نام پژوهشگر: نسترن خرسندیار

بررسی بیوسیستماتیکی برخی گونه های achillea l. از تیره asteraceae در ایران
پایان نامه دانشگاه الزهراء علیها السلام 1394
  نسترن خرسندیار   مریم کشاورزی

جنس achillea (asteraceae ) با 150 گونه در دنیا، واجد گیاهان مهم دارویی و زینتی با نام بومادران است. این جنس در ایران با 19 گونه علفی چند ساله و اغلب معطر شناخته می شود. در این پژوهش گونه های خودروی بومادران شامل: a. wilhelmsii ، a. vermicularis ، a. aucheri، a. tenuifolia، a. eriophora، a. millefolium ، a. nobilis ، a. oxyodonta، a. biebersteiniiو a. filipendulinaبا استفاده از مطالعات ریخت شناسی، ریز ریخت شناسی، تشریحی و بررسی ترکیبات اسانس با تکیه بر روش های تاکسونومیکی عددی مورد بررسی واقع شده اند. در مطالعات ریخت شناسی بخشهای مختلف گیاه از جمله ریخت شناسی فندقه مورد توجه قرار گرفت. این مطالعات بر روی22جمعیت از 3بخش(9گونه) از مناطق مختلف ایران با استفاده از 46صفت کمی وکیفی انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده های ریختی با نرم افزار spss ver. 20ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد. نتایج آماری موید آن است که مهمترین صفات جدا کننده در جمعیت های مورد مطالعه خصوصیات برگ قاعده ای و ساقه ای شامل شکل و اندازه، خصوصیات کاهک شامل ابعاد، رنگ و جنس آن و خصوصیات مختلف گریبان می باشد. در مطالعه ریخت شناسی اعضای بخش sect. santolinoidea به خوبی از سایر بخش ها جدا شدند. مطالعه ریخت شناسی فندقه در 6 گونه از بومادران با استفاده از5 صفت کمی و کیفی انجام شد و شکل، طول و عرض و رنگ فندقه دارای ارزش افتراقی شناخته شدند. در بررسی ریز ریخت شناسی خصوصیات دانه های گرده و سطح بذر مورد ارزیابی واقع شدند. مطالعه بذر بر روی 5گونه با استفاده از 6 صفت کمی وکیفی انجام شد. صفاتی چون طول و عرض و شکل نوک و دیواره سلولی سطحی و تزئینات سطح بذر دارای ارزش افتراقی هستند. دانه های گرده در 10 جمعیت از 9 گونه با بررسی 20 صفت کمی و کیفی ارزیابی شدند. صفات افتراقی طول محور قطبی، مزوکلپیوم، آپوکلپیوم و amb (پیرامون دانه گرده در نمای قطبی)، تعداد خار، شکل منافذ، طول محور استوایی، شکل دانه گرده، ضخامت قاعده خار، تزئینات سطحی می باشند. مطالعات تشریحی در دو بخش ساختمان تشریحی ساقه و بررسی بشره پشتی برگ انجام شد. در برش عرضی ساقه10جمعیت از 9 گونه مورد بررسی قرار گرفتند. صفات ضخامت اسکلرانشیم، کلانشیم، بشره، استوانه آوندی، ساقه، مغز، پوست، قاعده کرک، تعداد دستجات آوندی ، تعداد توده های کلانشیمی و صفات نسبی ضخامت مغز به ساقه، ضخامت پوست به ساقه، ضخامت بشره به پوست، ضخامت پوستک به بشره اختلاف معناداری را در بین جمعیت ها نشان دادند. در مطالعه برش عرضی ساقه اعضای بخش sect.filipendulinae به خوبی از سایر بخش ها جدا شدند .در بررسی بشره پشتی برگ ( در10 جمعیت از 9 گونه) صفات مختلف روزنه مشتمل بر طول، عرض، محیط، مساحت، طول و عرض سلول نگهبان، طول کرک، نسبت طول به عرض روزنه و طول به عرض یاخته های نگهبان و طول خار دارای ارزش افتراقی می باشند. خصوصیات دانه گرده، برش عرضی ساقه و بشره قادر به انجام تفکیک مناسبی در سطح زیر گونه a.millefolium. subsp. elbursensis.و a. millefolium. subsp. millefolium. نیز می باشد . به منظور یافتن صفات تشخیصی ترکیب شیمیایی اسانس در گل و برگ سه گونه بررسی شد. ابتدا به روش تقطیر با آب اسانس گیری انجام شد و اجزای اسانس با استفاده از دستگاه gc/ms آنالیز و شناسایی شدند. بررسی حاضر موید آنست که grandisol (%623/24) ، cis-verbenyl acetate (%424/22) ، camphor (%650/9) اجزای غالب اسانس برگ a. wilhelmsii و cis-verbenyl acetate(%857/20)، grandisol(%541/14) ، camphor(%938/11)، ?-pinene (%950/7) ، terpenyl acetate(%693/6)، cis-verbenol(%203/5) اجزای غالب اسانس گل a. wilhelmsii را شامل می شوند. اجزای غالب اسانس برگ a. vermicularis شامل : 1,8-cineol(%306/24)، camphore(%251/21) ، bornyl acetate(%600/7)، و اجزای غالب اسانس گل a. vermicularis شامل : camphore(%107/16)، octane(%099/13)، 1,8-cineol(%146/12)، bornyl acetate(%517/8)، decane(%785/6) می باشد. اجزای غالب اسانس برگ a. millefolium شامل: : di-n-octyl phthalate(%651/45)، ?-eudesmol(%939/4) و اجزای غالب اسانس گل در a. millefolium شامل: 1,8-cineol(%731/5)، aromadendrene oxide ii(%560/5) ، cis-verbenol(%010/5) می باشد. ترکیبات تشکیل دهنده اسانس در گونه های مورد بررسی متفاوت بوده و منجر به جدایی گونه ها شد.