نام پژوهشگر: جمشید حسن زاده

زمین شناسی، سن سنجی و خاستگاه رخدادهای طلای توزلار، عربشاه و گوزلبلاغ در ناحیه قروه-تکاب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1392
  مهران حیدری   مجید قادری

چکیده ناحیه طلادار قروه- تکاب، با راستای شمال باختری- جنوب خاوری، در شمال باختر پهنه دگرگونه - ماگمائی سنندج- سیرجان و در مرز خاوری آن با ایران مرکزی واقع شده است. به لحاظ موقعیت ژئودینامیکی، این ناحیه بخشی از کمربند کوهزاد زاگرس و منطبق بر حاشیه فعال قاره ای است. اغلب واحدهای سنگی رخنمون یافته در این ناحیه، شامل سنگ های نئوپروتروزوئیک- پالئوزوئیک آغازین، رسوبات پالئوزوئیک- مزوزوئیک و واحدهای آذرین (آتشفشانی- نفوذی) سنوزوئیک می باشند که بیشتر توسط نهشته های آبرفتی کواترنری و تراورتن پوشیده شده اند. فازهای تکتونوماگمائی در این ناحیه، طیف پیوسته ای از فعالیت های ماگمائی مرتبط با فرورانش تا پس از برخورد را در بر می گیرند که در این طیف وسیع، عمده کانه زائی های طلا در ارتباط با فازهای پالئوسن- ائوسن (گوزل بلاغ)، میوسن زیرین (توزلار) و میوسن میانی- بالائی (عربشاه) هستند. فاز ماگمائی پالئوسن- ائوسن، با رخنمون در بخش باختری ناحیه مورد مطالعه، اولین فاز کانه زائی مرتبط با کمان در این ناحیه را ایجاد نموده است. این فاز ماگمائی بر خلاف دیگر بخش های کمربند ماگمائی ارومیه- دختر به صورت توده های نفوذی باتولیتی رخنمون یافته و میزبان کانه زائی طلا- مس گوزل بلاغ می باشد. این کانه زائی، به صورت رگه کوارتزی- سولفیدی در مرکز توده گرانیتوئیدی نفوذی پالئوسن (60-55 میلیون سال قبل)، که در داخل سنگ های دگرگونی پی سنگی و شیلهای ژوراسیک نفوذ نموده است، قرار دارد. این توده عمدتاً دارای ترکیب گرانیتی با مقادیر کمتر گرانودیوریت، دیوریت، تونالیت و مونزونیت است و تحت تأثیر پهنه های برشی روند شمالخاور- جنوبباختر، که همروند با روند گسلهای اصلی در منطقه مورد مطالعه است، را دارد. رگه کانه دار در این کانه زائی به صورت صفحه ای، منقطع و حاوی کانه زائی های طلا، مس، نقره، بیسموت و تلوریم می با شد که به صورت کاملاً قطع¬کننده در داخل توده نفوذی رخنمون یافته است. داده های حاصل از مطالعات ایزوتوپی گوگرد از نمونه¬های سولفیدی در این کانه زائی، مقادیر ?34sh2s با دامنه ای بین 1/6- تا 6/6- در هزار (میانگین ‰4/6-) را نشان می دهد. این مقادیر از تغییرات نسبتاً کمی برخوردار بوده و گویای منشاء رسوبی و دگرگونی برای گوگردهای مرتبط با کانه زائی در این رخداد است. بر این اساس و با توجه به بازدیدهای صحرائی، منشاء تأمین سولفید در این کانسار احتمالاً در ارتباط با هضم شیست های پی سنگی و شیل های احیائی ژوراسیک (معادل شمشک) است که قطعات آن به صورت زینولیت نیز در داخل توده میزبان مشاهده می شوند. اما نتایج آنالیز ایزوتوپی اکسیژن، بیانگر مقادیر ?18oh2o بین 42/1 تا 62/3 در هزار (میانگین ‰78/2) برای کوارتز است که منشاء آب¬های