نام پژوهشگر: کاظم قربانی

سامان شهری خیابان دهم فروردین یزد، با رویکرد تألیف بین بافت شهری تاریخی و میانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1391
  کاظم قربانی   کاظم مندگاری

پیشینه غنی معماری و شهرسازی ایران موجب گردیده که بیشتر شهرهای آن دارای بافتی کهن و تاریخی باشند که معرف فرهنگ و تمدن آنها بوده و نشان از گذشته پرشکوه آنها دارد. از سوی دیگر، به واسطه عواملی چون رشد روزافزون جمعیت، افزایش استفاده از اتومبیل و پیدایش نیازهای نوین زندگی، اعمال مداخلاتی از جمله خیابان کشی های معاصر در اینگونه مناطق، گریزناپذیر بوده است. اغلب این اقدامات شتابزده در پاسخ به رشد شتابان شهرنشینی، سبب گسست بین لایه های مختلف بافت شهری شده است. خیابان دهم فروردین شهر یزد، در حدفاصل بافت شهری تاریخی و میانی آن قرار گرفته و بخشی از لبه بافت شهری تاریخی را به خود اختصاص می دهد. گذشته از این، خیابان مذبور به دلایل متعددی چون واقع شدن در محدوده مرکزی شهر، اتصال دو گره مهم شهری، وجود کاربری ها و فعالیت های متنوع و همچنین دربرگرفتن عناصری هویت مند، از جایگاهی ویژه برخوردار است. اما نابسامانی های موجود مانع از این شده است که این جاذبه ها و پتانسیل ها در خدمت ارتقاء جایگاه خیابان به مقام یک فضای شهری باکیفیت در بافت شهری تاریخی یزد قرار گیرند. از این رو لزوم نگرش به این خیابان به مثابه جزئی از بافت شهری، در راستای حصول کلیتی یکپارچه ضروری می نماید. در این رساله که ماهیتی کاربردی دارد و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده، به خیابان دهم فروردین به مثابه یک لبه شهری نگریسته می شود. این لبه، گذشته از الزامات و اقتضائاتی که خود به عنوان یک فضای شهری می طلبد، می تواند موجد رابطه بین بافت شهری دو سمت خود نیز باشد. از این رو شناخت، تحلیل و تصمیم گیری در مورد خیابان در دو سطح صورت می پذیرد. نخست، خیابان و روایت آنچه در پس هر جداره اش برقرار است و نوع رابطه ای که باید بین خیابان و بستر قرارگیری آن برقرار نمود؛ سپس، خیابان و آنچه بین جداره های آن به عنوان یک فضای شهری روی می دهد. حاصل کار در سطح نخست، چارچوب طراحی شهری برای حوزه محلی و در سطح دوم، طرح جامع سه بعدی برای حوزه طراحی خواهد بود. اهم نتایج به دست آمده نشان می دهد که با برآوردن توقعات موضوعی مرتبط با چیستی و ماهیت خیابان دهم فروردین و همچنین پاسخ به توقعات موضعی که از زمینه شهری آن انتظار می رود، می توان به ساماندهی این خیابان با تأکید بر تألیف بین لایه های مختلف بافت شهری باارزش اقدام نمود. در این راستا اتخاذ سیاست هایی چون بازیابی تمایزات محلی خیابان، بازنمایی هویت شهری یزد، شناسایی حوزه های متفاوت در طول و عمق خیابان و گام برداشتن در راستای انسجام و یکپارچگی این حوزه ها، قائل بودن به قابلیت ها و ارزش های مستتر در بستر قرارگیری خیابان، تعریف مبتدایی مناسب در محل ورود به بافت شهری تاریخی و درنهایت تعریف نقش مطلوب خیابان در تناسب با یک فضای شهری معاصر و روزآمد، موجب خواهد شد اهداف کلان مشخص شده در مباحث نظری به راهکارهای اجرایی مناسب در قسمت طراحی منتهی گردد. نگرش زمینه گرای این پژوهش، فراتر از نمونه مورد نظر، الگوی مناسبی جهت ساماندهی خیابان های احداث شده در بافت های شهری باارزش می باشد. در یک مفهوم گسترده تر، ساماندهی خیابانی چون دهم فروردین در لبه بافت شهری تاریخی، می تواند زمینه ای جهت صیانت از هویت بافت شهری تاریخی در برابر نفوذ نوسازی های بی ضابطه معاصر باشد. به علاوه، ساماندهی این خیابان با توجه به قرارگرفتن آن در محدوده بافت شهری فرسوده یزد، به منزله محرکی برای باززنده سازی این بخش از شهر به شمار می رود. دور از انتظار نخواهد بود که یافته های این پژوهش، حاوی رهنمودهایی جهت احداث خیابان های جدید در بافت های شهری موجود نیز باشند.