نام پژوهشگر: ابراهیم مسعودنیا

بررسی توزیع اجتماعی نگرش های سیاسی نوگرا و سنت گرا در شهر یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  محمد حیدری   علیرضا افشانی

پژوهش حاضر که با هدف بررسی توزیع اجتماعی نگرش های سیاسی نوگرا و سنت گرا در شهر یزد انجام شد به سنجش رابطه بین متغیرهای اجتماعی مختلف از جمله سن، جنس، وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی اجتماعی، دینداری، وسایل ارتباط جمعی، مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی با نوع نگرش سیاسی پرداخته است. روش تحقیق به لحاظ اجرا، پیمایشی، به لحاظ معیار هدف، کاربردی و به لحاظ معیار زمانی مقطعی بوده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد و فاصله اطمینان 5 درصد، 280 نفر مشخص گردید. اعتبار پرسشنامه از نوع اعتبار محتوایی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای متغیرهای مستقل (دینداری، مشارکت سیاسی) و متغیر وابسته تحقیق (نگرش سیاسی) بیانگر بالابودن همبستگی درونی گویهها و به عبارت دیگر مطلوبیت پایایی ابزار تحقیق بود. یافتههای تحقیق نشان داد میزان نوگرایی سیاسی در بین جوانان نسبت به افراد مسن و در بین افراد مجرد نسبت به افراد متأهل بیشتر بوده است. همچنین رابطه مستقیمی بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی، آگاهی سیاسی، مشارکت سیاسی و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با میزان نوگرایی سیاسی وجود دارد. متغیرهای میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، میزان آگاهی سیاسی، میزان مشارکت سیاسی و میزان دینداری تأثیر معنیداری بر نگرش سیاسی داشتند. در بین متغیرهای تحقیق، میزان مشارکت سیاسی با 6 درصد بیشترین سهم را در تبیین نگرش سیاسی داشت. با استفاده از واریانس ترکیب خطی متغیرهای مستقل 20/6درصد از واریانس نگرش سیاسی تبیین گردید. آزمون مدل معادلات ساختاری نشاندهنده مطلوبیت برازش بالای مدل پیشنهادی تحقیق بوده است.

رابطه بین عوامل روانی- اجتماعی و رفتارهای تندرستی در بین بزرگ سالان در شهر تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  مهدی ابراهیمی   ابراهیم مسعودنیا

زمینه: شناخت عوامل روانی و اجتماعی اثرگذار بر رفتارهای تندرستی افراد اهمیت چشمگیری در بهداشت و سلامت جامعه و پیشگیری از بروز انواع بیماری ها و برآیندهای منفی آن دارد. هدف: مطالعه ی حاضر با هدف تبیین رابطه بین عوامل روانی ـ اجتماعی و رفتارهای تندرستی انجام شده است. برای انجام این امر، از مدل باور تندرستی (hbm) بهره گرفته شده است. روش: این مطالعه با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های مطالعه ی حاضر، در شهریور ماه سال 1388، از 85 نفر از بیماران با علائم فشار خون بالا (هیپرتانسیون) که جهت درمان به دو مرکز درمانی پلی کلینیک بیمارستان امام رضا (ع) و مرکز تحقیقات قلب و عروق بیمارستان شهید مدنی در تبریز مراجعه نموده بودند جمع آوری شده است. این نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. در این تحقیق، پاسخگویان به پرسشنامه ای شامل اطلاعات اجتماعی جمعیتی و بالینی، مدل باور تندرستی، خودکارآمدی، الگوهای کنش و رفتارهای تندرستی پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین برخی از مولفه های مدل باور تندرستی شامل: انگیزه/ اهمیت تندرستی عمومی (05/0 > p)، منافع ادراک شده ی مراقبت پزشکی (05/0 > p)، منافع ادراک شده ی خودیاری (01/0 > p)، خودکارآمدی (01/0 > p) و الگوهای کنش ((001/0 > p) با اتخاذ رفتارهای تندرستی شامل: بهداشت فردی، تغذیه، ایمنی، ورزش، خواب و استراحت، و کنترل استرس وجود داشت. هم چنین رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد که متغیر انگیزه/ اهمیت تندرستی عمومی 1/5 درصد، متغیر منافع ادراک شده ی خودیاری 2/21 درصد، خودکارآمدی 2/28 درصد و الگوهای کنش 4/45 درصد از واریانس رفتارهای تندرستی را تبیین کرده اند. بحث: اگرچه یافته های پژوهش های پیشین موید کارآمدی مدل باور تندرستی در تبیین برخی از رفتارهای بیماران و حتی افراد سالم (مانند استعمال دخانیات) می باشد، اما برخلاف یافته های مطالعات گذشته، مولفه های تهدید تندرستی عمومی، آسیب پذیری ادراک شده و شدت و جدیت ادراک شده نتوانستند رفتارهای تندرستی را در بیماران با علائم فشار خون بالا تبیین کنند. بنابراین، بهتر است کارآیی این مدل در میان مبتلایان به سایر بیماری ها نیز مورد سنجش قرار گیرد.

