نام پژوهشگر: علیرضا عبدپور
علیرضا عسگری پور اصغر باقری
یکی از فعالیت های مهم در مدیریت کشاورزی تعیین الگوی کشت واحدهای بهره برداری می باشد. از این رو هدف اصلی این تحقیق، تعیین الگوی کشت بهینه و پایدار محصولات کشاورزی شهرستان بهار با تاکید بر دیدگاه کشاورزان بوده است. این هدف با بکارگیری یک مدل متشکل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و برنامه ریزی آرمانی مورد بررسی قرار گرفت. داده های این تحقیق از طریق مشاهده، مطالعه، مصاحبه و تهیه پرسشنامه از کارشناسان و کشاورزان شهرستان بهار در سال زراعی 89-88 بدست آمد. اولویت بندی عوامل موثر بر تعیین الگوی کشت با کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی محقق گردید. در نهایت الگوی کشت با توجه به اطلاعات بدست آمده توسط تکنیک برنامه ریزی آرمانی تعیین گردید. نتایج نشان داد که آرمان مصرف آب، مهم ترین معیار تصمیم گیری کشاورزان برای تعیین الگوی کشت می باشد. بطوریکه در الگوهای برنامه ریزی آرمانی حاصل از دیدگاه کشاورزان با لحاظ محدودیت 20، 30، 40، 50 و آزاد در تغییرات مجاز نسبت به الگوی کشت موجود، میزان مصرف آب به ترتیب به میزان 91، 87، 82، 78 و 92 درصد وضعیت موجود رسیده است.
احسان اسد آبادی علیرضا عبدپور
شهرستان بم یکی از قطب های اصلی تولید خرمای مضافتی در کشور ایران می باشد. نظر به محدودیت عوامل تولید خرما در شهرستان بم، لازم است مدیریت بهینه ای بر تولید این محصول و بکارگیری نهاده های تولید صورت گیرد. در این تحقیق دو منطقه بروات و پشترود رستم آباد به عنوان مناطق پربازده و کم بازده انتخاب شدند و ساختار اجتماعی– اقتصادی و کارایی های فنی، تخصیصی و اقتصادی واحدهای کشاورزی تولید کننده خرما در مناطق تحقیق محاسبه شدند. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه در مناطق مورد نظر برای سال زراعی 89- 88 جمع آوری گردید. به طور کلی 142 پرسشنامه در مناطق تحقیق تکمیل و سهم هریک از مناطق پشترود رستم آباد و بروات به ترتیب برابر 67 و 75 پرسشنامه بوده است. در این بررسی ساختار اجتماعی – اقتصادی واحدهای کشاورزی در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و سپس کارایی واحدهای کشاورزی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها و با دو فرض بازده ثابت و متغیر به مقیاس محاسبه شد. همچنین میانگین مصرف واقعی نهاده ها در دو منطقه با میانگین مصرف مطلوب نهاده ها که از مدل استخراج شده مورد مقایسه قرار گرفت. در نهایت تأثیر عوامل تکنیکی و مدیریتی با استفاده از رگرسیون توبیت برروی کارایی ها محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه بروات نسبت به منطقه رستم آباد از ساختار اجتماعی- اقتصادی قوی تری برخوردار بوده است. از طرف دیگر میانگین کارایی های مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه بروات به ترتیب برابر 88/91، 18/93، 03/40 و 45/37 بوده و اینگونه میانگین ها برای کارایی های مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه رستم آباد برابر 91، 6/93، 5/36 و 8/33 می باشد. بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که کارایی مدیریتی و مقیاس دو منطقه با هم برابر ولی کارایی تخصیصی و اقتصادی منطقه بروات بیشتر از رستم آباد بوده است.
ابراهیم مرادزاده علیرضا عبدپور
سودآوری فعالیت های مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در رشد و ادامه حیات آنها می باشد و بدون شناخت عوامل موثر بر سود، حرکت اصولی در جهت افزایش سود غیرممکن خواهد بود. هدف این مطالعه نیز بررسی و شناخت عوامل موثر بر شکاف درآمدی تولیدکنندگان سیب در شهرستان مشکین شهر می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری با باغداران مناطق مورد نظر برای سالهای زراعی87-86 و 88-87 جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیزها و آزمون های آماری استفاده گردید. در ادامه شناخت و بررسی روابط و تأثیرات عوامل موثر بر شکاف درآمدی تولیدکنندگان سیب در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی با متغیرهای اصلی سه عامل اقتصادی، مدیریتی و تکنیکی، تبیین 9/71 درصد از واریانس کل عامل ها می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه در منطقه قصابه، احمدآباد و دو منطقه به ترتیب تبیین 9/75، 8/67 و 4/67 درصد از واریانس متغیر وابسته بوده است. نتایج حاصل از بکارگیری روش تحلیل تشخیصی نشان داد مهمترین متغیرهایی که سبب تمایز این دو منطقه شده، به ترتیب اهمیت شامل: شرکت باغدار در کلاس های ترویجی، استفاده از زنبور عسل در باغ در حین گلدهی، تعداد نیروی خانوادگی استفاده شده، هزینه های متغیر در تولید، درآمد خالص حاصل از تولید سایر محصولات، قیمت تمام شده هر کیلو سیب، سطح سواد باغدار، تعداد کل درختان بارور در واحدها، کل نیروی انسانی استفاده شده و تعداد قطعات واحدهای تولید سیب می باشند که در کل توانسته اند 74/71 درصد از واریانس متغیر وابسته گروهی را تبیین کنند. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که منطقه قصابه بر منطقه احمدآباد از نظر ساختار اجتماعی- اقتصادی برتری دارد.
