نام پژوهشگر: عیسی شریف پور

اثرات اشعه فرابنفش b در ایجاد ناهنجاری های ریخت شناسی و بر ساختار چشم در لارو تازه تفریخ شده ماهی قزل آلای رنگین کمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  زهرا درگایی   عیسی شریف پور

هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات اشعه uv-b بر روی ناهنجاری های ریخت شناسی و ساختار چشم در لارو تازه تفریخ شده ماهی قزل آلای رنگین کمان بود. لارو 1 روزه ماهی قزل آلای رنگین در سه تیمار شامل کنترل (بدون uv-b) و تیمارهای 94/83 uw/cm2 و 68/75 uw/cm2 از uv-b بمدت 9 روز مورد آزمایش قرار گرفت. هر تیمار دارای سه تکرار و شامل 1000 لارو بود. تیمارها با نایلون سیاه پوشانده شدند تا از نور خورشید به دور باشند. قرار گرفتن لاروها در معرض اشعه uv-b باعث ایجاد ناهنجاری های ریخت شناسی مختلفی در لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان شد که با استریومیکروسکوپ عکسبرداری شدند. نتایج بررسی ریخت شناسی لاروها نشان داد که این اشعه باعث انحنای بدن، تغییرشکل کیسه زرده ، سوختگی و عدم رشد باله ها، کوتولگی و آسیب های شدید به چشم و سر می شود که اکثر آسیب های ریخت شناسی ذکر شده از روز اول به میزان کم و با ادامه روند آزمایش، این ناهنجاری ها بیشتر دیده شدند که در روز نهم بر شدت آن افزوده شد. این ناهنجاری ها بطور معنی داری در هر سه تیمار با هم اختلاف داشتند که تیمار با دز uw/cm294/83 بیشترین مقدار را دارا بود. نتایج مطالعات بافت شناسی بر روی شبکیه چشم لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان نشان داد که لایه های مختلف شبکیه تحت تأثیر اشعه uv-b دچار آسیب می شود که این آسیب ها در لایه ی اپیتلیوم رنگدانه ای شامل بیرنگ شدن و از بین رفتن این لایه در قسمت های مختلف بود. سلول های گیرنده نوری دچار نکروز، تخریب و کاهش طول شدند و همچنین با ادامه طول دوره آزمایش این آسیب ها بیشتر شد. در سلول های بخش هسته ای شبکیه و غده ای عصبی نیز از بین رفتگی، نکروز سلولی و کاهش تعداد سلول ها مشاهده شد. بررسی های آماری نتایج حاصل از بافت شناسی نشان داد که میزان آسیب های شبکیه در تیمار با دز بالاتر (uw/cm294/83 ) بطور معنی داری نسبت به گروه کنترل و تیمار با دز پایینتر (uw/cm268/75) بیشتر می باشد. علاوه بر این مطالعات میکروسکوپ الکترونی نگاره از چشم لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان نشان داد که اشعه uv-b باعث آسیب به سطح چشم در لایه موکوسی و کاهش تعداد و طول ریزبرجستگی ها در اپیدرم پوشاننده ی سطح چشم می شود. آسیب های مشاهده شده نشان می دهد که اشعه uv-b می تواند اثرات مخرب ماکروسکوپی و میکروسکوپی زیادی در لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان بگذارد.

تأثیر اشعه uv-b بر بازماندگی و ساختار پوست لارو تازه تفریخ شده ماهی قزل آلای رنگین کمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  سمیه عابدی   عیسی شریف پور

تخم های چشم زده ماهی قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss) در معرض دو دوز اشعه فرا بنفش (uv-b) (2 µw/cm75/68 و 83/94) به مدت 15 دقیقه (بین ساعت های 15/13-00/13) یک بار در روز در شرایط آزمایشگاهی قرار گرفتند. آزمایش به مدت 9 روز به طول انجامید (از مرحله دو روز مانده به تفریخ تخم ها تا مرحله جذب کامل کیسه زرده). تخم هایی که در معرض اشعه uv-b قرار نگرفته بودند به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. تراف ها بوسیله پلاستیک های مشکی که از برخورد هر گونه اشعه خورشیدی به تخم ها و لارو ها ممانعت می کند پوشیده شدند. مرگ و میر تخم ها و تاخیر در تخم گشایی در گروه های در معرض اشعه uv_b مشاهده گردید اما هیچ گونه مرگ و میری در گروه شاهد مشاهده نشد. میزان مرگ و میر در بین روز های اول تا ششم آزمایش پایین بود اما در بین روز های هفتم تا نهم به طور بارزی افزایش یافت(p< ./05). . در گروه های در معرض اشعه uv-b مطالعات میکروسکوپ نوری و الکترونی کاهش شدید در ضخامت اپیدرم و تعداد سلول های موکوسی را نشان داد. همچنین سلول های آفتاب سوخته، جدا شدن اپیدرم از غشاء پایه و کاهش در تعداد و طول ریزبرجستگی های سلول های تنفسی مشاهده شد. در تمام این موارد تیمار شاهد تفاوت معنی داری را با تیمار های uv-b نشان می دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اشعه uv-b باعث آسیب به پوست و سلول های آن می شود. کاهش طول و تعداد ریزبرجستگی های سلول های تنفسی باعث اختلال در تنفس پوستی می شود. کاهش سلول های موکوسی باعث کاهش در ایمنی غیر اختصاصی بدن می-گردد که می تواند از عوامل ایجاد مرگ و میر ناگهانی در لارو ها باشد.

