هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر طبقه اجتماعی در میزان آگاهی از حقوق شهروندی (مطالعه موردی شهر بوشهر) است.نمونه این مطالعه 459 نفر از شهروندان ساکن در شهر بوشهر می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین شهروندان انتخاب گردیده است.روش پژوهش ،پیمایش وابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که پس از طراحی ،روایی آن توسط اساتید ومتخصصین مورد تایید قرار گرفته وپایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد.داده های حاصله با استفاده از آمار توصیفی مانند جداول یک بعدی توزیع فراوانی،درصد،میانگین،انحراف استانداردونموداروتحلیل واریانس ورگرسیون دومتغیره همراه با ضرایب مورد نیاز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که: - بین سطح تحصیلات ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان 27/3 درسطح (002/?p)تفاوت معناداری وجوددارد. - بین نوع شغل افراد ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان79/1درسطح(076/p=)تفاوت معنا داری وجود ندارد. - بین سطح درآمد افراد ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان با احتساب ضریب )beta028/)می توان گفت که اثر آن مثبت وبسیار ضعیف است .اما این تاثیر در سطح (55/ =(pمعنا دار نیست. - بین جنسیت افراد ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان بر اساس آزمون t252/0 در سطح (8/ = p) تفاوت معناداری وجود ندارد. - بین گرایش سیاسی افراد ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان 24/18 در سطح (0001/?p )همبستگی مثبت ومعنا داری وجود دارد. - بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی افراد ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی آنان 47/10درسطح (001/?p )همبستگی مثبت ومعناداری وجود دارد.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): پژوهش حاضر به منظور بررسی رعایت مولفه های حقوق شهروندی در منطقه 5 تهران انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل سرپرست خانوارهای منطقه 5 تهران در سال 89 و 90 می باشد و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 539 نفر انتخاب شده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مولفه های حقوق شهروندی استفاده شده است که به وسیله اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان و خبرگان اعتبار یابی شده و سپس پایایی آن با اجرای مقدماتی از طریق آلفای کرونباخ که 82% بوده است سنجیده گردید. پس از جمع آوری داده های حاصل از پرسشنامه ها به منظور آزمون فرضیه های پژوهش علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از جمله فراوانی، درصد میانگین، میانه و نما، انحراف معیار و واریانس و از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرونف استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده که تمامی متغیرها بر روی متغیر مستقل به صورت کلی به اندازه 93/0 اثر گذار می باشند و مولفه حقوق اجتماعی بالاترین درصد تاثیرگذاری بر حقوق شهروندی و مولفه حقوق مدنی پایین تری تاثیر گذاری بر حقوق شهروندی داشته است.

