نام پژوهشگر: نفیسه پورجواد

تاثیر سه گونه نماتد پاتوژن حشرات steinernema feltiae، s. carpocapsae و heterorhabditis bacteriophora در کنترل تریپس پیاز thrips tabaci (thysanoptera: thripidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مرضیه کشکولی   نفیسه پورجواد

با توجه به اهمیت کنترل بیولوژیک تریپس پیاز،(thysanoptera: thripidae) thrips tabaci، پتانسیل نماتدهای بیماری زای حشرات در کنترل مراحل خاکزی این آفت و همچنین اثر ترکیب این نماتدها با گیاهان مختلف میزبان تریپس و حشره کش ها در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. در شرایط آزمایشگاهی، نماتدهای مورد استفاده شامل جدایه بومی نماتد steinernema feltiae (t1) و سه گونه/نژاد تجاری نماتدهای s. feltiae، s. carpocapsae (rhabditida: steinernematidae) و heterorhabditis bacteriophora (rhabditidae: heterorhabditidae) بودند. اثر بیماری زایی این نماتدها در غلظت های 400 و 1000 نماتد بیماری زا به ازای هر سانتی متر مربع سطح، علیه مراحل لارو سن دوم، پیش شفیره و شفیره تریپس پیاز مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش های تاثیر گیاه میزبان، اثر نماتد s. carpocapsae در غلظت های 400 و 1000 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح، روی تریپس تغذیه کرده از سه میزبان گیاهی شامل برگ پیاز allium cepa (l.)، غلاف لوبیا سبز phaseolus vulgaris (l.) و میوه خیار(l.) cucumis sativus مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تاثیر پیش تیمار حشره با سموم ایمیداکلوپراید، دلتامترین و آبامکتین در حساسیت تریپس به نماتدهای s. carpocapsae و h. bacteriophora در غلظت های 400 و 1000 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح، علیه لارو تریپس پیاز در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شد. در آزمایشات گلخانه ای نیز، اثر نماتدهای s. carpocapsae و h. bacteriophora در غلظت های 104 و 104×2 لارو بیماری زا در هر میلی لیتر، علیه لارو تریپس پیاز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که مراحل زندگی تریپس پیاز، غلظت ها و گونه ها/نژادهای نماتدهای بیماری زای حشرات باعث ایجاد تفاوت معنی دار در کنترل این آفت توسط نماتدها می شوند. بیشترین نرخ مرگ و میر ایجاد شده روی مراحل شفیرگی (59/92%) وپیش-شفیرگی( 92%) و به ترتیب توسط نماتدهای (t1) s. feltiae و s. carpocapsae در غلظت 1000 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح بود. کمترین نرخ تاثیر نیز توسط نژاد تجاری نماتد s. feltiae در غلظت 400 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع با 7/3% مرگ و میر بر لارو تریپس پیاز ایجاد گردید. در این آزمایشات، با افزایش غلظت، نرخ مرگ و میر تریپس افزایش یافته و مراحل پیش شفیره و شفیره حساسیت بیشتری به نماتدها داشتند. از میان گیاهان میزبان مختلف، تغذیه لاروهای تریپس از لوبیاسبز باعث ایجاد مرگ و میر بالاتری توسط نماتد s. carpocapsae شد که این مقدار در غلظت 1000 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح، 63/41% بود. پیش تیمار لاروهای تریپس پیاز توسط سموم حشره کش به ترتیب باعث ایجاد اثرات سینرژیستی و آنتاگونیستی در کارایی نماتدهای s. carpocapsae و h. bacteriophora شد. در این آزمایشات پیش تیمار سم ایمیداکلوپراید بر لاروهای تریپس پیاز و استفاده از نماتد s. carpocapsae در غلظت 1000 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح با 87/53% مرگ و میر بیشترین و پیش تیمار همین سم بر لاروها و استفاده از نماتد h. bacteriophora در غلظت 400 نماتد بیماری زا/سانتی متر مربع سطح با 56/9% مرگ و میر، کمترین اثر را ایجاد کرد. در آزمایشات شبه گلخانه ای تفاوت معنی داری بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به نتایج آزمایش ها، استفاده از نماتدهای steinernema spp. علیه مراحل پیش شفیره و شفیره تریپس پیاز پیشنهاد می شود. کلمات کلیدی: تریپس پیاز، نماتدهای بیماری زای حشرات، کنترل بیولوژیک، مراحل زندگی تریپس، گیاه میزبان، حشره کش ها