بررسی نکروز عصبی ویروسی در مرگ و میر ماهیان مید liza klunzingeri به روش های هیستوپاتولوژیک و سرولوژیک در سواحل خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی 1391
  امید کوهکن   سید جلیل ذریه زهرا

در تحقیق حاضر ماهیان گاریز (مید) (liza klunzingeri) مشکوک به بیماری نکروز عصبی ویروسی (vnn) از این نظر مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ها حاصل از چند مورد وقوع تلفات در منطقه بندرعباس در سال 1389 بودند. محدوده طولی اکثر ماهیان 8 الی 18 سانتیمتر بوده و وزن آنها نیز 15تا 20 گرم بود. ماهیان در حال مرگ دارای علایمی از قبیل رنگ پریدگی و تغییر رنگ پوست بدن، شنای غیرطبیعی، شنای خوابیده بر پشت، عدم جهت یابی صحیح، پرخونی در نواحی شکمی و بر روی سرپوش آبششی بودند. تعدادی نمونه براساس جدول ossiander & wedemeyer تهیه و پس از تثبیت در بوئن و مراحل بافتی، با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. بررسی هیستوپاتولوژیک نشاندهنده نواحی گسترده واکوئولاسیون در مغز و چشم بود. میزان صدمات از ماهی تا ماهی دیگر متفاوت بود. همچنین صدمات در تمام مغز پراکنده بوده و در تمامی لایه های مغزی قابل مشاهده بود اما شدت این ضایعات بویژه در لایه دانه دار بیشتر بود. سلولهای عصبی در حال نکروز در مغز پیکنوتیک و دارای مرزنشینی بودند. التهاب و پرخونی در اکثر لایه های مغزی و در تمامی نمونه ها مشاهده گردید. ضایعات نکروتیک در بافت شبکیه چشم در مقایسه با مغز از شدت و گستردگی کمتری برخوردار بودند و تعداد واکوئول های چشمی کمتر به نظر می رسید. در عصب بینایی نیز واکوئول ها بوضوح مشاهده می شدند. تصاویر ایمونوفلوئورسانس مغز و چشم در آزمایش پادتن های درخشان غیرمستقیم (ifat) نشاندهنده حضور هیچگونه آنتی ژن ویروسی در نمونه های مرضی نبودند و تقریباً تمامی گسترش ها فاقد ذرات فلوئورسانس مربوطه حاصل از کمپلکس آنتی بادی و آنتی ژن ویروسی بودند. تنها یک مورد اسلاید مشکوک به مثبت مشاهده گردید که به دلیل کم بودن تعداد، قابل استناد نمی باشند و تنها ظن به بیماری نکروز عصبی ویروسی را افزایش دادند. در انجام مرحله پاتوژنیسیته این تحقیق، با مواجهه سازی 60 ماهی گوپی با هموژن مغزی ماهیان مبتلا، تعداد معدودی از ماهیان مورد مواجهه، علایم بالینی و رفتاری مشابه با ماهیان مید را نشان دادند. تلفات محدودی در آنها رخ داد و در برخی از آنها قبل از مرگ، علایم عصبی و رفتار شنای غیرطبیعی و در تعدادی نیز تورم شکمی دیده شد. مطالعات هیستوپاتولوژیک نشاندهنده وقوع صدمات مغزی (نکروز و واکوئولاسیون) در مغز بود. در شبکیه چشم نیز در برخی نمونه ها واکوئولاسیون در لایه دانه دار دیده شد. با وجود نتایج منفی در آزمایش ایمونوفلوئورسانس (ifat)، مشاهده علائم آسیب شناسی در ماهیان مورد آزمایش گمان ابتلای ماهیان گاریز (مید) را به ابتلای این بیماری تقویت نمود. کلیه واکوئول های مشاهده شده در ماهیان گوپی مشابه واکوئول های موجود در مغز و چشم ماهیان مید بوده و از طرف دیگر بروز واکوئولاسیون در لایه دانه دار بافت مغز و بافت شبکیه چشم از علائم پاتوگنومیک و شاخص بیماری نکروز عصبی ویروسی هستند. بطور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بیماری نکروز عصبی ویروسی می تواند یکی از گزینه های اصلی تلفات و مرگ و میر ماهیان گاریز (مید) در منطقه مورد بررسی باشد و اثبات این موضوع نیازمند به انجام مطالعات تکمیلی و تحقیقات بیشتر در هنگام وقوع تلفات مشابه در آینده می باشد.

