نام پژوهشگر: عیسی غیور نهند

بررسی تطبیقی نقش مردم در نظام مردم سالاری دینی (اسلامی) و لیبرال دموکراسی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی 1393
  عیسی غیور نهند   بابک نادرپور

در گذر تاریخ همیشه نظام ها وروش های مختلف سیاسی ، حقوقی ، فرهنگی و... منبعث از بنیان های فکری جوامع وجود داشته است ، از این حیث می توان مباحث معرفتی را به منزله ریشه پنهان و سیستم های مختلف سیاسی ، حقوقی ، اقتصادی و ... را به مثابه شاخ و برگ آشکار در نظر گرفت .از آن جمله است نظام های مردم سالاری دینی و لیبرال دموکراسی . هر دونظام ، به واسطه مرتبط بودن با " دموکراسی " و " مردم سالاری " ، مردم نقش اساسی و ویژه ای را دارا هستند. مردم سالاری دینی بر اساس آموزه های اسلام در پی ارجمندی مردم است ، در عین حال ، در مردم سالاری دینی خواست و اراده مردم ، مقید و مشروط به حدود و ثغور احکام قطعی دین است ومادام که رای و نظر مردم ، تظاد و تناقضی با نصوص دینی ندارد مشروع و مقبول خواهد بود . اما در نظریه لیبرال دموکراسی واژه " دموکراسی " در واقع به معنی "مردم سالاری" و تن دادن بی چون و چرا به امیال و اهوای مردم است . در نظریه مردم سالاری دینی حق سلطه مشروع ، منحصر به خداوند است و هیچ حاکمیتی – اعم از حقیقی و حقوقی بر انسان ها مشروع نیست ، مگر اینکه ماذون به اذن خداوند به عنوان خالق و حاکم حقیقی باشد. اما در نظریه لیبرال دموکراسی به طور بنیادی هر سامان سیاسی و اجتماعی و به طور کلی هر حاکمیتی نامشروع و غیر مجاز است مگر آنکه تنها و تنها ریشه در رضایت و پذیرش همه یا اکثریت کسانی داشته باشد که تحت آن سامان یا حکومت زندگی می کنند . نظریه لیبرال دموکراسی تعریفی خنثی ، توصیفی و غالبا منفی از آزادی ارائه می کند ، در حالی که نظریه مردم سالاری دینی ، تعریف هنجاری ، تجویزی و غالبا مثبت از آن عرضه می دارد. مردمداری دموکراسی لیبرالی ، موکول به مردمداری است و مردم سالاری دینی – علاوه بر مردمداری – معطوف به مردم سازی می باشد .