علایم اختلال می شود .

بررسی نقش کیفیت هویت بر رفتار اخلاقی به واسطه ادراکات زیبایی شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  معصومه افشار   تورج هاشمی

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش کیفیت هویت بر رفتار اخلاقی به واسطه ادراکات زیبایی شناختی در دانشجویان انجام یافته است. نمونه پژوهش 300 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. پرسشنامه های رفتار اخلاقی لوزیر، سبک های هویت بنیون و آدامز و پرسشنامه ادراکات زیبایی شناختی ابزارهای گرداوری اطلاعات بودند. برای تحلیل نتایج از مدل یابی معادلات ساختاری (sem) و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که: 1) سبک هویت پیشرفته، نقش مثبت و معنی دار در تغییرات ادراکات زیبایی شناختی و رفتار اخلاقی دارد. 2) سبک هویت زودهنگام، نقش مثبت و معنی دار در تغییرات ادراکات زیبایی شناختی و رفتار اخلاقی دارد. 3) سبک هویت تعویق یافته، نقش منفی و معنی دار در تغییرات ادراکات زیبایی شناختی و رفتار اخلاقی دارد. 4) سبک هویت آشفته، نقش منفی و معنی دار در تغییرات ادراکات زیبایی شناختی و رفتار اخلاقی دارد. 5) ادراکات زیبایی شناختی نقش مثبت و معنی دار در تغییرات رفتار اخلاقی دارد. 6) مدل اندازه گیری شده برازش مطلوب با مدل نظری دارد. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که رفتار اخلاقی بواسطه ی عوامل شخصیتی و شناختی تحت تأثیر بوده و تغییر آن بدون تغییرات ادراکی- شناختی میسور نخواهد بود. از این رو تلاش برای گسترش رفتارهای اخلاقی وامدار آموزش های زیباشناختی و خودشناسی است.

اثر بخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری (cbft) و خانواده درمانی کارکردی (fft) در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک (cd)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  آرش جواهری   زینب خانجانی

هدف پژوهش حاضر، اثربخشی خانواده درمانی شناختی رفتاری و خانواده درمانی کارکردی در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بود. این پژوهش، مطالعه ای نیمه تجربی ، با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است . از میان کودکان مبتلا به اختلال سلوک شهر شیراز، 21 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. با این توضیح که گروه آزمایش و کنترل از لحاظ ویژگیهای جمعیت شناختی ( سن و جنس ) همتا شدند . برای گروه¬های آزمایش به ترتیب 10 جلسه خانواده درمانی شناختی رفتاری برای گروه اول و10 جلسه خانواده درمانی کارکردی برای گروه دوم اجرا شد. از سیاهه رفتاری کودک ( cbcl ) و فرم گزارش معلم ( trf ) ، برای جمع آوری داده ها استفاده شد . جهت آزمون فرضیه های پژوهشی، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داده که خانواده درمانی شناختی رفتاری تأثیر معنی داری در کاهش نشانه¬های اختلال سلوک نشان داد. ولی خانواده درمانی کارکردی تأثیر معنی داری در کاهش نشانه¬های اختلال سلوک نشان نداد.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نشانه های اضطراب اجتماعی، جرات ورزی و باورهای ناسازگار با توجه به نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  حمیده رسول زاده   تورج هاشمی

درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های نسل سوم در زمینه اضطراب اجتماعی است. این پژوهش به منظور بررسیاثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نشانه های اضطراب اجتماعی، جرات ورزی و باورهای ناسازگار با توجه به نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی در دو بیمار زن مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات مداخله ای است. در این پژوهش 2 بیمار خانم مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مشارکت داشتند.این دو بیمار توسط متخصص روانپزشکی در کلینیک روانپزشکی بیمارستان رازی به پژوهشگر معرفی شدند. شناخت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه بر روی این بیماران اجرا شد و پیگیری یک ماهه نیز به عمل آمد. نتایج با استفاده از تحلیل نمودارها و درصد بهبودی و سیب و روند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در انتهای درمان، نمرات اضطراب اجتماعی و باورهای ناسازگار (غیر منطقی) کاهش یافته و میزان جرات ورزی این دو بیمار بهبود یافته است(p<0/001) و این بهبودی در پیگیری یک ماهه نیز تغییر معناداری نیافته است. شناخت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود نشانه های اضطراب اجتماعی، جرات ورزی و باورهای ناسازگار با توجه به نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی در دو بیمار مبتلا به اضطراب اجتماعی، موثر است.