تجمع پایرن و آسیب شناسی آن در برخی بافت های حیاتی ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) در شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1392
  رویا علیایی   عیسی شریف پور

هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) گروهی از ترکیبات موجود در نفت خام هستند که غیر قطبی و چربی دوست می باشند و در هر دو محیط آب شور و شیرین یافت می شوند. در دهه های اخیر، ارزیابی خطرات اکولوژیک ترکیبات pah با توجه به سمیت این ترکیبات، جهش های ژنتیکی، سرطان زایی، اختلال در فعالیت غدد درون ریز و همچنین پراکنش گسترده، پایداری محیطی بالا و تجمع زیستی در اکوسیستم های آبی، بسیار مهم و حیاتی می باشد. در تحقیق حاضر اثرات تجمعی ترکیب نفتی پایرن روی بافت های عضله، آبشش و کبد و همچنین میزان آسیب وارده به اندام های حیاتی آبشش، کلیه و کبد ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 50 عدد ماهی کپور معمولی را در معرض غلظت های 10، 50 و 100 میکرو گرم بر لیتر پایرن به شیوه غوطه وری قرار داده شد. در انتهای دوره آزمایشی 35 روزه به منظور بررسی تجمع پایرن در بافت های مختلف از ماهیان نمونه برداری شد. بیشترین میزان تجمع پایرن به ترتیب در بافت های کبد و آبشش و کمترین میزان در بافت عضله اندازه گیری شد. آسیب های بافتی عمده در آبشش از جمله، پرخونی، هایپرپلازی، s شکل شدن و چماقی شدن و در غلظت های بالاتر پایرن همجوشی و نکروز تیغه های آبششی مشاهده گردید. در بافت کبد واکوئولاسیون هپاتوسیت ها، پرخونی سینوزوئید ها، حضور ماکروفاژهای حاوی هموسیدرین و در غلظت های بالاتر پایرن هپاتوسیت های حاوی هسته های پیکنوزه، کاریولیز شده و نکروزه مشاهده شدند. در بافت کلیه در غلظت پایین پایرن کست های ادراری، پرخونی، دژنره شدن توبول ها و در غلظت های بالاتر پایرن ماکروفاژهای حاوی هموسیدرین، دژنره شدن توبول ها با شدت بیشتر و نکروز در بخش های مختلف مشاهده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که پایرن در کوتاه مدت آثار منفی بر هموئوستازی، سلامت ماهی و فعالیت اندام های حیاتی بواسطه تغییرات بافت شناسی ایجاد نماید و در بلند مدت اثرات شدیدتری را ایجاد می نماید.

تأثیر نونیل فنل بر تغییرات بافت های آبشش و کبد و غلظت هورمون های تولیدمثلی در تاس ماهی ایرانی دریای خزر(acipenser persicus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1392
  آمنه ملک پور   محمدرضا کلباسی

