نام پژوهشگر: محمد کاظم طباطبایی

حشر و مراحل و ویژگی های آن
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1388
  فاطمه سمنگانی   علی افضلی

چکیده آنچه که همواره در میان متفکرینِ مسلمان پایبند به معاد، اختلاف افکنده است، کیفیت تحقق معاد، با مد نظر داشتن این سوال است که، اصل بازگشت و معاد، متعلق به کدام مرتبه وجودی انسان می باشد؟ و چه تشابه ها و تفاوت هایی بین ساختار و شکل دنیوی و اخروی انسان وجود خواهد داشت؟ با توجه به رویکرد فوق عموم نظریه پردازان این حوزه، به دنبال پاسخی دقیق به چگونگی وقوع رخداد حشر نبوده اند و تا به حال پژوهشی که مستقلا و به تفصیل به موضوع حشر و نحوه آن بپردازد، ارائه نشده است. پژوهش حاضر به تبیین "چگونگی وقوع حشر و تمامی مراحل آن" می پردازد و سعی می کند مسئله مذکور را از "قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام" استنباط نماید و پا را فراتر از حد و مرز مشخص شده توسط نقل معتبر، نگذارد؛ چرا که با نگرشی جامع به مبادی آموزه های وحیانی، می توان تصویر نسبتا کامل و منسجمی از کیفیت وقایع مربوط به حشر و جزئیات آن بدست آورد، که با در کنار هم قرار گرفتن همه آنها، تناقض و تضاد بنیادی، به چشم نمی خورد. در این پژوهش به ارائه تعریف جامعی از حشر پرداخته شده و بر اساس آن مراحل سه گانه حشر به تفصیل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نظریه ای که در این پژوهش، در جهت کشف چگونگی و ماهیت "حشر" ارائه گردیده است، مبتنی بر ارکان ذیل می باشد، که گامی نو در تبیین مسئله حشر است. "مشابهت در نحوه خلقت اخروی انسانهایی که همگی از نسل حضرت آدم بوده اند، با خلقت این دنیایی حضرت آدم" (ابو البشر)، اصل زیر بنایی نظریه فوق می باشد. که با بررسی ادله آن، به نتیجه ذیل می رسیم: کیفیت خلقت آغازینِ انسانها که همان نحو? خلقت آدم می باشد، با کیفیت خلقت اخروی انسانها یکسان است. دومین اصل قرآنی و روایی، که راه این نظریه را هموار می نماید، عبارت است از: "شباهت خارج شدن بدنها از زمین به رویش گیاه از خاک"؛ که با توجه به ادله این مسئله، مسائل متعددی اثبات و مدلل می گردد، به گونه ای که جای هیچ نوع مناقشه ای را باز نمی گذارد. علاوه بر موارد فوق این مجموعه مشتمل بر بررسی انواع محشورین و ویژگی های محشر به طور دقیق نیز می باشد. کلید واژه ها: حشر، نفخ صور، طینت، خلق، بازآفرینی، محشر.

مبانی کلامی امامیه در تفسیر ( با رویکرد نقادانه به آرای ذهبی, عسال و رومی)
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1389
  علی راد   محمد کاظم قاضی زاده

