نام پژوهشگر: رضا خاک ور

بیان ژن پروتئین حرکتی جدایه ایرانی ویروس برگ بادبزنی مو در باکتری escherichia coli
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  سوسن جعفریان اصل   نعمت سخندان بشیر

چکیده ویروس برگ بادبزنی مو grapevine fan leaf virus (gflv) از خانواده comoviridae، یکی از مخرب ترین بیماری های مو در سراسر جهان می باشد. پیکره این ویروس دوذره ای، جورقطر و به قطر 30 نانومتر بوده و در طبیعت توسط نماتد xiphinema index منتقل می شود. این بیماری باعث زوال پیش رونده مو می گردد به طوریکه منجر به کاهش راندمان محصول تا بیش از 80% می شود. با توجه به محدودیت روشهای کنترل رایج این بیماری در تاکستانها، تولیدگیاهان تراریخته مقاوم به ویروس ابتدا از طریق بیان این ژن در باکتری و نهایتا بیان آن در گیاه از طریق مهندسی ژنتیک ، از اهداف انجام تحقیق حاضر بود. برخی استرین های gflv قادر به آلوده کردن گیاهانی نظیر cucumis sativus نمی باشند که این امر می تواند به دلیل عدم بیان ژن پروتئین حرکتی در گیاه باشد. این تحقیق می تواند در مطالعات مربوط به مقاومت میزبانی نقش احتمالی این پروتئین را مشخص کند. هدف اصلی در انجام تحقیق حاضر بررسی بیان ژن پروتئین حرکتی در باکتری escherichia coli rosetta بود تا با تولید آن، امکان تولید آنتی بادی نوترکیب در برابر آن فراهم گردد. به منظور تولید پروتئین حرکتی نوترکیب، بخشی از آر ان ای دوم ویروس که پروتئین حرکتی را رمز می کند، قبلا به کمک آغازگرهای اختصاصی از روی cdna تکثیر، همسانه سازی و تعیین توالی شده است. در این تحقیق از کلونی باکتریایی واجد ptz57gflvmp، پلاسمید به روش لیز آلکالینی استخراج و بعد از برش توسط آنزیم های bamhi و saci، قطعه مورد نظر به حامل بیان pet-21a(+) برش داده شده توسط آنزیم های bamhi و saci، اتصال داده شد. پس از بیان پروتئین حرکتی gflv در e. coli ، وزن مولکولی پروتئین نوترکیب استخراج شده در sds-page بررسی شد. وزن مولکولی این پروتئین در حدود 38 کیلودالتون بود که منهای تعداد اسیدآمینه های افزوده شده توسط حامل با اندازه پروتئین حرکتی gflv مطابقت داشت.

ردیابی پوتی ویروس ها در مزارع استان آذربایجان شرقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  آیسان قاسم زاده   نعمت سخندان بشیر

