نام پژوهشگر: علیرضا عال خانی

بررسی آثار کسری بودجه بر پس انداز ملی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  علیرضا عال خانی   محمد کاظم نظیری

در نظریه های اقتصادی کارکردهای ارشادی، تثبیتی و تخصیصی دولت برای تأثیر بر متغیرهای اقتصادی هدف و رساندن آن ها به سطوح مطلوب، اغلب با اعمال تغییراتی در بودجه تحقق می یابد. این واقعیت ها، مطالعه نقش غیرقابل اجتناب و غیرقابل انکار دولت در اقتصاد، به ویژه از طریق مهم ترین اثر آن یعنی « بودجه » و تأثیرات آن بر سایر متغیرهای مهم اقتصادی را ضروری می کند. پس انداز ملی در نظریه ها و تئوری های اقتصادی متغیری موثر و کلیدی برای دست یابی به متغیرهای اقتصادی هدف به ویژه رشد و اشتغال می باشد. این واقعیت پذیرفته شده است که کنارگذاشتن بخشی ازتولید به معنی به وجود آمدن پس انداز و تبدیل آن به سرمایه های تولیدی برای حفظ سطح رفاه موجود و دست یابی به سطح رفاه بالاتر امری کاملاّ ضروری است. بررسی پیرامون تأثیر کسر بودجه بر پس انداز ملی حاکی از برقراری سه دیدگاه نظری در این زمینه می باشد. دیدگاه اول که فرضیه برابری ریکاردین نامیده می شود عقیده داردکسری بودجه به طور کامل از طریق افزایش پس انداز خصوصی جایگزین می شود و لذا تأثیری بر روی پس انداز ملی و تولید ناخالص ملی و درآمد ملی و نرخ های بهره و نرخ ارز ندارد. دیدگاه دوم حالت اقتصاد کوچک باز است که بیان می کند کسری بودجه به طور کامل ازطریق ورود سرمایه خارج از کشور پوشش داده می شود و پس انداز ملی و تولید ناخالص ملی کاهش می یابد ولی تولید ناخالص داخلی تغییری نمی کند. دیدگاه سوم که دیدگاه سنتی (استاندارد یاکینزی) نامیده می شود بیان می دارد کسری بودجه موجب کاهش پس انداز ملی و تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی می شود. در این پژوهش با استفاده از داده های سالانه 1345 تا 1385 و داده های فصلی 1369 تا 1385 مربوط به متغیرهای پس اندازملی، کسری بودجه، رشد نقدینگی و متغیر مجازی جنگ، به بررسی تأثیرکسر بودجه بر روی پس انداز ملی پرداخته شده است. بدین منظور از روش های خود رگرسیون برداری (var) و خود رگرسیون برداری ساختاری (svar) استفاده شده است. نتایج تخمین نشان می دهد که متغیرهای رشد نقدینگی و کسری بودجه و همچنین جنگ، بر روی پس انداز ملی بی اثر می باشند. تنها متغیر تأثیر گذار، وقفه اول متغیر پس انداز ملی می باشد که به ترتیب برای داده های سالانه و فصلی معادل 0.550269 و 1.329484 می باشند. همچنین با استفاده از روش گرنجر به بررسی رابطه علی میان پس انداز ملی و کسر بودجه پرداخته می شود که نتیجه به دست آمده از آن بیان گر آن است که رابطه علی یک سویه یا دوسویه میان دو متغیر مزبور وجود ندارد. با توجه به نتایج این مطالعه می توان بیان کرد که در اقتصاد ایران کسر بودجه فاقد اثر منفی و معناداری بر روی پس انداز ملی بوده بلکه نتایج به دست آمده از این تحقیق حاکی از برقراری دیدگاه ریکاردین درمورد متغیرهای مزبور می باشد.