سبب شناسی اجتماعی ـ روانی تاخیربرای کمک جویی در فاز پیش از بیمارستان در بیماران با علائم انفارکتوس میوکارد در شهریزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  فاطمه دشتی   ابراهیم مسعودنیا

هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عوامل اجتماعی ـ روانی و تاخیر درکمک جویی در فاز پیش از بیمارستان در بیماران با علائم انفارکتوس میوکارد در شهر یزد انجام شد. این مطالعه، در پرتو مدل اجتماعی ـ رفتاری آندرسن انجام گرفت. روش: این تحقیق در قالب طرح پیمایشی و بصورت مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه، از 100 نفر بیمار با علائم انفارکتوس میوکارد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه ادراک بیماری (ipq)، پرسشنامه نگرش نسبت به کمک جویی (atsph) و پرسشنامه افشای علائم (dtq). یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی معناداری بین متغیرهای ادراک بیماری و تاخیر ارزیابی )01/0(p< ، تاخیر کل)05/0(p< وجود داشت. ولی رابطه بین نگرش نسبت به کمک جویی و افشای علائم با تاخیر، معنادار نبود. متغیر محل اقامت در میانگین نمره تاخیر رفتاری)01/0(p< تاخیر ارزیابی )05/0(p< و تاخیر کل)01/0(p< تفاوت معنی داری ایجاد کرده است. متغیر سابقه بیماری بستگان درجه اول تفاوت معنی داری در میانگین نمره تاخیر ارزیابی)01/0(p< و تاخیرکل)01/0(p< ایجاد کرد. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون سلسله مراتبی جندگانه در زمینه تاخیر در ارزیابی نشان داد که متغیرهای اجتماعی ـ جمعیت شناختی 5/21 درصد از واریانس متغیر تاخیر در ارزیابی را تبیین کردند. از بین این متغیرها، محل اقامت، سابقه بیماری خانواده و فاصله تا مراکز درمانی، سهم معنی داری در تبیین واریانس تاخیر در ارزیابی داشتند. از میان متغیرهای مدل اجتماعی ـ رفتاری اندرسن، مولفه های مربوط به سازه نگرش، توانستند 38 درصد از تغییرات متغیر تاخیر در ارزیابی را پیش بینی کنند. در اینجا تنها متغیر شناخت، سهم معنی داری در تبیین واریانس تاخیر در ارزیابی داشت. مولفه های سازه افشا توانستند 23 درصد از واریانس متغیر تاخیر در ارزیابی را پیش بینی کنند در این میان، تنها متغیر واکنش، سهم معنی داری در تبیین واریانس تاخیر در ارزیابی داشت. مولفه های مربوط به سازه ادراک بیماری، توانستند 4 درصد از تغییرات متغیر تاخیر در ارزیابی را پیش بینی کنند. در این میان هیچ کدام از متغیرها سهم معنی داری در تبیین واریانس نداشتند. متغیرهای مدل اجتماعی ـ رفتاری آندرسن 65 درصد از واریانس تاخیر در ارزیابی علائم انفارکتوس میوکارد را تبیین کردند. در ارتباط با تاخیر رفتاری، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد متغیرهای اجتماعی- جمعیت شناختی توانستند 7 درصد از واریانس متغیر تاخیر رفتاری را تبیین کنند. تنها متغیر محل اقامت، سهم معنی-داری در تبیین واریانس تاخیر رفتاری داشت. از متغیرهای مدل اجتماعی ـ رفتاری اندرسن، مولفه های مربوط به سازه نگرش، توانستند 65 درصد از تغییرات متغیر تاخیر رفتاری را پیش-بینی کنند. مولفه های مربوط به سازه افشا توانستند 09/0 درصد از واریانس متغیر تاخیر رفتاری را پیش بینی کنند، در این میان تنها متغیر واکنش، سهم معنی داری را در تبیین واریانس تاخیر رفتاری داشت. مولفه های مربوط به سازه ادراک بیماری، توانستند 4 درصد از تغییرات متغیر تاخیر رفتاری را پیش بینی کند. در این سازه، تنها مولفه های خط زمانی حاد/مزمن، کنترل شخصی، کنترل درمان و تظاهرات هیجانی، سهم معنی داری در تبیین وارانس تاخیر رفتاری داشتند. متغیرهای مدل اجتماعی ـ رفتاری آندرسن09/69 درصد از واریانس تاخیر رفتاری علائم انفارکتوس میوکارد را تبیین کردند. نتایج این مطالعه، یافته های پژوهش های پیشین درباره این که افراد دارای درآمد بالاتر، سن کمتر، میزان تحصیلات بالاتر و شغل بالاتر، تاخیر کمتری در مراجعه برای کمک جویی دارند را مورد تردید قرار داده است. نتیجه گیری: این مطالعه، تاثیر یک سازه از مدل اجتماعی- رفتاری اندرسن، یعنی ادراک بیماری و نیز متغیرهای اجتماعی- جمعیت شناسی محل اقامت و سابقه بیماری را بر تاخیر در کمک جویی در بیماران با علائم انفارکتوس میوکارد نشان داد. واژگان کلیدی: تاخیر در کمک جویی، انفارکتوس میوکارد، افشای علائم، نگرش نسبت به کمک جویی، ادراک بیماری.

