نام پژوهشگر: معصومه حاجتی

تبیین شعر و فلسفه در اندیشه هایدگر
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه حاجتی   محمد اکوان

مارتین هایدگر (1889-1976) فیلسوف و اندیشمند معاصر آلمانی را به همراه دیگر فیلسوف هم زمانش لودویگ ویتگنشتاین ، از برجسته ترین و تاثیر گذارترین فیلسوفان سده بیستم تلقی می شود. مسئله اصلی هایدگر پرسش از هستی است. او در پی پاسخ به این پرسش ، بر آمده از سه سنت فکری نخست تفکر الهیاتی مسیحی ، دوم فلسفه سنتی آلمانی و سوم پدیدار شناسی آلمانی به ویژه هوسرل ، کتاب سترگ «هستی و زمان» (1927) را نگاشت که در آن با پدیدار شناسی هستی خاص انسانی (دازاین) کوشید مجلای تجلی هستی را روشن کند. هایدگر در مسیر اندیشه ورزی ، پس از این کتاب ، از روشی که در آن انتخاب کرده بود ، دوری جست و این بـار توجه خود را صرف خود هستی ، عزل نظـر از انسان یـا هر هستنده دیگری ، کرد و از این رو به نشان دادن تاریخ هستی روی آورد. در این دوره دوم فکری ، هایدگر اهمیتی بیش از پیش برای زبان به مثابه روشنی گاه هستی قائل شد و شعر و شاعرانگی را زایش یا آشکارگی ای وصف کرد که در آن هستی خودش را به نمایش می گذارد. او که در این دوره با تبری جستن از فلسفه به مثابه میراث اندیشه متافیزیک ، کار خود را تفکر خواند، اهمیت ویژه ای برای شاعرانی چون هلدرلین قائل شد و در رساله ها و نوشته های متعددی که نگاشت، گوهر شعر (پوئیسیس) را آشکارگی هستی خواند. از این منظر برای هایدگر شعر بعنوان ناب ترین شکل رخ نمایی زبان، نه امری صرفا زبان شناختی که موضوعی هستی شناسانه تلقی می شد. گو این که نگاه هایدگر به مقوله زبان در این دوره هستی شناسانه است و در آن گفتاورد مشهور او یعنی «زبان خانه هستی است» مشهود می گردد. اما به راستی مراد هایدگر از شعر چیست؟ آیا صرفا جوشش هایی زبانی در ذهن و روح انسان هایی که شاعر خوانده می شوند یا هرگونه نوزایش و جوششی که نشان گر آشکارگی و البته پنهانی وجهی از وجوه خود پنهان گر هستی ست؟ شاعر از دید هایدگر چه کسی ست؟ ملاک او در برجسته ساختن هولدرلین به عنوان شاعر شاعران چیست؟ نسبت شعر با اندیشه خود او در چیست؟