نام پژوهشگر: سیاوش قلی پور

جایگاه معرفت و علایق انسانی در کتاب های جامعه شناسی دوره ی متوسطه دوم
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - پژوهشکده علوم اجتماعی 1393
  هادی زندسلیمی   همایون مرادخانی

هدف این پژوهش بررسی«جایگاه علایق انسانی در کتاب های جامعه شناسی دوره دوم متوسطه» است. برای تحقق این هدف با استفاده از روش کیفی و با رویکردی انتقادی به بررسی محتوای کتاب های درسی پرداختیم. در این پژوهش نقد به دو صورت انجام می گیرد. 1- نقد درون متنی و2- نقد برونی متنی. نقد برون متنی، براساس الگوهایی است که چارچوب نظری در اختیار ما قرار می دهد که شامل الگو تجربی-تحلیلی، الگو تعاملی-هرمنوتیکی و الگو انتقادی رهایی بخشی است. با این تطبیق، ما در صدد فهم این موضوع هستیم که علایق انسانی و معرفت های متناسب با آن در این کتاب ها چگونه به کار برده شده اند. نقد درون متن، معطوف به تحلیل انسجام درونی متن است. در نهایت متوجه شدیم رویکرد و علاقه جدیدی در کتا ب های درسی وجود دارد که بر اساس آن تلاش می کند علم جامعه شناسی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. این علاقه داخل هیچ کدام از علایق مطرح شده بر حسب الگوی هابرماس قرار نمی گیرد، و می توان آن را «علاقه به بومی سازی جامعه شناسی» نام نهاد.این علاقه جدید دارای اجزا و عناصر مختص به خود هست. عناصرتشکیل دهنده این علاقه جدید، عبارتند از 1-عناصری از جامعه شناسی غرب در علم جامعه شناسی2- عناصری از عرفان ، فلسفه و الهیات 3- عناصری از هویت ملی یا همان ناسیونالیسم.

بازنمایی زندگی زنان ایرانی در سینما
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1393
  مریم هوری   [جلیل کریمی

در این پایان نامه سعی شده است تا به این امر پرداخته شود که بازنمایی زندگی زنان در سینمای ایران در دهه ی 80 چگونه است و چه گفتمانی – گفتمان مردسالاری یا فمینیستی- بر آن مسلط است. بر این اساس سعی شده است با استفاده از نظریه ی فمینیستی، چگونگی بازنمایی زنان در فیلم های این دهه مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس این نظریه، تصویر فرهنگی زنان در رسانه های جمعی در جهت حمایت و تداوم تقسیم کار جنسی و تقویت مفاهیم پذیرفته شده درباره ی «زنانگی» (feminity) و «مردانگی» (masculinity) به کار می رود. از نظر آنان چنین تصویری از زنان در رسانه های جمعی، دارای وجهه ای ایدئولوژیک برای تداوم مناسبات مردسالارانه بوده است. در این پایان نامه از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شده است. این روش شامل سه مرحله وابسته به هم یعنی1- توصیف متن (?آشکارسازی گزاره ها و مواضع ایدئولوژیک متن?) 2- تفسیر (?نشان دادن تعامل بین متن و بافت?) و ?- تبیین (?تأثیر دو سویه ساختارها بر گفتمان و گفتمان بر ساختارها?)، است. همچنین فیلم های انتخاب شده در این دهه با این شروط انتخاب شده که به مسائل زنان پرداخته باشد، ژانر درام و از کارگردانانی با موضع گفتمانی متفاوت باشند و برای هر سال یک فیلم انتخاب شده است. جهت تحلیل فیلم ها دو دوره از همدیگر متمایز شده است که این دو دوره شامل دوره اول که مصادف با گفتمان سیاسی اصلاحات(1380-1383) و دوره دوم همزمان با گفتمان سیاسی اصول گرا (1384-1389) می باشد. تحلیل فیلم ها نشان می دهد که از 10 فیلم مورد بررسی، 6 فیلم( 2 فیلم از 4 فیلم در دوره اول و 4 فیلم از 6 فیلم در دوره دوم) بر اساس گفتمان فمینیستی ساخته شده است و این نکته تأثیر غالب سیاست های گفتمان سیاسی اصلاحات و سبک و روش فیلمسازی کارگردانان، در تغییر روند بازنمایی زنان در فیلم ها به سمت و سوی دنیای مدرن و گفتمان فمینیستی را نشان می دهد.

مواجهه زنان با پدرسالاری (مطالعه موردی کرمانشاه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1394
  مهسا تیزچنگ   سیاوش قلی پور

پژوهش حاضر نحوه ی مواجهه زنان با فرهنگ پدرسالاری را در بستر حوزه خصوصی آنها مورد بررسی قرار داده است. در این معنا سیر زندگی زنان در پنج مرحله و با واکاوی تأثیرات آموزه های نخستین خانواده تا تثبیت نقش های آنان در قالب همسر-مادر پی گیری می شود. مراحل مذکور شامل کلیشه های جنسیتی، ازدواج، زنانگی ایده آل، حوزه ی زناشویی و حوزه ی خصوصی است که تلاش دارد عملکرد زنان را در دو وجه ذهنی و عینی مد نظر داشته باشد از آنجا که تصور و انتظار آنان از موقعیتی که می توانند در هر مرحله از زندگی داشته باشند بستگی زیادی به آنچه آموخته اند دارد؛ این تصورات در چهارچوب ارزش ها و عقایدی شکل می گیرد که عمدتاً زنان خود در آن حضور موثری دارند و با عملِ مبتنی بر همان منطق آنها را عینی می سازند.