مرتضی سالارپور غربا علیرضا عبدپور
در دهه های اخیر استان کرمان با کمبود آب شدیدی به خصوص در بخش کشاورزی مواجه بوده، بطوری که سالانه شمار زیادی از چاههای این استان خشک و از رده بهره برداری خارج می گردند. در گذشته بدون در نظر گرفتن پتانسیل های منابع آبی، امتیاز حفر چاههای زیادی در این منطقه داده شده است. علی رغم اینکه در سالهای اخیر تا حدودی از ادامه این روند جلوگیری شده، اما سفره های آب زیرزمینی این منطقه جوابگوی تعداد بهره برداری های موجود که بیش از حد و بدون در نظر گرفتن مقوله ی پایداری است، نمی باشند. بدیهی است ادامه این روند، این منطقه را با بحران شدید تر از آنچه اکنون با آن مواجه است روبرو خواهد کرد. بنابر این ضروری است به منظور اصلاح این موضوع راهکارهای مناسبی اندیشیده شود. بهترین راه برای کنترل تقاضای یک کالا قیمت آن می باشد. تعیین قیمت حقیقی آب در یک منطقه می تواند اثرات مثبتی بر روی تقاضای آب در آن منطقه ایجاد نماید بطوریکه مقدار تقاضا برای آب با توجه به مزیت های نسبی حاصل از تولید محصولات مختلف و ارزش نهایی آن در تولید محصولات کشاورزی خواهد گردید. امروزه توجه به مدیریت تقاضای آب که یکی از ابزارهای مهم آن قیمت گذاری است در جهت توسعه پایدار بسیار با اهمیت می باشد. به عبارتی دیگر، مدیریت تقاضای آب کشاورزی از راه نر خ گذاری می تواند موجبات توسعه پایدار منطقه را فراهم آورد. در این مطالعه برای تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی ابتدا از محاسبه قیمت سایه (ارزش تولید نهایی)آب با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی استفاده شد. سپس با استفاده از تابع تولید ارزش اقتصادی آب محاسبه و در نهایت الگوی کشت بهینه از نظر اقتصادی با توجه به ارزش اقتصادی آب در منطقه ارائه گردید. بدین منظور برای بدست آوردن ضرایب و اطلاعات لازم، تعداد 130 پرسشنامه در باز واحد های کشاورزی و در باز محصولات کشاورزی این بهره برداران تعداد 223 پرسشنامه به صورت کاملا تصادفی از بین بهره برداران این منطقه برای سال زراعی 1390-1389 تکمیل گردید. با توجه به نتایج پژوهش، ارزش هر متر مکعب آب کشاورزی در دشت بردسیر با توجه به روش برنامه ریزی خطی 1100 ریال به ازای هر متر مکعب آب و با استفاده از روش تابع تولید برای تولید تمامی محصولات استراتژیک، حداقل 2019 ریال به ازای یک متر مکعب محاسبه گردید. این در حالی است که کشاورزان این منطقه در حدود 120 ریال در ازای مصرف هر متر مکعب آب می پردازند که این مقدار کمتر از ارزش تولید نهایی آن در منطقه مذکور می باشد و کشاورزان را به استفاده بیشتر از این منبع ارزشمند تشویق می نماید. این امر اهمیت تحقیق حاضر را با توجه به بحران آبی که منطقه با آن مواجه است روشن می سازد. نهایتا الگو کشت متناسب با ارزش اقتصادی آب در منطقه مورد مطالعه و تغییرات آن نسبت به الگوی کشت فعلی ارائه گردیده است.
حسن نورمحمدی برندق اصغر باقری
چکیده: گندم به عنوان یکی از محصولات اساسی در کشاورزی دارای اهمیت ویژه ای می باشد. با توجه به اهمیت گندم و نقش آن بعنوان منبع غذایی اصلی بسیاری از جوامع، تولید و خودکفایی این محصول از سیاست های مهم کشاورزی هر کشوری می باشد. از میان شیوه های افزایش تولید گندم جهت دستیابی به خودکفایی و پایداری آن، افزایش منابع اساسی با مشکلات و تنگناهایی مواجه است، بدین ترتیب به نظر می رسد که مناسب ترین شیوه در مدیریت تولید گندم، بهبود عملکرد و افزایش کارایی تولید گندم باشد. این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی و کارایی تولید گندم در شهرستان خلخال پرداخته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 125 پرسشنامه در دو منطقه مورد تحقیق مرکزی و خورشرستم در سال زراعی 90- 89 جمع آوری گردید. در این بررسی ساختار اجتماعی – اقتصادی واحدهای کشاورزی در مناطق تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و سپس کارایی واحدهای کشاورزی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها و با دو فرض بازده ثابت و متغیر به مقیاس محاسبه شد. همچنین میانگین مصرف واقعی نهاده ها در دو منطقه با میانگین مصرف مطلوب نهاده ها که از مدل استخراج شده مورد مقایسه قرار گرفت. در نهایت تأثیر عوامل تکنیکی و مدیریتی با استفاده از رگرسیون گام به گام بر روی کارایی ها محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه پر محصول نسبت به منطقه کم محصول از ساختار اجتماعی- اقتصادی قوی تری برخوردار است. همچنین میانگین کارایی های فنی، مدیریتی، مقیاس، تخصیصی و اقتصادی منطقه کم بازده به ترتیب برابر 02/75، 05/64، 63/86، 66/79، 73/59 درصد می باشد، در حالی که این مقادیر برای منطقه پربازده، به ترتیب برابر 28/90، 88/84، 23/94، 28/83 و 18/75 درصد می باشد. میزان کارایی های منطقه کم بازده نشان می دهد که بنگاه های نمونه از کارایی فنی پایین و در نتیجه کارایی اقتصادی پایینی برخوردار هستند. 8/48 درصد واحدهای تولیدی دارای کارایی فنی کمتر از میانگین شهرستان هستند، و از نظر دانش فنی در سطح پایین قرار دارند.
