نام پژوهشگر: حسن جوهری
حسن جوهری حجت اله فسنقری
پذیرش این اصل مسلم که هنر و ادبیات میراث مشترک جامعه بشری است، مستلزم قبول ارتباط زنجیرهای این مقوله در فرهنگ های ملل و تأثیر متقابل آفرینش های هنری بر یکدیگر خواهد بود. ادبیات تطبیقی (comparative literature) که در زبان عربی به آن «الأدب المقارن» میگویند یکی از شاخه های ارزشمند و مهم علوم ادبی معاصر و یکی از پایههای نقد ادبی جدید است که ما را از تأثیر پذیری ادبیات ملل مختلف و همچنین تأثیر پذیری شاعران و نویسندگان ملت ها از یکدیگر آگاه میسازد و از این راه امکان توسعه و تبادل پیشرفتهای فرهنگی نیز میسر می شود. «طه ندا» میگوید: ادبیات تطبیقی علاوه بر توجه به ویژگیهای ادبی، ریشه در علایق ملّتها نیز دارد. اگر درباره ادبیات تطبیقی بدون علایق تاریخی بحثی به عمل آید، خارج از مقوله ادبیات تطبیقی است و از طرفی باید زمینههای همانندی و هماهنگی فراهم باشد (ندا، 1380: 14). با توجه به اهمیت ارتباط بین زبان عربی و فارسی و همچنین تأثیر پذیری آنان از ادبیات غرب بر آن شدیم تا در این رساله به دنیای ادبیات تطبیقی گام نهیم و به مقایسه مضامین رمانتیسم در اشعار دو بانوی شاعر پر آوازهی معاصر بپردازیم. بررسی آثار منظوم «نازکالملائکه» (1923م/ 1302هـ.ش.- 2007م/ 1386هـ.ش.) به عنوان پایه گذار شعر نو عربی و «فروغ فرخزاد» (1934م/ 1313هـ.ش.- 1967م/ 1345هـ.ش) از نو سرایان شعر فارسی و تعداد دیگری از نو سرایان زبان عربی و فارسی که در حقیقت پیشگامان این دوره از شعر نو بوده اند، نشان میدهد که شعر نو در ابعاد محتوا، قالب و زبان، تأثیرات قابل توجهی را از شعر دوره رمانتیک اروپا پذیرفته است. استفاده از درونمایه های بدیع در شعر نو که در اشعار قدما به ندرت مشاهده می شود و در شعر اروپا از اهمیت ویژهای برخوردار است، بیانگر این مطلب است که شعر دوره رمانتیک حداقل در معرفی این درونمایههای بدیع به شعر نو فارسی و عربی نقش مهمی ایفا کرده است. اگر چه ذوق و خلاقیت نوسرایان و نیز جو سیاسی و اجتماعی حاکم بر عصر تولد شعر نو، در پیدایش و بالندگی آن دارای اهمیت ویژه ای است. نهضت رمانتیسم، حرکتی بود که بر خلاف نئوکلاسیسم در موضوع، شکل و سبک ادبی تمایل به نوآوری داشت. این حرکت، اصل ضرورت بیان ادبی دوره پیشین را مطرود شمرد، موضوعات خود را از وقایع روزمره زندگی انتخاب کرد و زبان مردم عادی را نیز برای ساختن و پرداختن این موضوعات به زبان پر طمطراق نئوکلاسیسم برتری داد (پور علی فرد، 1382: 3). حال به دلایل زیر به بررسی تطبیقی مضامین رمانتیسم در شعر نازکالملائکه و فروغ فرخزاد، این دو بانوی شاعر بزرگ و هم عصر می پردازیم: 1- هر دو از جایگاه ویژهای در شعر عربی و فارسی برخوردارند، 2- هر کدام در زمینه شعر نو دارای سبکی خاص هستند که در مورد آن به نظریه پردازی پرداختهاند، 3- هر دو آغازگر راهی نو در شعر معاصر می باشند، 4- هر دو دارای اشتراکهایی در مضمون و سبک شعریشان هستند. 5- حس و نگاه زنانه در شعر این دو شاعر کاملاً برجسته است، 6- نازکالملائکه و فروغ فرخزاد با زبان و آثار شاعران رمانتیسم اروپایی آشنایی داشته و متأثر از آنان نیز بودهاند.