بحران ارزی یکی از انواع بحران های مالی می باشد و اثار نامطلوبی بر بخش های مختلف اقتصاد ها برجای می گذارند.در این پایان نامه از رویکرد سیگنال دهی به منظور شناسایی عوامل موثر بر پیش بینی وقوع بحران ارزی با استفاده از داده های فصلی دوره زمانی 1367-1390 ودوره زمانی 1367-1384 در اقتصاد ایران استفاده شده است.با استفاده از این رویکرد، موثرترین شاخص های پیش بینی کننده بحران به ترتیب شامل نرخ رشد ارزش افزوده بخش صنعت ومعدن ،نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ،نرخ رشد بدهی دولت به بانک مرکزی /gdp و نرخ رشد نقدینگی به ذخایر خارجی شناسایی شده اند . براساس نتایج حاصل از این پژوهش، موثرترین متغیرهای موثر بر پیش بینی بحران به ترتیب و براساس کمترین نسبت نویز به سیگنال شامل: نرخ رشد ارزش افزوده بخش صنعت ومعدن، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ، نرخ رشد بدهی دولت به بانک مرکزی به gdp ،نرخ رشد نقدینگی به ذخایرخارجی، نرخ رشد ذخایر خارجی می باشند

سیاستهای پولی مجموعه تصمیمات و اقداماتی است که توسط مقامات پولی و دولتی( بانک مرکزی و دولت ) به منظور تحت تأثیر قراردادن مجموعه فعالیتهای اقتصادی بکار گرفته می شود. بحران مالی اخیر که در سال 2007 از بخش مالی به خصوص بانکها در کشور آمریکا آغاز گردیده و هم اکنون نیز در بسیاری از کشورها ادامه دارد، موجب گردید تا باردیگر نگاهها به سوی سیاستهای پولی و نحوه اثرگذاری آنها بر عرضه تسهیلات اعطایی از سوی بانکها، معطوف گردد. علیرغم اهمیتی که امروزه به نقش سیاست های پولی در تثبیت اقتصادی کشورها خصوصاً کشورهای در حال توسعه داده می شود اما مکانیسم اثرگذاری سیاست پولی به طور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. از آنجاییکه نوع واکنش هر بانک به شوکهای اقتصادی، به ویژه شوکهای پولی بسته به استحکام ترازنامه آن بانک می تواند متفاوت باشد، در این پژوهش مکانیسم انتقال آثار سیاست پولی (نرخ ذخیره قانونی) با در نظرگرفتن برخی ویژگیهای خاص ترازنامه ای بانکها شامل سرمایه، نقدینگی، اندازه بانک و همچنین متغییرهای کلان اقتصادی همچون تورم، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، بر تسهیلات اعطایی در 18بانک منتخب در دوره 1390-1382 با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته ( (gmmمورد بررسی قرار گرفت. نتایج برآورد مدل نشان دهنده‏ی تأثیر مثبت و معنادار اندازه بانک و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و اثر منفی تورم، سرمایه و نقدینگی بانک و نرخ ذخیره قانونی بر تسهیلات اعطایی بانکها بوده است.

صادرات غیر نفتی، یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشورهای دارای نفت و به طور کلی بحثی است که در آن، در مورد تنوع و گسترش صادرات نفت در مقابل صادرات تک محصولی سخن به میان می آید. ازطرفی نوسانات نرخ ارز ، پیش بینی درآمد ریالی حاصل از صادرات را برای صادرکنندگان دشوار نموده و طبعاٌ بازاریابی ،برنامه ریزی صحیح و تعیین سیاست صادراتی را برای آنها بامشکل مواجه می سازد.. از این رو در تحلیل رفتار نرخ واقعی ارز و بررسی عوامل تعیین کننده آن برای تعدیل این شاخص به منظور افزایش درجه رقابت بین المللی کشور و در نتیجه رونق صادرات همواره بخش قابل توجهی از مطالعات اقتصادی را به خود اختصاص داده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین نوسانات نرخ ارز وصادرات بخش کشاورزی وصنعت ومعدن طی سال های 1360تا1392 می باشد. مدل بکار گرفته شده vecmمی باشد. جمع بندی و نتیجه گیری کلی آزمون فرضیه تحقیق نشان می دهد که ، نوسانات نرخ ارز بر کاهش صادرات بخش صنایع ومعادن نسبت به بخش کشاورزی اثر بیشتری دارد.