معصومه جوان علیرضا عبدپور
شهرستان مشگین شهر یکی از قطب های اصلی تولید انگور در ایران می باشد. این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختار اجتماعی- اقتصادی و محاسبه کارایی در واحد های کشاورزی تولید کننده انگور در دو منطقه ارجق و فخرآباد و همچنین در بین گروههای با سیستم کشت سنتی و روسیمی پرداخته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از مناطق تحقیق برای سال زراعی 90-89 جمع آوری گردید. بطور کلی 100 پرسشنامه از دو منطقه تکمیل گردید. کارایی واحد های کشاورزی با استفاده از روش تابع تولید مرزی تصادفی محاسبه گردید، سپس نتایج کارایی های بدست آمده از دو روش سنتی و روسیمی مقایسه گردید و تأثیر عوامل تکنیکی و مدیریتی با استفاده از رگرسیون توبیت بر روی کارایی ها مشخص شد. همچنین ساختار اجتماعی- اقتصادی واحد های کشاورزی در دو گروه سنتی و روسیمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که منطقه ارجق نسبت به منطقه فخرآباد از ساختار اجتماعی- اقتصادی قوی تری برخوردار بوده است. میزان کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی در گروه سنتی به ترتیب 75، 57/16 و 26/12 درصد و در گروه روسیمی به ترتیب 04/82، 45/27 و 51/22 درصد می باشد. با استفاده از رگرسیون توبیت، تأثیر عوامل تکنیکی بر روی کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی در دو منطقه، سیستم کشت سنتی و روسیمی و متغیر های تأثیر گذار بر مناطق تحقیق به تفکیک بررسی گردید.
وحید فداکار علیرضا عبدپور
شهرستان یزد سومین تولید کننده خیار گلخانه ای در ایران می باشد. تولیدخیار گلخانه ای منبعی مهم برای ایجاد اشتغال در منطقه به شمار می رود، بعلاوه می توان از این محصول به عنوان یک محصول صادراتی و منبع تأمین ارز نیز بهره برد. ایجاد گلخانه ها برای تولید محصولات کشاورزی به دلیل امکان کنترل عوامل تاثیر گذار محیطی جایگاه ویژه ای به این نوع از تولید داده و کشت گلخانه ای به عنوان یک روش متفاوت با بازده بالا در سال های اخیر رو به گسترش است. این تحقیق به بررسی ساختار اقتصادی- اجتماعی و محاسبه کارایی واحد های کشاورزی تولید کننده خیار گلخانه ای در گروه های مختلف به لحاظ تفاوت های تکنولوژیکی در شهرستان یزد پرداخته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 125پرسشنامه در منطقه تحقیق در سال زراعی90-89 جمع آوری گردید. واحدهای کشاورزی بر اساس شاخصه های تکنولوژیکی و با استفاده از تحلیل خوشه ای به دو گروه سنتی و نیمه مدرن تقسیم شدند. جهت انجام این تحقیق از نرم افزارهای excel ، eviews ، frontier و spss استفاده شد. ابتدا به بررسی ساختار اقتصادی - اجتماعی واحدهای کشاورزی در دو گروه سنتی و نیمه مدرن و کل منطقه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان دادند که گروه نیمه مدرن نسبت به گروه سنتی از ساختار اقتصادی - اجتماعی بالا تری برخوردار است. جهت تعیین عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی واحدهای تولید کننده خیار گلخانه ای از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. این نتایج نشان داد در گروه سنتی به ترتیب متغیرهای هزینه های متغیر تولید خیار گلخانه ای، عملکرد، هزینه های ثابت تولید خیار گلخانه ای و سطح زیر کشت و در گروه نیمه مدرن به ترتیب هزینه های متغیر تولید خیار گلخانه ای، ارزش تولید ناخالص و هزینه های ثابت تولید خیار گلخانه ای واحدهای کشاورزی بیشترین تاثیر را بر سود خالص واحدهای کشاورزی دارند. تجزیه و تحلیل های مربوط به کارایی واحد های کشاورزی با استفاده از روش تحلیل مرزی تصادفی و با استفاده از تابع تولید ترانسلوگ انجام گرفت. نتایج کارایی های بدست آمده از دو گروه سنتی و نیمه مدرن نشان دادند که متوسط کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی در گروه سنتی به ترتیب 23/76، 14/28 و 65/20 درصد و در گروه نیمه مدرن به ترتیب 86/85، 93/31 و 29/29 درصد می باشد. نهایتا با استفاده از رگرسیون توبیت، تأثیر عوامل مدیریتی و تکنیکی بر روی کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی در کل منطقه تحقیق، گروه سنتی و نیمه مدرن به تفکیک بررسی گردید که متغیر های npk، ماشین آلات، برق، آب، سوخت و سطح زیر کشت اثرات معنی داری روی کارایی داشتند.
احسان زارع علیرضا عبدپور
سرمایه یکی از عوامل مهم در تولید به شمار می رود و بانک ها از بزرگترین منابعی هستند که قادرند با اعطای اعتبار، سرمایه مورد نیاز بخش های تولیدی از جمله بخش کشاورزی را تأمین نمایند. در اکثر کشورها بخش کشاورزی همانند سایر بخش ها در مراحل اولیه رشد و توسعه اقتصادی با کمبود سرمایه مواجه بوده که این سرمایه می تواند به چند طریق از جمله سرمایه گذاری مستقیم بانک ها و اعطای اعتبار به کشاورزان تأمین گردد. هدف اصلی از این بررسی، تعیین اثر اعتبارات بر عملکرد اقتصادی در واحدهای کشاورزی می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 103پرسشنامه در منطقه تحقیق در سال زراعی92-91 جمع آوری گردید. در این بررسی، جامعه ی تحقیق بر اساس واحد های کشاورزی اعتبار گرفته و اعتبار نگرفته تقسیم بندی نموده سپس این دو گروه از لحاظ اجتماعی و اقتصادی مورد مقایسه قرار گرفته شده است. نتایج نشان داد که مهم ترین متغیرهایی که بین دو گروه دارای تفاوت معنی دار می باشند، سطح اراضی زیرکشت و هزینه های ثابت تولید می باشند. در بررسی عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی در دو گروه تعیین شده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده به عمل آمد و نتایج حاصل نشان دادند که در گروه وام گیرنده هزینه های متغیر و ارزش تولید ناخالص با 61 درصد همبستگی و در گروه غیروام گیرنده ارزش تولیدناخالص با 69 درصد بیشترین تأثیر را بر عملکرد اقتصادی واحدهای کشاورزی دارا بوده اند. نتایج آزمون تحلیل تشخیصی نشان داد که سطح زیرکشت واحدهای کشاورزی مهم ترین متغیر در تمایز دو گروه وام گیرنده و غیروام گیرنده می باشد و در مجموع اثر اعتبارات بر عملکرد اقتصادی مثبت بوده و بیشترین اثر اعتبارات بر متغیر ارزش کل دارایی های واحد کشاورزی بوده و کمترین اثر اعتبارات بر متغیر هزینه های متغیر واحدکشاورزی می باشد. جهت انجام این تحقیق از نرم افزارهای excel و spss نسخه 16 استفاده شد.