باورهای عامه درباره سبب شناسی اختلالات خلقی در دو قومیت کرد و آذری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  کژال امینی   سید محسن سعیدی مدنی

چکیده پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت باورهای عامه (اگاهی، فهم، نگرش و باور نسبت به درمان اختلال) در دو قومیت کرد و آذری درباره ی سبب شناسی اختلالات خلقی(اختلال دوقطبی) انجام شد. این مطالعه با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های پژوهش از 300 نفر از زنان و مردان بالای 40 سال که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان و مردان دو شهر کرمانشاه و تبریز انتخاب شده بودند، جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از، مقیاس اصلاح شده چند بُعدی نگرش نسبت به اختلال های روانی. این پرسش نامه مرکب از 42 گویه بود که 4 بُعد از باورهای عامه، درباره ی اختلال های خلقی را می سنجید. نتایج، تفاوت معنی داری بین دو قوم از لحاظ فهم بیماری(05/0p<)، فهم بعد محیطی (05/0p<)، نگرش به بیماری(05/0p<)، باور در زمینه ی درمان بیماری(05/0p<)، درمان پزشکی (05/0p<) و درمان مذهبی(05/0p<) و هم چنین، درمان سنتی(05/0p<) را نشان داده است. تفاوت معنی داری بین دو قوم از لحاظ متغیرهای فهم بیماری، فهم بعد محیطی، نگرش به بیماری، باور در زمینه ی درمان بیماری، درمان پزشکی، مذهبی و سنتی وجود داشت. با توجه به این نتیجه می توان به منظور تقویت سلامت روانی در دو قوم از مداخله های اجتماعی ـ روانی و رفتاری بهره جست.

