نام پژوهشگر: حمید رضا آقا محمدیان شعرباف

اثربخشی مشاوره گروهی انگیزشی نظام مند بر جهت گیری هدف، انسجام درونی و رضایت زناشویی مردان متأهل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  پیام جوزی   سید علی کیمیایی

این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی انگیزشی نظام مند بر جهت گیری هدف، انسجام درونی،رضایت زناشویی مردان انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع شبه آزمایشی است که در آن از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر مشهد و همچنین مرکز مشاوره دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی بودند که 20 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بر مبنای گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها به کمک پرسشنامه های جهت گیری هدف(pci)، انسجام درونی محقق ساخته، رضایت زناشویی انریچ در مورد هر دو گروهِ آزمایش و کنترل جمع آوری شد. گروه آزمایش بنا به هدف طرح، بسته ی مشاوره گروهی انگیزشی نظام مند را در 8 جلسه دریافت کردند، در حالی که در مورد گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت . بعد از پایان دوره ی روان درمانی، مجدداً پرسشنامه های مذکور در مرحله پس آزمون اجرا شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون mancova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که مشاورهگروهی انگیزشی نظام مند باعث افزایش جهت گیری هدف (001/0p<)، انسجام درونی(011/0p<) و رضایت زناشویی(003/0p<)) در گروه آزمایش شده است. در قالب نتیجه گیری می توان اینگونه اظهار داشت که مشاوره گروهی انگیزشی نظام مند باعٍث افزایش جهت گیری هدف، افزایش انسجام درونی و منجر به بهبود رضایت زناشویی گردیده است.

اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر بهبود اختلال هراس اجتماعی و افزایش انسجام درونی در دانشجویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  محمد ارقبایی   سید علی کیمیایی

هراس اجتماعی از جمله شایع ترین اختلال های اضطرابی است که وجه مشخصه آن ایجاد هراس نسبت به موقعیت های اجتماعی است. افراد مبتلا به این اختلال از حضور در اجتماع پرهیز می کنند و به همین خاطر عملکرد شغلی و تحصیلی آنان به خطر می افتد. یافته ها نشان دهنده اثربخشی درمان های شناختی رفتاری بر درمان هراس اجتماعی هستند. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر هراس اجتماعی و انسجام درونی دانشجویان مبتلا به این اختلال بود. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مبتلا به اختلال هراس اجتماعی بود که به کلینیک روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده اند. تعداد 20 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های هراس اجتماعی (spin) و انسجام درونی استفاده شد. در ابتدای دوره درمان، آزمودنی ها به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند و پس از 8 جلسه مداخله هیپنوتراپی شناختی، مجدداً مقیاس ها توسط آنان تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که هیپنوتراپی شناختی توانسته است موجب کاهش نشانگان هراس اجتماعی (001/0>p) و بهبود انسجام درونی (05/0>p) اعضای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. هیپنوتراپی شناختی از طریق تأثیرگذاری بر باورهای ناکارآمد افراد مبتلا به هراس اجتماعی، ضمن کاهش نشانگان این اختلال موجب بهبودی انسجام درونی آنها می شود. در نتیجه هیپنوتراپی شناختی نه تنها نشانگان هراس اجتماعی را در دانشجویان کاهش می دهد، بلکه به بهبود انسجام درونی و مولفه های آن که شامل مدیریت وقایع، معنی داری وقایع و قابل درک بودن وقایع در دانشجویان مبتلا به هراس اجتماعی نیز می شود.

بررسی اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر خود کارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  رقیه نجات   مهدی دهستانی

در این پژوهش، تأثیر شیوه واقعیت درمانی گروهی بر خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان بررسی شد. این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش 1391 در شهر مشهد - آموزان دختر دبیرستانی ( 15 تا 19 ساله) تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 92 مشغول به تحصیل بودند. به علت زیاد بودن حجم جامعه آماری و بررسی دقیق تر داده ها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد و پرسشنامه های خودکارآمدی و تاب آوری بر روی 371 نفر از دانش آموزان اجرا گردید و میزان خودکارآمدی و تاب آوری آنها سنجیده شد. سپس به منظور تشکیل جلسات مشاوره گروهی، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره پایینی در خودکارآمدی و تاب آوری کسب کرده بودند، به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. 9 جلسه مشاوره واقعیت درمانی گروهی بر روی اعضای گروه آزمایش ( 15 نفر) اجرا گردید و در گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای توصیفی و آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که واقعیت درمانی گروهی به طور معناداری منجر به افزایش نمره خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان شده است. همچنین تغییرات ایجاد شده در پی گیری چهار هفته نیز نسبتاً ماندگار بود. نتیجه گیری: تحلیل نتایج این مطالعه نشان داد که واقعیت درمانی گروهی در افزایش نمره خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. با برگزاری کارگاه های آموزشی برای دبیران و مشاوران مدارس، این شیوه درمانی می تواند روش مناسبی برای دانش آموزان مخصوصا در زمینه خودکارآمدی و تاب آوری باشد

اثر بخشی آموزش گروهی تئوری انتخاب گلاسر بر بهبود روابط والد فرزند، افزایش کیفیت زندگی و کاهش نشانه های پرخاشگری دانشجویان دختر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سیده مریم مشیریان فراحی   حمید رضا آقا محمدیان شعرباف

امروزه خشونت و پرخاشگری به عنوان یک معضل بزرگ جهانی در نظر گرفته می شود و آثار مخرب روانی و جسمانی آن در سطوح فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. پرخاشگری عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از جوامع، گروه ها و افراد است. جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضرب و جرح و قتل از مصادیق بارز این جنبه سیاه از طبیعت و رفتار انسان به شمار می آید. با توجه به اینکه ریشه بسیاری از جرایم، نابسامانی ها، انحرافات و حتی جنگ ها را باید در پرخاشگری و خشونت جست و جو کرد، متخصصان برضرورت مطالعه علمی پرخاشگری و خشونت به منظور شناسایی عوامل ایجاد کننده و برانگیزاننده ی آن و همچنین ارائه راهکاراهای پیش گیرانه تاکید کرده اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش گروهی تئوری انتخاب گلاسر بر بهبود روابط والد فرزندی، افزایش کیفیت زندگی و کاهش نشانه های پرخاشگری در دانشجویان دختر است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد است که بوسیله فراخوان و نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. . ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس روابط ولی- فرزند (pcrs)، مقیاس کفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه پرخاشگریaq بود. طی 10 جلسه، هر جلسه به مدت یک ساعت و سی دقیقه، آموزش گروهی تئوری انتخاب گلاسر برای گروه آزمایش انجام پذیرفت و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت ننمود. یافته های توصیفی نشان می دهد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون دو گروه تفاوت وجود دارد و تحلیل کواریانس چند متغیری (mancova) نشان می دهد این تفاوت معنی دار است (05/0>p). نتایج حاصل از پژوهش نشانگر بهبود کیفیت روابط والد – فرزندی ( رابطه با مادر و پدر) و افزایش کیفیت زندگی در گروه آزمایش می باشد. همچنین در متغیر پرخاشگری، کاهش نشانه های پرخاشگری در گروه آزمایش مشاهده می شود. در نهایت آموزش گروهی تئوری انتخاب گلاسر باعث بهبود روابط والد- فرزندی، افزایش کیفیت زندگی و کاهش نشانه های پرخاشگری می شود.