یکی از نگرانی های امروزه ی بشر، وجود آلاینده های طبیعی است که قدرت تأثیر گذاری بر روی سیستم درون ریز، مثل رشد، متابولیسم و تولید مثل یک موجود است، را دارد. ترکیباتی که فعالیت تقلیدی یا مشابه بر روی تعادل هورمونی و تغییر عملکرد سیستم درون ریز دارند به عنوان ترکیبات مختل کننده ی درون ریز (endocrine disruptor chemicals) نام گذاری شده اند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اثرات یکی از مواد edc به نام نونیل فنل بر تعادل هورمون های استروئیدی (استرادیول و تستوسترون)، تیروئیدی (t3,t4)، کلسیم کل و tsh و اثرات هیستوپاتولوژیکی آن بر بافت های کبد و آبشش در تاس ماهی ایرانی دریای خزر( acipenser persicus) بود؛ لذا غلظت های 1، 10 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم نونیل فنل، 5 میلی گرم بر کیلوگرم استرادیول (کنترل مثبت) و 2 میلی گرم روغن بادام زمینی (حلال نونیل فنل و کنترل منفی) به 36 قطعه تاس ماهی با وزن متوسط 80±320 گرم بصورت داخل صفاقی در سه نوبت با فواصل یک هفته ای تزریق گردید و 72 ساعت پس از آخرین تزریق نمونه برداری از بافت های مورد نظر به عمل آمد. نتایج نشان داد که نونیل فنل هم در غلظت های پائین(1 میلی گرم بر کیلوگرم نونیل فنل) و هم در غلظت های بالا(100 میلی گرم بر کیلوگرم نونیل فنل) اثرات معنی داری بر تغییرات هورمون های مذکور داشته است. در بررسی بافت شناسی کبد، دژنره شدن سیتوپلاسم، پرخونی عروق کبدی، اتساع سینوزوئیدها، واکوئوله شدن هپاتوسیت ها، تلانژکتازی، هایپرتروفی، افزایش فعالیت ملانوماکروفاژها، ایجاد پیکنوزیس و همچنین ایجاد فیبروماس در نزدیکی رگ های خونی در تیمار های مختلف نونیل فنل مشاهده شد، به طوری که با افزایش غلظت نونیل فنل هر یک از موارد بالا نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی دار یافت. در بافت آبشش نیز شایع ترین تغییرات هیستوپاتولوژیکی مشاهده شده، پرخونی رشته های اولیه و ثانویه، هایپرپلازی لاملای ثانویه، اس شکل شدن و کوتاه شدگی لاملای ثانویه، چسبیدگی لاملاها، چماقی شدن و تلانژکتازی که در غلظت های 10 و 100 میلی-گرم بر کیلوگرم وزن بدن بودند. مطالعه ی حاضر نشان داد از آنجا که غلظت های مزمن نونیل فنل قادر به ایجاد آسیب های بافتی و در نتیجه اختلال در عملکرد هورمونی و به تبع آن فعالیت های حیاتی بچه تاس ماهیان ایرانی در آینده می تواند باشد؛ لذا گزارش حضور نونیل فنل در دریای خزر طی سال های گذشته امکان ایجاد آسیب های جبران ناپذیر بر ذخایر این ماهی در دریا فراهم نموده، که لازم است مورد توجه مسئولین مربوطه قرار گیرد.

تأثیر آلودگی فاز محلول نفت خام بر بافتهای آبشش, کبد و کلیه بچه ماهی سفید دریای خزر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1388
  فاطمه حیدری جامعبزرگی   عیسی شریف پور

اثر سمیت فاز محلول در آب نفت خام (water soluble fraction of crude oil) بر بچه ماهی سفید دریای خزر (rutilus frisii kutum), در یک دوره آزمایشی حاد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 800 عدد بچه ماهی سفید در تیرماه 1387 از کارگاه تکثیر و پرورش ماهی کلمه گرگان تهیه و به آزمایشگاه تحقیقات آبزیان دانشکده علوم زیستی دانشگاه شهید بهشتی منتقل شدند. بچه ماهیان با وزن 2-1 گرم برای سازگاری با شرایط آزمایشگاهی به مدت 8 روز در تانکهای 300 لیتری نگهداری شدند. سپس برای بدست آوردن lc5096h, 6 غلظت از wsf (27, 25/29, 5/31, 75/33, 36, 25/38 قسمت در میلیون) در آکواریوم های 20 لیتری آماده سازی شد و به هر آکواریوم 10 عدد بچه ماهی به مدت 96 ساعت معرفی گردید. با توجه به میزان مرگ و میر بچه ماهیان در 96 ساعت و با استفاده از آنالیز آماری probit value, lc5096h, 95/33 ppm محاسبه گردید. سپس در 3 آکواریوم lc5096h و در 3 آکواریوم lc5096h1/0 غلظت سازی شدند. 3 آکواریوم هم آب شهری هوادهی شده به عنوان گروه شاهد انتخاب شد. بعد از 24 و 96 ساعت از هر آکواریوم جهت انجام آزمایشات بافت شناسی 3 ماهی و برای sem بافت آبشش هم 3 عدد ماهی برداشت و فیکس شدند. از بافتهای آبشش, کبد و کلیه برشهای 3 میکرونی تهیه، با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و بوسیله میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند. آسیب های عمومی مشاهده شده شامل جدا شدن اپیتلیال از غشاء پایه تیغه های آبششی, پرخونی در رشته و تیغه های آبششی, آنیوریسم, چماقی شدن انتهای تیغه ها, هایپرتروفی سلولهای اپیتلیالی تیغه ها, هایپرپلازی بین تیغه ها و همجوشی تیغه های آبششی در آبشش؛ تغییر شکل هپاتوسیت ها, دژنره شدن سلول ها, انبساط و پرخونی سینوزوئیدها, واکوئوله شدن سیتوپلاسم و پرخونی رگها در کبد؛ اتساع گلومرول ها, کاهش فضای بومن, انسداد لومن توبول های ادراری, تورم ابری و دژنره شدن قطرات هیالین در کلیه, بود. مشاهدات sem آبشش نتایج بافت شناسی را تأیید کرده و تورم و جدا شدن اپیتلیال از غشاء پایه و آنیوریسم را در تیغه های آبششی نشان داد. طبق نتایج این تحقیق هیستوپاتولوژی شاخص زیستی مناسبی در ارزیابی اثر آلاینده های نفتی بر بافت های حیاتی ماهی می باشد. همچنین فاز محلول در آب نفت خام سبب بروز آسیب های جدی در بافت های آبشش, کبد و کلیه بچه ماهیان سفید شده و با اختلال در عملکرد این اندامها سبب برهم خوردن هموستازی بدن ماهی می شود. آسیب های مشاهده شده در این تحقیق در آبشش نسبت به کبد و کلیه شدیدتر بود که این امر می تواند به دلیل قرار گرفتن در معرض مستقیم آلاینده باشد.