ارزیابی حشره کشی چندین اسانس گیاهی و ترکیب فرموله شده آنها در کنترل شته جالیز aphis gossypii
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهرناز ریاضی   نفیسه پورجواد

شته جالیز، aphis gossypii، یکی از آفات اصلی تعدادی از محصولات مهم زراعی و گلخانه ای می باشد. در سال های اخیر، کاربرد اسانس های گیاهی مشتق شده از گیاهان معطر به عنوان حشره کش های کم خطر مورد توجه قرار گرفته است. این ترکیبات دارای اثرات دورکنندگی، حشره کشی و کاهش رشد روی حشرات مختلف می باشند. هدف از این مطالعه بررسی سمیت تدخینی، تماسی و دورکنندگی اسانس های پونه، زیره سبز، نعناع فلفلی، نعناع، باریجه، شوید، مورد، اکالیپتوس، اسطوخودوس، شمعدانی عطری، آویشن شیرازی، رازیانه و بابونه بر روی شته جالیز و شناسایی اجزاء موثر این ترکیبات به وسیله gc-mass می باشد. همچنین، میزان گیاهسوزی فرمولاسیون اسانس های گیاهی بر روی برگ خیار مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا غربالگری اولیه بیست اسانس گیاهی به صورت تدخینی در سه غلظت (4/1، 7/11 و 5/23 میکرولیتر بر لیتر هوا) انجام شد. سیزده اسانس گیاهی با بالاترین کشندگی در غلظت 5/23 میکرولیتر بر لیتر هوا برای انجام زیست سنجی تدخینی بر روی شته بالغ انتخاب شد. هفت اسانس گیاهی که 50lc کمتر از 11 میکرولیتر بر لیتر هوا داشته اند، برای انجام آزمایش های سمیت تدخینی بر روی پوره های سن سه و سن یک، سمیت تماسی بر روی بالغین، آزمایش های دورکنندگی و بررسی میزان گیاهسوزی انتخاب شدند. اصلی ترین ترکیبات اسانس های پونه، زیره سبز، نعناع فلفلی، نعناع، باریجه، شوید و مورد به ترتیب pulegone، cuminylaldehyde، menthole، carvone، ?-pinene، ?-phellandrene و 1,8-cineole شناسایی شد. در سمیت تدخینی بر روی شته بالغ، پونه (µl l?1 62/4 =50lc) سمی ترین اسانس بود. پس از آن به ترتیب، زیره سبز (µl l?1 98/4 =50lc)، نعناع فلفلی (µl l?1 02/5 =50lc)، نعناع (µl l?1 24/5 =50lc)، باریجه (µl l?1 83/5 =50lc)، شوید (µl l?1 94/7 =50lc)، اکالیپتوس (µl l?1 24/9 =50lc)، اسطوخودوس (µl l?1 33/9 =50lc)، مورد (µl l?1 72/10 =50lc)، رازیانه (µl l?1 59/16 =50lc)، آویشن شیرازی (µl l?1 79/19 =50lc)، شمعدانی عطری (µl l?1 42/23 =50lc) و بابونه (µl l?1 94/24 =50lc) تاثیر بیشتری داشتند. میزان 50lc سمیت تدخینی اسانس های گیاهی بر روی پوره سن سه و پوره سن یک به ترتیب شامل پونه (43/2 و 43/1 میکرولیتر بر لیتر هوا)، زیره سبز (23/3 و 82/1 میکرولیتر بر لیتر هوا)، نعناع (41/3 و 70/2 میکرولیتر بر لیتر هوا)، نعناع فلفلی (78/3 و 65/1 میکرولیتر بر لیتر هوا)، شوید (41/4 و 21/3 میکرولیتر بر لیتر هوا)، باریجه (56/5 و 06/4 میکرولیتر بر لیتر هوا) و مورد (05/7 و66/5 میکرولیتر بر لیتر هوا) محاسبه شد. میزان 50lc سمیت تماسی فرمولاسیون اسانس های زیره سبز، پونه، نعناع فلفلی، نعناع، شوید، باریجه و مورد به ترتیب 9045، 10497، 13620، 14033، 18221، 18685 و 22310 تعیین شد. آزمون دورکنندگی نشان داد که تمامی اسانس های گیاهی به جز نعناع و نعناع فلفلی اثر دورکنندگی بر روی شته داشته اند که در بین آنها باریجه بیشترین اثر دورکنندگی (75/68 درصد دورکنندگی) بر روی شته بالغ داشت. تمامی فرمولاسیون های اسانس های گیاهی در بالاترین غلظت مقداری گیاهسوزی ایجاد کردند. با توجه به کارایی بالای اسانس های مورد آزمایش در این پژوهش، با انجام مطالعات تکمیلی روی فرمولاسیون های مناسب تر می توان از این اسانس ها در آینده ای نزدیک در کنترل شته استفاده کرد.