بررسی عوامل اجتماعی روانی تعیین کننده پایبندی بیماران قلبی به توصیه های پزشکی بعد از جراحی بای-پس در شهر یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  مرضیه منتظری هدشی   ابراهیم مسعودنیا

در طی سالهای اخیر شیوع بیماری قلبی در کشورهای رو به توسعه از جمله ایران در حال افزایش است میتوان گفت بیماران پس از پشت سر گذاشتن مراحل دشوار چندان به توصیه های پزشک توجه نمی کنند.مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عوامل اجتماعی – روانی و پای بندی بیماران قلبی به توصیه های پزشکی در شهر یزد، در قالب یک طرح پیمایشی و به صورت مقطعی در تیر ماه 1389 در بیمارستان افشار یزد انجام شد.ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده پرسش نامه جدیت ادراک شده بیماری، پرسشنامه ادراک بیماری و پرسش نامه نگرش به درمان. نتایج نشان داد که همبستگی معناداری بین حمایت اجتماعی و پای بندی بیماران قلبی به توصیه های پزشکی با توجه به مقدار (01/0( p< وجود داشت؛ بین جدیت ادراک شده بیماری و پای بندی بیماران به توصیه های پزشکی همبستگی معناداری باتوجه به مقدار( 05/0p <) وجود داشت؛تفاوت معناداری میان بیماران با پای بندی بالا و بیماران با پای بندی پایین از نظر ادراک بیماری ( 05/0 p > ( ، وجود نداشت ؛ تفاوت معناداری میان بیماران با پای بندی بالا و بیماران با پای بندی پایین از نظر نگرش به درمان (01/0(p < ،وجود داشت.. تحلیل رگرسیون خطی چند گانه به روش سلسله مراتبی نیز نشان داد که متغیرهای اجتماعی – جمعیت شناختی ( مرحله 1) ، 9/9 درصد، متغیر حمایت اجتماعی (مرحله 2 ) ،8/5 درصد و متغیر نگرش به درمان (مرحله پنجم)6/6 درصد از واریانس متغیر ملاک ( پای بندی به توصیه پزشک)، را تبیین کردند. این مطالعه تاثیر متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده ، جدیت ادراک شده بیماری و نگرش نسبت به درمان را بر پای بندی بیماران به توصیه های پزشکی نشان داد.

بررسی رابطه ی بین عوامل اجتماعی _روانی وراهبردهای مقابله ای درمیان زوجهای ناباروراولیه مراجعه کننده به مرکز تحقیقاتی _درمانی ناباروری یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  فائزه بدیعی نژاد   ابراهیم مسعودنیا

هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عوامل اجتماعی – روانی و راهبردهای مقابله ای درمیان زوجهای ناباروراولیه مراجعه کننده به مرکز تحقیقاتی _ درمانی ناباروری یزد انجام شد. روش: مطالعه حاضر، در قالب یک طرح پیمایشی و به صورت مقطعی در اردیبهشت و خرداد1390انجام شد. داده های این مطالعه از 186 (زن 98 و مرد 88 نفر) فرد نابارور که به مرکز تحقیقاتی – درمانی ناباروری یزد مراجعه کرده بودند، جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه راهبردهای مقابله -ای(css)، پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسش نامه داغ اجتماعی ادراک شده ،پرسش نامه منبع کنترل تندرستی(mhlcs)، پرسش نامه عزت نفس (rses) و پرسشنامه نگرش نسبت به ناباروری. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین سطوح مختلف داغ اجتماعی ادراک شده و راهبرد مقابله ای جستجوی حمایت اجتماعی (05/0>p)، سازگاری مجدد/ارزیابی ، اجتنابی ، خویشتنداری (001/0>p) وجود داشت؛ تفاوت معناداری بین سطوح مختلف حمایت اجتماعی و راهبرد مقابله ای جستجوی حمایت اجتماعی (001/0>p)، مقابله ارزیابی مجدد/سازگاری، مقابله هیجان مدار، مقابله فعالانه، ، مقابله خویشتن داری(01/0>p) وجود داشت؛ تفاوت معنی داری بین نگرش نسبت به ناباروری و راهبرد مقابله ای ارزیابی مجدد/سازگاری، مقابله اجتنابی، مقابله فعالانه (05/0>p)، مقابله خویشتنداری (001/0>p) وجود داشت؛ تفاوت معنی داری بین سطوح متفاوت عزت نفس و راهبرد مقابله ای ارزیابی مجدد/سازگاری (01/0>p) و مقابله خویشتنداری (001/0>p) وجود داشت؛ تفاوت معنی داری بین منبع کنترل و راهبرد مقابله ای فعالانه (05/0>p) و مقابله خویشتنداری (01/0>p) وجود داشت. تحلیل رگرسیون خطی چند گانه نشان داد که متغیرهای جنس، حمایت اجتماعی و داغ اجتماعی3/23 درصد از واریانس راهبرد مقابله ای جستجوی حمایت اجتماعی را تبیین کردند؛ همچنین متغیرهای داغ اجتماعی ادراک شده و عزت نفس 9/19 درصد از واریانس راهبرد مقابله ای سازگاری مجدد/ارزیابی را تبیین نمودند؛ متغیرهای جنس، مدت ازدواج و نگرش نسبت به ناباروری 5/8 درصد از واریانس راهبرد مقابله ای اجتنابی را تبیین نمودند؛ متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده 5/8 درصد از واریانس راهبرد مقابله ای هیجان مدار را تبیین کرد؛ متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده 2/8 درصد از واریانس راهبرد مقابله ای فعالانه را تبیین کرد؛ متغیرهای نگرش نسبت به ناباروری، داغ اجتماعی ادراک شده، عزت نفس و حمایت اجتماعی ادراک شده 5/33درصد از راهبرد مقابله ای خویشتنداری را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده،داغ اجتماعی ادراک شده، عزت نفس، نگرش نسبت به ناباروری و منبع کنترل را بر مولفه های راهبرد مقابله ای نشان داد.

بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی بابروز اختلال افسردگی دربین دانشجویان دانشگاه یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  سیمین ترکی   ابراهیم مسعودنیا

چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین سلامت اجتماعی و مولفه های آن با بروز اختلال افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه یزد انجام شد. روش: این مطالعه در قالب طرح همبستگی و به صورت مقطعی انجام شد. داده های این پژوهش از 250 نفر از دانشجویانی که در زمان جمع آوری داده ها دردانشگاه یزد اشتغال به تحصیل داشتند جمع آوری گردید. این دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزارسنجش متغیرهای تحقیق عبارتند بودند از: پرسشنامه افسردگی بک(bdi)؛ مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(psss)؛ مقیاس انسجام اجتماعی(sis)؛ مقیاس اعتماد اجتماعی(sts)؛ و شاخص شبکه اجتماعی برکمن و سیم (bssni). یافته ها: همبستگی منفی معناداری بین حمایت اجتماعی ادراک شده کلی با افسردگی (01/0 < p) وجود داشت. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مولفه های حمایت اجتماعی ادراک شده، یعنی حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی دوستان(01/0< p) ؛ حمایت ادراک شده از سوی خانواده ( 01/0< p) و حمایت ادراک شده از سوی دیگران مهم (01/0< p) وجود داشت. از بین مولفه های انسجام اجتماعی، همبستگی معناداری بین باور(01/0< p) و تعهد (01/0< p) با افسردگی وجود داشت. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مولفه اعتماد عمومی از سازه اعتماد اجتماعی با افسردگی(01/0 < p) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که متغیرهای کنترل اجتماعی- جمعیت شناختی (مرحله اول)9/3 درصد از واریانس افسردگی در میان دانشجویان را تبیین کردند. همچنین متغیر حمایت اجتماعی، 6/2 درصد از واریانس متغیر افسردگی در دانشجویان را تبیین کرد. نتیجه گیری: ضعف سلامت اجتماعی، یک ریسک فاکتور نیرومند برای بروز اختلال افسردگی در دانشجویان است. بنابراین، به منظور پیشگیری در بروز و شیوع افسردگی،مداخله های اجتماعی و رفتاری در جهت تقویت سلامت اجتماعی ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: سلامت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، پیوند اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده، افسردگی، دانشجویان، یزد.