تنظیم خانواده بخش اصلی بهداشت باروری و کلید بهداشت و سلامت مادران ، کودکان ، خانواده ها ، اجتماعات و جوامع بطور کلی می باشد که یکی از عوامل موفقیت برنامه های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در ایران مشارکت مردان است. البته مشارکت مردان در برنامه های تنظیم خانواده به معنای استفاده آنها از روش های مخصوص مردان نیست، بلکه این مشارکت شامل درک درست مردان از محدودیت ها و نیازهایی است که با استفاده از روش های پیشگیری از بارداری برای همسرانشان پیش می آید .با توجه به مطالب فوق هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی رابطه ی عوامل اجتماعی-فرهنگی با نگرش مردان نسبت به مشارکت در برنامه های تنظیم خانواده در شهر آق قلا استان گلستان می باشد. جامع? آماری شامل مردان همسردار سنین25 تا44 سال بوده که تعداد آنها بر اساس آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، 5225 نفر است ، حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 358 نفر برآورد شده است، نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 4 منطقه شهر و از هر منطقه 2 بلوک انتخاب شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه محقق ساخته ای که حاوی15 سوال مربوط به اطلاعات عمومی پاسخگویان (از قبیل سن، سن همسر ، تحصیلات ، نوع شغل ، تعداد فرزندان ، قومیت و...) به عنوان متغیرهای زمینه ای ، 8 سوال مربوط به متغیرهای واسط و 30 سوال مربوط به متغرهای وابسته گردآوری شدند. پایایی ابزار نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ در یک نمونه 50 تایی 826/0 محاسبه شد که نشان از اعتماد بالای ابزار است. داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. در سطح توصیفی با استفاده از جدول توضیع فراوانی به توصیف متغیر ها و در سطح استنباطی برای تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها نیز از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون وی کرامر استفاده شد. یافته ها نشان داده است که میزان همبستگی بین متغیرهای رسانه های گروهی، سن و تفاوت سنی با همسر با ترجیح جنسی معنی دار بوده و نیز بین متغیرهای رسانه های گروهی، سن و تفاوت سنی با همسر با ارزشهای دینی معنی دار است. همچنین بین متغیرهای رسانه های گروهی و سطح تحصیلات با نگرش های مردسالارانه جنسیتی رابه معناداری مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داده است که بین سطح تحصیلات و ترس از عوارض وسایل جلوگیری رابطه معناداری وجود دارد. میزان همبستگی بین متغیرهای ترجیح جنسی و ترس از عوارض وسایل جلوگیری با ابعاد شناختی نگرش مردان نسبت به برنامه های تنظیم خانواده نشان از رابطه ای معنادار بود و نیز بین ترجیح جنسی و نگرش های مردسالارانه با ابعاد احساسی نگرش مردان نسبت به برنامه های تنظیم خانواده رابطه معناداری وجود داشت. همبستگی بین ارزشهای دینی با ابعاد تمایل به عمل نگرش مردان معنادار و بین متغیرهای ارزشهای دینی، نگرش های مردسالارانه و ترس از عوارض وسایل جلوگیری با نگرش کلی مردان نسبت به برنامه های تنظیم خانواده نیز معنادار بود. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه متقابلی بین متغیرهای زمینه ای ، متغیرهای واسط و در کل متغیر مستقل که همان نگرش مردان نسبت به برنامه های تنظیم خانواده است، وجود دارد.

هدف تحقیق حاضر مطالعه عوامل موثر بر باروری زنان همسر دار 39-30 ساله با تأکید بر ابعاد جمعیتی است که بر روی 383 نفر از زنان شهر ترکمن به اجرا گذاشته شد. با توجه به اینکه سن باروری 49-15 سال می باشد در این پژوهش به علت محدودیت طیف کاری و کاهش حجم کار از لحاظ جمعیت شناسی از گروه سنی 39-30 سال استفاده شده است در نتیجه گروه های سنی ماقبل را نیز پوشش می دهد. جامعه آماری تحقیق زنان شهر ترکمن می باشد که تعداد آنها برابر یا 4580 نفر می باشد، حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر برآورد گردید. با تقسیم بندی شهر به 5 بلوک نمونه ها به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته 39 سوالی از نمونه انتخابی استخراج شد. ضریب پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید، که برابر با 902/0 می باشد که ضریب بالا و قابل قبولی است. در این تحقیق پس از تدوین فرضیات بر مبنای اهداف تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین خواستگاه اجتماعی زنان، سطح تحصیلات والدین، میزان درآمد خانواده، ترجیح جنسی فرزند به نفع پسر، میزان آگاهی زن و شوهر از برنامه های تنظیم خانواده، مذهب ، منفعت فرزندان، هزینه فرزندان، قومیت و میزان باروری رابطه وجود دارد. نتایج فوق نشان داده است که وجود ناامنی اقتصادی و مشکلات تأمین نیازهای زندگی روزانه‏ ی خانواده‏ ها و ملزومات زندگی امروزی فرزندانشان از جمله موارد بسیار مهمی است که افراد در استدلال برای باروری پایین خود ارائه می‏ کنند، همچنین عواملی که بر کاهش باروری زنان موثر است?می توان به خواستگاه اجتماعی زنان، سطح تحصیلات، میزان آگاهی زنان از برنامه های تنظیم خانواده، منفعت فرزندان اشاره کرد و عواملی را که می تواند بر افزایش باروری زنان اثر گذارد را ترجیح جنسی فرزند به نفع پسر عنوان کرد.