ارزیابی فعالیت کنه کشی چندین اسانس از گیاهان خانواده ی lamiaceae روی کنه ی تارتن دونقطه ای tetranychus urticae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مریم کاوه   نفیسه پورجواد

کنه ی تارتن دونقطه ای tetranychus urticaeیکی از آفات مهم کشاورزی است. با توجه به مقاوم شدن کنه به سموم شیمیایی ارائه راهکارهای مناسب برای مبارزه با این آفت ضروری است. با توجه به اهمیت اسانس های گیاهی در این پژوهش به بررسی اثر این اسانس ها پرداخته شد ه است. چندین گیاه از خانواده ی نعناعیان اسانس گیری شدند و سمیت تدخینی تماسی و دورکنندگی آنها روی کنه مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد تمامی اسانس های به کار برده شده خاصیت کنه کشی داشته و دارای اثر دورکنندگی هستند.

اثر ورمی کمپوست بر جمعیت پروانه مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta و سفید بالک گلخانهtrialeurodes vaporariorum روی گوجه فرنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  عباس پیمانی فروشانی   نفیسه پورجواد

کاربرد کود در بستر کشت گیاهان، با تغییر در رشد و نمو و فیزیولوژی گیاه می تواند روابط بین گیاه و گیاهخواران را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش استفاده از کودهای ورمی کمپوست در کشت های گلخانه ای، اثر کاربردکود ورمی کمپوست در کشت گیاه گوجه فرنگی بر ویژگی های زیستی دو آفت مهم آن به نام های پروانه-مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta و سفیدبالک گلخانهtrialeurodes vaporariorum بررسی شد. در تمام آزمایشات طراحی شده پنج تیمار شامل گیاهان گوجه فرنگی شاهد (بدون کود ورمی کمپوست)، کود جامد %30 و %60 بستر کشت و عصاره آبی ورمی کمپوست %20 و %40 در هشت تکرار در نظر گرفته شد. بررسی ویژگی های گیاهی نشان دهنده افزایش معنی دار ارتفاع، تعداد برگ، وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه در اثر کاربرد کود ورمی کمپوست بود به طوریکه در تیمار با کود جامد %60 بیشترین افزایش مشاهده شد. همچنین بررسی میزان بعضی از عناصر در گیاه، افزایش میزان نیتروژن و پتاسیم را در تیمارهای کود جامد 30 و 60 درصد نشان داد. با بررسی میزان فنول موجود در برگ گیاه مشخص شد که تیمار کود جامد 30 و 60 درصد بیشترین میزان را دارا بود. برای تعیین اثر ورمی کمپوست بر روی حشرات مورد نظر، آزمایشات در دوحالت بدون حق انتخاب و با حق انتخاب انجام شد. در آزمایش دارای حق انتخاب برای سفیدبالک گلخانه، درصد آلودگی برگ ها به تخم سفیدبالک ومیانگین تعداد تخم در هر برگ با کاربرد ورمی کمپوست کاهش یافته به گونه ای که کمترین میزان در تیمار کود جامد %60، کود جامد %30 و عصاره آبی %40 بدست آمد. در مورد پروانه مینوز گوجه فرنگی، کمترین میزان تخم به ازای هر برگ و همچنین بالاترین میزان مرگ و میر مرحله لاروی در تیمار کود جامد %60 مشاهده شد. تخم گذاری پروانه مینوز گوجه فرنگی به طور معمول در زیر برگ انجام می شود ولی با کاربرد کود ورمی-کمپوست، درصد تخم گذاشته شده روی برگ از 62/2 ± 09/7 در شاهد به 63/2 ± 68/16 در تیمار کود جامد %60 افزایش یافت. در آزمایش بدون حق انتخاب ویژگی مرگ و میر ویژه سن اختلاف معنی دار نشان داد ، به طوریکه برای سفید بالک گلخانه در سن دوم پورگی مرگ و میر از صفر درصد به 21/0 ± 10 درصد در کود جامد %60 و عصاره آبی %40 و برای پروانه مینوز گوجه فرنگی مرگ و میر لاروی از 16/0 ± 16/4 درصد در شاهد به 33/0 ± 50/37 درصد در کود جامد %60 افزایش یافت. همچنین تعداد تخم گذاشته شده به ازای هر فرد ماده پروانه مینوز گوجه فرنگی پرورش یافته بر روی گیاه تیمار شده با کود جامد 60 درصد، به میزان 16 درصد کاهش نسبت به گیاه شاهد نشان داد. با توجه به داده های بدست آمده به نظر می رسد کاربرد کود ورمی کمپوست در بستر کشت گوجه فرنگی در مقادیر مشخص با افزایش رشد و نمو گیاه و همچنین کاهش شایستگی حشره گیاهخوار، جمعیت این دو آفت مهم گوجه فرنگی را تحت تاثیر قرار دهد.

بررسی بیولوژی و نوسانات فصلی شته انار aphis punicae(hem., aphididae) و شناسایی دشمنان طبیعی آن در اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد احمدی   نفیسه پورجواد

