نام پژوهشگر: محمد زارع زاده

بررسی جذب زیستی فلزات سرب و کادمیم توسط گیاهان چنار و نارون به روش پیوسته در ستون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1389
  محمد زارع زاده   محمد رضا سنگی

در این تحقیق توانایی جاذب های گیاهی چنار (platanus orientalis) و نارون (ulmus carpinifolia) درجذب سرب و کادمیم درسیستم های جذبی تک جزیی توسط ستون پر شده مورد بررسی قرارگرفته است. آزمایش هایی جهت مشخص کردن اثر پارامترهایی مثل اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان، وزن جاذب، ph محلول ورودی و غلظت اولیه محلول ورودی روی منحنی شکست طی حذف یون های سرب وکادمیم از محلول های آبی توسط جاذب های گیاهی با ستون پر شده انجام شد. نتایج جذب توسط ستون پرشده نشان داد که زمان شکست و زمان اشباع با افزایش وزن جاذب و ph محلول افزایش می یابد و با افزایش اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان و غلظت محلول اولیه کاهش می یابد. مدل توماس و مدل یون و نلسون برای پیش بینی منحنی های شکست مورد استفاده قرار گرفت سپس منحنی های شکست تئوری با تجربی مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص شد این مدل ها برای توصیف فرایند جذب در ستون مناسب اند ) 9/0<r2 (. ظرفیت های تعادلی و بازده حذف pb+2 و cd+2 مربوط به حجم های خروجی توسط ارزیابی منحنی های شکست به دست آمده تعیین شد. نتایج نشان می دهد که جاذب های نارون و چنار می توانند به عنوان جاذب های زیستی مناسبی برای حذف یونهای سرب و کادمیم از محلول های آبی مورد استفاده قرار بگیرند. ظرفیت های جذب سرب درشرایط بهینه شده 54/56 و 62/40 میلی گرم بر گرم به ترتیب برای جاذب های نارون و چنار می باشد. بازده حذف سرب برای این جاذب ها به ترتیب 77/51 و36/48 درصد می باشد. ظرفیت های جذب کادمیم در شرایط بهینه شده برای نارون 07/24 میلی گرم بر گرم می باشد. بازده حذف کادمیم برای این جاذب 24/48 درصد می باشد.

اثر علف کش های تریفلورالین، آلاکلر و ستوکسیدیم برکنترل علف های هرز و خصوصیات آفتابگردان (helianthus annuus l.) در بیرجند.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1389
  محمد زارع زاده   محمد رضا طارقیان

امروزه علف کش ها یکی از نهاده های مهم و ضروری در نظام های کشاورزی پیشرفته محسوب می شوند به علت اینکه هیچگونه علفکش پیش رویشی و پس رویشی در زراعت آفتابگردان به خاطر ترس از خسارت به محصول و عدم کنترل مناسب علفهای هرز، به طور رسمی به کار نرفته است. لذا بدین منظور، آزمایشی در سال زراعی 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند واقع در عرض جغرافیایی 56َ و ?32 و ارتفاع 1480متر از سطح دریا، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و 20 تیمار که تیمار های آزمایش شامل9 تیمار علف کش تریفلورالین به صورت قبل از کاشت و مخلوط با خاک به اضافه ستوکسیدیم به صورت پس رویشی به ترتیب به میزانهای720+250، 720+375، 720+500، 1200+250، 1200+375، 1200+500، 1680+250، 1680+375 و 1680+500 گرم ماده موثر در هکتار و 9 تیمار شامل علف کش آلاکلر به صورت پیش رویشی به اضافه ستوکسیدیم به صورت پس رویشی به ترتیب به میزانهای 1920 + 250، 1920 + 375، 1920 + 500، 2400 + 250، 2400 + 375، 2400 + 500، 2880 + 250، 2880 + 375 و 2880 + 500 گرم ماده موثر در هکتار و تیمارهای شاهد عاری از علف-هرز و شاهد تداخل با علف هرز بودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که غلظت های تریفلورالین تأثیری در کنترل علف های هرز دم روباهی سبز و سوروف نداشتند ولی غلظت های آلاکلر کنترل مناسبی از این علف های هرز داشتند. علف هرز سلمه تره به خوبی تحت تأثیر غلظت های تریفلورالین قرار گرفته بود اما علف کش آلاکلر این علف هرز را در غلظت های بالا کنترل کرده بود. همچنین علف هرز علف شور به خوبی توسط غلظتهای مختلف علفکش تری فلورالین کنترل شد در حالی که علفکش آلاکلر تاثیری بر کاهش تراکم این علف هرز نداشت. همچنین، با کاربرد تلفیقی غلظت های مختلف ستوکسیدیم با علفکش های تریفلورالین و آلاکلر کارایی کنترل علف های هرز، خصوصا باریک برگ ها افزایش یافت. بیشترین عملکرد اقتصادی و درصد روغن پس از شاهد عاری از علف هرز مربوط به ترکیب تیماری غلظت های 2و3 علفکش ستوکسیدیم در کرتهایی که غلظت هایی 1،2و3 آلاکلر به کار رفته بود. هیچ کدام از علف کشهایی که در این پژوهش به کار رفته بود از نظر ارزیابی چشمی با توجه به جدول ewrc تاثیر سوء بر آفتابگردان نداشتند.