نام پژوهشگر: پرستو سیف

بررسی وضعیّت مدیریت استعداد در جذب و نگهداشت اعضای هیأت علمی دانشکده های کشاورزی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی استان تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  پرستو سیف   همایون فرهادیان

یکی از مهم¬ترین سرمایه¬های هر دانشگاهی، اعضای هیأت علمی آن است. لذا دانشگاه¬ها باید بهترین¬ها که همان استعدادهای علمی محسوب می¬شوند را شناسایی و موقعیتی را فراهم کنند که این افراد راغب به همکاری و عضویت در هیأت علمی دانشگاه¬ها باشند. این پ‍‍‍‍‍ژوهش با هدف بررسی وضعیت مدیریت استعداد در جذب و نگهداشت اعضای هیأت علمی دانشکده¬های کشاورزی دانشگاه¬های دولتی استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع پژوهش¬های کیفی، کمی (آمیخته) و از نظر هدف از نوع کاربردی است. طرح این تحقیق از نوع تحقیقات عطف به گذشته بوده و همچنین یک تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع علی- مقایسه¬ای می¬باشد. در بخش کیفی این تحقیق، به منظور تعیین عوامل مرتبط با جذب و نگهداشت اعضای هیأت علمی، تکنیک دلفی به کار برده شد. داده¬ها با استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند در بخش کیفی از طریق روش گلوله¬برفی جمع¬آوری شد. نمونه شامل 30 نفر از متخصصین نظام آموزش عالی بود که به عنوان اعضای پانل تعیین شدند. در راند اول این تکنیک، دو سوال باز، به همراه نامه¬ای که تحقیق را معرفی می¬کرد، به متخصصین پانل ارسال شد. در راندهای دوم و سوم نهایتاً 72 گویه از تلفیق پاسخ¬های داده شده به دو سوال باز، برای جذب و نگهداشت اعضای هیأت علمی بدست آمد که تحت 8 عنوان ذیل به ترتیب بر اساس بیشترین میزان میانگین و توافق گروه¬بندی شدند: 1- عوامل فردی، 2- امنیت، 3- اصل شایسته¬سالاری، 4- عوامل معیشتی، 5- ویژگی¬های دانشگاه و ارتباطات ملی و بین¬المللی با دانشگاه¬ها و سایر سازمان¬های ذیربط، 6- حفظ شأن اعضای هیأت علمی، 7- تأثیر چالش¬های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مدیریت آموزشی و پژوهشی دانشگاه¬¬ها، 8- تأمین بودجه و امکانات آموزشی و پژوهشی دانشگاه. در بخش کمی تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشکده¬های کشاورزی دانشگاه¬های دولتی استان تهران به عنوان جامعه اصلی تحقیق در نظر گرفته شد (395n=) و 196 نفر از طریق روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬بندی با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند، سوالات شامل مقدمه، سنجش نظرات اعضای هیأت علمی در خصوص مولفه¬های هشت¬گانه مدیریت استعداد و ویژگی¬های فردی و حرفه¬ای آنان بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش از طریق آزمون مقدماتی و با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تأیید شد (65/0 تا 93/0). نتایج تحقیق نشان داد که پاسخگویان مدیریت استعداد دانشگاه¬های محل کار خود را، در سطح متوسط تا ¬ضعیف ارزیابی کردند؛ همچنین آنان در میان عوامل مرتبط با مدیریت استعداد، بیشترین تأکید را بر روی شاخص "چالش¬های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مدیریت آموزشی و پژوهشی دانشگاه¬ها" و کمترین توجه را به شاخص "عوامل معیشتی" اعضای هیأت علمی داشتند. به علاوه نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که همبستگی منفی و معنی¬داری بین مدت زمان طی شده تا صدور حکم کارگزینی، حکم پیمانی و حکم رسمی اعضای هیأت علمی و نظرات آنان در خصوص مدیریت استعداد دانشگاه محل خدمت¬شان وجود داشت. همچنین اختلاف معنی¬داری در خصوص مدیریت استعداد بر مبنای سن، جنسیت، وضعیت تأهل و شغل دوم، محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه کار آموزشی آنان وجود نداشت. بنابراین نشان¬دهنده دیدگاه واحد آنان در خصوص مدیریت استعداد در همه دانشکده¬ها است.