نقش کمال گرایی و احساس مسئولیت پذیری افراطی در نشانه های زیربالینی اضطراب اجتماعی، اختلال وسواسی ـ جبری و افسردگی با واسطه مندی خودناتوان سازی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زهره دانشورپور   تورج هاشمی نصرت آباد

هدف : هدف این پژوهش بررسی نقش کمال گرایی و احساس مسئولیت پذیری افراطی در نشانه های زیربالینی اختلالات اضطراب اجتماعی، وسواسی ـ جبری و افسردگی با واسطه مندی خودناتوان سازی بود. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی بوده و از روش مدل یابی معادلات ساختاری یا الگویابی علی استفاه شده است. 832 دانش آموز دختر (289 دانش آموز رشته ریاضی، 280 دانش آموز رشته تجربی و 263 دانش آموز رشته انسانی) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سیاهه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004)، پرسشنامه باورهای وسواسی (گروه کاری، 2003)، سیاهه وسواسی ـ جبری مادزلی (هاجسون و راچمن، 1977)، سیاهه فوبی اجتماعی (کانور و همکاران، 2000)، مقیاس های افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لوی باند و لوی باند، 1995) مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) پاسخ دادند. داده های به دست آمده از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها : پس از بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش و همبستگی بین خرده مقیاس های آنها و همچنین پس از غربالگری داده ها، یافته های مدل یابی معادلات ساختاری درباره مدل مفروض اول نشان داد که خودناتوان سازی به عنوان میانجی گر نقش قدرتمندی در تبیین نشانه های زیربالینی اختلالات اضطراب اجتماعی، وسواسی ـ جبری و افسردگی از طریق کمال گرایی (مثبت و منفی) و احساس مسئولیت پذیری افراطی دارد. البته یافته ها نشان داد که احساس مسئولیت پذیری افراطی نه به طور مستقیم و نه غیرمستقیم نمی تواند از طریق خودناتوان سازی نشانه های زیربالینی مذکور را پیش بینی کند. همچنین، درباره مدل مفروض دوم یافته ها نشان داد که بین کمال گرایی منفی و احساس مسئولیت پذیری افراطی رابطه علی وجود دارد. نتیجه گیری: ارزیابی دقیق یافته ها نشان داد کمال گرایی منفی به عنوان قدرتمندترین پیش بین کننده می تواند با واسطه گری خودناتوان سازی (به ترتیب قدرت پیش بین کنندگی ) نشانه های زیربالینی افسردگی، وسواسی ـ جبری و اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. همچنین، احساس مسئولیت پذیری افراطی به عنوان رقیبی ضعیف برای کمال گرایی (مثبت و منفی) نتوانست پیش بین کننده معناداری برای نشانه های زیربالینی مذکور باشد. درمجموع، می توان گفت که کمال گرایی تا زمانی که راهبردهای ناتوان کننده خلق منفی، ترس از شکست، عذرتراشی،عدم تلاش و کمال خواهی را در پی نداشته باشد نمی تواند منجر به آسیب روانی در قالب نشانه های زیربالینی مذکور شود. همچنین، احساس مسئولیت پذیری افراطی نیز زمانی می تواند از طریق خودناتوان سازی نشانه های زیربالینی اختلال وسواسی ـ جبری و افسردگی را تبیین کند که نتیجه کمال گرایی منفی باشد. نتایج پژوهش حاضر بر بازشناسی متغیرهای کارکردی که ایجاد کننده و تداوم بخش نشانه های زیربالینی اختلالات سه گانه مذکور در دوره نوجوانی است، تاکید می کند. تلویحات یافته های این پژوهش دربردارنده نکات مهمی برای روان شناسان تربیتی، سلامت و بالینی است.