بررسی برآیندهای اجتماعی- روانی و پزشکی سبک های مختلف رابطه پزشک-بیمار در شهر اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  فهیمه اصفهانیان   ابراهیم مسعودنیا

چکیده هدف: این بررسی، با هدف تعیین برآیندهای روانی- اجتماعی و پزشکی سبک های مختلف رابطه ی پزشک-بیمار در شهر اصفهان، انجام شده است. روش:پژوهش حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه پزشکان و بیمارانی می شدند که در طول دو ماه (آذر و دی ماه 1391)، در مراکز درمانی (شامل دو بیمارستان و بیست مطب خصوصی) شهر اصفهان حاضر بودند که 200 نفر از آنان با روش نمونه گیریدردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری پرسشنامه ای است که حاوی مقیاس هایی برای سنجش سبک های غیرکلامی رابطه پزشک بیمار (dpnci)، مقیاس رضایت بیمار (psq-18)، مقیاس اعتماد بیمار به پزشک (ptip)، و مقیاس پایبندی بیمار به توصیه های پزشکی، بود. داده ها به کمک روش تحلیل مولفه های اصلی و آزمون tمستقل تحلیل شدند. یافته ها: تفاوت معناداری بین سبک های ارتباطی پزشک- بیمار از نظر میزان رضایت بیمار به طور کلی (05/0>p) و نیز عامل های کیفیت امکانات(05/0>p)، رفتار بین فردی (01/0>p)، ارتباطات (01/0>p)، و زمان سپری شده (05/0>p) مشاهده شد. همچنین، تفاوت معناداری بین سبک های ارتباطی پزشک- بیمار از لحاظ میزان پایبندی بیمار به توصیه های پزشکی (01/0>p) مشاهده شد. در حالی که، تفاوت معناداری بین سبک های ارتباطی پزشک- بیمار از نظر میزان اعتماد بیمار به پزشک (05/0<p)مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به این که سبک های ارتباطی پدرمآبانه (فعالیت-نافعالی) و متقابل-مشارکت(دو سویه) از نظر پایبندی و رضایت وضعیت بهتری را نشان می دهند، بنابراین توجه به ایجاد و تقویت مدل های ارتباطی فوق برای دست یابی به نتایج بهتر در فرآیند درمان ضروری به نظر می رسد. کلید واژه:سبک های ارتباطیپزشک- بیمار، سبک رابطه پدرمآبانه، سبک رابطه متقابل- مشارکت پایبندی، رضایت

عوامل روانی اجتماعی مرتبط با استیگمای ادراک شده در بیماران با علائم hiv در شهر یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  حسن چنانی نسب   ابراهیم مسعودنیا