شته سبز انار aphis punicae (hem., aphididae) از مهم ترین آفات انار می باشد که با تغذیه از شیره گیاهی و همچنین ترشح عسلک فراوان خسارت ایجاد می کند. جهت مطالعه تغییرات فصلی جمعیت این آفت طی دو منطقه از اصفهان در دو سال متوالی و به صورت هفتگی از درختان آلوده نمونه برداری شد و در فصل زمستان تلفات مرحله تخم بررسی گردید. فراسنجه های مهم رشد جمعیت و باروری شته انار در شرایط صحرایی با استفاده از قفس برگی و در قالب جدول زندگی تعیین شد. برای بررسی تاثیر رقم درخت انار بر نوسانات فصلی و ویژگی های زیستی شته انار، نمونه برداری ها از روی ده رقم انار به صورت هفتگی انجام شد و فراسنجه های مهم جدول زندگی شته بر روی رقم های شیشه پگ، رباب و شهرضا تعیین گردید. تاثیر تنش خشکی در سه سطح (بدون تنش، متوسط و شدید) و تاثیر دما در چهار سطح (19، 22، 25 و 27 سلسیوس) بر روی رشد و نمو و پارامترهای جمعیتی شته انار به ترتیب در گلخانه و آزمایشگاه در قالب جدول زندگی مطالعه شد. همچنین در این تحقیق دشمنان طبیعی این شته با نمونه برداری های هفتگی جمع آوری و شناسایی شدند و نوسانات فصلی چند گونه از آنها مطالعه و با نوسانات فصلی شته انار مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اولین پوره ها در دهه دوم فروردین و اولین ماده های بالدار در دهه اول اردیبهشت روی درختان ظاهر شدند. جمعیت شته های زنده زا در اردیبهشت سریعاً افزایش یافت و در خرداد روند نزولی را طی نمود. از اواسط پاییز ماده های جنسی بی بال و نرهای بالدار ظاهر شدند و اولین تخمگذاری ها در نیمه دوم آبان بر روی سرشاخه انجام شد. نرخ ذاتی افزایش جعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جعیت (?)، نرخ خالص تولید مثل (r0) و متوسط مدت زمان یک نسل (t) در شرایط صحرایی و در بهار به ترتیب 010/0±258/0 در روز، 013/0±295/1در روز، 320/1±9/14 پوره و 27/±45/10 روز به دست آمد. بیشترین و کمترین تراکم جمعیت شته به ترتیب بر روی رقم رباب شیراز و رقم رودبار مشاهده شد. در بررسی ویژگی های زیستی، بیشترین طول دوره پورگی و بیشترین مدت زمان طول یک نسل مربوط به رقم شهرضا و کوتاه ترین مدت زمان طول یک نسل روی رقم شیشه پگ بود. همچنین کوتاهترین دوره پورگی، بیشترین نرخ رشد ذاتی افزایش جمعیت و بیشترین نرخ متناهی افزایش جمعیت، درسطح تنش خشکی متوسط دیده شد. این شته در دمای 22 درجه سلسیوس بیشترین و در دمای 27 درجه کمترین میزان بقا را داشت. در این پژوهش، دمای آستانه حداقل برای این شته 33/7 درجه سلسیوس محاسبه گردید. شانزده گونه دشمن طبیعی برای شته انار شناسایی شد که شامل هفت گونه کفشدوزک از خانواده coccinellidae، دو گونه لارو مگس گل از خانواده syrphidae، یک گونه مگس شکارگر از خانواده chamaemyiidae، همچنین تعداد سه گونه زنبور پارازیتوئید از خانواده braconidae، یک گونه از خانواده encyrtidae ، pteromalidae و figitidae بودند. فراوانی فصلی دشمنان طبیعی از نظر اوج ظهور با جمعیت شته تقریباً همزمانی داشت.

بررسی رفتار جستجوگری و تهاجمی زنبوران کارگر در دو کلنی پرتولید و کم تولید زنبور عسل ایرانی (apis mellifera meda)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مهیار کیمیایی   غلامحسین طهماسبی