پیش بینی شدت و موضع آکنه در نوجوانان بر اساس عوامل روان شناختی صفات شخصیت،خودپنداره،عزت نفس و کمال گرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  پریا پیامی   زینب خانجانی

آکنه شایع ترین بیماری پوستی است که نزدیک به85% از افراد را در دوره هایی از زندگی درگیر میکند. بیماران مبتلا به آکنه اغلب افسردگی ، اضطراب ،اعتماد به نفس پایین و به طور کلی کیفیت زندگی ضعیف تری دارند. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شدت و موضع آکنه بر اساس عوامل روانشناختی صفات شخصیت،خودپنداره ،عزت نفس و کمال گرایی است. این پژوهش در نظر دارد تا روابط موجود میان متغیرهای نامبرده را بررسی کرده و نشان دهد که آیا نوجوانان مبتلا به آکنه نسبت به نوجوانان غیر مبتلا بیشتر در معرض آسیب های روانشناختی هستند؟ این مطالعه مقطعی توصیفی بر روی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان جلفا انجام شده است.در این پژوهش 250 نوجوان مبتلا به آکنه ولگاریس(جوش غرورجوانی)، به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس جهانی سنجش شدت آکنه وپرسشنامه محقق ساخته موضع آکنه ،پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک نرم ایران، پرسشنامه خودپنداره راج کمارساراسوت،پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه چند بعدی کمال گرایی هویت و فلت میباشد.پس از اجرای پرسشنامه ها بر روینمونه مورد نظر و ارزیابی شدت و موضع آکنه با راهنمایی پزشک متخصص پوست، داده ها با استفاده از نرم افزارآماری در علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده نشان داد خودپنداره منفی و کمال گرایی و خرده مقیاس نوروزگرایی آزمون شخصیت رابطه مثبت معناداری با شدت آکنه دارند و عزت نفس و خرده مقیاس برون گرایی آزمون شخصیت دارای رابطه منفی معنادار با شدت آکنه هستند. همچنین در پیش بینی شدت آکنه ، خودپنداره، کمال گرایی و عزت نفس بیشترین میزان تعیین کنندگی را دارا می باشند. براساس یافته های موجود ، نوجوانان در برابر اثرات روانی – اجتماعی ناشی از آکنه بسیارآسیب پذیرهستند .بنابراین لازم است مراقبتهای روانی و کاهش اثرات آکنه بر روی کیفیت زندگی، در کنار درمان پزشکی آکنه مورد توجه قرارگیرد.

روابط علی- ساختاری همدلی، تئوری ذهن، غفلت، هوش اجتماعی و رفتارهای قلدری در دانش آموزان دوره متوسطه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  فاطمه محمدپور کسانق   تورج هاشمی

چکیده: قلدری یکی از مشکلات برون ریزی شده است که توجه پژوهشگران را در محیط مدارس به خود معطوف کرده، و نوعی از خشونت است که به صورت تکراری و در طول زمان اتفاق می افتد. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه ی همدلی، تئوری ذهن، غفلت و هوش اجتماعی با رفتارهای قلدری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه قلدری الویوس، همدلی بهر بارون-کوهن و ویل رایت، دیدگاه گیری دیویس، پرسشنامه کودک آزاری محمدخانی و همکاران، هوش اجتماعی آنگ تون تت. نمونه پژوهش 300 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. برای تحلیل نتایج از مدل یابی معادلات ساختاری(sem) و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که 1)هوش اجتماعی، همدلی، تئوری ذهن و تجربه غفلت در قالب روابط ساختاری قادرند تغییرات رفتارهای قلدری را بطور معنی دار پیش بینی کنند. 2)رابطه همدلی و قلدری منفی و معنی دار است.3) رابطه تئوری ذهن و قلدری منفی و معنی دار است.4) رابطه غفلت و قلدری مثبت و معنی-دار است.5) رابطه هوش اجتماعی و قلدری مثبت و معنی دار است.6) روابط ساختاری تجربه غفلت با رفتارهای قلدری بواسط? تئوری ذهن معنی دار است.7) تجربه غفلت قادر است رفتارهای قلدری را بواسط? رفتارهای همدلانه به طور مثبت پیش بینی کند.8) تجارب غفلت و تئوری ذهن قادرند رفتارهای قلدری را بواسط? همدلی به طور معنی دار پیش بینی کند. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که مجموع متغیرهای ادراکی – شناختی، محیطی و هیجانی قادرند در قالب روابط علی – ساختاری رفتارهای قلدری را پیش بینی کرده و وقوع آن را در شرایط خاص تبیین کنند.

