نام پژوهشگر: محمد رزم‌کبیر

برآورد همخونی و اثرات آن بر صفات تولیدمثل در بزهای مرخز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  پیمان محمودی   امیر رشیدی

هدف از این پژوهش برآورد ضریب همخونی و بررسی اثرات آن بر صفات تولیدمثل در بزهای مرخز بود. به منظور برآورد ضریب همخونی، شجره ی 5351 رأس بز که طی سال های 1366 تا 1392 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز شهرستان سنندج ثبت شده بود، آنالیز گردید. تعداد نرها 234 رأس و نتاج حاصل از آن ها 4769 رأس بود. تعداد ماده ها 1470 رأس و نتاج حاصل از آن ها 4898 رأس بود. میانگین ضریب همخونی گله، کمترین و بیشترین میزان همخونی به ترتیب 2/68، 0/006 و 31/25 درصد، تعداد حیوانات همخون 2777 رأس و میانگین ضریب همخونی در جمعیت همخون 5/17 درصد برآورد شد. به منظور برآورد اثرات همخونی بر صفات تولیدمثل، تعداد 3443 رکورد برای تعداد بزغاله متولد شده (lsb)، تعداد بزغاله شیرگیری شده (lsw)، مجموع وزن بزغاله متولد شده (tlbw) و میانگین وزن بزغاله متولد شده (mlbw) و تعداد 2918 رکورد برای مجموع وزن بزغاله شیرگیری شده (tlww) و میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده (mlww) آنالیز گردید. ضرایب تابعیت از همخونی بزهای ماده برای صفت تعداد بزغاله متولد شده، تعداد بزغاله شیرگیری شده، مجموع وزن بزغاله متولد شده و مجموع وزن بزغاله شیرگیری شده، میانگین وزن بزغاله متولد شده و میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده به ترتیب 0/063 ، 0/013- ، 0/241 ، 0/638، 0/028و 1/783- بود. همچنین ضرایب تابعیت از ضریب همخونی بزغاله ها برای صفات ذکر شده بترتیب 0/035- ، 0/019- ، 0/077- ، 0/782- ، 0/008- و 0/332- برآورد شد. اثرات سن مادر و سال زایش بر صفات تولیدمثل در سطح یک درصد معنی دار بود. اثر همخونی بر صفات تولیدمثل بجز میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده معنی دار بود (p < 0.01).

مقایسه مدل های خطی و غیرخطی در برآورد مولفه های واریانس صفات تولیدمثل در بزهای مرخز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  سمیه تیموری   امیر رشیدی

هدف از این پژوهش، برآورد مولفه های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات تعداد بزغاله متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (lsb)، تعداد بزغاله شیرگیری شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (lsw) و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری در بزهای مرخز است. برای این منظور از اطلاعات 3439، 3439 و 4087 رکورد به ترتیب برای صفات lsb، lsw و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری که طی 21 سال (1392-1371) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بزمرخز شهرستان سنندج جمع آوری شده بودند، استفاده شد. اثرات ثابت سال زایش و سن مادر بر صفات lsb و lsw معنی دار بود (05/0>p) و اثرات ثابت سال زایش، سن مادر، تیپ تولد و جنس بزغاله بر صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری معنی دار بود (05/0>p). برای آنالیز ژنتیکی صفات lsb و lsw از دو مدل خطی و پواسن و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری از دو مدل خطی و پروبیت استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی و آماره نیکویی برازش با استفاده از کل رکوردها و توانایی پیش بینی از طریق اعتبارسنجی بر اساس پیش بینی میانگین مربعات خطا و همبستگی بین ارزش های مشاهده شده و برازش شده مورد آزمون قرار گرفت. مقادیر وراثت پذیری با استفاده از مدل خطی و غیر خطی برای صفت lsb به ترتیب 02/0 و 04/0، برای صفت lsw به ترتیب 02/0 و 05/0 و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری به ترتیب 16/0 و 35/0 برآورد شد. مقدار همبستگی بین نتایج حاصل از مدل های مختلف از نظر پیش بینی اثرات تصادفی بالا بود. برای صفت تعداد بزغاله های متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش، مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس نیکویی برازش و توانایی پیش بینی نشان داد. برای صفت تعداد بزغاله های شیرگیری شده به ازای هر بز ماده، هر دو مدل خطی و پواسن عملکرد نیکویی برازش مشابه و مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس توانایی پیش بینی نشان دادند. برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری، عملکرد مدل خطی بهتر از مدل پروبیت بر اساس نیکویی برازش بود. به طور کلی، بر اساس نتایج حاصل، استفاده از مدل های خطی برای ارزیابی ژنتیکی صفات مورد بررسی در بز مرخز مناسب می باشد.