تقسیم کار در بین زنبوران عسل یک پدیده تکاملی است. زنبوران کارگر در حدود هفته سوم عمرشان شروع به فعالیت جستجوگری خارج از کندو به منظور جمع آوری شهد و گرده می کنند. عوامل مختلفی مانند ژنتیک و فیزیولوژی زنبوران کارگر و همچنین شرایط محیطی بر رفتار جستجوگری و تهاجمی زنبوران تاثیر گذار است. با توجه به این که کلنی های با ژنوتیپ های متفاوت و همچنین با میزان آلودگی های متفاوت به پارازیت ها و بیماری ها، رفتار متفاوتی را در جستجوگری و تهاجمی از خود نشان می دهند، رفتار جستجوگری و میزان گرده جمع آوری شده در دو کلنی کم تولید و پرتولید، کلنی های حاصل از تلاقی بازگشتی میان نسل اول و کلنی های والدینی و همچنین کلنی های آلوده و غیر آلوده به کنه واروآ به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ازکلنی های پرتولید و کم تولید طرح اصلاح نژاد زنبور عسل ایرانی و کلنی های غیر آلوده و آلوده به کنه واروآ استفاده شد. انتخاب کلنی های پرتولید و کم تولید با توجه به میزان عسل تولیدی آنها در سال قبل بوده که در کلنی های کم تولید 12-9 کیلو و در کلنی های پرتولید 20-14 کیلو عسل می باشد . پس از تهیه کلنی های مشابه از نظر ژنتیکی و یکسان سازی شرایط داخلی آن ، تعداد زنبور خروجی،ورودی دریک فاصله زمانی مشخص ، تعداد زنبوران دارای گرده و وزن گرده جمع آوری شده محاسبه شد. رفتار تهاجمی نیز در کلنی های پرتولید و کم تولید و همچنین کلنی های غیر آلوده و آلوده به کنه واروآ مورد بررسی قرار گرفت. در تمامی این کلنی ها، یک گوی چرمی سیاه رنگ در یک بازه زمانی مشخص در جلوی دریچه پرواز کلنی ها به صورت رفت و برگشتی حرکت داده شد و پس از این مدت، تعداد نیش های موجود بر روی گوی چرمی شمارش و ثبت گردید. این آزمایشات در سه تکرار برای یک دوره 10 روز انجام شد. بر اساس نتایج حاصل شده، در کلنی پرتولید و همچنین کلنی های آلوده به کنه واروآ اولین پرواز جستجوگری به ترتیب نسبت به کلنی کم تولیدو سالم در سنین پایین تری اتفاق افتاد. میانگین تعداد زنبوران خروجی، ورودی و دارای گرده در کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی پرتولید به ترتیب 24/1±86/24،41/1±51/26و45/0±05/4 زنبور در طی دو دقیقه و در کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی کم تولید به ترتیب 61/0±21/18، 65/0±98/17 و 14/0±51/1 زنبور در طی دو دقیقه بوده است. در کلنی های آلوده به کنه واروآ نسبت به کلنی های غیر آلوده به ترتیب کاهش %81/56، %08/56 و %2/64 در تعداد زنبوران ورودی، خروجی و ورودی دارای گرده رخ داده است. میانگین تعداد نیش در کلنی های والدینی پرتولید 23/0±93/3 و در کلنی های والدینی کم تولید 17/0±28/1 نیش در طی یک دقیقه بوده است. میانگین تعداد نیش در کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی کم تولید نسبت به کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی پر تولید 79/5 برابر شده است. میانگین تعداد نیش در کلنی های آلوده به کنه واروآ 22/0±51/15 و در کلنی غیر آلوده25/0± 59/6 نیش در طی یک دقیقه شمارش گردید. میزان گرده جمع آوری شده در کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی کم تولید 0002/0±0052/0 گرم و در کلنی حاصل از تلاقی بازگشتی نسل اول و کلنی پر تولید 0003/0±0089/0 گرم بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که اولین پرواز جستجوگری در کلنی های پرتولید و همچنین کلنی های آلوده به ترتیب نسبت به کلنی های کم تولید و کلنی های غیر آلوده در سن پایین تری رخ می دهد تعداد زنبوران جستجوگر در کلنی های پرتولید و کلنی های غیر آلوده نسبت به کلنی های کم تولید و کلنی های آلوده بیشتر بوده است. تعداد نیش های موجود بر روی گوی چرمی که نشان دهنده رفتار تهاجمی کلنی ها می باشد، در کلنی های پرتولید و کلنی های غیر آلوده نسبت به کلنی های کم تولید و کلنی های آلوده کمتر بوده است. میزان گرده جمع آوری شده توسط هر زنبور نیز در کلنی های پرتولید نسبت به کلنی های کم تولید بیشتر بوده است. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، می توان قدم های استوارتری در راه اصلاح نژاد زنبور عسل ایرانی و مطالعات رفتار شناسی این زیر گونه از زنبور عسل برداشت.

ارزیابی آزمایشگاهی میزان پارازیتیسم تخم پروانه مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (lep. : gelechiidae) توسط چند گونه زنبور . spp trichogramma
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  نیلوفر چمانی   جهانگیر خواجه علی