خانواده های کدوئیان، سولاناسه، کلمیان، حبوبات و غیره که در گروه سبزیجات طبقه بندی می شوند، با اهمیت اقتصادی فراوان به طور وسیع در شمال غرب کشور کشت می شوند. این گیاهان مورد حمله ی ویروس های زیادی قرار می گیرند که پوتی ویروس ها از مهم ترین ویروس های آلوده کننده ی این گیاهان می باشند. جنس پوتی ویروس متعلق به خانواده پوتی ویریده و دارای 111 گونه ی مشخص و 86 گونه ی موقتی است. این ویروس ها دارای ژنوم یک بخشی به طول تقریبی 10000 جفت باز می باشد. پوتی ویروس ها با پراکنش جهانی، وسیع ترین دامنه ی میزبانی را در سطح جنس و در بین ویروس های گیاهی داشته که در مزارع ایران نیز شیوع دارد و باعث کاهش راندمان محصول و خسارت جبران ناپذیر به مزارع می شود. از آنجایی که ردیابی پوتی ویروس ها و بررسی تغییرات ژنتیکی در بین جدایه های آنها گامی موثر در جهت کنترل این ویروس ها می باشد، هدف از این تحقیق، استفاده از روش های مولکولی مناسب و بهینه در ردیابی پوتی ویروس ها و تعیین گونه ها ی آنها می باشد. در تحقیق حاضر به منظور ردیابی این ویروس ها از مزارع مختلف آذربایجان شرقی و اردبیل طی بهار ، تابستان و پاییز سال 1389تعداد 215 نمونه گیاهی مشکوک به آلودگی با پوتی ویروس ها نمونه برداری شدند. علایم شامل موزاییک، ابلقی، بدشکلی برگ و میوه، تاولهای سبز رنگ روی برگ ومیوه و نقش ونگار های حلقوی شکل روی میوه ها بودند. در مطالعات گلخانه ای از گیاهان سلمه تره(chenopodium amaranticolor)، کدو(cucurbita pepo)، لوبیا(phaseolus vulgaris) و توتون(nicothiana tabacum cv.samsun) به عنوان میزبان های تشخیصی و از کدو، لوبیا و توتون به عنوان میزبان تکثیری استفاده شد. با انجام آزمون آرتی-پی سی آر با 2 جفت آغازگر عمومی، از 61 نمونه ی مورد بررسی، 7 نمونه به جفت آغازگر sprimer/m4 و 29 نمونه نیز به جفت آغازگر nib2f/nib3r پاسخ مثبت دادند. جفت آغازگر sprimer/m4 که منطبق بر ژن رمز کننده ی nib/polya می باشد، قطعه ای به طول 1600-2100 جفت باز را تکثیر دادند. همچنین جفت اغازگر nib2f/nib3r، قطعه ای به طول 350 جفت بازی را تکثیر دادند. قطعات دی ان ای 350 جفت بازی حاصل از جفت آغازگر nib2f/nib3r به پلاسمید ptz57r/t متصل و در باکتری e.coli dh5? کلون شدند. باکتری های ترنسفرم شده با پلاسمید نوترکیب بر روی محیط کشت lb حاوی آمپی سیلین، iptg، x-gal ، غربال شده و پلاسمید از آنها به روش لیز آلکالینی استخراج گردید. پلاسمید های استخراج شده با آنزیم های برشی ecor?/hind??? با محل اثر در 2 طرف محل اتصال دی ان ای خارجی برش داده شدند. به منظور شناسایی گونه ها ی جنس پوتی ویروس و مقایسه ی توالی نوکلئوتیدی بخش تکثیر یافته از ژن nib جدایه ها و مقایسه با سایر جدایه های این جنس ، تعیین توالی نوکلئوتیدی انجام گرفت. از بین 5 جدایه ی مورد بررسی، 4 جدایه به عنوان گونه های جنس پوتی ویروس شناخته شد. هر 4 توالی نوکلئوتیدی به اندازه ی 302 نوکلئوتید (پس از حذف توالی اغازگر ها) به پایگاه اطلاعاتی genbank واگذار گردید. تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی هر یک از این جدایه ها با توالی های بدست آمده از بلاست در سایت ncbi انجام گرفت. جدایه ی a187 به عنوان گونه ی ویروس وای سیب زمینی شناخته شد و در درخت فیلوژنی موقعیت این جدایه در بین سایر جدایه ها متمایز است. جدایه ی t205 به عنوان ویروس موزاییک هندوانه شناخته شده و بیش ترین تشابه را با جدایه های ایرانی نشان داد. جدایه ی t172 نیز به عنوان گونه ی ویروس موزاییک معمولی لوبیا شناخته شد و با جدایه هایی از فنلاند، هلند در یک خوشه قرار دارد. همچنین جدایه ی t67 به عنوان گونه ی ویروس موزاییک زرد لوبیا شناسایی شد و با جدایه ای از استرالیا در یک خوشه قرار می گیرد.

