نام پژوهشگر: شعیب جهانگیری

بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی مدیران ابتدایی با تغییر سازمانی شهرستان کنارک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  شعیب جهانگیری   عبدالوهاب پورقاز

پژوهش حاضر درصدد تعیین نقش و رابطه میان ذهنیت فلسفی مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کنارک با تغییر سازمانی می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه شامل مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کنارک در سال تحصیلی 93-92 می باشد. کل جامعه مورد پژوهش150 نفر(71 مرد – 79 زن ) بود که تعداد 110 نفر از این گروه به صورت طبقه ای- تصادفی و با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند . برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ذهنیت فلسفی مدیران و تغییر سازمانی استفاده شد که از نمونه ضریب پایایی پرسشنامه ذهنیت فلسفی 788/0 و تغییر سازمانی721/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون و t تک گروهی صورت گرفته است. نتایج آزمون t تک گروهی نشان می دهد که دو بعد ذهنیت فلسفی ( جامعیت و انعطاف پذیری) از حد متوسط با لا تر و بیانگر وضعیت مطلوب این دو بعد در مدیران است ولی مولفه تعمق از حد متوسط کمتر بوده و معنادار نبوده است. نتایج آزمون tتک گروهی درباره وضعیت تغییر سازمانی نشان می دهد که سه مولفه ساختار و افراد و تکنولوژی برابر حد متوسط بوده و معنادار نمی باشد ولی مولفه مکان بالاتر از حد متوسط بوده و معنادار می باشد. نتایج آزمون ضریب همبستگی بین ذهنیت فلسفی و تغییر سازمانی رابطه مستقیم و معنادار می باشد . نتایج آزمون رگرسیون گام به گام مشاهده شد ؛ بیشترین پیش بینی را از تغییر سازمانی، تعمق داشته است . نتایج آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر این موضوع است که ذهنیت فلسفی و تغییر سازمانی با توجه به ویژگی های دموگرافیکی یکسان است و تفاوتی مشاهده نگردید. ویژگیهای دموگرافیکی( جنسیت ، سابقه و مدرک) تاثیر زیادی در تعیین سبک رهبری و سلامت سازمانی جامعه مورد مطالعه ندارد.