آفت مهاجم پروانه مینوز گوجه فرنگی(lep.: gelechiidae) tuta absoluta اخیراً وارد ایران شده و به سرعت در تمام مناطق گوجه فرنگی کاری اعم از مزرعه و گلخانه گسترش یافته است و در حال حاضر به عنوان مهمترین آفت گوجه فرنگی در کشور مطرح می باشد. یکی از روش های کنترل پروانه مینوز گوجه فرنگی که امروزه در کشورهای خاستگاه آن و همچنین اروپا مورد توجه روزافزون می باشد کنترل بیولوژیک آن با استفاده از زنبورهای پارازیتوئید جنس (hym.: trichogrammatidae) trichogramma علیه مرحله تخم آفت در کشت های باز و گلخانه است. در این تحقیق چهار جمعیت از زنبورهای پارازیتوئید جنس trichogramma جمع آوری و با استفاده از خصوصیات مرفولوژی و توالی یابی منطقه its2 شناسایی شدند. این جمعیت ها شامل دو جمعیت از گونه t. brassicae که یکی از آنها به طور کامل به باکتری wolbachia آلوده بود، یک جمعیت از گونه t. evanescence و یک جمعیت از گونه t. sp. بود. به منظور ارزیابی پتانسیل جمعیت های مختلف زنبور تریکوگراما برای کنترل پروانه مینوز گوجه فرنگی، چهار آزمایش مستقل طراحی شد. در آزمایش اول خصوصیات زیستی و پارامترهای رشد جمعیت در قالب جدول زندگی باروری بر روی میزبان آزمایشگاهی ephestia kuehniella در شرایط دمایی 1±25 درجه ی سلسیوس ، دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و رطوبت نسبی 10±70 درصد بررسی شد. نتایج نشان داد بین ویژگی های زیستی و پارامترهای چهار جمعیت اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد، بطوریکه در مقایسه جمعیت ها با در نظر گرفتن صفاتی مانند میزان مرگ و میر قبل از بلوغ، تعداد تخم های پارازیته شده، درصد ظهور حشرات کامل، نرخ ذاتی رشد، نرخ خالص افزایش جمعیت و میانگین طول یک نسل،گونه t. sp. و پس از آن گونه t. evanescence بالاترین کارایی را نشان داد. همچنین مشخص شد که آلودگی به باکتری wolbachia در زنبوران متعلق به گونه t. brassicae می تواند تاثیر مثبت بر میزان نرخ ذاتی رشد و نرخ خالص افزایش جمعیت داشته باشد. در آزمایش دوم میزان پارازیتیسم تخم پروانه مینوز گوجه فرنگی بر روی برگ گوجه فرنگی و در شرایط آزمایشگاهی در سه روز اول عمر زنبوران ماده توسط جمعیت های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد که گونه t. evanescens بیشترین میزان پارازیتیسم در طول سه روز را داشته است. همچنین بین روز ها در میزان پارازیتیسم تخم پروانه مینوز گوجه فرنگی اختلاف معنی داری وجود داشت، بطوریکه بیشترین میزان پارازیتیسم در روز اول عمر زنبوان ماده اتفاق افتاد اما اثر متقابل جمعیت و روز معنی داری نشد. از آنجا که یکی از معیارهای مهم در ارزیابی توانایی دشمنان طبیعی، واکنش آنها به تراکم های مختلف میزبان است در آزمایش سوم توانایی پارازیتیسم جمعیت های مختلف زنبور در پاسخ به تراکم های مختلف میزبان (هفت تراکم از تخم پروانه بید آرد) در قالب واکنش های تابعی و در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه داده ها نشان داد که واکنش تابعی هر چهار جمعیت نسبت به تراکم های مختلف تخم میزبان از نوع سوم می باشد. در آزمایش چهارم، توانایی پارازیتیسم جمعیت های مختلف زنبور بر روی تخم پروانه مینوز گوجه فرنگی بر روی بوته های گوجه فرنگی در شرایط قفس در گلخانه بررسی شد. تفاوت های مشاهده شده میان جمعیت های مختلف زنبور در شرایط آزمایشگاهی در آزمایش قفس مشاهده نشد و هر چهار جمعیت کارایی یکسانی را در کنترل پروانه مینوز گوجه فرنگی نشان دادند ، بطوریکه همه آنها حدود شش درصد تخم را پارازیته کردند. تفاوت مشاهده شده بین نتایج آزمایشگاهی و نتایج شبه گلخانه ای ممکن است به دلیل عوامل غیر زنده و زنده دیگری بویژه حضور میزبان گیاهی باشد که بر روی رفتار جستجوگری و کارایی زنبورهای تریکوگراما تاثیر گذار است.

هیپرپیتوئیتائیسم
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1336
  نفیسه پورجواد   منوچهر شایان ارانی

چکیده ندارد.