نام پژوهشگر: مرضیه سادات موسوی

بررسی ساختار روایت ها و مقایسه تطبیقی دواثر عرفانی اسرارالتوحید محمد بن منور و حالات و سخنان شیخ ابوسعید ابوالخیر اثر جمال الدین ابوروح
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مرضیه سادات موسوی   ویدا وفایی

روایت شناسی مبحثی است تازه در داستان نویسی امروزه که در ان به بررسی عناصر داستان پرداخته می شود؛ از جمله ی این عناصر می توان به شخصیت، زاویه ی دید، درون مایه، طرح ، صحنه و زبان و لحن اشاره کرد. با توجه به اهمیت عناصر داستان در شکل گیری روایت ها و چگونگی این عناصردر حکایت های عرفانی ،در این پژوهش با بهره گیری از آراء بزرگان روایت شناس و با روش تحلیلی-محتوایی به بررسی ساختار روایت ها و مقایسه ی تطبیقی دو اثر مهم عرفانی، اسرارالتوحید محمدبن منور و حالات وسخنان شیخ ابوسعید ابوالخیر اثر جمال الدین ابوروح پرداخته شده است،تا به موارد اشتراک و افتراق این دواثر که هردو با یک هدف نگاشته شده است اشاره شود. در نهایت با بررسی و مقایسه ی ساختار روایت های این دو اثرنتایج زیر قابل مشاهده است. با توجه به اینکه بحث روایت شناسی و عناصر داستان مبحثی جدید است و در متون کلاسیک به طور کامل اتفاق نمی افتد، تنها بررخی از مولفه های آن در برخی از حکایت ها قابل مشاهده است و در کمتر حکایتی همانند حکایت مرد حلواگر می توان تمامی مولفه ها را مشاهده کرد.با بررسی این مولفه ها مشاهده شد که زاویه ی دید مسلط بر هردو اثر سوم شخص است اما تغییر دیدگاه از سوم شخص به اول شخص در اسرارالتوحید بیشتر است. درون مایه ی تمامی حکایت ها در هر دو اثر کرامت، فراست و ذکاوت شیخ است. حکایت های اسرارالتوحید ازطرحی منسجم تری نسبت به حکایت های حالات و سخنان برخوردارند و عنصر تعلیق و کشمکش که موجب جذابیت داستان هستند در اسرارالتوحید بیشتر به چشم می خورد.شخصیت شیخ ابوسعید ابوالخیر که یکی از شخصیت های اصلی حکایت هاست، شخصیتی ساده است و شخصیت های جامع در اثر کرامت شیخ دچار دگرگونی می شوند.

بررسی رابطه دینداری و نوگرایی(جوانان 20-29 سال شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1388
  فاطمه سادات علمدار   مرضیه سادات موسوی

تحقیق حاضر، رابطه دینداری افراد را با نوگرایی ایشان در یک نمونه 287 نفری از میان جوانان 29-20 سال تهران بررسی نموده است. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر، نظریه سلسله مراتب سایبرنتیک پارسونز و متغیرهای الگویی وی استوار است. براساس مدل سنجش دینداری گلاک و استارک ، پنج بعد برای سنجش دینداری در نظر گرفته شد که عبارتند از ابعاد اعتقادی ، عاطفی ، پیامدی ، مناسکی وآگاهی. هم چنین برمبنای شاخص های سنجش نوگرایی فردی در مدل اینکلس و اسمیت ، هفت بعد جهت گیری علمی، جهت گیری عام گرایانه، جهت گیری تساوی طلبانه، جهت گیری استقلال طلبانه، جهت گیری پیشرفت، جهت گیری مدنی و جهت گیری دموکراتیک برای سنجش نوگرایی در نظر گرفته شد. نتایج آزمون های هم بستگی در نمونه کل نشان داد که ابعاد مختلف نوگرایی روابط مختلفی با دینداری دارند. با افزایش دینداری، جهت گیری عام گرایانه و جهت گیری مدنی نیز افزایش می یابد اما جهت گیری تساوی طلبانه ، جهت گیری استقلال طلبانه و جهت گیری دموکراتیک کاهش می یابد و برخلاف انتظار میان دینداری و جهت گیری علمی و جهت گیری پیشرفت رابطه معنی داری مشاهده نشد. میان دینداری و نوگرایی نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد.