نام پژوهشگر: سمیه هاشمی

بررسی نقش واسطه گری خودپنداره برای سبک های والدگری و خود گسستگی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  سمیه هاشمی   سیامک سامانی

چکیده آزمون نقش واسطه گری خودپنداره برای سبک های والدگری و خودگسستگی هدف از پژوهش حاضر آزمون نقش واسطه گری خودپنداره برای سبک های والدگری و خودگسستگی بود . نمونه آماری مورد پژوهش 531 نفر دختر وپسر در پایه اول ، دوم و سوم دبیرستان های شهرستان شیراز را شامل بود که به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه زمینه یابی ادراک خود منداگلیو و پی ریت(1995)، پرسشنامه والدگری آلاباما فرایک(1996) و پرسشنامه خودگسستگی روستا(1390) استفاده شد. میانگین و انحراف معیار سنی این گروه به ترتیب 33/16 و08/1 بود. مدل ارائه شده تایید نشد، یعنی خودپنداره نقش واسطه گری برای سبک های والدگری و خودگسستگی ایفا نمی کند، ولی والدگری می تواند خودپنداره و خودگسستگی را پیش بینی کند. از این رو جهت تجزیه تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان ابعاد والدگری،تنبیه و مشارکت دارای قدرت پیش بینی معناداری برای گسستگی از ایده آل می باشند(001/0 p< ، ( 6،317) =df، 15/7=f).همچنین از میان ابعاد والدگری، تنبیه ، مشارکت و اقتدار دارای قدرت پیش بینی معناداری برای گسستگی از بایسته ها نیز می باشند(001/0p< ، ( 6،313) =df، 68/4=f). این پژوهش نشان داد والدگری مثبت پیش بینی کننده معناداری برای خودپنداره اجتماعی است وهمچنین ، اطلاع و نظارت پیش بینی کننده معناداری با خودپنداره ورزشی است و خودپنداره ارزشی توسط والدگری مثبت و مشارکت پیش بینی می شود و والدگری مثبت پیش بینی کننده معناداری برای خودپنداره تحصیلی است. واژگان کلیدی: والدگری ، خودپنداره، خودگسستگی

بررسی تأثیر آموزش فلسفه به روش کند و کاو فلسفی بر میزان خلاقیت و آگاهی فراشناختی دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 92-91 .
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان همدان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیه هاشمی   سعید خرم رویی

هدف ازاین پژوهش بررسی تأثیر اجرای برنامه ی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر خلاقیت وآگاهی فراشناختی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر همدان بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر همدان بود (سال تحصیلی 91-92) که از این میان تعداد 59 نفر دانش آموز دختر (29نفر گروه گواه و 30نفر گروه آزمایشی) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده در پژوهش فوق پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت شیفر و پرسشنامه آگاهی فراشناختی پانائورا و فیلیپو بوده و از طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون دو گروهی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس چند متغیره(manova) و تحلیل کوواریانس یک متغیره(ancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش آگاهی فراشناخت، راهکارهای فراشناخت و خودتنظیمی تاثیر معناداری دارد ولی بر خودپنداره ریاضی و انگیزش آن ها تاثیر زیادی ندارد. همچنین آموزش فلسفه به کودکان بر بهبود آزادی در بیان افکار تاثیر معناداری دارد ولی بر نگرش نسبت به خلاقیت، اطمینان از عقاید خود، احساس خیال پردازی، جهت گیری نظری و زیباشناختی، تمایل به نوآوری آن ها تاثیر زیادی ندارد.

بررسی نقوش انسانی و انسان نما در بازیافته های سنگی جیرفت به لحاظ شکل و محتوا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی 1392
  سمیه هاشمی   رقیه بهزادی

اشیای سنگی باز یافته از منطقه جیرفت ، باور ها، اعتقادات و جهان بینی انسان کهن، که در جنوب شرق ایران می زیسته را بر سینه خود حمل می کند. این تمدن که به تمدن جیرفت شناخته شده، مربوط به هزاره سوم پ . م است. صحنه ها و موضوع هایی که روی آن کار می کردند، شامل چشم انداز های فلات ایران، معماری، گیاهان و جانوران آن و نیز ازگمانه زنی های کلی دربار? جمعیت و باورهای آنان صورت گرفته است. نقوش انسانی در بازیافته های جیرفت به سه صورت دیده می شود: 1. نقوش انسانی در مهر ها، 2. نقوش انسانی بر روی اشیا ساخته شده از سنگ نرم (صابون/ کلوریت)، 3. تندیسک های انسانی از سنگ و فلز. این نقوش انسانی در دو شکل ساد? انسانی و ترکیبی از انسان و حیوان وجود دارند، که هر کدام از این نقوش دارای مفهوم و معنای خاص خود است. پژوهش حاضر به منظور شناخت نقوش انسانی و انسان نمای حک شده بر روی اشیاء سنگی جیرفت و درک باورهای اعتقادی مردم این منطقه در دوران کهن در رابطه با ترسیم این نقوش انجام گرفته است. این پژوهش دارای اهدافی مانند: بررسی و تحلیل نقوش انسانی و انسان نما دربازیافته های سنگی جیرفت به لحاظ شکل و محتوای آنها. تحلیل نقوش انسان نما و سایر نقوش مرتبط با آن در ظروف سنگ کلوریتی جیرفت و همچنین دست یابی به باور های دینی و قومی مردم کهن منطقه جیرفت از طریق بررسی نقوش انسانی . برای نیل به اهداف فوق، بهید به این سوالات پاسخ داده شود: نقوش انسانی و انسان نما در بازیافته های سنگی تمدن جیرفت ، واجد چه ویژگی هایی اند؟ و این نقوش به لحاظ شکل چگونه اند ؟ و اینکه، نقوش انسانی و انسان نما در بازیافته های سنگی جیرفت دارای چه محتوایی را در بر دارند؟ این پژوهش، از نوع توسعه ای و به روش کتابخانه ای و میدانی با هدف بررسی نقوش انسانی و انسان نما به لحاظ شکل و محتوا انجام شده است. فنون گردآوری داده ها در پژوهش حاضر استفاده از اسناد مکتوب ، عکاسی از آثار موزه ها، و رفتن به مورد اکتشاف تاریخی جیرفت است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی بر روی تصاویر و مطالب انجام گردیده و تجزیه و تحلیل به روش کیفی انجام شده است. یافته های پژوهش حاضر، حاکی از حضور داستان ها و اسطوره در ترسیم نقوش انسانی و نسان نما در منطق? جیرفت است. البته نقوش مرتبط با شیو? زندگی مردم آن دوران بسیار اندک است و بیشتر نقوش به دست آمده دارای مفهومی اساطیری و ماورای طبیعی اند.