کاربرد باکتریهای اندوفیت برای کنترل بیولوژیک بیماریهای قارچی مهم در لوبیا (phaseolus vulgaris)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  معصومه غلامی   رضا خاک ور

گونه phaseolus vulgaris که با نام لوبیای معمولی شناخته می شود به علت محتوای بالای پروتئین (22 درصد از وزن دانه) به عنوان یکی از مهمترین لگوم ها در جهان محسوب می‏شود که مکمل غلات بوده و منبع کربوهیدرات-هاست. لوبیا به وسیله ی تعدادی از قارچ های بیماریزای گیاهی از جمله sclerotium rolfsii، عامل مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه، sclerotinia sclerotiorum عامل کپک سفید ساقه و colletotrichum lindemuthianum عامل آنتراکنوز لوبیا مورد حمله قرار می گیرد. یکی از استراتژی های مدیریت این بیماری ها، کنترل بیولوژیکی آنها با استفاده از میکروارگانیسم های آنتاگونیست است. به نظر می رسد باکتری های اندوفیت جایگزین های نوید بخشی برای جایگزینی با کودها و آفت کش های شیمیایی در سیستم کشاورزی ارگانیک و پایدار باشند. در تحقیق حاضر، 103 جدایه باکتری اندوفیت از ریشه ، ساقه، برگ و غلاف گیاهان سالم عدس، نخود، لوبیا و یونجه جدا شدند. اندام های گیاهی قبل از جداسازی باکتری های اندوفیت، با استفاده از اتانول و هیپوکلریت سدیم ضدعفونی شدند. آزمایشات کنترل بیولوژیکی در آزمایشگاه برای تعیین کارآیی باکتری های اندوفیت علیه سه قارچ s. rolfsii، s. sclerotiorum و c. lindemuthianum در روش کشت متقابل روی محیط pda انجام گرفت. هشت جدایه از این باکتری ها که آنتاگونیست های قویتری بودند برای مطالعات بیشتر انتخاب شدند. شناسایی این جدایه ها بر اساس توالی ژن 16s rdna نشان داد که چهار جدایه از این باکتری ها متعلق به جنس streptomyces بوده که شامل گونه‏های streptomyces acrimycini، streptomyces cyaneofuscatus، streptomyces flavofuscus و streptomyces parvus بودند و چهار جدایه متعلق به جنس bacillus بود که شامل گونه‏های bacillus subtilis subsp. subtilis،bacillus atrophaeus ، bacillus tequilensis و bacillus subtilis subsp. spizizenii بودند. آزمایشات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 27 تیمار و سه تکرار در هر تیمار انجام شد. هشت جدایه streptomyces و bacillus شدیداً از رشد میسلیومی c. lindemuthianum و s. sclerotiorum جلوگیری کرده و هفت جدایه از آنها علیه s. rolfsii بسیار فعال بودند. آزمایشات گلخانه ای با بررسی های آزمایشگاهی مطابقت داشت. هشت جدایه که توانایی بازدارندگی قویتری داشتند برای فعالیت علیه این قارچ ها در آزمایشات گلدانی بررسی شدند. در کل تعداد 44 تیمار با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. 30 روز پس از مایه زنی گیاهان با دقت از خاک درآورده و ریشه ها زیر جریان آب شیر برای برداشتن ذرات خاک چسبیده به آنها شسته شدند. شدت بیماری برای آلودگی با قارچ s. rolfsii بر اساس مقیاس برکت و همکاران (2007) و برای آلودگی قارچ s. sclerotiorum بر اساس مقیاس برادلی و همکاران (2006) ارزیابی شد. برای بررسی اثر باکتری های آنتاگونیست روی بیماری آنتراکنوز، بذور لوبیا ضدعفونی شده و سپس در گلدان های محتوی خاک استریل کاشته شدند. پس از گسترش برگ های اولیه لوبیا سوسپانسیون cfu/ml 108 جدایه های باکتریایی روی برگ های گیاهان اسپری شد و 48 ساعت بعد، سوسپانسیون 106 کنیدی قارچ c. lindemuthianum روی برگ های این گیاهان مایه زنی شد 10 روز بعد گیاهان برای علائم آنتراکنوز بر اساس مقیاس درایجفوت و داویس (1989) بررسی شدند. نتایج آزمایشات گلخانه ای نشان داد که هر هشت جدایه به طور قابل توجهی شدت بیماری ایجاد شده به وسیله این قارچ ها را کاهش دادند. شدت بیماری ایجاد شده به وسیله s. rolfsii به میزان 50-25 درصد به وسیله جدایه های streptomyces و 50/58-50 درصد به وسیله جدایه های bacillus کاهش یافت. کاهش شدت بیماری ایجاد شده به وسیله ی s. sclerotiorum از 81/53-71/30 درصد در جدایه های streptomyces و 75/84-18/46 درصد در جدایه-های bacillus مشاهده شد. شدت بیماری آنتراکنوز ناشی از قارچ c. lindemuthianum به میزان40/63-40 درصد در جدایه های streptomyces و 80/76-40 درصد در جدایه های bacillus کاهش یافت. نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر پتانسیل بالای باکتری های اندوفیت در کنترل بیماریهای گیاهی بوده، و مفید و کاربردی بودن نتایج این تحقیق را هر چه بیشتر نشان می دهد.

شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی جدایه های pseudomonas syringae pv. syringae جدا شده از درختان میوه هسته دار در خوی و مرند با استفاده از روش rep-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  زکیه روحانی   رضا خاک ور

باکتری (pss) pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مهم بیماری زای گیاهی بوده که باعث بروز شانکر، لکه برگی و سرخشکیدگی در درختان میوه هسته دار می شود و خسارت قابل توجهی به این درختان وارد می کند. طی این تحقیق، در سال های 1390-1388 از برخی باغات درختان میوه هسته دار مناطق مختلف شهرستان های خوی(خوی و فیرورق) و مرند(مرند، کشکسرای و پیام) و تبریز بازدید صورت گرفت و نمونه هایی از بافت های آلوده ی برگ، تنه، شاخه و سرشاخه های دارای علایم شانکر درختان میوه و مشکوک به بیماری جمع آوری شد. در مجموع 285 باکتری جمع آوری شد که از بین آن ها 53 جدایه بر اساس تست های بیوشیمیایی، آزمون بیماری زایی و وجود ژن syrb به عنوان نمونه ی مثبت جداسازی شدند. تمامی جدایه های pss قطعه ی 752 جفت بازی را با آغازگر syrb تکثیر نمودند. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین جدایه های pss، dna ژنومی استخراج و در واکنش زنجیره ای پلی مراز با روش rep-pcr و با آغازگرهای rep1r، rep2، eric1r، eric2 و boxa1r استفاده شد. محصول های تکثیر شده، با الکتروفورز روی ژل آگارز 5/1 درصد تفکیک شد. نتایج تجزیه خوشه ای با آغازگرهای مذکور نشان داد که جدایه ها در سطح تشابه 68 درصد به شش گروه اصلی(f, e, d, c, b, a) تفکیک شد. گروه اول (a) فقط شامل جدایه ی شاهد بود که از گندم جداسازی شده بود. گروه دوم (b) شامل سه جدایه از مرند، چهار جدایه از خوی و یک جدایه از فیرورق بود. گروه سوم (c) شامل تمامی جدایه های کشکسرای به همراه بقیه ی جدایه های مرند بود. گروه چهارم (d) شامل جدایه های خوی و فیرورق بود. گروه پنجم (e) فقط شامل جدایه های پیام و گروه ششم (f) فقط شامل جدایه های تبریز بود. داده های حاصل از روش rep-pcr توانست جدایه های pss بدست آمده از درختان میوه هسته دار را بر اساس منطقه از هم تفکیک کند. تجزیه ی واریانس مولکولی داده ها نیز نشان داد که تفاوت ژنتیکی درون جمعیت ها بیشتر از بین جمعیت هاست. نتایج، نشانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا درون جدایه های pss از میزبان های مختلف درختان میوه هسته دار در مناطق متفاوت بود.

بررسی خصوصیات آنزیم فنل اکسیداز در سلول های خونی کرم قوزه پنبه helicoverpa armigera hübner (lepidoptera:noctuidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن طلعه کلو سفلی   رضا فرشباف پورآباد

کرم قوزه پنبه helicoverpa armigera hübner. یک آفت بسیار خسارت زا در کشاورزی محسوب می شود و انجام سم پاشی های بی رویه نه تنها جلوی خسارت این آفت را نگرفته بلکه تأثیرات سوء زیادی نیز در زیست محیط برجا گذاشته است. حشرات در محیط زیست با تهدیدات متنوعی شامل بیمارگرها، شکارگرها، پارازیت ها و پارازیتوئید ها مواجه هستند و آنزیم فنل اکسیداز نقش کلیدی را در مقابله با این عوامل دارد. اخیرا مطالعات زیادی روی خصوصیات بیوشیمیایی و مهار کننده های این آنزیم صورت گرفته است تا با هدف قرار دادن و ایجاد اختلال در کار این آنزیم، آفات کشاورزی را کنترل کنند و نیز شرایطی برای جایگزینی حشره کش های جدید و فاقد اثرات سوء زیستی با حشره کش های شیمیایی فراهم شود. در این مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی و اثر ترکیبات مختلف روی فعالیت آنزیم فنل اکسیداز سلول های خونی کرم قوزه پنبه بررسی شد. رفتارهای کینتیکی آنزیم در شرایط بهینه فعالیت آنزیمی بررسی شد. میزان حداکثر سرعت فعالیت آنزیم 35/. میکروگرم بر دقیقه بر میلی گرم پروتئین و km 86/1 میلی مول تعیین شد. پایین بودن میزان پارامتر km نشان دهنده تناسب بالای آنزیم و زیر نهشت می باشد. آنزیم فنل اکسیداز در اسیدیته 6 و دمای 30 درجه ی سانتی گراد بیشترین فعالیت را داشته و و در phهای با فعالیت بالای آنزیم (6، 7 و 8)، فعالیت آنزیم تا 24 ساعت پایدار بود و بعد از 24 ساعت کاهش شدیدی نشان داد و همچنین در دماهای با فعالیت بالای آنزیم (25، 30 و 35 درجه ی سانتی گراد)، فعالیت آنزیم بعد از 12 ساعت به طور معنی داری کاهش یافت. در اثر تیمار آنزیم با غلظت های مختلف ترکیبات یونی و سنتزی مشخص شد که یون سدیم در همه غلظت ها روی فعالیت آنزیم فنل اکسیداز تاثیری نداشت (البته در غلظت های بالا فعالیت آنزیم افزایش یافته است ولی تفاوت معنی داری با غلظت شاهد نداشت) یون های پتاسیم در غلظت 4 میلی مولار باعث افزایش 122 درصدی فعالیت آنزیم شد و بین غلظت های 4، 6 و 8 میلی مولار تفاوت معنی داری مشاهده نشد. یون منیزیم فقط در غلظت بالا (8 میلی مولار)، 118 درصد فعالیت را افزایش داد و تا غلظت 6 میلی مولار تفاوت معنی داری با غلظت شاهد نداشت. یون کلسیم در همه غلظت ها باعث افزایش فعالیت آنزیم شد به طوری که غلظت های 2 و 4 میلی مولار (به ترتیب 129 و 130 درصد) با غلظت های 6 و 8 میلی مولار (به ترتیب 174 و 176 درصد) تفاوت معنی داری داشت و با افزایش غلظت، فعالیت آنزیم فنل اکسیداز هم افزایش یافت و همچنین تریس در غلظت های مختلف روی فعالیت آنزیمی بی تاثیر بوده، ولی سدیم دو دسیل سولفات در غلظت 4 میلی مولار، 45 درصد فعالیت را کاهش داد و با بقیه غلظت ها تفاوت معنی داری نداشت. سنجش فعالیت آنزیم فنل اکسیداز در دو سن آخر لاروی (5 و 6) کرم قوزه ی پنبه مشخص کرد که فعالیت آنزیم در سن 5 لاروی تفاوت معنی داری با سن 6 ندارد.

