نام پژوهشگر: سیدرضا میراحمدی

بررسی جنبه های دراماتیکی سروده های ابونواس و متنبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  جواد جرنگیان   روح الله صیادی نژاد

درام یکی از مهم ترین استراتژی های بیانی و بالاترین سطح تعبیر فنی است که در بسیاری از سروده های دوره ی عباسی نمودی چشمگیر دارد. باید گفت سبب اصلی روی آوردن شاعران تازی سرا به این شیوه ی بیانی، تأثیرپذیری آنان از فلسفه و فقه یونانی و ترجمه ی اشعار بزرگانی چون «جالینوس» و «سقراط» است که بیشتر با عقاید سوفیست های سده سوم میلادی هم خوانی دارد. از دیگر سو، کشمکش های دینی، حزبی و سیاسی، سبب رویکرد این شاعران به کاربست فن درام و بنا نهادن سازه ی شعر بر گردآوری واژگان متضاد و برقراری تقابل در مفهوم آن شد. «ابونواس» و «متنبی» نیز ازجمله سرایندگانی هستند که همسو با رویدادهای عصر عباسی، بنای برخی از سروده های خویش را بر تنش و کشمکش درامی استوار ساخته اند. آنان در سرایش اشعار ستیزوارِ دراماتیکی و گرایش به کشمکش، از نقش کلیدی واژگان و مفاهیم شعری در برانگیختن تنش، غافل نماندند و به حق طلایه داران این آوردگاه به شمار می آیند. این نوشتار بر آن است با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی و نقد سروده های درام گونه نزد دو شاعر یادشده بپردازد. دستاورد پژوهش به مخاطب می نمایاند که سه نوع درام عمودی، افقی و دینامیکی در شعر آنان دارای برجستگی است. درام عمودی به سبب نگاه ابونواس به آداب ایرانیانِ آن زمان، از فراوانی قابل ملاحظه ای در شعر او برخوردار است و درام افقی نیز به سبب همخوانی مفهوم آن با اخلاق و رفتار متنبی و رویدادهای عصر عباسی، نزد او از عرصه ی بروز بیشتری بهره مند است. تحقیق نشان می دهد که هردو شاعر به سبب خو گرفتن با دنیای اندیشگیِ خویش و نداشتن روحیه ی لطیف، در حوزه درام دینامیکی چندان سخن سرایی ننمودند.

بررسی و تحلیل شگردهای تعبیری شعر عبدالعزیز المقالح (نقد و بررسی کاربست حس آمیزی، متناقض نما، نقاب و استعاره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  محمدرضا باقری   سیدرضا میراحمدی

شگردها و اسلوب های بلاغی و بیانی، ابزارهایی هستند که شاعران و ادیبان برای بیان افکار و تجربه های خود از آن ها استفاده می کنند. این فنون به هنری سازی و ارتقاء سطح کیفی متن ادبی کمک شایانی می کنند. همچنین کاربرد کلی این شگردها باعث ایجاد پیچیدگی، برجسته سازی متن ادبی و به طور جزئی باعث توجه دهی مخاطب به مسائل پیرامون خود می شود. شرایط زمانی و مکانی و فضای حاکم بر جامعه یمن در سال های 1962م به بعد موجب مسائلی می شد که تصریح به آن ها عواقب ناگواری برای ادیبان به دنبال داشت و آنان را مجبور به پوشیده سخن گفتن می کرد؛ لذا می بینیم که از فنون مختلف بلاغی و ادبی برای بیان ایده ها و ناگفته های خود استفاده می نمودند. با واکاوی سروده های عبدالعزیز المقالح _ شاعر معاصر یمنی _ درمی یابیم؛ کاربست استعاره بسامد بالایی در شعر او دارد؛ بدان دلیل که شاعر استعاره را به صورت رمزی به کار برده و شعرش را از این رهگذر دارای ابهام کرده است. همچنین وی در بهره گیری از شگرد نقاب زبدگی به خرج داده که نشان از قدرت شاعری او دارد. دیگر اینکه وی در کاربرد این فن هنجارگریزی کرده و جنبه زیبایی شناسانه آن را بالا برده که در نهایت سبب افزودن دوچندان بر ادبیت شعرش گشته است. گفتنی است که حس آمیزی و متناقض نما نیز برای به تصویر کشیدن مسائل اجتماعی و سیاسی در یمن به کار رفته که مقالح در کاربست آن ها موفق بوده است.