رابطه ابعاد شخصیت وهوش هیجانی با ناگویی خلقی دردانشجویان دانشگاه تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  نادره تقدیری جانقور   زینب خانجانی

در این پژوهش رابطه بین ابعاد شخصیت و هوش هیجانی با ناگویی خلقی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت.300نفر دانشجو از رشته های مختلف دانشگاه تبریز در این پژوهش شرکت کردند.از آزمودنیها خواسته شد"مقیاس شخصیت neopi-r" ،"پرسشنامه هوش هیجانی شوت feis"و نسخه فارسی "مقیاس ناگویی خلقی تورنتوftas-20" راتکمیل کردند.برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی،میانگین ،انحراف معیار و تحلیل مسیر استفاده شد.نتایج پژوهش نشان دادکه بین نوروزگرایی وناگویی خلقی رابطه مثبت معنادار وبین برونگرایی ،تجربه پذیری ،همسازی ،وظیفه شناسی ،هوش هیجانی با ناگویی خلقی رابطه منفی معنادار وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش ،نوروزگرایی،برونگرایی،تجربه پذیری ،همسازی ،وظیفه شناسی وهوش هیجانی می توانندتغییرات مربوط به ناگویی خلقی و مولفه های آن را پیش بینی کنند.

اثربخشی برنامه درمانی calm بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  محمد محمدپور   خلیل اسماعیل پور

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درمانی مربیگری رفتار و هدایت از طریق مدلسازی(calm program) بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان 3 تا 7 ساله بود.نمونه پژوهش 5 کودک با اختلال اضطراب جدایی بودند که همراه با مادرشان در12 جلسه درمانی شرکت کردند.طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی بود و در آن داده های مربوط به تاثیر مداخله(جلسات درمانی) از طریق مقیاس اضطراب کودکان اسپنس جمع آوری شد.داده های به دست آمده از طریق ترسیم نمودار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

رابطه باورهای دینی و بحران هویت با گرایش به مصرف مواد مخدر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  رسول فیروزی   جلیل باباپور خیرالدین

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین باورهای دینی و بحران هویت با گرایش به مصرف مواد مخدر ، انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است که درآن تغییرات متغیر ملاک )گرایش به مصرف مواد مخدر (بر اساس متغیرهای پیش بین )باورهای دینی و بحران هویت(مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه تبریز بود که در سال 94-1393 مشغول تحصیل بودند. از جامعه مورد نظر حدود 200 نفر به روش نمونه¬گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه دینداری خدایاری فرد، پرسشنامه اعتیاد میرحسامی و پرسشنامه بحران هویت احمدی استفاده شد. برای تحلیل آماری داده¬های پژوهش از شاخص¬های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) وآمار استنباطی ، (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای دینی و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. و بین بحران هویت و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. و با توجه با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون از بین متغیرهای پیش بین، فقط متغیر بحران هویت به طور معنی داری در پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر سهیم بود.

اثر بخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در کاهش شدت ، فراوانی ، پیچیدگی و تداخل سندرم تورت و تیک های حرکتی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  محسن سروری   زینب خانجانی

پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در کاهش شدت، فراوانی، پیچیدگی و تداخل سندرم تورت و تیک های حرکتی صورت گرفته است. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی با خط پایه استفاده شده است.

