عوامل انسانی یک نقش اساسی را در توانایی سازمان برای رشد و تکامل و بقا ایفا می کنند. یکی از این عوامل رفتار رهبری مدیریت است، اینکه چطور یک مدیر می تواند روی تعهد سازمانی کارکنان و عملکرد بهتر آنها تاثیر بگذارد. از آنجا که روحیات و رفتارهای رهبران، محرک های نیرومند موفقیت کاری به شمار می روند، لذا انتخاب شیوه مناسب رهبری که بسیار حائز اهمیت است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبکهای رهبری تبادلی و تحول آفرین با تعهد سازمانی کارکنان در اداره کل امور مالیاتی شمیرانات می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی شمیرانات مشتمل بر 284 نفر تشکیل می دهند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 138 نفر از کارکنان اداره کل امورمالیاتی شمیرانات بعنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی آلن و می یر(ساعتچی و دیگران،1389) و پرسشنامه سبک رهبری (بس و آولیو، 1994) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزار لیزرل و spss بهره گرفته شد. از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمونی تی تک نمونه ای، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و در نهایت به منظور تایید مدل ساختاری پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین رهبری تحول آفرین و تعهدسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بین رهبری تبادلی و تعهدسازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین مشخص شد که وضعیت تعهدسازمانی کارکنان در اداره کل امور مالیاتی شمیرانات چندان مطلوب نیست و در حال حاضر رهبری تبادلی، سبک غالب رهبری در این سازمان می باشد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که رهبری تحول آفرین اثر مثبت و معناداری بر تعهدسازمانی دارد و در مقابل رهبری تبادلی اثر معناداری بر تعهدسازمانی ندارد.

افزایش نسبی سطح رفاه جامعه بشری موجب اهمیت یافتن بهداشت روان شده و از طرفی رشد فناوری پزشکی امکان شناخت ساز و کارهای ذهنی را فراهم آورده است. این دو عامل موجب اهمیت یافتن هر چه بیشتر روانپزشکی شده است. هدف این بررسی فراوانی انواع اختلالات روانی در بین دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد با استفاده از پرسشنامه است. این اختلالات شامل افسردگی ، اضطراب ، حساسیت بین فردی، وسواس و اجبار، پرخاشگری ، ترس مرضی، افکار پارانوئید، جسمی سازی و روان پریشی براساس سن، جنس، رشته تحصیلی، ترم تحصیلی ، مقطع تحصیلی، وضعیت تاهل، بومی بودن یا غیربومی بودن و محل سکونت ارزیابی گردیده است.

از آنجا که بیماری افسردگی از اختلالات شایع روانی می باشد ، لذا بررسی های اپیدمیولوژیک این بیماری از اهمیت خاصی برخوردار است . هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوع افسردگی در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهر یزد بود که تعیین شیوع افسردگی به عنوان هدف اصلی در نظر گرفته شد. و اهداف فرعی ، بررسی شیوع افسردگی در جمعیت فوق بر حسب بعد خانوار ، سن و تحصیلات والدین ، شغل پدر، شاغل بودن مادر، زندگی با والدین ، وضعیت مسکن و وضعیت تحصیلی فرد بود.

این پژوهش به منظور بررسی میزان افسردگی در بیمارانی که هیسترکتومی یا ماستکتومی شده اند انجام شده است. برای هر بیمار پرسشنامه ای شامل مشخصات فردی ، متغیرهای مورد مطالعه و آزمون استاندارد بک تکمیل گردیده است. در تابستان 1380 با بررسی 120 بیمار که 60 نفر از انها ماستکتومی و 60 نفر دیگر هیسترکتومی شده بودند و مراجعه کننده به بیارستانهای افشار ، شهید رهمنمون و زایشگاه بهمن به روش توصیفی و به طور تصادفی دریافتیم که 82 نفر (2/68درصد) دچار درجاتی از افسردگی و 38 نفر نرمال هستند و با افزایش تحصیلات شیوع افسردگی کاهش می یابد به طوری که در افراد بیسواد (8/83 درصد) دچار افسردگی هستند. در تاهل کمترین میزان شیوع افسردگی در این مطالعه دیده شد و بیشترین تعداد افسرده گروه سنی 64-55 سال (37 نفر) قرار دارند بطورکلی در این مطالعه افسردگی در زنان مسن خانه دار بیسودا شیوع بیشتری داشت. از آنجایی که افسردگی در بیمارانی که ذکر آنها رفت تاثیر سویی دارد توجه به مشکلات روحی - اجتماعی بیماران فوق به درمان بهتر آنها کمک می کند. بنابراین برنامه ای لازم است تا این بیماران به طور دوره ای مورد معاینه روانپزشکی واقع شوند و همچنین پژوهشهای جامع و ملی با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی جهت برسی شیوع افسردگی در بیماران مشابه در کل کشور شناسایی و درمان آنها طراحی و انجام گیرد.

افزایش نسبی سطح رفاه جامعه بشری در پایان قرن بیستم موجب اهمیت یافتن بهداشت روان شده است و از سوی دیگر، رشد فناوری پزشکی امکان شناخت سازوکارهای ذهنی را فراهم آورده است. این دو عامل در فعالیت به اهمیت یافتن هر چه بیشتر روانپزشکی منجر شده است.