نام پژوهشگر: مهرنوش فرودستان

مقایسه ی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری، کیفیت زندگی درمانی و ماساژدرمانی بر شدت درد، کیفیت درد، افسردگی، اضطراب، استرس زنان مبتلا به درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مهرنوش فرودستان   کریم عسکری

عوامل زیستی ـ روانی ـ اجتماعی و رفتاری در استمرار و تداوم دردهای مزمن عضلانی ـ اسکلتی نقش اساسی دارند. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری، کیفیت زندگی درمانی و ماساژ درمانی بر شدت درد، کیفیت درد، افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی بود. پژوهش یک مطالعه شبه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی مراجعه کننده به مراکز پزشکی، توانبخشی و چند مطب خصوصی شهر اصفهان در سال 91-1390 بودند. تعداد 40 زن با تشخیص درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی از مراکز درمان شهر اصفهان بصورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. چهار گروه شرکت کننده، پرسشنامه درد مک گیل و پرسشنامه مقیاس افسردگی اضطراب استرس 42 (dass 42) را به همراه پرسشنامه جمعیت شناختی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. در این پژوهش مداخله بصورت فردی طی نه هفته، هفته ای یک جلسه60 دقیقه ای انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد درمان شناختی ـ رفتاری و کیفیت زندگی درمانی در مراحل پس آزمون و پیگیری، بر شدت درد، کیفیت درد، افسردگی، اضطراب و استرس اثربخش بود (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد ماساژ درمانی بر شدت درد، کیفیت درد و افسردگی تنها در مرحله پس آزمون اثربخش بود (05/0p<). اما، تفاوت بین دو گروه درمان شناختی ـ رفتاری و کیفیت زندگی درمانی در شدت و کیفیت درد، افسردگی، اضطراب و استرس در مراحل پس آزمون و پیگیری معنی دار نبود. براساس نتایج این پژوهش، درمان شناختی ـ رفتاری و کیفیت زندگی درمانی روش های موثری برای کاهش شدت، کیفیت درد، افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی می باشند. همچنین ماساژ درمانی که در مرحله پس آزمون بر شدت، کیفیت درد و افسردگی اثربخش بود اما در مرحله پیگیری اثربخشی ماساژدرمانی بر این متغیرها، معنی دار نبود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ماساژ درمانی یک درمان با اثر بخشی موقت و ناپایدار می باشد. پیشنهاد می شود متخصصان درد با مشارکت روانشناسان به بیماران کمک کنند با اتخاذ راهبردهای شناختی و رفتاری و راهبردهای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی، درد خود را مدیریت کنند و از این رهگذر با کاهش میزان مصرف داروها، عوارض جانبی داروهای ضد درد را به حداقل برسانند. کلمات کلیدی: درمان شناختی ـ رفتاری، کیفیت زندگی درمانی، ماساژ درمانی، شدت درد، کیفیت درد، درد مزمن عضلانی ـ اسکلتی