نام پژوهشگر: الهام حدادی

بررسی صورتگرایانه قصاید و ترجیعات عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  الهام حدادی   مهین پناهی

صورتگرایی یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که در اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت. سپس به چک و آمریکا انتقال یافت. شکل، فرم و صورت اثر ادبی، هدف اصلی این نقد است. پیش از پیدایش صورتگرایی، هر آنچه در ادبیات و نقد ادبی رواج داشت، نویسنده محور و معطوف به شرایط تاریخی و اجتماعی وی بود. پس از ظهور این مکتب، نویسنده محوری کنار گذاشته شد و متن محوری معیار نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفت. با توجه با اینکه متن برساخته ی زبان است، رویکرد زبانشناختی به آن قابل قبول است. در بررسی صورتگرایانه (فرمالیستی) دو مولفه ی قاعده افزایی (شامل توازن های آوایی، واژگانی، نحوی) و هنجارگریزی مورد توجه قرار می گیرد. در این پژوهش با بررسی صورتگرایانه ی قصاید و ترجیعات فرید الدین عطار نیشابوری در صدد نحوه ی کاربرد وی از انواع قاعده افزایی و هنجارگریزی است. در این پژوهش با شیوه ی تحلیلی-توصیفی عناصر صوری قصاید و ترجیعات عطار را با مولفه های نقد صورتگرایانه ی لیچ بررسی کرده است. لیچ ، برجسته سازی (اصل و مبنای اصلی صورتگرایی)را در دو مرحله ی هنجارگریزی و قاعده افزایی مورد مطالعه قرار داده است.این پژوهش درصدد است با بررسی صورت (فرم) در بخش قاعده افزایی، انواع توازن آوایی، واژگانی و نحوی که شامل انواع تکرارها است، بررسی کند و سپس به نحوه ی استفاده ی عطار از انواع هنجارگریزی معنایی و آوایی و نحوی در قصاید و ترجیعات بپردازد. عطار با استفاده ی به جا و معتدل از این عناصر توانسته است ویژگی های زبان شعری خود را از آثار دیگر شاعران متمایز سازد، و با ساختار زبانی مناسب راه سنایی را در پیمودن شعر عرفانی ادامه دهد و در این راه بسیار موفق عمل کند. در بخش قاعده افزایی، از میان انواع تکرارها (آغازین، پایانی، میانی) تکرار میانی با بسامد 30% بیشترین کاربرد را دارد که در القای موسیقی و مفهوم بی تأثیر نیست و از میان انواع هنجارگریزی معنایی، عطار از تشبیه-23/22%- بیشترین بهره را برده است.

بررسی ارتباط میان افشای حسابداری، کیفیت اطلاعات حسابداری و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  الهام حدادی   جواد رضازاده

این مقاله انگیزه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را از کیفیت بالاو پایین گزارشگری مالی بررسی می کند. به علاوه رابطه بین کیفیت صورت های مالی منتشره و مدیریت سود و همچنین رابطه میان کیفیت گزارشگری مالی و افشای به موقع زیان و متغیرهایی مانند محافظه کاری را مورد بررسی قرار می دهد. هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین محافظه کاری شرطی و غیرشرطی و نیز رابطه میان متغیرهایی که تحت تاثیر افشای نامتقارن زیان قرار می گیرند می باشد، یافته ها نشان می دهد شرکت هایی که کوچکترند و معیارهای نقدینگی و سودآوری آنها بزرگتر است کیفیت افشای حسابداری بالایی دارند. شرکت هایی که تغییر در مدیرت را تجربه می کنند یا توسط حسابرسان سازمان حسابرسی مورد حسابرسی قرار می گیرند، گرایش بیشتری به کیفیت افشای بالا دارند و در ضمن کمتر به سمت محافظه کاری غیرشرطی گرایش دارند و بین محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی رابطه ای معکوس وجود دارد، به عبارتی شرکت های با محافظه کاری غیرشرطی ممکن است فرصت طلبی مدیران را تسهیل کنند. شرکت هایی که در مرحله رشد هستند کمتر به محافظه کاری و تنوع اطلاعات حسابداری می پردازند تا جوانب رشد خود را کمتر تحت تاثیر قرار دهند.