ماگمائی را برای تشکیل کوارتز در این کانه زائی پیشنهاد می نماید. این ذخیره به لحاظ تشابه در نوع دگرسانی ها (سریسیتی، کلریتی و سیلیسی شدن)، فلزهای مرتبط (au, cu, ag, bi, te, as, sb)، رخداد طلا (آزاد و به صورت محلول جامد در سولفیدها)، نسبت ایزوتوپ پایدار (ماگمائی- دگرگونی)، ارتباط مکانی با گرانیت های نیمهاحیاء، متاآلومینه، نوع i و کالکوآلکالن بودن از نوع سری ایلمنیتی، حضور کانی های سولفیدی و احیائی از قبیل کالکوپیریت، پیریت، کمی مگنتیت، دگرسانی ضعیف و جایگاه تکتونیکی (کمان ماگمائی)، بیشترین شباهت را با کانسارهای طلای تیپ مرتبط با توده های نفوذی دارد. خاطر نشان می سازد، مهمترین عامل رخنمون این کانه زائی، روبرداری (exhumation) سریع و عملکرد پهنه های برشی راستگرد در زمان میوسن به بعد می باشد. فرآیند تکوین کمان ماگمائی (پالئوسن- ائوسن) در زمان میوسن زیرین، با بالاآمدگی تحت فرآیند کرکمپلکس، کاهش فشار، افزایش گرادیان گرمائی و دما، تولید ماگما، ایجاد ساختارهای کششی و مهاجرت ماگما تداوم یافته و رژیم مناسبی برای توسعه ماگماهای مرتبط با کمان و جانشینی توده های پورفیری غنی از پتاسیم در ناحیه مورد مطالعه فراهم نموده است. این مجموعه های آتشفشانی و نفوذی¬های نیمه عمیق مرتبط با آن به صورت یک مخروط مرکب با ترکیب کالکوآلکالن پتاسیم بالا شرائط ایده آلی برای تولید ذخائر طلا/مس مرتبط با توده های نیمه عمیق در زمان میوسن زیرین در این ناحیه (همچون توزلار و بایچه باغ) و دیگر نواحی (همچون کانسار مس- طلای دالی) ایجاد نموده است. در این بین، کانه زائی طلا- مس توزلار طی فعالیت هیدروترمالی با سنی کمتر از 3/18 میلیون سال (میوسن زیرین) در منتهی الیه شمال خاوری ناحیه مورد مطالعه واقع شده است. کانه زائی مزبور بهلحاظ نوع دگرسانی های هیدروترمالی (پروپیلیتیک، آرژیلیک، فیلیک، سریسیتی، آرژیلیک پیشرفته و سیلیسی شدن) و روند تکوین کانه زائی در ارتباط با برشی شدن و ته نشینی سولفیدهای مس و سولفوسالتها، شبیه به کانسارهای پرسولفیداسیون در جایگاههای کمان آتشفشانی است. کانه زائی در این کانسار، تحت شرائط دمائی نسبتاً پائین در حدود 220 درجه سانتی گراد، با شوری (5/2 درصد معادل درصد وزنی nacl) و فشار نسبتاً کم تشکیل شده است. کاهش و افت فشار در طی تکوین سیستم هیدروترمالی، حضور سیالات کم چگال و همراهی آنها با گاز co2 پیشنهاد فرآیند رقیق¬شدگی و ته نشینی طلا، به دلیل کاهش سریع دما و جدایش فازی را تقویت می نماید. محیط تشکیل زمین شناسی این کانه زائی در مجموعه آتشفشانی- نیمهآتشفشانی نیز تأییدی بر تشکیل این کانه زائی در اعماق و فشار کم است. طلا در این کانه زائی به صورت آزاد شده از دانه های پیریت اکسیده، همچنین در داخل کوارتزها در برشهای هیدروترمالی و محلول جامد در دیگر کانه های سولفیدی از قبیل سولفیدها و سولفوسالتها رخ داده است. عمده تفاوت تشکیل این کانسار با دیگر کانسارهای تیپ پرسولفیداسیون در محیط تشکیل آن است. این