نام پژوهشگر: مهدی محمدی قلعه ناظری

نقش نظریه ی وجود منبسط در فلسفه ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهدی محمدی قلعه ناظری   محمّد بیدهندی

از جمله احکام وجود ، نظریه وجود منبسط است.ملاصدرا بتبع حکمای پیش از خود،به نحوه ارتباط حادث و قدیم وارتباط ثابت و متغیر پرداخته است.و با رویکردی فلسفی و عرفانی نظریه وجود منبسط ، را در حل مسأله ربط حادث به قدیم مطرح کرد.بر اساس این نظریه از ذات حق ، که خود ، اصل وجود است ، تنها یک امر صادر می شود و آن امر چیزی جز وجود نیست که تمام مراتب هستی را در بر می گیرد. هدف این رساله ، تبیین نظریه وجود منبسط و نیز تطبیق عوالم سه گانه ،یعنی قرآن (کتاب تدوین )و عالم (کتاب تکوین) و انسان(کتاب نفس) بر اساس نظریه وجود منبسط است.تبیین مراتب وجود، بر اساس اعتبارات وجود منبسط ، و تطبیق انسان کامل بر اهل بیت علیهم السلام ، بخش دیگر این نوشتار ، را به خود اختصاص داده است. استنباط عناصر اربعه از تعریف وجود منبسط ، تطبیق عوالم سه گانه بر یکدیگر که منتج به وحدت بین آنها می گردد ، انطباق حقیقت انسان کامل بر حقیقت محمّدیه ، از نتایج حاصله این رساله است.از دیگر نتایج این رساله این است که بر اساس اعتبارات وجود منبسط، می توان مراتب وجود را به نحو دیگری تبیین نمود ؛ بعنوان نمونه ،از قلم ، نقطه و از نقطه،حروف و کلمات و از کلمات ، کتاب بوجود می آید.و از نفس رحمانی ،حروف و کلمات و نهایتاً کلام ساخته می شود.ارتباط کلام و کتاب نیز بدین گونه تبیین می گردد. ملاصدرا با بررسی ذات و ماهیت انسان و نیز نظر به ویژگیهای انسانهای زمان خود ، و تعمق و تدبر در خصوصیات انسان کامل ، در صدد ارائه الگویی مناسب و دارویی شفا بخش برای رفع مشکلات اخلاقی و اجتماعی انسانها و رسیدن آنها به کمال و سعادت بر آمده است.