نام پژوهشگر: حامد یکی تا

طراحی دهکده سلامت در فیروزکوه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  پریسا بخشوده   بهشید حسینی

دهکده سلامت فضایی درمانی اقامتی تفریحی است که در آن درمان های طبیعی در کنار سایر درمان های پزشکی صورت می گیرد. چنین فضایی با عملکرد چندگانه در ایران هنوز ساخته نشده است و نیاز به آن به دلیل شیوع روزافزون بیماری های روحی عصر حاضر از جمله افسردگی و احساس خستگی، به میزان زیادی به چشم می خورد. بنابراین در این اثر تا حدی به معرفی درمان هایی که از طریق طب مکمل انجام می شود پرداخته شده و سه مبحث نوردرمانی، رنگ درمانی و طبیعت درمانی به صورت جزئی تر مورد بحث قرار گرفته است. هدف اصلی از طراحی دهکده سلامت، طراحی فضایی درمانی است که برخلاف فضاهای درمانی امروزه که ترس و اضطراب را در همان آغاز ورود در بیمار و حتی همراهان بیمار ایجاد می کند، حسی از آرامش و شادی را در کنار درمان برای بیماران، همراهان و کارکنان فراهم نماید. مخاطبان این دهکده تنها بیماران نیستند، بلکه همه کسانی هستند که به این مجموعه وارد شده و نیازمند مکانی برای تجدید قوا، روحیه بخشی و دوری از شهر و همهمه های آن در دل طبیعت می باشند. طراحی بخش های مختلف دهکده سلامت به صورت جداگانه در طبیعت فیروزکوه، باعث می شود که بیماران مجبور به طی مسیرهایی برای رسیدن به مقصد موردنظر شوند. بدین ترتیب بیماران می توانند جلوه ای از زندگی اجتماعی هم چون کار و زندگی را تجربه کرده و خود را دور از اجتماع نبینند. خلق فضایی دینامیک و پویا، پاسخی منطقی و عقلانی به نیازهای فیزیکی، روحی و روانی انسان است. ایجاد یک محیط خلاق و زنده تا بیماران بتوانند در آن قابلیت های خود را نشان داده و با یکدیگر و با کارکنان مجموعه ارتباط برقرار کنند، ایجاد فضایی آرامش بخش همراه با ارتباطی نزدیک با طبیعت برای مخاطبان فضاهای درمانی، همراهان و پرسنل زحمت کش.

طراحی بیمارستان عمومی 100 تختخوابی با رویکرد «بیمار- محوری» در تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  آیدا صادقی   بهشید حسینی

مفهوم شفابخشی در قرن اخیر منجر به ایجاد تغییرات قابل ملاحظه ای در طراحی محیط های درمانی و تأثیرات مثبتی در روند بهبودی بیماران شده است. در گذشته پزشکان و پرستاران مخاطب اصلی طراحی محیط های درمانی بودند اما امروزه بیماران وخانواده هایشان در مرکز توجه قرار می گیرند. امنیت بیماران و کاهش استرس از ویژگی های اصلی و اولیه ی یک محیط شفابخش بیمار – محور است. طراحی مراکز درمانی بیمار - محور، راهبردی با هدف ارتقای رضایت و تسریع روند بهبود بیماران است. پژوهش حاضر چگونگی طراحی فضای فیزیکی این مراکز را با روش مبتنی بر شواهد و با هدف بهبود کیفیت فضا و در نتیجه رضایتمندی بیماران ارائه می دهد.

طراحی مرکز درمانی صد تختخوابی نابینایان و بیماری های چشمی تهران (استفاده از معماری عصبی در جهت رسیدن به فضایی چند حسی برای بهبود سریع تر بیماران )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  نسترن ترابی   بهشید حسینی

طبق گزارش های وزارت بهداشت و درمان ، آمار نابینایی در کشور رو به افزایش است و اگر برای پیشگیری بیماری های چشمی برنامه ریزی نشود ، در بیست سال اینده ارقام نابینایی تا دو برابر افزایش می یابد . از طرفی تعداد دستگاه ها و فضاهایی که به طور خاص برای این قشر ساخته شده باشد ، به تناسب جمعیت آن ها ، بسیار اندک و پراکنده می باشد. این موضوع لزوم ساخت مراکز درمانی برای بیماری های چشمی و نابینایی را بیش تر نمایان می کند و تما می موارد دغدغه فکری برای این سوال گردید که معماری به عنوان رشته ای که با همه اقشار جامعه در ارتباط است ، چگونه می تواند با طراحی فضای خاص درمانی برای بیماری های چشمی در پیشگیری از اختلالات بینایی و نابینایی تاثیرگذار باشد؟ در این راستا ابتدا به تعاریفی از بیمارستان و انواع آن پرداخته خواهد شد ؛ چراکه برای طراحی یک مرکز درمانی آشنایی با این مراکز و علل اهمیت آن ها حیاتی می باشد . در صورت وجود مراکز تخصصی بیماری های چشمی می توان آمار نابینایی را تا حد بسیاری کاهش داد و برعکس در صورت کمبود این گونه فضاها ، امکان وقوع نابینایی بیش تر خواهد بود و این خود عواقب بسیاری از لحاظ روحی ، روانی و جس می در فرد نابینا ایجاد می کند . سپس اصول و ضوابطی برای طراحی مراکز درمانی نابینایان ذکر خواهد شد که با استفاده از آن ها بتوان فضایی ایجاد کرد که از هر جهت برای این قشر آسیب دیده مناسب باشد؛که این به نوعی رسیدن به معماری فراگیر است . دراین راستا نظریه ای که می تواند برای ساخت چنین فضایی بسیار هدایت کننده باشد ، معماری عصبی است ؛ که به چگونگی دریافت مغز از معماری می پردازد . برای رسیدن به طراحی مناسب ،این تئوری از روانشناسی محیط و پلاستیسیته مغز بهره می برد . در نهایت با استفاده از این موارد و اصول می توان فضایی را خلق کرد که حس مکان در آن وجود داشته و این حس تعلق ، امنیت و آسایش را برای بیماران ، همراهان و حتی کارکنان به همراه خواهد داشت . این موضوع به خصوص در قشری که مهم ترین ابزار ادراک محیطی شان آسیب دیده ، از اهمیت بالایی برخوردار است .بدین ترتیب با به کارگیری اصولی فاکتورهای محیطی و معماری از جمله نور ، آب ، صوت، طبیعت و ... در کنار تاثیرات روانی محیط بر فرد ، می توان باعث بهبود سریع تر و بهتر بیماران در محیط های درمانی شد.