فراخوانی شخصیّت حضرت ایوب(ع) در شعر معاصر عربی (سبک شناسی سروده های: «سفر أیوب»، «قالوا لأیوب»، «أیوب المعاصر»، «مرثیه» و «جواز السفر»)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  نسرین جعفری   علی نجفی ایوکی

یکی از مهم ترین شخصیت هایی که شاعران معاصر عربی به آن گرایش نشان داده و بر آن تمرکز نموده اند چهره حضرت ایوب (ع) است. این چهره در شعر ایشان از حضوری پررنگ و محوری برخودار است و اساس سروده و مفهوم آن بر این شخصیت می چرخد. از جمله شاعرانی که در شعر خود به فراخوانی حضرت ایوب(ع) پرداخته وآن را به صورت حرفه ای به کارگرفته اند می توان به بدر شاکر السیاب، سعدی یوسف، سمیح القاسم، عبدالعزیز مقالح و شاذل طاقه اشاره نمود. ما در این پژوهش برآنیم تا از شاعران یادشده سروده ای ذکر نماییم که حضرت ایوب در آن حضوری فعّال دارد سپس این سروده ها را از نظرگاه ساختار و مفهوم مورد نقد و تحلیل قرار دهیم، به بیان ساده تر قصد آن داریم تا سروده های یادشده را از لحاظ سبکی تجزیه و تحلیل نماییم.

سبک شناسی نامه های امام علی (علیه السلام)در نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  اسماء سلطانی فرد   محسن سیفی

سبک شناسی _ که در سده اخیر مورد توجّه ویژه ای از جانب ادیبان و ناقدان قرار گرفته_ علم یا نظامی است که از سبک بحث می کند و به دنبال یافتن روش نویسنده و روشنگر زیبایی گرایی زبان شناسی است. عوامل متعدّدی در ایجاد سبک ها دخیل اند و به همین سبب، دامنه سبک ها فراوان و بی شمار است. در این میان، از جمله متونی که شایستگی و ارزش تجزیه و تحلیل دارد، متون دینی و به طور خاص نهج البلاغه است. نهج البلاغه که تالی تلو قرآن مجید و مشعل فروزان راه کمال و هدایت است، معجزه بیانی علوی است. اقیانوسی که از قلب پاک یگانه رادمرد میدان خطابه و سخن جوشش می گیرد. اثری که در عین علوّ معانی به زیورهای لفظی آراسته و مشحون از بدایع صنعت و دقایق بلاغت است.لذا با توجّه به عظمت این اثر گرانسنگ و از آن رو که اثر هر شخص مبیّن شخصیّت، افکار و اندیشه های صاحب آن اثر است، نگارنده در این نوشتار، با گزینش نامه های نهج البلاغه به بررسی سبک شناختی آن ها پرداخته است. لذا ضمن ارائه تعاریفی از سبک، سبک شناسی و نامه، به بررسی اجزا و اقسام نامه های امام? رو آورده و رعایت اصول نامه نگاری را در این نامه ها به تصویر می کشد. سپس به دنبال سبک شناسی نامه ها از سه نظرگاه فکری، ادبی و زبانی برآمده است. عمده ترین موضوعات مطرح در نامه ها، موضوع های سیاسی، اخلاقی و دینی می باشد. از بارزترین ویژگی های نامه ها، عبارت پردازی زیبا، آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی آن است. کلام وزین و رزین حضرت?، به زیور فصاحت و بلاغت آراسته، و سراسر تابلوهایی زنده و شورانگیز است. بهره گیری از تمثیل و اسلوب هایی نظیر تحذیر و قسم در نامه ها از بسامد بالایی برخورداراند. نامه های ایشان با آیات قرآنی، احادیث نبوی و اشعار شاعران بینامتنیّت دارد.