نام پژوهشگر: انوش نخودبریز

تجزیه و تحلیل مقایسه ای تأثیر متقابل رابطه سیاسی و رابطه تجاری در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد در مناطق اتحادیه اروپا و امریکای لاتین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  انوش نخودبریز   عباس حاتمی

یکی از ویژگی های کلیدی زندگی در سده بیست ویک اهمیت روابط سیاسی و اقتصادی، هم در درون دولت ها و هم میان دولت هاست. رابطه میان دولت و اقتصاد بازار در عرصه های کلان و جهانی محورِ مطالعه اقتصاد سیاسی بین الملل است. از عناصر کلیدی اقتصاد سیاسی بین الملل رابطه میان امور اقتصادی و امور سیاسی است. بر اساس رهیافت اقتصادسیاسی بین الملل، آنچه در این رساله مورد تأکید قرارگرفته است نقش پایگاه اجتماعی دولت بر ماهیت سیاسی آن و تأثیر ماهیت سیاسی دولت بر جهت گیری های سیاسی-تجاری است. در این پژوهش جهت گیری های سیاسی-تجاری دولت های خاتمی و احمدی نژاد موردبررسی قرارگرفته اند. در دوران ریاست محمد خاتمی بر دولت، رابطه تجاری و سیاسی ایران با اتحادیه اروپا پررنگ تر بوده است. در زمان محمود احمدی نژاد برعکس، رابطه تجاری و سیاسی ایران با کشورهای پوپولیست واقع در منطقه امریکای لاتین پررنگ تر از دوران قبل بوده است. دلیل این جهت گیری متفاوت در پایگاه اجتماعی و بالطبع ماهیت سیاسی ? دولت مذکور است به طوری که خاتمی عمدتاً از سوی طبقات متوسط موردحمایت قرار گرفت و احمدی نژاد عمدتاً از سوی اقشار پایین جامعه موردحمایت قرارگرفته بود. با توجه به نقش پایگاه اجتماعی دولت خاتمی، ماهیت سیاسی دولت وی بیشتر دموکراتیک جلوه می نمود، به همین دلیل در این دوره شاهد رابطه تجاری-سیاسی بیشتری با اتحادیه اروپا –که اعضای آن از کشورهای دموکراتیک محسوب می شوند-هستیم. پایگاه اجتماعی محمود احمدی نژاد را باید در طبقات پایین جامعه جستجو کرد، بنابراین ماهیت سیاسی دولت وی با پوپولیسم انطباق بیشتری داشت، بنابراین رابطه سیاسی-تجاری وی با اتحادیه اروپا نسبت به دوره قبل کمتر گشت و به سمت آمریکای لاتین چرخش نمود. دولت احمدی نژاد با توجه به ماهیت پوپولیسم خود در این منطقه دست به گزینش ایدئولوژیک زده و با کشورهای ونزوئلا، اکوادور و بولیوی –که آن ها نیز از ماهیت سیاسی پوپولیستی برخوردار بودند- پیوند تنگاتنگی برقرار کرده بود، به طوری که رابطه تجاری- سیاسی ایران در این دوره نسبت به دوره قبل افزایش چشمگیری یافت. مطابق با بررسی دولت های مذکور می توان برای جهت گیری های تجاری-سیاسی دولت در جمهوری اسلامی نظریه دولت آونگی را به کاربرد. دولت در ایران با توجه به پایگاه اجتماعی خود به سمت شرق و غرب درحرکت است. به طوری که هرگاه ماهیت سیاسی دولت متأثر از پایگاه اجتماعی طبقات پایین جامعه باشد، جهت گیری های سیاسی- تجاری بیشتر به سمت شرق می رود و هرگاه ماهیت سیاسی دولت متأثر از طبقات متوسط جامعه باشد جهت گیری تجاری –سیاسی دولت بیشتر به سمت غرب می رود.