تحقیق حاضربا عنوان" بررسی عوامل موثردر تاخیرازدواج جوانان بین 25تا39ساله مجرد درمنطقه 21تهران" وباهدف شناخت عوامل جمعیت شناختی موثر درتاخیرازدواج برروی تعداد369نفراز دختران وپسران مجرد منطقه 21 تهران که به صورت تصادفی انتخاب شدند اجرا گردید.این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی وروش آن پیمایشی است.ابزار تحقیق نیز پرسشنامه محقق ساخته است.به طورخلاصه اطلاعات زیر به دست آمد: وضعیت اقتصادی خانواده(نداشتن وضعیت مالی مناسب،عدم توانایی خانواده دختر در تامین جهیزیه،وضعیت اقتصادی خانواده) درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. تاثیرپذیری از فرهنگ غربی درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. آداب وسنن دست وپاگیر(دخالت نابجای خانواده،مهریه،آداب وسنن) درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. ناهنجاری های اجتماعی (وجود فساد وفحشا در جامعه،کوتاهی خانواده ها،دوستی های خیابانی،ترس از خیانت همسر،ارضاء نامشروع نیازهای جنسی) درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. عوامل اجتماعی(شرایط اجتماعی،برنامه های دولت،رسانه های گروهی،مشکل سربازی ،تجمل گرایی وزیاده خواهی جوانان،انتخاب همسر بدون دخالت واسطه) درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. وضعیت روانی جوانان(عدم پذیرش مسئولیت زندگی، وضعیت دخترها وپسرها)درتاخیر ازدواج جوانان نقش موثری دارد. واژگان کلیدی :ازدواج – جوانان –تاخیر ازدواج – عوامل جمعیت شناختی

چکیده در این پژوهش که با عنوان "مطالعه تطبیقی وجوه اشتراک و افتراق جمعیتی بین شاغلین بومی و مهاجر صنعت فولاد ایران «مورد مطالعه:شهرستان تاکستان سال 1391»"، می باشد، جامعه آماری شامل، کلیه شاغلین صنعت فولاد شهرستان تاکستان می باشد. به دلیل تمام شماری افراد مورد مطالعه نیازی به نمونه گیری نداشتیم(تمامی افراد مورد مطالعه در این پژوهش مرد می باشند). پژوهش انجام شده دارای هفت فرضیه بوده که براساس الگوی مفهومی تحقیق تدوین شده اند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار spss به تجزیه تحلیل داده ها جهت تائید یا رد فرضیه های تحقیق پرداخته شد و این نتایج بدست آمد: تمایل به باروری مهاجرین نسبت به بومیان بیشتر است، میانگین سن ازدواج مهاجرین نسبت به بومیان بیشتر است، درآمد بومیان نسبت به مهاجرین بیشتر همچنین تفاوت معنی داری بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تحصیلات و تعداد فرزندان شاغلین بومی و مهاجر دیده نشد.

اشتغال راه توسعه و پیشرفت یک کشور را می سازد. در کشور ما که در راه توسعه نوپا ست استفاده از تمام نیرو برای رسیدن به پیشرفت، لازم و ضروری به نظر می رسد. بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی و تحصیلی برای زنان، شرایط بهتری را برای آنان در رسیدن به اشتغال ایجاد نموده است. در گذشته نیز تحقیقاتی در جهت بررسی اشتغال زنان در ایران انجام شده است در ادامه تحقییات پیشین هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا در سال های 65 تا 85 میزان اشتغال زنان پیشرفتی داشته است یا نه؟ و اینکه آیا تحصیلات اثری بر اشتغال زنان داشته است؟ اهمیت این پژوهش بررسی اشتغال زنان در سه دهه بعد از انقلاب اسلامی، مقایسه این زمان ها با یکدیگر و نمایان کردن تصویری کلی از اشتغال زنان تحصیلکرده است. برای رسیدن به این پاسخ ها، از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده کردیم. از تحلیل داده های سرشماری و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. با تحلیل داده ها، به این نتیجه می رسیم که از سال 65 تا 75 میزان اشتغال زنان در ایران بیشتر شده است ولی این عدد از سال 75 تا 85 سیر نزولی داشته و تحصیلات به تنهایی کمکی به افزایش میزان اشتغال نکرده است. تفاوت هایی بین زنان ساکن مناطق شهری و روستایی در دستیابی به اشتغال وجود دارد که در پژوهش بررسی شده است.