کانسار در یک محیط کم عمق دریائی (submarine) حوضه قم و در ارتباط با رژیم تکتونیکی کششی تشکیل شده است. اگرچه مشخصات کانی شناسی، سیالات درگیر و ایزوتوپی، همگی بیانکننده مشابهت این کانسار با کانسارهای اپی ترمال پرسولفیداسیون است، ولی با توجه به اینکه کانسارهای هیدروترمالی بازه پیوسته ای از کانسارهای پورفیری تا اپی ترمال و حتی ژئوترمال را در بر می گیرند، و محیط تشکیل این کانه زائی، محیط های کششی کم¬عمق درونکمانی است، انتخاب واژه کانسار اپی ترمال مرتبط با توده نیمهعمیق که در خود، واژه پرسولفیداسیون را نیز دربر دارد، برای کانسار توزلار مناسب تر است. در ادامه تکوین فاز ماگمائی میوسن زیرین در ناحیه مورد مطالعه (19-16 میلیون سال قبل) و تحت تأثیر پهنه های برشی راستگرد، متأثر از نزدیک شدن صفحه عربی به ایران در مراحل انتهائی پیش از برخورد تا حین برخورد، پالس های ماگمائی به صورت توده های نیمه عمیق فلسیک (13-11 میلیون سال قبل) رخ داده اند که در واقع فازهای تأخیری سیستم کمان ماگمائی می باشند. این توده های نیمه عمیق به دلیل جابه جائی های صورت گرفته به لحاظ ساختاری در اعماق مختلف و ماهیت آداکیتی، باعث تشکیل کانسارهای عربشاه، زرشوران، ساری گونی، آی قلعه سی و آق دره در ناحیه مورد مطالعه شده اند. کانه زائی عربشاه، در بخش مرکزی شمال باختر ناحیه مورد مطالعه واقع است. سنگ میزبان این کانه زائی شامل مجموعه ای از سنگ ها و توالی های رسوبی متعلق به پالئوزوئیک زیرین می باشد که توسط توده های نیمه عمیق داسیتی ساب¬آلکالن قطع شده اند. موقعیت قرارگیری این توده های نیمه عمیق در ارتباط با فضاهای کششی مرتبط با ساختارهای امتدادلغز حاصل از تأثیر پهنه های برشی ناحیه ای و راستگرد در منطقه مورد مطالعه است. کانه زائی مزبور بهلحاظ نوع دگرسانی های هیدروترمالی (کربنات زدائی، آرژیلیک، دولومیتی ، سولفیدی و سیلیسی شدن) و روند تکوین کانه زائی در ارتباط با برشی شدن و ته نشینی سولفیدهای فلزات پایه، آهن، آرسنیک و آنتیموان شبیه به کانسارهای مرتبط با سیستم های ژئوترمال (اپی ترمال کم سولفیداسیون) در جایگاه های آتشفشانی است، با این تفاوت که سنگ میزبان آن رسوبی است. محیط تشکیل زمین شناسی این کانه زائی در پی سنگ بالاآمده در زمان میوسن میانی- بالائی، تأییدی بر تشکیل این کانه زائی در اعماق و فشار کم است. براساس کانی های دگرسانی و ارتباط های بافتی می توان نتیجه گرفت که ته نشست طلا در این کانه زائی، متأثر از فرآیندهای مختلف فیزیکی- شیمیائی در حالت هائی نظیر سردشدن سیالات کانه دار، اختلاط با انواع سیالات و نیز واکنش با سنگ دیواره و احیاء سیالات توسط مواد آلی یا سولفیداسیون حاصل شده باشد. طلا در این کانه زائی به صورت نامرئی در سولفیدها تشخیص داده شده است، هرچند احتمال حضور آن به صورت آزاد در داخل کوارتزها و برشهای هیدروترمالی را نمی توان رد کرد. طلا در سیالات به صورت کمپلکس بی سولفیدی حمل شده که خود به نقش بسیار مهم h2s