پیش بینی نقص نظریه ذهن بر اساس نشانه های افسردگی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر در دانشجویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  فاطمه کروغی پور   زینب خانجانی

چکیده این پژوهش به منظور پیش بینی نقص نظریه ذهن بر اساس نشانه های افسردگی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر در دانشجویان انجام گرفت. روش نمونه گیری در این پژوهش به شیوه در دسترس و با استفاده از روش غربالگری صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه تبریز است که از بین آن ها30 نفر دارای نشانه های اختلال افسردگی، 30 نفر دارای نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و 30 نفر دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهشپرسشنامه افسردگی بک (bdh-ii)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی (spin)، پرسشنامه اضطراب بک (bai)و فرم بزرگسالان آزمون چشم ها- بازبینی شده بارون- کوهن (et-r)بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی - همبستگی می باشد و نتایج نشان داد که از بین سه متغیر افسردگی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر، دو متغیر افسردگی و اضطراب اجتماعی قادر به پیش بینی نقص نظریه ذهن هستند اما اضطراب فراگیر سهم قابل ملاحظه ای در پیش بینی نقص نظریه ندارد. یافته دیگر نیز موید آن بود که از بین سه مولفه ی ترس، اجتناب و ناراحتی های فیزیولوژیکی اضطراب اجتماعی ترس سهم مهمی در پیش بینی نقص نظریه ذهن نداشته ولی اجتناب و ناراحتی های فیزیولوژیکی قدرت پیش بینی نقص نظریه ذهن را دارند.

اثربخشی روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (emdr)) برکاهش نشانه های اختلال فوبی خاص
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  فاروق وطنی   زینب خانجانی

مطالعات انجام شده در طول دو دهه ی اخیر نشان داده که درمان حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد، درمانی مفید برای اختلال استرس پس از سانحه است. با توجه به اینکه بعضی از فوبی های خاص نیز به همان شیوه ی اختلال استرس پس از سانحه به وجود می آیند، این احتمال مطرح است که بتوان فوبی های خاص را نیز به همان شیوه درمان کرد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر کاهش نشانه های اختلال فوبی خاص بود. پژوهش حاضر یک بررسی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود که بر روی سه آزمودنی مبتلا به فوبی خاص انجام گرفت و ابزار پژوهش نیز عبارت بود از پرسشنامه ترس که آزمودنی ها در مرحله ی خط پایه و پایان جلسات دوم، چهارم، ششم وهشتم و همچنین در دوره ی پیگری پس از درمان، آن را تکمیل نمودند. یافته ها نشان دادند که نمره ی آزمودنی ها هم در مقیاس اجتناب فوبیایی خاص و هم در مقیاس کلی اجتناب فوبیایی در مرحله ی درمان و پیگیری نسبت به مرحله ی خط پایه کاهش یافته است. نتیجه ای که می توان از این پژوهش استنباط نمود این هست که روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد در کاهش نشانه های اجتناب فوبیایی موثر است.

مقایسه ی سبک های دلبستگی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان نوجوانان دارای نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  احمد بیات   مجید محمود علیلو

چکیده: هدف این تحقیق مقایسه ی سبک های دلبستگی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان نوجوانان دارای نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار بود. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود. 331 نفر از دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 به روش طبقه ای انتخاب شدند و پس از غربال گری 60 نفر انتخاب گردید (30 نفر با اضطراب بالا، 30 نفر با اضطراب پایین). آزمودنی ها پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، تنظیم هیجان گراس و جان و اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پاسخ دادند. داده ها به کمک نرم افزار spss و به روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان نوجوانان دارای نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد (05/0 > p). برخلاف سبک های دلبستگی، تفاوت بین دو گروه مورد مقایسه از نظر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان معنادار بود (05/0 > p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی نوجوانان، نوع مقابله ی آنان با مسائل و مشکلات و نیز شیوه ای که هیجانات خود را تنظیم می کنند، در بروز نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نقش دارد.

اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر داستان های اجتماعی گِرِی بر افزایش مهارت های اجتماعی کودکان دارای اختلال سلوک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  کوثر سلیمانی ابهری   زینب خانجانی

پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر داستان های اجتماعی گِرِی بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان پسر 8-10 ساله دارای اختلال سلوک صورت گرفته است. بدین منظور3 دانش آموز پسر8-10 سال دارای اختلال سلوک و مهارت اجتماعی کم، از مدارس ابتدایی استان زنجان بر اساس پرسشنامه علائم مرضی کودکان(csi-4) گادو و اسپیرافکین(1994) و پرسشنامه مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی کودکان ویرت، لاخر، کلیندینست و سیت(1984) انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی با استفاده از طرح خط پایه منفرد استفاده شده است. شرکت کنندگان پس از اجرای خط پایه، وارد طرح درمان شدند و برنامه قصه درمانی مبتنی بر داستان-های اجتماعی در طی 10 جلسه و با پیگیری 1 ماهه اجرا گردید. یافته های ناشی از تغییرات درمانی، نشان داد که قصه درمانی مبتنی بر داستان اجتماعی گری موجب بهبودی و افزایش مهارت اجتماعی، ارتباطی و کفایت اجتماعی کودکان دارای اختلال سلوک می گردد. در کل نتایج نشان دادند که این داستان ها برای افزایش مهارت اجتماعی کودکان دارای اختلال سلوک موثر می باشند. پیگیری 1 ماهه بعد از اتمام درمان حاکی از ماندگاری نتایج بود.

مقایسه رشد شناختی،کارکرد های اجرایی و توانایی های کلامی در کودکان تغذیه شده با شیر مادر و شیر خشک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  سعیده کلانتری اسکویی   زینب خانجانی

هدف این مطالعه، مقایسه رشد شناختی (هوش و حافظه دیداری)،کارکرد های اجرایی (حل مسئله، برنامه ریزی و سازماندهی) و توانایی های کلامی کودکان تغذیه شده با شیر مادر و شیر خشک می باشد. طرح این پژوهش توصیفی و از نوع علّی ـ مقایسه ای بود که در سال 1394 در مهد کودک های شهرستان اسکو به انجام رسید.حجم نمونه ی مورد نیاز این مطالعه با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه تعداد 124 کودک در نظر گرفته شد که به علّت ریزش پرسشنامه ای به 115 نفر رسید. روش نمونه گیری به روش تصادفی چند مرحله ای بود. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون مکعب کهس (1920)، حافظه دیداری آندره ری (1942)، برج هانوی(1883) و سه خرده مقیاس کلامی وکسلر کودکان پیش دبستانی(1967) بود و از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (manova) جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که علی رغم پایین بودن میانگین خطا در کارکرد اجرایی و بالاتر بودن میانگین هوش، حافظه دیداری و توانایی کلامی کودکان تغذیه شده با شیر مادر، امّا به جز متغیر هوش هیچ یک از متغیر های دیگر از لحاظ آماری تفاوت معنی داری با گروه تغذیه شده با شیر خشک نداشتند.

مقایسه ادراک دیداری-حرکتی و حافظه بینایی در کودکان نارساخوان و کودکان عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  زیبا حیدریان   مجید محمودعلیلو

انسان تقریبا همه جیز را "یاد می گیرد"او "یاد میگیرد" حرکت کند، راه برود، گوش دهد، بیندیشد، سخن بگوید، بخواند، بنویسد،... آنگاه "یاد می گیرد" مفاهیم و مشاهدات خود را در ارتباط با هم طبقه بندی کند و نهایتا به تمیز و تجزیه و استنتاج و شناخت و تصمیم گیری نایل شود... تفاوت میان آدمیان نیز، از این دیدگاه؛ به تفاوت میزان و چگونگی "یادگیری" آنها مربوط می شود. یادگیری ممکن است بدون هیچ مشکلی حاصل شود یا برعکس وجود پاره ای مشکلات سبب یاد نگرفتن یا اختلال در آن شود

