نام پژوهشگر: مرجانه بشخور
مرجانه بشخور علی اصغر بانوئی
اکثر مطالعات انجام شده در کشور به بررسی وضعیت منابع آبی از دیدگاه کلان و ارائه تصویری کلی از اثرات زیان بار بحران آب در کشور پرداخته اند و این درحالی است که از یک طرف بر اساس شاخص های فالکن مارک، شاخص سازمان ملل و شاخص پایداری آب، وضعیت منابع آب کشورمان را در آستانه تنش آبی نشان می دهد و از طرف دیگر با افزایش روز افزون جمعیت و بالطبع تقاضا برای غذا، خدمات بهداشتی، مسکن و کالاهای بادوام مصرفی و سرمایه ای، نیاز به توسعه بخش های کشاورزی، صنعت، ساختمان و خدمات احساس می شود و این توسعه به سهم خود تقاضا برای آب را افزایش خواهد داد. بطوریکه پیش بینی ها حاکی از آن است که اگر جمعیت کشور در سال 1400 به 90 میلیون نفر برسد، به حدود 140 میلیارد مترمکعب آب نیاز خواهیم داشت، در حالی میزان آب تجدید پذیر سالانه کشور معادل 130 میلیارد مترمکعب می باشد. بنابراین، نه تنها بررسی وضعیت منابع آبی کشور از دیدگاه کلان، بلکه بررسی نحوه وابستگی بخش های اقتصادی کشور به آب نیز دارای اهمیت می باشد و از آنجا که جدول داده-ستانده ابزاری قدرتمند برای درک روابط داخلی میان اقتصاد و منابع طبیعی از جمله تعامل بین آب و اقتصاد، است، در این پایان نامه از رویکرد داده- ستانده به منظور بررسی مصرف آب شرب و غیرشرب در زنجیره های تولید استفاده شده است. جدول داده ستانده مورد استفاده و نیز آمار مربوط به مصرف آب در بخش های کشاورزی، صنعت و شرب مربوط به سال 1385 می باشد. همچنین برای مشخص شدن پیوندها و تجزیه آنها به اثرات داخلی و ترکیبی، پیوند پسین و پیوند پیشین خالص از روش حذف فرضی سلا استفاده شده است. از نظر پیوند کل، نتایج نشان می دهد که از 48 بخش جدول داده-ستانده نیازهای مستقیم و غیرمستقیم دو بخش جمع آوری، تصفیه و توزیع آب و زراعت و باغداری از نظر مصرف آب غیرشرب و دو بخش خدمات پشتیبانی و کمکی حمل و نقل و خدمات عمده فروشی و خرده فروشی از نظر مصرف آب شرب در کل اقتصاد، بیشترین مقدار است. همچنین برای مشخص شدن بخش های اقتصادی عرضه کننده و تقاضاکننده آب، پیوند کل را به پیوندهای پسین و پیشین تجزیه کردیم. نتایج حاصل نشان می دهد که بخش های جمع آوری، تصفیه و توزیع آب و زراعت و باغداری بیشترین پیوندهای پیشین و بخش صنایع غذایی بالاترین پیوند پسین را از نظر مصرف آب غیرشرب دارند و به ترتیب عرضه کننده و تقاضاکننده آب غیرشرب به سایر بخش های اقتصادی می باشند. همچنین بخش های خدمات پشتیبانی و کمکی حمل و نقل و حمل و نقل با راه آهن دارای پیوند پیشین بزرگتر و عرضه کننده آب شرب به سایر بخش ها بوده و بخش های ساخت محصولات غذایی، آشامیدنی، توتون و تنباکو و سایر ساختمان ها بالاترین مقدار پیوند پسین را دارند و این نشان می دهد که تقاضای این بخش ها از خدمات سایر بخش ها بسیار بالاست و به همین دلیل واردکننده آب از سایر بخش های اقتصادی می باشند. این نتایج گرچه شمایی کلی از مصرف آب شرب و غیرشرب در بخش های اقتصادی نشان می دهد و در آنها اثرات همپوشانی ناشی از اثرات داخلی و مختلط وجود دارد، لذا قادر به نمایش وابستگی مستقیم و غیرمستقیم بخش های اقتصادی به آب در زنجیره های تولید و شناسایی بخش های صادرکننده و واردکننده خالص آب در اقتصاد نیست، بنابراین این پیوندها را به چهار جزء اثرات داخلی و مختلط و پیوند پیشین و پسین خالص تجزیه کردیم و با تشکیل نسبت پیوند پیشین خالص به پیوند پسین خالص مشاهده شد که بخش های جمع آوری، تصفیه و توزیع آب و جنگلداری از نظر مصرف آب غیرشرب و بخش های خدمات کمکی و پشتیبانی حمل و نقل و هتل، خوابگاه و رستوران از نظر مصرف آب شرب نسبت بزرگتری در بین بخش های صادرکننده خالص آب غیرشرب و شرب داشته و اهمیت بیشتری از نظر صادرات خالص آب نسبت به سایر بخش ها دارند.