در ارتباط با منشاء سیالات کانه دار اشاره دارد. مجموع نتایج ایزوتوپی اکسیژن و گوگرد، از طیف وسیع منابع از قبیل سیالات ماگمائی- دگرگونی یا آب های سطحی در تعادل با سنگ های ماگمائی- دگرگونی برای سیالات مرتبط با کانه زائی در این کانسار خبر می دهد. عمده تفاوت تشکیل این کانسار با کانسارهای اپی ترمال نوع کم سولفیداسیون در سنگ میزبان رسوبی آن است. بنابراین، سنگ میزبان عامل اصلی ایجاد اختلافات کانی شناسی و دگرسانی ها که محصول واکنش های شیمیائی سیالات اسیدی با سنگ دیواره می باشد، در این کانسار محسوب می شود. اگرچه در برخی موارد، مشابهت هائی نیز با کانسارهای طلای تیپ کارلین دارد، ولی با توجه به نوع سنگ میزبان، حضور کانه زائی به صورت رگه ای، عمق کم تشکیل، ارتباط آن با توده های نیمه¬عمیق داسیتی، پاراژنز کانی ها، حضور as, sb, hg, base metals دگرسانی هیدروترمالی و حضور طلا به صورت نامرئی در پیریت های آرسنیک دار، کانسار طلای عربشاه بسیار شبیه به کانسارهای طلای رگه ای اپی ترمال با میزبان رسوبی است. بنابراین، کانه زائی عربشاه را می توان در گروه کانسار های اپی ترمال با میزبان رسوبی که در محیط های کششی درون قاره ای تشکیل شده اند، رده بندی نمود. براساس مجموع داده ها و شواهد موجود، سیالات مسئول کانه زائی های طلا در ناحیه قروه– تکاب، با تکوین فازهای ماگمائی مرتبط با کمان در طی فرآیندهای ساختاری ناحیه مورد مطالعه مرتبط می باشند. این فازهای ماگمائی در پالئوسن- ائوسن با خصوصیات نسبتاً احیائی آغاز شده، و در میوسن به کاملاً اکسیدان و کالکوآلکالن تا آداکیتی- شبه آداکیتی تداوم می یابد. به لحاظ ژئوشیمیایی این فازهای ماگمائی نسبت به فازهای ماگمائی قبلی از آب و مواد فرار (به صورت ناسازگار) غنی¬تر هستند، که این نشان¬دهنده تکوین سیستم کمان ماگمایی (بلوغ) در طی یک دوره دهها میلیون ساله، و به¬ویژه در مراحل پایانی تکوین کمان ماگمائی می باشد. این محتویات بالای آب در ماگما شرائط لازم برای جایگزینی ماگماهای کمان در عمق های کم پوسته را فراهم نموده و در پی آن سیستم¬های ماگمایی- هیدروترمال نیمه عمیق بالقوه کانه ساز ایجاد شده است. بنابراین، به نظر می رسد که باروری ماگماهای کمان در این ناحیه و شاید دیگر نواحی، در ارتباط با فازهای نیمه عمیق خاص (اسیدی) و متأثر از خصوصیات لیتوژئوشیمیایی حاصل از فرآیندهای تولید ماگما در اعماق و شرائط متفاوت باشد. این شرائط، با توجه به حضور محیطهای کم عمق و وجود آبهای جوی و نفوذ آن از طریق مجاری کششی، شرائط را برای اختلاط سیالات و کاهش دما و نهایتاً کانه زائی طلا فراهم می نماید. بنابراین، ترکیب ماگما، منشاء، سن و عمق قرارگیری آنها از مهمترین عوامل کنترل کننده کانه زائی های طلا در این ناحیه محسوب می شود. واژه های کلیدی: کانه زائی طلا، ماگماتیسم، فرورانش، قروه- تکاب، اپی ترمال، پرسولفید، کم سولفید، مرتبط با توده نفوذی، توزلار، عربشاه، گوزل بلاغ، سنندج- سیرجان، ارومیه- دختر.