مقدمه و هدف: ایدز از جمله بیماری های است که در اکثر فرهنگ ها یک تابو تلقی شده و معمولاً با هاله ای از شرم، منع-های اخلاقی و بالاترین میزان استیگما همراه بوده و در نتیجه برآیندهای روانی-اجتماعی و فرهنگی بی شماری برای فرد مبتلا به دنبال دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عوامل روانی-اجتماعی با استیگمای ادراک شده در بیماران با علائم hiv انجام شد. روش: این پژوهش در قالب یک طرح همبستگی و به صورت مقطعی و بر روی 63 بیمار مبتلا به hiv/aids که به صورت در دسترس از جمعیت 80 نفری بیماران مبتلا به hiv انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار پژوهش عبارت بودند از: مقیاس استیگمای بیماران اچ.آی.وی (hivss)، خودکارآمدی ادراک شده (gses)، شاخص اصلاح شده شبکه اجتماعی برکمن و سیم (sni)، حمایت اجتماعی ادراک شده (mspss)، مقیاس چند بعدی منبع کنترل تندرستی (mhlcs)، پرسشنامه ادراک بیماری (ipq) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (rses). یافته ها: همبستگی معنادار معکوسی بین استیگمای ادراک شده با مولفه های برآیند بیماری (01/0> p) و خط زمانی حاد- مزمن (01/0> p) به عنوان مولفه های متغیر ادراک بیماری و متغیر عزت نفس (05/0> p) وجود داشت. رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد که متغیرهای ادراک بیماری، عزت نفس، شبکه اجتماعی ادراک شده، حمایت اجتماعی ادراک شده، منبع کنترل و خودکارآمدی ادراک شده در مجموع6/43 درصد از کل واریانس متغیر استیگمای ادراک شده در بیماران با علائم اچ.آی.وی را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، تغییر کیفیت ادراک بیماری و نیز تقویت عزت نفس با هدف کاهش استیگمای ادراک شده در بیماران با علائم اچ.آی.وی را تبیین کردند.

بررسی اثر بخشی برنامه های آموزش مهارت های شناختی مرتبط با محیط زیست بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دبیرستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  اعظم یحیایی   فرهاد نژادکورکی

آموزش موثرترین شیوه ی افزایش ادراک فرد نسبت به مسائل و مشکلات محیط زیستی جامعه است و تغییرات رفتاری مثبت و پایدار را به منظور حفظ محیط زیست به دنبال دارد. اگر آموزش محیط زیست از مقطع دبیرستان برای نوجوانان آغاز شود تغییراتی را در نگرش، آگاهی و مهارت های دانش آموزان در رابطه با محیط زیست ایجاد خواهد کرد و نوجوانان می توانند به طور کاربردی در محیط پیرامون خود به حفاظت از محیط زیست پرداخته و از منابع به طور صحیح استفاده نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامه های آموزشی مرتبط با محیط-زیست بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان پایه اول مقطع دبیرستان شهر سیرجان و در قالب یک طرح شبه آزمایشی با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون و با گروه های آزمایش و کنترل انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول دبیرستان های دولتی شهر سیرجان در سال تحصیلی92-91 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 93 دانش آموز دختر و 93 دانش آموز پسر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته ادراک نسبت به محیط زیست استفاده شد. در این پژوهش داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین میانگین های سطح آگاهی، مهارت، نگرش و به طور کلی ادراک محیط زیستی دانش آموزان گروه آزمایش در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان گروه کنترل در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان گروه کنترل در موقعیت پیش آزمون و دانش آموزان گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دختر و پسر گروه آزمایش در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک دانش آموزان دختر و پسر گروه کنترل و آزمایش در موقعیت پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<).آموزش های محیط زیستی بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دختر و پسر پایه اول مقطع دبیرستان شهر سیرجان تأثیر مثبت دارد. کلمات کلیدی: ادراک اکولوژیکی، آگاهی، آموزش محیط زیست، دانش آموزان مقطع دبیرستان، رفتارهای اکولوژیکی، نگرش محیط زیستی

بررسی رابطه بین نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده و خطر بروز انفارکتوس میوکارد در جمعیت بزرگسال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  آرش فراهانی   ابراهیم مسعودنیا

بیماریهای قلبی- عروقی و به ویژه آنفارکتوس میوکارد، عامل اول مرگ و میر در ایران و جهان محسوب می شود. اتیولوژی آنفارکتوس میوکارد بسیار پیچیده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان شاخص های عملکرد خانواده، مانند نارسایی در سازگاری، نارسایی در انسجام خانواده، نارسایی در بیانگری اعضای خانواده و وجود تعارض در خانواده و خطر بروز آنفارکتوس میوکارد انجام شد.