بررسی ارزش غذائی محصول شبدر و ملاس و کاه سیلو شده در تغذیه گوساله های پرواری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1366
  عیسی شریف پور

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر دوره های آموزش عالی علمی -کاربردی تکثیر و پرورش میگو بر صنعت شیلات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  احمد سعدی   غلامرضا طالقانی

هر چند فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار نگرفته است اما چگونگی عملکرد مزارع پرورشی و بازدهی نسبی آنها را نشان می دهد که حتی اختلاف اندک مشاهده شده بین کمیت و کیفیت فعالیت هر دو نوع مزرعه مورد بررسی بطور مستقیم و غیرمستقیم ناشی از دانش فنی دانش آموختگان دوره علمی -کاربردی رشته تکثیر و پرورش میگو بوده است ، زیرا که اینگونه افراد یا بطور مستقیم بعنوان پرسنل در مزارع حضور داشته اند و یا اینکه خود بعنوان سرمایه گذار و مدیر مزارع پرورش میگو بوده اند. شایان ذکر است که حتی به لحاظ آماری بین دو نوع مزرعه مورد بررسی تفاوتهایی به نفع مزارعی که از اینگونه افراد بهره مند بوده اند دیده می شود. هر چند این تفاوتها براساس محاسبات آماری معنادار نیست، اما واقعیت امر چنین نشان می دهد که اثربخشی حضور دانش آموختگان محسوس و نسبتا قابل ملاحظه بوده است.

مطالعات اثرات بیهوشی گل میخک (عصاره و اسانس) در ماهی کپور معمولی ‏‎(cyprinus carpio)‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  راضیه قیومی   عیسی شریف پور

اثرات بیهوشی کنندگی عصاره آبی، عصاره آبی - الکلی و اسانس گل میخک در بچه ماهیان کپور معمولی ‏‎(cyprinus carpio)‎‏ به وزن 17 - 8 گرم بررسی گردید. اسانس میخک در غلظتهای 50، 100، 150 و ‏‎ppm‎‏ 200، به صورت قابل توجه و متفاوتی در بیهوشی ماهی تاثیر داشت، در صورتیکه ماهیها تحت تاثیر عصاره آبی میخک حتی در غلظت ‏‎2000 ppm‎‏ هیچگونه علائمی از مراحل مختلف بیهوشی را نشان ندادند .نتایج نشان داد که اسانس میخک در تمامی آزمایشها، بیهوشی مورد نظر را در زمانی کمتر از سه دقیقه ایجاد می کرد، ولی زمانهای بازگشت تعادل و بازگشت واکنش به محرک خارجی در بیشتر موارد طولانی تر از 5 دقیقه بود. همچنین اثرات اصلی و متقابل دو به دو و مجموع عوامل غلظت اسانس، دما و ‏‎ph‎‏ آب بر هر چهار متغیر زمانی تایید می گردد.