نام پژوهشگر: ابوالقاسم گلخندان

سیکل های تجاری و علل عمده آن در اقتصاد ایالات متحده آمریکا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  ابوالقاسم گلخندان   محمد مولایی

بررسی موضوع سیکل های (چرخه های) تجاری از آن جهت دارای اهمیت است که رکود اقتصادی به معنای افزایش بیکاری و فقر است؛ هم چنین افزایش نوسانات و فضای بی ثباتی می تواند سرمایه گذاری و رشد اقتصادی را کاهش دهد. در شرایط رکودی دولت ها در کشورهای در حال توسعه در تأمین مخارج بهداشتی، آموزشی و عمرانی دچار مشکل می شوند (joseph, 2003, p. 353). مطابق نظر «لوکاس» (1977) اولین گام در طراحی سیاست های تثبیت اقتصادی، شناخت و درک سیکل های تجاری است. در دنیای کنونی، مطالعه چرخه های تجاری در یک اقتصاد بسته نمی تواند تصویر مناسبی ارائه دهد. امروزه اقتصاد جهانی به صورت یک اقتصاد مسلط بر روی اقتصادهای کوچک باز تأثیرات بسیاری می گذارد و مطالعه چرخه های تجاری بایستی با درنظرگرفتن اثرات اقتصاد جهانی صورت گیرد. رکود و رونق در کشورهای بزرگ، بهبود تکنولوژی، ارتباط تنگاتنگ بازارهای مالی و آزادسازی حساب سرمایه بر روی رکود و رونق اقتصاد سایر کشورها موثر خواهد بود، که البته شدت و ضعف و نیز نحوه این تأثیر برای اقتصاد هر کشور با کشورهای دیگر با توجه به ویژگی های ساختاری و درجه بازبودن اقتصاد متفاوت خواهد بود. در این راستا می توان گفت چرخه های رکود و رونق در کشورهای مختلف با چرخه های تجاری آمریکا مرتبط و وابسته است. در بسیاری از مطالعات نشان داده شده که چرخه های تجاری اروپا و ژاپن از چرخه تجاری آمریکا تبعیت می کنند و تولید و اشتغال در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به تقاضای آمریکا وابسته است. حتی اقتصادهای در حال توسعه که رشد بسیار سریعی دارند (مانند هند و اغلب کشورهای شرق آسیا و آمریکای لاتین) بیشتر مازاد ارزی خود را از صادرات به آمریکا و کسب دلار به دست می آورند (اشرف زاده و مجرد نشترودی، 1389، ص 317). بنابراین شناسایی چرخه های تجاری این کشور از اهمیت خاصی برخوردار است؛ شناسایی رکودهای شدید آمریکا و علل آن می تواند باعث پیش بینی یک رکود جهانی همزمان گردد و موجبات اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش آثار منفی آن را فراهم کند. درخصوص چگونگی تأثیرپذیری ایران از بحران اقتصادی آمریکا باید گفت که اگرچه اقتصاد ایران با اقتصاد آمریکا و نیز بانک ها و موسسات مالی بزرگ جهان ارتباط تنگاتنگ مالی ندارد و از این رو به صورت مستقیم از بحران های آمریکا متضرر نشده است، اما اثرات غیرمستقیم آن بر اقتصاد کشور قابل اغماض نیست. از جمله این تأثیرات می توان به کاهش درآمدهای حاصله از صدور نفت خام، کاهش صادرات غیرنفتی به ویژه محصولات پتروشیمی و کالاهای اولیه، افزایش کسری بودجه و کاهش ذخایر ارزی و تضعیف جایگاه بورس در بازار سرمایه اشاره کرد. هم چنین با توجه به این که بودجه ایران و برنامه های توسعه اقتصادی کشور به شدت متکی به نفت و درآمدهای ارزی حاصل از صدور آن است، نوسانات قیمت نفت می تواند تأثیرات متعددی در این حوزه ها داشته باشد (بختیارزاده، 1388). این تحقیق سعی دارد با توجه به اهمیت موضوع یادشده و نقش آمریکا در اقتصاد جهانی، به بررسی سیکل های تجاری این کشور و مهم ترین عوامل موثر بر پیدایش آن ها بپردازد.