بررسی فسفولیپید ها و تری گلیسریدهای بید مدیترانه ای آرد anagasta kuehniella zeller(lep., pyralidae) در کل بدن لاروهای سن 4 و5
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  محدثه زرین کلاه   رضا فرشباف پور آباد

بید مدیترانه ای آرد با نام علمی anagasta kuehniella zeller, 1879 آفت انباری مهمی است که در کارخانه های تولید آرد باعث بروز مشکات زیادی می شود. انواع مختلف چربی در بدن حشرات وجود دارد که نقش مهمی در نشو و نمای آن ها دارد. برخی چربی ها از جمله فسفولیپیدها و تری گلیسریدها در تمام مراحل زندگی شامل تخم، لارو، شفیره، دوران دیاپوزی و حشره کامل حضور فعال داشته و نقش اساسی در متابولیسم آنها ایفا می کند. ذخیره انرژی در حشرات به فرم گلیکوژن و تری گلیسرید در سلول های چربی اصلی بدن است. سوخت و ساز چربی برای رشد و تولید مثل ضروری است و انرژی مورد نیاز در طول دیاپوز را فراهم می کند. چربی ها که تقریباً به طور همگانی به عنوان اشکال ذخیر ه ای انرژی در موجودات زنده مورد استفاده قرار می گیرد، مشتقاتی از اسید های چرب می باشند. اسید های چرب ترکیبات هیدروکربنی هستند که اکسیداسیون سلولی آن ها (co2 وh2o ) شدیداً انرژی زا است. در بررسی حاضر اقدام به مطالعه و تعیین اسیدهای چرب تشکیل دهنده فسفولیپیدها و تری گلیسریدها ی تشکیل دهنده چربی کل بدن لاروهای سن چهار و پنج گردید. جهت استخراج چربی کل بدن، طبق روش bligh & dayerعمل شد. هم سن سازی لاروها از ابتدا، در واقع با جمع آوری حشرات کامل و رها سازی آن ها در ظروف استوانه ای، جمع آوری تخم ها 24 ساعت بعد انجام گرفت و تخم ها به دظروف پرورش انتقال داده شدند. لاروهای سن چهار و پنج از ظروف پرورش به طور کاملاً تصادفی انتخاب گردید. 20 عدد لارو سن چهار و پنج از هر دو جنس نر و ماده با پنبه آغشته به اتیل استات بیهوش شدند. لاروها در مخلوط کلروفرم-متانول(1 /2) با دستگاه هموژنایزر له شدند. 50 میکرولیتر بوتیلیت هیدروکسی تولوئن 2% جهت به حداقل رسیدن اکسیداسیون اسیدهای چرب همزمان با عمل هموژن له شدن بافت ها اضافه گردید. به ml1 از نمونه بافت له شدهml 75/3 از محلول کلروفرم/ متانول (1/2) اضافه شده است سانتریفیوژ نمونه ها با سرعت 3000 دور در دقیقه به مدت 5 دقیقه انجام گرفت. به مایع روییml 25/1 کلروفورم هم-چنین آب مقطر اضافه گردید. مجدداً به مدت 5 دقیقه در 1000 دور سانتریفیوژ شدند. فاز زیرین برای استخراج چربی کل و تعیین اسیدهای چرب در مجاورت گاز ازت قرار داده شد تا تغلیظ صورت گیرد. نمونه تبخیر شده با استفاده از لوله موئینه بر روی صفحات tlc به صورت خطی انتقال داده شده و عمل لکه گذاری انجام گرفت. صفحه tlc لکه گذاری شده، درون تانک tlc حاوی حلال اسید استیک/ دی اتیل اتر/ هگزان با نسبت 1/30/70 با ارتفاع کم به مدت 60 دقیقه قرار داده شدند. پس از حرکت چربی ها بر روی صفحه tlc با بلور ید رنگ آمیزی صورت گرفت. محل قرار گیری