هدف اصلی این تحقیق شناسایی و بررسی عوامل اصلی موثر بر شکاف بین نسلی (دگرگونی ارزشها) در بین جوانان 29 - 20 ساله ی قوم ترکمن و همچنین ارائه راه حل های مناسب جهت کاهش و افول این شکاف از دیدگاه علوم اجتماعی می باشد. در این تحقیق از روش پیمایش برای بدست آوردن اطلاعات و دیدگاه ها استفاده شده است. و ابزار گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری کل جوانان 29 -20 ساله ی ساکن در شهرستان گنبد است. و نمون? آماری 205 مرد و 200 نفر زن می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد رابطه معناداری بین نابرابری اجتماعی و شکاف نسلی وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که ضریب همبستگی متغیّر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی با شکاف بین نسلی برابر با 582/0 است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ضریب همبستگی متغیّر تجربیات متفاوت نسلی با متغیّر شکاف نسلی برابر با 582/0 است. همچنین رابطه معناداری بین جهانی شدن ارتباطات و شکاف نسلی وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ضریب همبستگی متغیّر نیازآفرینیهای جدید با شکاف نسلی برابر با 424/0 است و همچنین رابطه معناداری بین توسعه اقتصادی و دگرگونی فن آوری بر شکاف نسلی وجود ندارد. و همچنین ضریب همبستگی متغیّر جهانی شدن ارتباطات با نیازآفرینیهای جدید برابر با 152/0 است. همچنین ضریب همبستگی متغیّر توسعه اقتصادی و دگرگونی فن آوری با نیازآفرینیهای جدی برابر با 054/0 است.

این پژوهش از نظر هدف, کاربردی و از نظر نوع پژوهش, توصیفی است و به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است و بازه زمانی پژوهش؛ اول اردیبهشت تا هفته اول تیر 1392 است. روش: جامعه آماری پژوهش تمام گردشگران درون مرزی و خارجی است. حجم نمونه 400 نفر و از نرم افزار spss و آزمون های t-testتک نمونه ای و فرید من برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشتر بازدید کنندگان را گردشگران درون مرزی, با تحصیلات دانشگاهی لیسانس در رده سنی 20 تا40 سال تشکیل می دهند که اکثر آنها متاهل و از مسافت های 600 کیلومتر و بالاتر هستند. انگیزه اکثر بازدیدکنندگان از موزه ها, آشنایی بیشتر با تاریخ و فرهنگ منطقه بوده است. همچنین موزه ها از نظر اولویت بندی دیدار از جاذبه های شهری رتبه دوم را بعد از بناها و مکان های تاریخی و مشهور دارند. نتایج: نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که موزه های تبریز به صورت بالقوه نقش مهمی در جذب گردشگر و توسعه گردشگری شهری دارند که می توان, با تبلیغات مناسب و ارائه امکانات و تسهیلات بهتر و بیشتر برای بازدیدکنندگان, از این پتانسیل به نحو مطلوب برای توسعه گردشگری شهری بهره جست. در پایان بر مبنای اطلاعات به دست آمده, پیشنهاداتی ارائه گردیده است.

1-هدف این پژوهش بررسی زمینه های موثر بر مهاجرت افراد با تحصیلات عالی از ایران طی سالهای 87-1357 بوده است. 2- روش پژوهش : به لحاظ مطالعه روند مهاجرت در خلال سالهای 87-1357 از مطالعات اسنادی بهره گیری شده و به جهت بررسی علل مهاجرت ، از مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش شامل کلیه دانش آموختگان در دسترس یعنی سال تحصیلی 87-1386 در نظر گرفته شده و براساس آن حجم نمونه محاسبه و سپس با نمونه گیری سهمیه ای به لحاظ پراکندگی جامعه آماری توزیع و اطلاعات گردآوری شده است پس از آن با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی مثل آزمون کی دو و همبستگی پیرسون تجزیه و تحیل استنباطی داده ها در ارتباط با فرضیه های پژوهش انجام پذیرفته است. 3- نتیجه گیری کلی : بررسی ها نشان داد که ارتباط معناداری بین هر یک از عوامل اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و علمی- فرهنگی چه به عنوان عوامل رانشی در مبدا و چه به لحاظ عوامل کششی در مقصد و گرایش به مهاجرت وجود دارد ضمن اینکه تحلیل رگرسیون نشان دهنده بارز بودن نقش عوامل علمی – فرهنگی نسبت به سایر عوامل است.