نوذر ترابی علیرضا عبدپور
سیر یکی از محصولات زراعی و نام آشنا در استان همدان است، محصولی که از نظر کمیت وکیفیت رتبه شاخص کشوری را به خود اختصاص داده است. در سال 1391 از حدود 10 هزار هکتار سطح زیر کشت این محصول در کشور، 2100 هکتار متعلق به استان همدان بود که تولیدی برابر 40 هزار تن داشته است. کشت سیر در اشتغال-زایی نقش مهمی دارد به طوری که در تولید آن عملیات مربوط به کاشت، وجین، آبیاری و برداشت محصول به وسیله نیروی کار انسانی انجام می گیرد. هم اکنون سیر همدان با مشکلات فراوانی روبرو است که برخی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند برای مثال می توان به بی برنامه گی در کشت، کاهش قیمت در زمان برداشت، بازاریابی و نبود صنایع بسته بندی مناسب مستقر در مراکز تولید محصول اشاره کرد، که عدم توجه به این موارد باعث بروز مشکلاتی از لحاظ اشتغال زایی و درآمد برای کشاورزان شده است. بنابراین توجه هر چه بیشتر به این محصول درآمدزا ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی از این تحقیق بررسی عوامل مدیریتی موثر بر تفاوت های عملکردی کشاورزان تولیدکننده سیر در استان همدان می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 163پرسشنامه در مناطق تحقیق در سال زراعی92-91 جمع آوری گردید. در این بررسی، جامعه ی تحقیق را بر اساس واحد های کشاورزی در مناطق مختلف تحقیق تقسیم بندی نموده سپس مناطق با استفاده از آزمون های آماری از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فنی و مدیریتی مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که مهم ترین متغیرهایی که بین سه منطقه دارای تفاوت معنی داری می باشند، متغیرهای سود ناخالص، هزینه های ثابت، سود خالص، دارایی ها، انتخاب کود بر اساس آزمون خاک، تعداد قطعات زمین، تعداد عملیات شخم، تعداد عملیات کود پاشی و تعداد عملیات سم پاشی می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل مهارت های مدیریتی کشاورزان در مناطق تحقیق نشان داد که از لحاظ مهارت های برنامه ریزی، سازماندهی، مالی، اجرایی و ارتباطی کشاورزان در منطقه همدان و از لحاظ مهارت های تکنیکی و هدایت و کنترل کشاورزان در منطقه تویسرکان رتبه ی اول را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل مدیریت عوامل تولید در واحد کشاورزی در مناطق تحقیق نشان داد که از لحاظ مدیریت های بازاریابی و نیروی انسانی کشاورزان در منطقه تویسرکان و از لحاظ مدیریت های تولید و مالی کشاورزان در منطقه بهار رتبه ی اول را به خود اختصاص دادخ اند. جهت انجام این تحقیق از نرم افزارهای excel، spss و expert choice استفاده به عمل آمد.
مینا مینا فرشاد کیوان بهجو
توسعه اقتصادی کشور، تأثیر پذیر از توسعه ی بخش های منابع طبیعی و کشاورزی و توسعه بخش منابع طبیعی نیز از طریق تولید میسر است. میزان تولید یک جامعه مهمترین شاخص ارائه سطح فعالیت های اقتصادی در آن جامعه است، که از یک سو به میزان عوامل تولید در دسترس و از سوی دیگر به نحوه ترکیب این عوامل برای تولید کالا ها و خدمات وابسته است. یکی از اهداف مهم سیاست گذاران در برنامه ریزی های اقتصادی-اجتماعی، افزایش تولیدات بخش های مولد از جمله بخش منابع طبیعی می-باشد، که ترکیب بهینه نهاده های تولید در این بخش ها می تواند ما را در جهت حصول به خود کفایی، استقلال و حل مسائل و مشکلات اقتصادی نظیر تورم، بیکاری، مهاجرت و غیره کمک کند. با توجه به شرایط اقلیمی ایران و منابع انسانی موجود به نظر می رسد توسعه بخش منابع طبیعی می تواند به عنوان یکی از ابزار های کارا در راه توسعه اقتصادی کشور به ایفای نقش بپردازد (جوان 1390). منابع طبیعی نقش بسیار مهمی در اقتصاد و توسعه ی اقتصادی کشور ایفا می کند که اهمیت اقتصادی مراتع به نوع فراورده و ارزش محصولات حاصل از اکوسیستم مرتع مرتبط است. مراتع که جز جدایی ناپدیر و اساسی منابع طبیعی محسوب می شوند، از این ویژگی مبرا نیستند؛ زیرا هر کشوری که این منبع ارزشمند را در اختیار داشته و از آن به صورت صحیح بهره برداری کرده، توانسته است گام های بلندی در جهت توسعه و پیشرفت اقتصادی جامعه و بالتبع بهبود وضع اجتماعی افراد جامعه ی خود بردارد. محیط در ارتباط با حلقه های اقتصادی-اجتماعی، مهمترین حلقه ی زنجیره ی توسعه است که نادیده گرفتن آن چه بسا باعث نابودی انسان شود (بروندون. پی. اس. پی. ال و همکاران 1997). مراتع طیف گسترده ای از تولیدات و خدمات را برای بیشتر افرادی که درمناطق روستایی زندگی میکنند؛ فراهم می کند. دراین