فسفولیپیدها و تری گلیسریدها با تیغه فلزی خراش داده شدند. ml2 از محلول بنزن/متانول (4:1) حاوی استاندارد هم چنین مقدار 2/. میلی لیتر استیل کلراید به سیلیکاژل خراش داده شده اضافه گردید. نمونه در بن ماری جوش به مدت 1 ساعت، جهت تبدیل اسیدهای چرب استری شده با گلیسرول به استرهای متیل قرار داده شد. برای خنثی سازی محیط، ml 5 کربنات پتاسیم 6% به لوله اضافه و به مدت 4 دقیقه با 1000دور سانتریفیوژ شد. فاز رویی بنزن حاوی لیپیدها توسط پیپ پاستور جدا شده و داخل ویال های شیشه ای کوچک انتقال یافت و آماده تزریق به دستگاه glc گردید. در بین اسیدهای چرب موجود در گروه فسفولیپید ها، بیشترین میزان اسید چرب در تمام نمونه های آزمایش شده مربوط به اسید اولئیک (18:01) با میانگین حدود 61/39% می باشد. این اسید چرب در هر دو سن چهار و پنج و هم چنین هر دو جنس نر و ماده لاروی بالاترین مقدار را به خود اختصاص داده است و تغییرات اندکی در مقدار آن در هر دو سن چهار و پنج لاروی و افراد نر و ماده دیده شد. کمترین مقدار اسید چرب در گروه فسفولیپیدها مربوط به اسید آراشیدیک 20 c با میانگین 11/.% مشاهده گردید. اسید آراشیدیک 20 c در تمام نمونه های مورد آزمایش در مقادیر کمی دیده شد هر چند مقدار آن در ماده ها بیشتر از نرها اندازه گیری گردید. در گروه تری گلیسرید دو اسید چرب 16:00 c و 14:00 c به ترتیب با مقادیر 8/26% و 23% بالاترین مقدار اسید های چرب را به خود اختصاص دادند. در حالی که اسیدچرب dhe با مقدار 46/0% کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. در بین اسید های چرب مختلف، پنج اسید چرب dhe، arachidonate، 20:00c، 16:01 c و 14:00 c مقدارشان کاهنده بود و در سن چهار لاروی بیشتر از سن پنج مشاهده گردید. اما مقدار اسید های چرب 18:01 c و 16:00c با بالارفتن سن لاروها، افزایش یافته است. در واقع مقدارشان در سن چهار به مقدار کمتر مشاهده شده و با ذخیره اسیدهای چرب مذکور در بافت بدن لارو بید مدیترانه ای آرد مقدار این ها افزیش می یابد. در دو اسید چرب 18:00 c و epa در ماده ها به طور معنی داری بیشتر از نر ها دیده شد در حالی که دو اسید چرب 14:00c و 16:00c در نرها اندکی بیشتر از ماده ها مشاهده شد. این اسید چرب در تمام نمونه ها در مقادیر کمی دیده شد هر چند مقدار آن در ماده ها بیشتر از نرها اندازه گیری گردید. اسید های چرب شامل اسید اولئیک (18:01)، اسید استریک (18:00)، اسید پالمتیک (16:00)، و اسید چرب 20:00 c هیچ تفاوت معنی داری بین جنس های نر و ماده و یا سن چهار و پنج لاروی نشان ندادند. مقدار اسیدهای چرب 14:00 c، 18:03 c در سن چهار لاروی به طور میانگین با درصد کمتری از سن پنج لاروی مشاهده گردید. هم چنین مقدار اسید های چرب 18:02 c، epa و dhe با افزایش سن کاهش پیدا کرد. مقدار اسید های چرب 14:00 c، 18:02 c و arachidonate، epa و dhe در لاروهای نر ها بیشتر از افراد ماده ها گزارش گردید.

