نام پژوهشگر: فاطمه مهدوی‌راد

بررسی موضع گیری در پوشش خبری مسئله هسته ای ایران در رسانه های ایرانی و غربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  محمدحسین قانع عزآبادی   فاطمه مهدوی راد

نظر به اهمیت مطالعات انتقادی گفتمان(cda) برای پی بردن به چگونگی انتشار ایدئولوژی از طریق گسترش گفتمان های گوناگون، پایان¬نامه¬ی حاظر بر آن است که نشان دهد چگونه ملاحظات ایدئولوژیکی و سیاسی از طریق برخی خصوصیات متنی و بین متنی محقق می¬شود. ابتدا با استفاده از مدل ارزیابی مارتین و وایت (2005)، مکانیزم¬های ارتباطی مورد استفاده توسط رسانه¬های خبری برای اتخاذ سبک غیرشخصی جهت حمایت از مواضع ارزشی خاص شناسایی می¬شوند. در این مکانیزم¬ها ارزیابی¬های گرایشی و دیگر جنبه¬های مخفی و یا ناواضح معنا عمدتا به یک نقل قول نسبت داده می¬شود. سپس با پیروی از مدل تسلسل پرین(2012)، مواضع ژورنالیستی مرتبط با بحث هسته¬ای ایران در سه سطح خورد، میانی و کلان مورد مطالعه قرار می¬گیرد. بررسی رابطه¬ی بین بی طرفی ژورنالیستی و موضع گیری سیاسی نیز مورد مطالعه قرار می¬گیرد.در این راستا مجموعه¬ای از متن¬های منتخب از برخی از رسانه¬های خبری ایرانی و غربی مورد مقایسه قرار می¬گیرد تا تفاوت بین ژورنالیست¬های ایرانی و غربی در گزارشات خود از مذاکرات هسته¬ای بین ایران و کشور¬های 5 + 1مشخص می-شود.مطالعه¬ی تشابهات و تفاوت¬های موضع¬گیری خبری و نیز نوع و تعداد ادعاهای مبنی بر صلح¬آمیز یا غیر صلح¬آمیز بودن برنامه¬ی هسته¬ای ایران نشان می¬دهد یک نوع غرض¬ورزی ایدئولوژیکی نظام¬مند در منفی جلوه دادن سیاست هسته¬ای ایران در رسانه¬های غربی وجود دارد. از طرف دیگر ژورنالیست¬های ایرانی سعی بر پر¬رنگ نمودن صلح¬آمیز بودن برنامه¬ی هسته¬ای ایران و نیز برخورد¬های دوگانه غرب را دارند. علاوه بر این ژورنالیست¬های ایرانی تلاش ایران را برای رسیدن به توافق دو جانبه پوشش می¬دهند. در نهایت یافته¬ها حاکی از این است که رابطه-ی مستقیمی بین انتخاب ابزارهای زبانی و موضع سیاسی مطبوعات در بحث هسته¬ای ایران وجود دارد.

بررسی راهکارهای بیان دعوت توسط زبان آموزان ایرانی از طریق روش مدیریت حسن تفاهم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - پژوهشکده ادبیات 1393
  حمیرا سلیمیان   حمید علامی

هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین راهکارهای بیان دعوت توسط زبان آموزان ایرانی از طریق روش مدیریت حسن تفاهم که توسط هلن اسپنسر اوتی (2008) پیشنهاد شد، است. نمونه آماری شامل 114 نفر از دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه یزد که با توجه به آزمون تعیین سطح آکسفورد در سطح های فرا متوسط و پیشرفته قرار داشتند، دانشجویان ایرانی که در دانشگاه¬های انگلیسی زبان تحصیل میکنند، و گروهی از انگلیسی زبانان بومی است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه محقق ساخته است. پرسشنامه بدین منظور طراحی شده بود که راهکارهای بیان دعوت بین این سه گروه را در شش موقعیت بررسی کند. برای تحلیل داده ها از آزمون¬های کروس کال والیس، خی-دو، من ویتنی و تحلیل واریانس یک ¬طرفه استفاده شد. موقعیت¬ها از لحاظ قدرت اجتماعی و نزدیکی رابطه بین دعوت¬کننده و دعوت¬شونده متفاوت بودند. بعد از هر سوال دو مقیاس برای سنجش میزان صداقت دعوت¬کننده و میزان انتظار وی برای قبول شدن دعوت از طرف دعوت¬شونده ارائه شده بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تفاوت معناداری میان این سه گروه در استفاده از این راهکارها وجود ندارد. یافته¬ها میتواند موید تاثیر سطح بالای زبان¬¬آموزان در استفاده درست از استانداردهای فرهنگی باشد.