نام پژوهشگر: محمود طباطبایی

پایش میکروبی و فیزیکوشیمیایی خاک و گیاه در اراضی آبیاری شده با فاضلاب خام و تصفیه شده شهری زابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  آرزو بدیعی   محمود طباطبایی

کمبود جهانی آب و اهمیت حفظ امنیت غذایی، لزوم استفاده از منابع آب نامتعارف در بخش کشاورزی را مشهود می¬سازد. از سویی دیگر، پساب¬های تولیدی در بخش¬های مختلف منبعی مطمئن و دایمی بوده و همچنین در صورت مدیریت صحیح حین مصرف، میتواند جایگزین مناسبی برای آب شیرین محسوب شود. لذا در این پژوهش، تاثیر استفاده از فاضلاب خام (rwi) و تصفیه¬شده (twi) بر خصوصیات کمی و میکروبی گندم و خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی خاک در مقایسه با آب سالم (swi) در غالب بک طرح بلوک کامل تصادفی بررسی شد. کیفیت آب آبیاری در هر سه تیمار در بازه¬های دو هفته¬ای در طول فصل رشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در انتهای فصل رشد، میزان عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه گندم تعیین و با برداشت نمونه¬های گیاهی و خاک از محدوده¬ عمقی 30-0 سانتی¬متر، تعداد اشریشیاکلی و نماتد انگلی در این نمونه¬ها تعیین شد. همچنین میزان اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم (na) و پتاسیم (k) در محدوده¬های عمقی 20 سانتی¬متری از سطح تا عمق 60 سانتی¬متری تعیین شد. علاوه بر آن، با نمونه¬برداری از لایه 30-0 سانتی¬متری، میزان فلزات سنگین شامل آهن، منگنز، مس، روی، نیکل و میزان کلسیم و منیزیم تعیین شد. نتایج نشان داد علی¬رغم کیفیت مناسب آب چاه برای آبیاری، میزان پارامترهای هدایت الکتریکی، اسیدیته، bod5، cod، کلیفرم کل و کلیفرم¬های گوارشی در فاضلاب خام و تصفیه¬شده فراتر از حد استانداردهای موجود بود. استفاده از فاضلاب خام باعث افزایش معنی¬دار شاخصه¬های تعداد دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد پنجه¬های بارور، تعداد کل دانه، میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در مقایسه با تیمارهای دیگر شد. لکن، عدم کفایت عناصر مغذی در تیمار twi و همچنین تخریب خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه¬ی استعمال بدون مدیریت آن، کاهش معنی¬دار عملکرد محصول را به همراه داشت. با این وجود، شرایط میکروبی خاک و گیاه در این تیمار در حد مطلوب بود. حضور نماتدهای انگلی و اشریشیاکلی فراتر از حد مجاز در خاک و گیاه تحت تیمار rwi، لزوم توقف آبیاری با این منبع آب در منطقه را مشهود می¬سازد. کیفیت مناسب از نظر آلاینده¬های میکروبی، امکان جایگزینی آب شیرین با پساب تصفیه¬شده را در صورت اعمال مدیریت صحیح کاربرد نشان می¬دهد.

نشخوار فکری و افسردگی: اثر برنامه آموزش کنترل توجه در کاهش نشخوار فکری و افسردگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مینا باقری نژاد   جواد صالحی فدردی

پژوهش حاضر از سه مطالعه تشکیل شد. در مطالعه اول، رابطه بین نشخوارفکری و افسردگی در یک نمونه از دانشجویان ایرانی (تعداد = 119؛ 37% مرد) بررسی شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. نتایج نشان داد که افزایش نشخوارفکری، افزایش افسردگی را به همراه داشت. به علاوه، مقیاس پاسخ های نشخواری ترجمه و اعتباریابی شد. در مطالعه دوم، رابطه سوگیری توجه با افسردگی و نشخوارفکری در یک نمونه از دانشجویان (تعداد = 52؛ 20% مرد) بررسی شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند و در آزمون استروپ افسردگی شرکت کردند. بر اساس نمرات کسب شده در پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخ های نشخواری، شرکت کنندگان به دو گروه افسرده و غیرافسرده تقسیم شدند. نتایج نشان داد که سوگیری توجه مثبت و سوگیری مرتبط با دغدغه با میزان افسردگی رابطه معکوس دارد. هم چنین، سوگیری توجه مثبت و مرتبط با دغدغه با نشخوارفکری رابطه معکوس دارد. به علاوه، افزایش سوگیری توجه منفی، با افزایش نشخوار فکری همراه بود. به علاوه، میزان سوگیری توجه برای محرک های مثبت و محرک های مرتبط با دغدغه، در غیرافسرده ها بیشتر از افسرده ها بود. رابطه بین سوگیری توجه منفی و افسردگی به زنان گروه افسرده محدود بود. در مطالعه سوم، اثربخشی برنامه آموزش کنترل توجه در کاهش سوگیری توجه منفی، نشخوارفکری و میزان افسردگی بر روی 16 نفر از دانشجویان زن، بررسی شد. شرکت کنندگان از بین گروه افسرده ی شرکت کننده در مطالعه دوم انتخاب شدند. پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس پاسخ های نشخواری و آزمون استروپ افسردگی در سه پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری (70 روز) بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزش کنترل توجه، سوگیری توجه منفی و نشخوار فکری را تنها در دوره پس آزمون کاهش داده است و اثر آن در کاهش میزان افسردگی در حد نزدیک به معنی داری نیز تنها در دوره پس آزمون بوده است. اثر برنامه آموزش کنترل توجه در افزایش سوگیری توجه برای محرک های مثبت و مرتبط با دغدغه ها مشاهده نشد. نتایج، در ارتباط با پژوهش های پیشین و کاربرد آن ها در در حیطه های مختلف بحث شده است.