میان اهمیت تولیداتی مانند علوفه که به طور مستقیم مصرف می شوند؛ به طور عموم برای بهره برداران مرتع ملموس تر است، زیرا بهره برداران مرتع به طور عموم از علوفه برای تعلیف دام و تولید فراورده های دامی به عنوان محصول اصلی بهره برداری می کنند. با این وجود گیاهان مرتعی قابلیت های دیگری نیز مانند کاربردهای خوراکی، دارویی، صنعتی و تزیینی دارند که اغلب در مقابل بهره برداری برای تعلیف دام که سهم قابل توجهی دارد، فراورده های فرعی مرتع بشمار می آید. مراتع،همچنین، از طریق ایجاد صنایع تبدیلی و جنبی می تواند در امر اشتغال زایی و تولید محصولات متنوع موثر واقع شود (حشمت الواعضین، سجاد قنبری، علی طویلی 1389). بر پایه ی تعریف مرکز آمار ایران به فراورده های غیرعلوفه ای مرتع شامل مواد یا اجزای گیاهی که دارای خواص دارویی،خوراکی و صنعتی هستند، محصول فرعی گفته می شود (مرکز آمار ایران 1386). در کنار محصول اصلی مراتع، بهره برداری و استحصال محصولات فرعی مرتع از دیرباز مورد توجه انسان ها بوده وارتباط نزدیک و تنگاتنگی با زندگی بشر پیدا کرده است. محصولات فرعی مرتع شامل گل، برگ، ساقه، ریشه، غده، میوه، پوست، صمغ و رزین برخی از گیاهان است که مصرف دارویی و خوراکی و صنعتی دارد. جمع آوری، تجارت، و بهره برداری از فراورده های فرعی در بهبود وضع معیشتی و اقتصادی روستاییان اهمیت ویژه ای دارد (چمبرلین و همکاران 2003). فراورده های حاصل از مرتع به عنوان درآمد مکمل و نیز منبع غذایی، سهم آشکاری در رفاه و زندگی روزمره ی مردم محلی دارد (تادانی 2001(. بنابراین دربرآورد ارزش مرتع باید این ارزش به عنوان جزئی از ارزش کلی به شمار آید. استان اردبیل به دلیل دارا بودن شرایط اقلیمی و جغرافیایی خاص، از دیر باز بستر مناسبی برای دامداری و زنبور داری بوده است. در طی هزاران سال مراتع به عنوان بخشی از منابع تجدید پذیر، اصلی ترین منبع تغذیه ای دام به شمار رفته اند، عشایر واهالی روستاهای اطراف مراتع این استان،عمده ترین بهره برداران اراضی مرتعی هستند، که به سبب بهره برداری از اراضی حاشیه ای و مراتع و نیز تولید با حداقل هزینه، در گذر نسل ها فعالیتشان از دیدگاه اقتصادی تداوم یافته است، با توجه به جایگاه دامداری در اقتصاد خانوار عشایر و روستایی، میتوان دریافت که الگوی زیستی این بهره برداران براساس تعلیف دام از مرتع و ضرورت های آن شکل گرفته است. (لیلا خاکی پور، حسین بارانی، علی دریجانی و رضا کرمیان 1390). شهرستان مشگین شهر به عنوان یکی از مناطق باآب و هوای نسبتاً سرد و نیمه خشک واقع در استان اردبیل، از شهرستان های مستعد مرتعی می باشد. مراتع این استان علاوه بر دامداری، از لحاظ زنبور داری و تولید گیاهان دارویی حائز اهمیت است. به نظر می رسد شرایط اقلیمی مناسب و سود آوری بالای محصولات مرتعی حاصل از مرتع باعث شده این منطقه به عنوان یک قطب اقتصادی در تولید انواع محصولات بازاری مرتعی مطرح باشد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به شناساندن بهتر ارزش واقعی و کارکرد های مراتع و همچنین ایجاد و طراحی اقدامات مناسب برای حفاظت و بهره برداری بهینه از آنها در کلیه ی سطوح مدیریتی کمک نماید و با ایجاد زمینه برای استفاده ی مناسب و بجا از مراتع و محصولات آن توسط بهره برداران باعث بهبود و افزایش درآمدشان خواهد شد. (کیوان بهجو و ادره ی منابع طبیعی مشگین شهر 1391).
فریبا جوادی علیرضا عبدپور
یکی از موضوعات مهم در خصوص اعطای تسهیلات بانکی احتمال عدم بازپرداخت وام توسط وام گیرندگان است. عوامل متعددی در عدم بازپرداخت وام ها دخیل هستند که با شناسایی این عوامل میتوان زمینه را برای کاهش و کنترل ریسک اعتباری فراهم کرد و در فرایند اعطای اعتبارات بهبود ایجاد کرد. هم چنین عدم بازپرداخت تسهیلات اخذ شده از بانک باعث مشکلات بزرگی مانند افزایش ریسک اعتباری، اتلاف منابع و زمان بانک، افزایش هزینه های بانک، مسدود شدن بخشی از منابع موثر بانک در وام دهی و مختل شدن برنامه ریزی های بانک می شود. بنابراین بررسی وارزیابی وضعیت وام گیرندگان قبل از اعطای تسهیلات و گزینش مناسب متقاضیان وام اهمیت زیادی برای بانک ها دارد.لازم در مراحل مقدماتی آن، نقش مهمی در وصول موفقیت آمیز مطالبات ایفاء می کند. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل تاثیر گذار در استان اردبیل و ارائه راهکار مناسب با توجه به خصوصیات منطقه می باشد. . به علاوه سطح درآمد و سطح تحصیلات متقاضی، نرخ سود تسهیلات، مدت زمان بازپرداخت تسهیلات، فاصله محل سکونت کشاورز با بانک، تمدید و پایاپای نمودن تسهیلات، آورده اولیه کشاورز، تعداد پرسنل شعبه، تسهیلات تبصره ای و تعداد مشتریان شعبه و عوامل قهری از عوامل اثرگذار بر وصول مطالبات می باشند. میزان تاثیر هر یک از این عوامل بر وصول مطالبات در استان های مختلف کشور تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است و این در حالی است که با شناسایی نقش و تعیین اثر هر یک از این عوامل می توان گامهای مهمی در جهت مقابله با آنها برداشت و بدین ترتیب از نارسایی های موجود در عدم بازپرداخت تسهیلات جلوگیری به عمل آورد. مطالعه حاضر سعی برآن دارد که در راستای رسیدن به هدف مذکور،بخشی از عوامل تعیین کننده عدم بازپرداخت به موقع تسهیلات را شناسایی کند و میزان تاثیر هر یک از این عوامل را برآورد نماید. مهمترین و اصلی ترین هدف این تحقیق بهبود وصول و کاهش مطالبات معوق می باشد ودر این راستا به شناسایی و تعیین درصد تاثیر عوامل مهمی که باعث عدم بازپرداخت می شود،می پردازد. در مطالعه حاضر با استفاده از آمار و اطلاعات مربوط به 105 نمونه از تسهیلات بالای 20 میلیون تومان که بین سالهای 1384 تا 1386 از شعب بانک کشاورزی استان اردبیل تسهیلات دریافت کرده اند و با استفاده از روشهای توصیفی و اقتصاد سنجی همچون مدل لاجیت و روش تحلیل تبعیضی، به شناسایی عوامل موثر بر عدم بازپرداخت تسهیلات بانک و تعیین نقش و سهم هر یک از آن ها پرداخته شد. همچنین جهت آگاهی از دلایل عدم بازپرداخت از دیدگاه وام گیرندگان و کارشناسان بانک، اطلاعات مربوط به متغیرهای کیفی پرسشنامه لیکرت نیز تحزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که متغیرهای تحصیلات دانشگاهی، تجربه سالهای اشتغال به فعالیت، فعالیتهای وابسته به کشاورزی، وقوع حوادث غیرمترقبه، ظرفیت تولید، سرمایه قرضی، مدت زمان بازپرداخت، تضمین از نوع وثیقه و ضامن و نرخ سود تسهیلات از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عدم بازپرداخت تسهیلات می باشند. از بین این متغیرها، تحصیلات دانشگاهی، تجربه سال های اشتغال به فعالیت، ظرفیت تولید، تضمین از نوع وثیقه و ضامن و نرخ سود تسهیلات در بازپرداخت اثر مثبت دارند و متغیرهای فعالیت های وابسته به کشاورزی، وقوع حوادث غیرمترقبه، سرمایه قرضی و مدت زمان بازپرداخت در عملکرد بازپرداخت تأثیر منفی می گذارند. نتایج بدست آمده از بررسی اثر نهایی الگوی لوجیت نشان داد که اگر بانک در پرداخت تسهیلات، به بررسی دقیق عوامل تأثیرگذار بپردازد، می تواند احتمال بازپرداخت تسهیلات را تا 99 درصد افزایش دهد. بنابراین توجه به این عوامل می تواند بانک را در مدیریت منابع اش یاری کند.
جلال خیرخواه مقدم علیرضا عبدپور
بخش کشاورزی یکی از محورهای اساسی توسعه در بیشتر کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به شمار میرود. سرمایه یکی ازنهادههای کمیاب و محدود کننده فعالیت و از عوامل مهم در تولید محصولات کشاورزی است. یکی از مهمترین ابزارهای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، اعطای اعتبارات به کشاورزان به منظور افزایش توان و ظرفیت تولیدی آن ها میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی اعتبارات کشاورزی برفرایند مدیریت تولید، متغیرهای عمده و عملکرد اقتصادی در بخشهای باغی، دامی و زراعی منطقه تحقیق از جمله تولید ناخالص، هزینههای تولید ،سود ناخالص و سود خالص در واحدهای کشاورزی که ازاعتبارات بانکی استفاده نمودهاند میباشد. جهت بررسی این موضوع و تحقق هدف پژوهش، واحدهای کشاورزی در بخشهای مزبور که در پنج سال گذشته از اعتبارات استفاده کردهبودند و به همان تعداد واحد که وام نگرفته بودند، جمعا 168 واحد، انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. شیوه دریافت اطلاعات این تحقیق، به صورت مطالعات میدانی بوده که به صورت پیمایشی و به روش مقطعی برای سال زراعی 92-91 انجام گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد که با مصاحبه حضوری ازکشاورزان گردآوری شد. روایی این ابزار توسط اساتید دانشگاه و صاحب نظران تائید شد. پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 884/0 749/ 0 و 912/0برای بخشهای دامی، باغی و زراعی محاسبه شد. به منظور دستیابی به هدف تحقیق ازآنالیزها و آزمونهای آماری استفاده به عملآمد. نتایج تحقیق نشان داد؛ اعتبارات کشاورزی در بخشهای؛ باغی 872/0، دامی 709/0 و زراعی507/0 توانایی تبیین واریانس متغیر وابسته سود خالص و عملکرد را دارا میباشد. پیشنهادهای لازم در این زمینه ارائه شد.
