در این تحقیق که به بررسی کتاب های درسی دوره راهنمایی می پردازد، از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. روش تحلیل محتوا به عنوان شیوهای علمی و عینی و با تکیه بر واقعیتها و ارقام و آمار میتواند بیانگر شرایط، نحوه و میزان پرداخت کتاب های درسی به ابعاد مختلف دین باشد. جامعه آماری این پژوهش، کتب پیام های آسمان دوره راهنمایی می باشد. دادههای خام این پژوهش، از طریق کدگذاری متغیرها در برگههای کدگذاری موسوم به پرسشنامه معکوس با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به دست آمد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از اسناد و متون (کتب هدیه های آسمان دوره راهنمایی) انجام گرفت. در ابتدا شناسنامه هر کتاب که شامل نام کتاب، نام نویسنده، نام ناشر، تاریخ انتشار و . . . مشخص شد. سپس بر اساس فهرست کدهای تحلیل مشخص شده در این تحقیق، مقوله ها و شاخص های هر متغیر مشخص و مورد تحلیل قرار گرفت. برای بالا بردن اعتبار پرسشنامه معکوس، ابتدا اعتبار صوری سوالات، با بهره گرفتن از دیدگاه ها و مشورت با تعدادی از متخصصان مرتبط با موضوع و با روش تحلیل محتوا بررسی شد. برای سنجش قابلیت اعتماد در روش تحلیل محتوا پس از طبقه بندی و ارزیابی اولیه، محتوا مجدداً توسط کدگذار دیگری طبقه بندی و ارزشیابی شد و مطابقت زیادی در نتایج دو کدگذار ارزشیابی و تحلیل آن ها مشاهده شد. پس از کدگذاری و به دست آمدن دادهها، آنها را به وسیله کامپیوتر و با نرمافزار spss پردازش کردیم. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از جداول توصیفی و تقاطعی استفاده کردیم و با استفاده از اطلاعات جداول به دست آمده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت گرفت. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که کتب پیام های آسمان دوره راهنمایی، ابعاد مختلف دینداری را در حین مطالب آموزشی خود آورده است. طبق یافته های پژوهش، تعداد واحدهای مقوله اول دینداری (بعد اعتقادی دینداری) در کل کتاب ها 23/48، تعداد واحدهای مقوله دوم دینداری (مناسکی دینداری) در کل کتاب ها 12/34، تعداد واحدهای مقوله سوم دینداری (عاطفی دینداری) در کل کتاب ها 37/10، و همچنین تعداد واحدهای مقوله چهارم دینداری (بعد پیامدی دینداری) در کل کتاب ها 28/7 درصد به دست آمده است.