مقایسه سطح عزت نفس و شدت افسردگی بین معلولین جسمی - حرکتی شاغل و معلولین جسمی - حرکتی بیکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1376
  حسین دولت آبادی   محمود طباطبایی

پژوهش حاضر سطح عزت نفس و شدت افسردگی در معلولین جسمی - حرکتی شاغل و بیکار را مورد بررسی قرار داد. کل آزمودنیها 75 مرد بودند که 36 نفر از آنها در گروه بیکار (میانگین سنی 25/64 سال و میانگین تحصیلات 10/30 کلاس) و 39 نفر دیگر در گروه شاغل (میانگین سنی 27/44 سال و میانگین تحصیلات 10/51 کلاس) قرار داشتند. در این پژوهش فرض شده بود که سطح عزت نفس در گروه معلولین جسمی - حرکتی شاغل بالاتر از گروه شاغل است . آزمودنیها پرسشنامه عزت نفس آیزنک و پرسشنامه افسردگی بک را کامل نمودند. در پژوهش حاضر روش توصیفی مورد استفاده قرار گرفت و برای مقایسه اندازه های عزت نفس و افسردگی دو گروه شاغل و بیکار، آزمون t برای مقایسه تفاوت بین میانگینهای مستقل بکار برده شد. مشخص شد که هر دو فرضیه با 95 درصد اطمینان تایید شدند و توصیه شد که از فراهم کردن شغل می توان برای بالا بردن سطح عزت نفس ، جلوگیری از شدت افسردگی و درمان افسردگی افراد بیکار استفاده کرد.

رابطه بین اضطراب و پیشرفت تحصیلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 0
  بتول عباس آبادی   محمود طباطبایی

موضوع تحقیق این رساله، بررسی رابطه بین سطح اضطراب پیشرفت تحصیلی می باشد. سوالاتی تحقیق چنین بود که: آیا اصطراب تاثیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد؟ آیا دانش آموزان قوی ضعیف تفاوت معناداری دارد؟ میزان و مقدار این همبستگی چقدر است ؟ و در صورت چنین رابطه ای جهت مثبت است یا منفی؟ آیا با کاهش و کنترل اضطراب ، میزان موفقیت تحصیلی تغییر می کند. مقطع دانش آموزی مورد نظر با طیف سنی پیوستاری از (15-18) سال را در برگرفت که در مقطع دبیرستان دوره نظام جدید و از بین دانش آموزان دختر بودند. در بخش نظری، روند کار از اعم به اخص بود یعنی ابتدا به تعریف و مسایل کلی درارتباط با اضطراب و درمان با تکیه بر دیدگانه شناختی پرداختیم و سپس مساله یادگیری و پیشرفت تحصیلی و جو آموزشی را مورد بحث قرار داده و در ارتباط با اضطراب به عنوان یک حالت و یک خصیصه ثابت (صفت)شد. روشی که این تحقیق به آن متکی است ، روش علمی - مقایسه ای است . و داده ههای تحقیق از طریق اجرای آمزمون اضطراب "اشپیل برگر"و تکمیل پرسشنامه تامین گردید. در تحقیق فوق، معدل درسی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی مورد استفاده واقع شد. در نهایت آنچه راکه براساس ابزارهای تحقیق، دریافتیم که این است که: بین سطح اضطراب آشکار و پنهان و میزان پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار معکوس وجود دارد و همبستگی متوسط و منفی را نشان می دهد. و با تفکیک دانش آموزان به دو گروه قوی - ضعیف براساس معیار معدل درسی، این نتیجه دریافت شد که بین دو گروه از نظر سطح اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد. و سطح اضطراب دانش آموزان ضعیف بیشتر از دانش آموزان قوی است . در هر دو گروه سطح اضطراب آشکار بیشتر است . البته این یافته ها جهت رابطه علی را نشان نمی دهند. بنابراین باید عوامل مختلف را در افت تحصیلی علل ایجاد اضطراب مورد بررسی قرار داد. اما از آنجا که اضطراب در یادگیری در تحول ذهنی فرد تاثیر عمده دارد لازم است که آموزشهای خانوادگی در ارتباط با نیازهای جوانان - تغییر ساختار برنامه های تحصیلی - تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به خود و تواناییهای خود در عوامل مدرسه صورت پذیرد، و این امر ضرورت وجود مشاوره دوران درمانی را ایجاب می نماید.