بررسی ژئوشیمی و ژنز کانسار آهن آنومالی شمالی (شمال بافق) ایران مرکزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1386
  رسول صادقی   جمشید حسن زاده

چکیده ندارد.

بررسی ژئوشیمی و ژنز کانسار آهن چغارت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1386
  ولی اله صادقی دعوتی   جمشید حسن زاده

چکیده ندارد.

مطالعه کانی زایی و محیط تکتونیکی انباشت های کرومیت در افیولیت خواجه جمالی، شمال شرق شیراز
پایان نامه موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1387
  رسول شاهنده قره آغاجلوسفلی   جمشید حسن زاده

توده افیولیتی خواجه جمالی در شمال شرق شیراز و هم امتداد با تود? افیولیتی نیریز قرار دارد و قسمتی از کمربند افیولیتی زاگرس رورانده می باشد. بر مبنای مشاهدات صحرایی و مطالعات مقاطع نازک این توده شامل هارزبورژیت، دونیت، پیروکسنولیت، گدازه بازالتی و پیلولاوا، همراه با رسوبات پلاژیک می باشد. الترامافیک ها بیشترین واحد های لیتولوژیکی منطقه را تشکیل می دهد، که کم و بیش سرپانتینی و لیستونیتی شده اند. بر اساس روابط صحرایی و تعیین سن های صورت گرفته افیولیت خواجه جمالی در یک دریای حاشیه ای مزوزوئیک تشکیل شده و بر روی لبه شمال شرقی حاشیه غیر فعال زاگرس قبل از کرتاسه پسین جایگزین شده اند. در الترامافیک های خواجه جمالی، کرومیت ها از پایین به بالا در چهار موقعیت سنگ شناسی قرار دارند: 1- هارزبورژیت های پایینی (توالی تکتونیکی پایینی)، 2- لنزهای دونیتی همراه با هارزبورژیت (توالی تکتونیکی میانی- بالایی)، 3- لنزهای دونیتی فراوان در داخل هارزبورژیت واقع در پایین دونیت های انباشتی و 4- دونیت انباشتی که از لحاظ چینه شناسی بخش ماگماتیک افیولیت را شامل می شود. در عین حال سنگ میزبان های نوع دو و سه از لحاظ اقتصادی مهم هستند. الگوی ree نرمالایز شده دونیت های منطقه، تشکیل آنها را به ماگمای بونینیتی نسبت می دهد، که این ماگما ها در جزایر کمانی تشکیل شده و دارای mg بالا و پایینی می باشند. مطالعه مقاطع نازک صیقلی دونیت ها و کرومیت های منطقه نشان دهنده، وجود انکلوزیون هایی از فلزات پایه در داخل آنها می باشد؛ این انکلوزیون ها بر اساس آنالیز الکترون میکروپروب ترکیبی از آلیاژهای نیکل و آهن (فاز کانی شناسی آوارویت) دارند، که اغلب منشاء ثانویه داشته و در داخل شکستگی ها (سرپانتین ها) تجمع یافته اند. مجموع عناصر گروه پلاتین موجود در سنگ های منطقه بالاتر از متوسط مقدار گوشته ای بوده، و الگوی نرمالایز شده این عناصر نسبت به کندریت ها دارای شیب منفی (به غیر از هارزبورژیت) به مانند اغلب کرومیت های انبانه ای می باشد و این ویژگی در ارتباط با درجه بالای ذوب بخشی در زون بالای فرورانش (supra subduction zone) می باشد. کرومیت های منطقه خواجه جمالی دارای عدد کروم (cr#) بالا و پایین هستند. این کرومیت ها ترکیب مگنزیوکرومیت داشته، و از نوع کرومیت های انبانه ای می باشند. نتایج حاصل از این مطالعه، تشکیل کرومیت ها را به ماگمای بونینیتی و محیط تکتونیکی زون بالای فرورانش با درجه بالای ذوب بخشی نسبت می دهد.

پتروژنز سنگهای دگرگونی مجاورتی و اسکارن آهن مرتبط با آن در منطقه شهرک(شرق تکاب)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1382
  هدایت عزیزی شتر خفت   جمشید حسن زاده

کانسار آهن شهرک که در 150 کیلومتری جنوب غربی زنجان واقع است ، با راستای شمالی -جنوبی در محدوده جغرافیایی چهارگوشی قرار دارد مطالعات صحرایی نشان می دهند که همزمان با رسوبگذاری آهکهای سازند قم در منطقه شهرک، فعالیتهای آتشفشانی اسیدی حجمهای عظیمی از ریولیت(کوارتز پرفیر) ، داسیت ، آندزیت و توفهای آندزیتی و آندزیت -بازالتی ایجاد کرده است.همچنین فعالیتهای آذرین درونی که با تشکیل توده های بزرگ درونی و نیمه درونی حدواسط و فلسیک (دیوریت-لوکودیوریت) همراه بوده به وقوع پیوسته است. گسلهای عمیق و شکستگیهای فراوان در سنگهای رسوبی و آذرین که به نظر می رسد در الیگوسن آغازین تشدید شده باشند ، موجب تسهیل حرکت محلولهای گرمابی ناشی از توده های ماگمایی اسیدی و حدواسط شده و به این ترتیب دگرگونی مجاورتی ،متاسوماتیزم و اسکارن زایی آهن در منطقه بوجود آمده است. این رخدادها نتیجه فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس تحت زاویه متوسط تا زیاد به زیر پوسته قاره ای ایران و بسته شدن اقیانوس نئوتتیس می باشد.