بررسی امکان استفاده از باکتری های اندوفیت جداسازی شده از مزارع گوجه فرنگی در کنترل زیستی نماتد گره ریشه meloidogyne incognita
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - پژوهشکده کشاورزی 1393
  سالار پورمهر   رضا خاک ور

نماتدهای گره ریشه (meloidogyne spp.) از جمله مهم‏ترین نماتدهای بیمارگر گیاهان می‏باشند. یکی از روش‏های موثر برای کنترل این نماتدها، کنترل زیستی است. باکتری‏های اندوفیت به‏عنوان یکی از عوامل کنترل زیستی مطرح می‏باشند که در این بررسی مورد مطالعه قرار گرفتند. جمعیت بیمارگر مورد استفاده در تحقیق از گلخانه خیار آلوده در ارومیه جداسازی شده و پس از خالص‏سازی و تکثیر با استفاده از داده های ریخت شناسی و مولکولی به‏عنوان گونه meloidogyne incognita شناسایی گردید. باکتری‏های اندوفیت از ریشه، ساقه و برگ‏های گوجه‏فرنگی‏های نمونه‏برداری شده از برخی مزارع آذربایجان غربی جداسازی و کشت شدند. از بین جدایه‏ها، 22 جدایه با توجه به ویژگی‏های ظاهری انتخاب شده و برخی آزمون‏های بیوشیمیایی بر روی آن‏ها انجام گرفت. طی دو آزمایش جداگانه، اثر بازدارندگی جدایه‏ها بر میزان تفریخ تخم نماتد و فعالیت و زنده‏مانی لاروهای سن دوم بررسی گردید. با توجه به نتایج حاصل شش جدایه با بهترین تاثیر انتخاب گردیده و تست‏های بیوشیمیایی تکمیلی و شناسایی مولکولی آن‏ها انجام گرفت. طبق نتایج شناسایی مولکولی جدایه شماره 1 گونه ای از جنس (bacillus sp.)، جدایه شماره 2 گونه ای از جنس (pseudoxantomonas sp.)، جدایه شماره 7 (serratia sp.) و جدایه-های شماره 5، 10 و 11 جزو گونه های از جنس (pseudomonas sp.) شناسایی شدند. ترکیبات تیماری مختلف از جدایه‏های منتخب و نماتد بر روی رقم حساس گوجه فرنگی (super strain b) در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان مایه‏زنی شده با نماتد به تنهایی و جدایه‏های باکتریایی به تنهایی به‏عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. آزمایش تحت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت و داده‏ها 42 روز پس از مایه‏زنی ثبت شدند. نتایج نشان دادند که جدایه‏های 1 و 7 با تفاوت معنی‏داری از شاهد تنها نماتد سبب کاهش تعداد گره در ریشه شدند. از نظر تعداد کیسه تخم، جدایه‏های 1، 7، 10 و 11 کاهش معنی‏داری نسبت به شاهد داشتند. از نظر تعداد تخم در کیسه تخم تمامی جدایه‏ها در مقایسه با شاهد، مقدار کمتری را دارا بودند که نشان‏دهنده کاهش اندازه کیسه تخم تحت تاثیر باکتری می‏تواند باشد. تعداد لارو سن دوم خاک تیمارها در جدایه‏های 2، 1 و 7 نسبت به شاهد کاهش نشان داد. جمعیت نهایی نماتد در گلدان‏های آزمایشی تنها در جدایه شماره 7 با تفاوت معنی‏داری کم‏تر از شاهد بود و فاکتور تولیدمثلی در جدایه‏های 7 و 11 با تفاوت معنی‏داری از شاهد کمترین مقادیر را نشان داد.

شناسایی برخی از عوامل بیوکنترلی باکتری های عامل پوسیدگی نرم سیب زمینی در استان آذربایجان شرقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  پریناز شیبانی   رضا خاک ور

سیب زمینی، پوسیدگی نرم باکتریایی،pectobacterium ، بیوکنترل، streptomyces