مقصود از نظریه تفسیری, مجموعه شاخصه ها و مولفه های تشکیل دهنده هویت دانش تفسیر است, و تصور آنها در تعریف تفسیر ضروری است. مذهب امامیه دارای نظریه تفسیری خاص خود است. نخستین بار مفسّران کهن امامیه در حوزه بغداد با تکیه بر اجتهاد و نقل معتبر, نظریه تفسیر اجتهادی این مکتب را طراحی کرده اند که در آثار تفسیری آنان نُمود یافته است, هر چند روند تدوین این نظریه تدریجی بوده است لکن از وحدت مبانی در ادوار مختلف تاریخی برخوردار بوده و در دوره معاصر به مرحله تثبیت رسیده است. مفسران اجتهادی معاصر امامیه از دو حوزه نجف و قم, اندکی اختلاف در برخی از مولفه ها همانند قلمرو تفسیر با یکدیگر اختلاف دارند لکن در مولفه های مبانی, منابع و روش وحدت نظر دارند. مبانی کلامی, از مولفه های مهم نظریه تفسیری امامیه به شمار می آید و مقصود از آن, باورهای علمی و اعتقادی مفسّران ِامامی درباره مولفِ قرآن, ویژگیهای متن قرآن, اصول نظری و کاربردی تفسیر است. کلامی بودن مبانی تفسیر, بدین معناست که استوار بر ادله برهانی بوده و قابلیت تحلیل, توصیف و دفاع منطقی را دارند.این مبانی به دو گونه عام و خاص تقسیم میشوند. مبانی کلامی عام, اصول مشترک امامیه با دیگر مذاهب اسلامی در تفسیر است, و نوعی وحدت نظر بین امامیه و دیگر مذاهب اسلامی در آنها دیده میشود. مبانی کلامی خاص, اصول اختصاصی امامیه در تفسیر قرآن است که وجه تمایز امامیه از دیگر مذاهب اسلامی در تفسیر میباشد؛ «عصمت امامان شیعه», «عترت, وارثان برگزیده قرآن», «جامعیت غیر استقلالی قرآن» از جمله این مبانی هستند. مبانی کلامی امامیه در مبانی کاربردی تفسیر مانند روش, منابع و داوری تفسیری تاثیر گذار است. مفاد این تاثیر, توجه به روش تفسیری عترت در چگونگی تبیین آیات, بهره مندی از احادیث اهل بیت(ع) به عنوان منبع ویژه در تفسیر و عدم مخالفت رای مفسر با مجموعه تعالیم عترت است. برخی از نویسندگان معاصر اهل سنّت اشکالاتی را نسبت به برخی از مبانی کلامی امامیه در تفسیر مطرح کرده اند که از نظر روشی و محتوایی دچار خطا بوده و ناشی از عدم درک درست آنان از مبانی کلامی امامیه در تفسیر میباشد.

گستره علم امام در مقایسه روایات اصول کافی و بصائر الدرجات
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  عبدالرضا حمادی   محمد تقی سبحانی

از جمله مباحث امامت بحث از علم امام و گستره دانش اوست. این بحث همواره در طول تاریخ مورد بررسی دانشمندان شیعه بوده و کتاب های متعددی در این زمینه تالیف گردیده است. از جمله تالیفات روایی عصر غیبت صغرا دو کتاب بصائر الدرجات صفار و کتاب الحجه از مجموعه الکافی کلینی می باشد. بررسی دیدگاه این دو مولف نقش مهمی در شناخت فکری حوزه حدیثی قم ایفا می کند و برداشت اصحاب از روایات این موضوع را روشن می سازد. علی رغم ادعای برخی از مستشرقان، مقایسه میان دیدگاه این دو مولف نشانگر همسویی فکری ایشان است. گستره دانش امام یکی از بحث های جنجالی در مباحث امامت میان امت اسلامی و پیروان مکتب تشیع به شمار می رود. صفار و کلینی که میراث داران حوزه حدیثی قم می باشند با جمع آوری روایات این موضوع، دانش امام را در گستره خلقت و تقدیرات معرفی کرده اند. علم به حقایق گذشته، اتفاقات زمان حال و دانش تقدیرات آینده مجموعه ای پهناور از حقایق را تشکیل می دهند که در مجموعه علوم آل محمد: جای می گیرد. این دانش برگرفته از افعال خداوند متعال است و هر آنچه تحقق عینی یا تقدیری می یابد در صورت نیاز خداوند ائمه: را از آن آگاه می کند اما امام بر علم ذاتی پروردگار احاطه نمی یابد و همچنین، دانشی ذاتی از خود ندارد لذا علم غیب از ایشان نفی شده است. کلینی با ارائه نمونه هایی از این دست روایات در الکافی جهت اثبات چنین دانشی برای اهل بیت: تلاش کرد. در حالی که صفار به صورت تفصیلی روایات علم امام را جمع آوری نموده بود و یک روایت را با اسناد مختلف ارائه کرد تا موجبات وثوق به آنها را فراهم نماید. مجموعه روایات کافی در این بحث 85 حدیث و روایات بصائر الدرجات بالغ بر 423 حدیث می باشد. این پژوهش دیدگاه برخی در زمینه اختلاف میان دو کتاب کافی و بصائر الدرجات را نفی کرده و بر این نکته تاکید می کند که نه تنها کلینی از گفتمان حوزه حدیثی قم دست برنداشت بلکه آن را به گونه ای نظام مند و در قالبی جدید ارائه کرد. در این پژوهش تلاش شد تا چینشی جدید از روایات این بحث بر مبنای متعلق های علم ارائه گردد. این چینش برگرفته از روایات گستره علم بوده و معیار واحدی برای مقایسه باب ها و روایات دو کتاب فراهم می نماید. کلید واژه ها: گستره علم امام، علم امام، دیدگاه صفار در بصائر الدرجات، دیدگاه کلینی در الکافی، مقایسه دیدگاه کلینی و صفار.