رضا نقدبیشی علیرضا عبدپور
زعفران به¬عنوان گران¬ترین محصول کشاورزی و ادویه¬ی جهان جایگاه ویژه¬ای در بین محصولات صنعتی و صادراتی ایران دارد. در حال حاضر ایران بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده¬ی زعفران در جهان است و با تولید حدود 96 درصد زعفران جهان بالاترین سهم را در تجارت زعفران دارا است. در ایران اهمیت زعفران کاری از جنبه¬های گوناگون نظیر بهره¬وری بالای آن در مقایسه با سایر محصولات کشاورزی، اشتغال روستائیان و جلوگیری از مهاجرت آن¬ها، درآمد زایی بالای آن نسبت به سایر محصولات کشاورزی، همچنین از لحاظ توسعه¬ی صادرات غیر¬نفتی قابل بررسی است. افزایش عملکرد در واحد سطح و اقتصادی شدن این محصول با به کارگیری صحیح عوامل تولیدی توسط مدیران مزارع که وظیفه ی برنامه¬ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل¬ را بر عهده دارند میسر می شود. لذا توجه به مدیریت کشت این محصول می تواند از گذر ارتقاء مهارت های مدیریتی کشاورزان به¬عنوان راه¬کاری مناسب باعث شود تا علاوه بر آثار تکاثری آن در اقتصاد ملی، تولید داخلی افزایش یافته و از منابع و امکانات موجود نیز به طور بهینه استفاده گردد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان مقطعی مربوط به تولید زعفران در سال زراعی 1392- 1391، و به لحاظ روش پیمایشی می¬باشد. در این مطالعه پس از استفاده از تعاریف مدیریت، مروری بر نظریات مدیریتی و طبقه¬بندی وظایف و مهارت¬های مدیریتی به¬عنوان چارچوب نظری این تحقیق، با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع¬آوری شدند. جامعه¬ی تحقیق را کشاورزان سه بخش زبرخان، مرکزی و میان¬جلگه شهرستان نیشابور تشکیل می¬دهند. مناطق با استفاده از آزمون¬های آماری از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فنی و مدیریتی مورد مقایسه قرار گرفته¬اند. تحلیل¬های آماری با استفاده از نرم افزارهای spss16، expert choice11 و excel انجام گرفت و سعی شد با انعکاس وضعیت موجود زعفران¬کاران به تجزیه و تحلیل روابط سطوح عملکرد با سطوح مهارت¬های مدیریتی زعفران کاران پرداخته و با استفاده از اطلاعات به¬دست آمده به¬طور هم-زمان نقش مهارت های مدیریتی و عملکرد اقتصادی مورد بررسی قرار ¬گیرد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که مناطق تحقیق از لحاظ متغیرهای سن کشاورز، تحصیلات خانوار، هزینه¬ی ثابت و کود دامی مصرف شده در هکتار و هزینه¬های متغیر در سطح احتمال 99 و 95 تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج تجزیه و تحلیل مهارت-های مدیریتی کشاورزان در مناطق تحقیق نشان داد که از لحاظ مهارت فنی کشاورزان بخش زبرخان، از لحاظ مهارت انسانی کشاورزان بخش مرکزی و از نظر مهارت ادراکی کشاورزان بخش میان جلگه دارای رتبه¬ی اول می¬باشند. نتایج کلی نشان داد که از لحاظ مهارت¬های مدیریتی و سود خالص (عملکرد اقتصادی) کشاورزان بخش میان جلگه دارای رتبه¬ی اول و کشاورزان بخش¬های مرکزی و زبرخان به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند که نشان از رابطه مثبت و همسوی بین مهارت¬های مدیریتی و عملکرد اقتصادی واحدهای تولید کننده زعفران در این شهرستان است
رقیه اسماعیل زاده علیرضا عبدپور
در استان آذربایجان غربی بخش کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و این منطقه بعنوان قطب کشاورزی در کشور شناخته شده و در تامین امنیت غذایی کشور نقش بسزائی دارد. به تبع آن ، حوضه آبریز دریاچه ارومیه از حاصلخیز ترین مناطق این استان بوده و فعالیت عمده مردم در این مناطق کشاورزی است . عمده ترین منبع تامین آب بخش کشاورزی ، آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی می باشد. با توجه به بهره برداری های بیش از حد از این منابع و خشکسالی های اخیر میزان افت سالانه سطح آبهای سطحی و زیرزمینی در این مناطق قابل توجه می باشد. از طرفی یکی از عمده ترین و اقتصادی ترین محصول کشت شده در این مناطق ، چغندر قند است که با توجه به نیاز آبی بالای این محصول، مدیریت صحیح آب و قیمت گذاری مناسب برای آب می تواند از بحران و کمیابی آب در این مناطق بکاهد . هدف از این پژوهش این است که با تعیین یک نرخ مناسب آب با استفاده از روش تخمین تابع تولید برای محصول چغندر قند در سه منطقه میاندوآب، نقده و مهاباد واقع در حوضه دریاچه ارومیه و با تعیین الگوی کشت بهینه با استفاده از روش برنامه ریزی خطی در هر یک از مناطق و در کل استان آذربایجان غربی موجبات توسعه پایدار منطقه را فراهم آورد. آمار و اطلاعات این تحقیق با استفاده از تکمیل 126پرسشنامه در سال زراعی 92-91 جمع آوری شد. در منطقه مهاباد قیمت حقیقی آب و کشش نهاده آب به ترتیب، 2703 ریال و 9/1 برآورد گردید. در منطقه میاندوآب قیمت حقیقی آب و کشش نهاده آب به ترتیب، 1414 ریال و 01/1 برآورد گردید. در منطقه نقده قیمت حقیقی آب و کشش نهاده آب به ترتیب، 1946 ریال و39/1 برآورد گردید و در نهایت در استان آذربایجان غربی قیمت حقیقی آب و کشش نهاده آب به ترتیب، 1862 و 33/1 برآورد گردید. در تعیین الگوی کشت قیمت سایه ای آب برای محصول چغندر در منطقه مهاباد، میاندوآب، نقده و استان آذربایجان غربی به ترتیب، 1240 ریال، 1134 ریال، 833 ریال و 1575 ریال بدست آمد و بر این اساس الویت کشت محصولات استراتژیک در کل منطقه تحقیق به ترتیب، چغندر، گندم، ذرت علوفه ای و جو پیشنهاد گردید.