بررسی و مقایسه خودپنداره کودکان پرورشگاهی و غیرپرورشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1375
  حسن کریمی   محمود طباطبایی

آنچه مورد بحث این رساله است موضوع خودپنداره است . این مفهوم تحت اصطلاحات متفاوتی با تعاریف کم و بیش مشابه در اکثر نظریه های شخصیت و روان شناسی آمده است و بیشترین کاربرد آن را می توان در نظریه پدیدارشناسی مشاهده نمود که تاکید بر ادارک درونی و شخصی فرد از خود و از واقعیت بیرونی دارد. از ابتدای امر این فرضیه بر کرسی می نشیند که تصویر خود و تصویر ارزش خود قویا از راه درجه ی موفقیت از راه بازخوردهای والدین و از طریق تجارب دیگری که در دوره کودکی کسب گردیده تعیین شده اند. بنظر می رسد افراد، خصوصا کودکان تصویر خود را بر آن الگوی فکری که تصور می کنند والدینشان درباره آنها دارند بنا می کنند. آنچه مخصوصا بنابر پاره ای از مفاهیم نظری برای پدیدآیی تصویر من مهم است ، موقعیت ها و شکستهایی هستند که هنوز احساس می شوند. پژوهش حاضر جهت بررسی و مقایسه خودپنداره کودکان پرورشگاهی و غیرپرورشگاهی یک گروه از کودکانیکه در پرورشگاههای مشهد اقامت داشتند را با گروهی از کودکان در خانواده که از نظر جنس ، سن، پایه تحصیلی و معدل تحصیلی همتا شده بودند را با استفاده از مقیاس خودپنداره کودکان پیرز-هریس مورد ارزیابی قرار داد. فرضیات این تحقیق عبارت بودند از: -1 میانگین نمره خودپنداره کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمره خودپنداره کودکان غیرپرورشگاهی است . -2 میانگین نمره شادی و رضامندی کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمره شادی و رضامندی کودکان غیرپرورشگاهی است . -3 میانگین نمره رفتار کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمره رفتار کودکان غیرپرورشگاهی است . -4 میانگین نمره توانایی ذهنی وضعیت مدرسه کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمرهء توانایی ذهنی و وضعیت مدرسه کودکان غیرپرورشگاهی است . -5 میانگین نمره محبوبیت اجتماعی کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمره محبوبیت اجتماعی کودکان غیرپرورشگاهی است . -6 میانگین نمره ظاهر و ویژگی فیزیکی کودکان پرورشگاهی کمتر از میانگین نمره ظاهر و ویژگی فیزیکی کودکان غیرپرورشگاهی است . -7 میزان اضطراب کودکان پرورشگاهی بیشتر از میزان اضطراب کودکان غیرپرورشگاهی است . همچنین چهار فرضیه نیز جهت بررسی عامل جنسیت مطرح گردیده است .

بررسی ارتباط فوبی اجتماعی با عزت نفس و مقایسه عزت نفس در افراد مبتلا و عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1377
  سکینه عبداللهی   محمود طباطبایی

پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط هراس اجتماعی با عزت نفس و مقایسه عزت نفس افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد عادی انجام گرفته است . برای بررسی هدف این پژوهش نمونه ای به حجم 480 نفر از میان دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شش ناحیه مشهد انتخاب شدند و آزمونهای مورد نظر در این پژوهش بر روی آنها اجرا گردید. در تجزیه و تحلیل حجم نمونه به 428 نفر تقلیل یافت . ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارتند از: آزمون نفس الیس پوپ ، آزمون هراس اجتماعی، مقیاس عزت نفس ، مقیاس خجالت ، مقیاس اجتماعی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد، هراس اجتماعی با عزت نفس همبستگی منفی معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان دادند که عزت نفس گروه مبتلا به هراس در مقایسه با گروه عادی بطور معنی داری پایین تر است و مشخص شد در گروه دختران، عزت نفس آزمودنیهای مبتلا به هراس در مقایسه با آزمودنیهای عادی بطور معنی داری پایین تر است در حالیکه در گروه پسران چنین نیست .