بررسی رابطه ابعادشخصیتی، بلوغ عاطفی، تصویربدنی و عزت نفس با میزان گرایش به آرایش دختران دانشجو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  مریم درگاهی   زینب خانجانی

پژوهش حاضربه منظور بررسی رابطه ابعادشخصیتی، بلوغ عاطفی، تصویربدنی و عزت نفس با میزان گرایش به آرایش دختران دانشجو صورت گرفته است. بدین منظور 219 نفر ازمیان دانشجویان زیر 22 سال دانشگاه تبریز به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ابعاد شخصیت هگزاکو(2001)،مقیاس بلوغ عاطفی(1990)،پرسشنامه تصویر تن فیشر (1970)، مقیاس سنجش کیفیت عزت(1991) وپرسشنامه محقق ساخته "میزان گرایش به آرایش" جمع آوری گردید.یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بعد شخصیتی باوجدان بودن و بلوغ عاطفی با میزان گرایش به آرایش رابطه منفی و معنادار (01/0>p) دارد و همچنین تصویربدنی و عزت نفس با میزان گرایش به آرایش رابطه منفی و معنادار (05/0>p) دارد. سایرابعادشخصیتی صداقت-تواضع، تهییج پذیری، برونگرایی، دلپذیر بودن و گشودگی به تجربه و زیر مقیاس های عزت نفس(کارایی، اجتماعی و ظاهری) با میزا ن گرایش به آرایش رابطه ی معنا دار ندارند. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای باوجدان بودن و بلوغ عاطفی به طور معنا دار در پیش بینی میزان گرایش به ارایش سهیم بود.

بررسی مقایسه ای درون گرایی -برون گرایی، اضطراب و هوش در دانش آموزان موفق و ناموفق تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1384
  نسرین لطفی پور بناب   اسکندر فتحی آذر

چکیده ندارد.

تأثیر تعداد دوره ها و نوع افسردگی بر آسیب حافظه رویدادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  اعظم امجدی   زینب خانجانی

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی، میزان استرس و افسردگی در افراد مبتلا به سرطان و عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1386
  خدیجه بشیرپور   زینب خانجانی

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای میزان اثربخشی روشهای درمان گروهی رفتاری، شناختی و رفتاری/ شناختی در درمان اختلال فوبی اجتماعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  نازیلا آقاخانی   زینب خانجانی

چکیده ندارد.

اثربخشی آموزش مدیریت والدین (pmt) بر بهبود نشانگان کودکان adhd و نشانگان افسردگی و تنیدگی والدینی مادران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  سعیده امینی   زینب خانجانی

چکیده ندارد.

بررسی رابطه طبقات دلبستگی والدین و ویژگیهای شخصیتی مادر با طبقات دلبستگی کودک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1382
  سحر ساعدی   زینب خانجانی

دلبستگی پیوند هیجانی پایدار بین دو فرد است، نظریه های مختلفی در مورد دلبستگی وجود دارد . زیربنای نظریه دلبستگی ، در واقع همان مبحث روابط موضوعی است که در روان تحلیل گری مطرح شده است. یکی از نظریه پردازانی که تلاش کرده از پیوند نظریه های روان تحلیل گری ، رفتار شناسی طبیعی ، و سیبرنتیک به نظریه جامعی در مورد تحول شخصیت کودک دست یابد جان بالبی است. او پس از بررسی های متعدد نظریه دلبستگی را مطرح ساخت، در نظام وی دلبستگی یک نیاز نخستین است که در طی مراحلی تحول می یابد. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه طبقات دلبستگی مادر با طبقات دلبستگی کودک ، تعیین رابطه طبقات دلبستگی پدر با طبقات دلبستگی کودک ، تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی مادر با طبقات دلبستگی کودک و تعیین رابطه طبقه دلبستگی مادر با ویژگی های شخصیتی مادر می باشد.