نوشین امید علیرضا عبدپور
محدودیت آب و خاک و ازدیاد جمعیت جهان همواره توجه دانشمندان را به خود معطوف داشته تا راه حلی برای تأمین هر چه بیشتر مواد غذایی از واحد سطح را پژوهش و عرضه نمایند، تا کمبود غذا که بصورت معضل جهانی درآمده تا حدودی کاهش یابد. یکی از تکنیک¬های جدید که از عمر آن در کشورهای جهان سوم بیش از دو دهه نگذشته، بهره برداری از گلخانه است که علاوه بر سطح از فضای ایجاد شده نیز استفاده می نمایند تا با افزایش عملکرد و کیفیت محصول بهره بیشتر عاید کشاورز گردد. توجه به مدیریت کشت محصولات گلخانه ای می تواند از گذر ارتقاء مهارت های مدیریتی کشاورزان به عنوان راه¬کاری مناسب باعث شود تا علاوه بر آثار تکاثری آن در اقتصاد ملی، تولید داخلی افزایش یافته و از منابع و امکانات موجود نیز به طور بهینه استفاده گردد. هدف اصلی از این تحقیق بررسی عملکرد اقتصادی رویکرد سیستمی در فرایند مدیریت واحد¬های گلخانه ای شهرستان اصفهان می باشد.اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل 153پرسشنامه در مناطق تحقیق در سال زراعی92-91 جمع آوری گردید. در این بررسی، جامعه¬ی تحقیق را بر اساس واحدهای گلخانه ای در مناطق مختلف تحقیق تقسیم بندی نموده سپس مناطق و رویکردها با استفاده از آزمون¬های آماری از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فنی و مدیریتی مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج نشان داد، که مهم ترین متغیرهایی که بین سه منطقه و دو رویکرد سنتی و نیمه مدرن دارای تفاوت معنی داری می باشند، متغیرهای سن کشاورز، تجربه کشاورزی، هزینه های ثابت، هزینه های متغیر، سود خالص، دارایی ها، مقدار کود آلی مصرفی، ارتفاع گلخانه و نوع سازه می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل مدیریت تولید و مهارت های مدیریتی گلخانه داران در مناطق تحقیق و رویکرد¬ها نشان داد که از لحاظ مدیریت تولید که شامل مدیریت نهاده، مدیریت فرایند تولید و مدیریت ستانده است، منطقه شهرضا و رویکرد نیمه مدرن رتبه¬ی اول و از لحاظ مهارت های مدیریتی که شامل مهارت ارتباطی، مهارت برنامه ریزی، مهارت تکنیکی و مهارت مالی است، منطقه شهرضا و رویکرد نیمه مدرن رتبه¬ی اول را به خود اختصاص داده اند. نتایج کلی نشان داد که از لحاظ مدیریت تولید، مهارت های مدیریتی و عملکرد اقتصادی، گلخانه داران منطقه شهرضا و رویکرد نیمه مدرن دارای رتبه ی اول و مناطق حومه¬اصفهان و فلاورجان به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند که نشان از رابطه مثبت و همسوی بین مدیریت تولید، مهارت های مدیریتی و عملکرد اقتصادی واحدهای گلخانه ای در این شهرستان است. جهت انجام این تحقیق از نرم افزارهای excel، spss و topsis استفاده به عمل آمد.
صدیقه اصغری بایقوت علیرضا عبدپور
انگور یکی از محصولات ارزآور در کشور است در توسعه صادرات غیرنفتی از اهمیت ویژهای برخوردار است استان آذربایجان شرقی یکی از استانهای مهم تولید کننده انگور در ایران میباشد. انگور عمده محصول باغی در ملکان است این تحقیق به بررسی عوامل موثر برعملکرد اقتصادی روشهای مختلف مدیریتی( روش روسیمی و سنتی) در تولید انگور شهرستان ملکان استان آذربایجان شرقی پرداخته است. این تحقیق از نوع کاربردی و در حوزه مطالعات میدانی پیمایشی و از نوع علی- مقایسه ای به شمار می رود. جامعه آماری این تحقیق را انگورکاران شهرستان ملکان تشکیل می دهد. گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه برای سال زراعی 1392-1391 که بهرهبرداران روسیمی به روش سر شماری که 30 تعداد نمونه بودند و برای بهره-برداران سنتی به روش نمونه گیری که حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 101 نمونه تعیین گردید، صورت گرفت که بطور کلی 131 پرسشنامه جمع آوری گردید. در تحقیق حاضر به بررسی ویژگی های اجتماعی ساختاری و عملکرد اقتصادی واحد های تولید کننده انگور در دو رویکرد روسیمی و سنتی پرداخته شده است سپس با استفاده از آزمون های آماری به بررسی تفاوت های ویژگی های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فنی در دو رویکرد پرداخته شد نتایج نشان داد که بین بهره برداران دو رویکرد روسیمی و سنتی از لحاظ تحصیلات، میزان درآمد غیر کشاورزی و سودناخالص تولید انگور و تجربه کشاورزی، تجربه انگورکاری مدت کار کشاورز و مدت کار خانواده و هزینه های متغیر، میزان استفاده از کودآلی و میزان استفاده از سموم کشاورزی، تعداد قطعات باغ، دفعات آبیاری، انجام فرآوری، نوع فرآوری و همچنین سن باغ، نحوه انجام سمپاشی اختلاف معنی داری داشتند و نیز رویکرد روسیمی مهارت فنی و مهارت انسانی رتبه بالاتری نسبت به رویکرد سنتی دارد ولی از لحاظ مهارت ادراکی رویکرد سنتی رتبه بالاتری نسبت به رویکرد روسیمی داشت و نیز از لحاظ مهارت های مدیریتی کل رویکرد روسیمی رتبه بالاتری نسبت به رویکرد سنتی دارد و از لحاظ عوامل اقتصادی ارزش تولید ناخالص و عملکرد اقتصادی( سود ناخالص) رویکرد روسیمی رتبه بالاتری نسبت به رویکرد سنتی دارد که نشانگر رابطه مثبت و همسویی بین مهارت های مدیریتی و عوامل اقتصادی تولید می باشد که جهت رتبه بندی و مقایسه مهارت های مدیریتی و عوامل اقتصادی( ارزش تولید ناخالص، سود ناخالص) از تکنیک topsis استفاده گردید.
پگاه پیرزادی علیرضا عبدپور
با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به مواد غذایی بیشتر و همچنین با توسعه علم و فناوری، رویکرد بشر به نهاده های شیمیایی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی گسترش فراوانی پیدا کرده است به گونه ای که امروزه استفاده از انواع کودها و سموم شیمیایی و کاشت ارقام پر محصول گونه های زراعی و باغی موجب افزایش تولیدات کشاورزی شده است؛ اما این افزایش تولید با مشکلات زیست محیطی متعددی مانند آلودگی های منابع آب، خاک، بروز آفات و بیماری های جدید و بروز سوءتغذیه و بیماری ها در اثر کاهش کیفیت مواد غذایی سبب گردیده تا به جهت حفظ منابع و جلوگیری از استفاده بی رویه سموم شیمیایی از روش های مدیریت تلفیقی آفات استفاده گردد. هدف کلی در این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری مدیریت تلفیقی آفات بر عملکرد اقتصادی و مدیریتی واحدهای کشاورزی شهرستان ساوُجبُلاغ در استان البرز می باشد.