یکی از مشکلات کنونی دنیای کار، عدم حضور متناسب زنان در پایگاههای مدیریتی است؛ به این معنی که زنان در طی مراتب صعودی سازمان ها از فرصتهای برابر با مردان برخوردار نیستند. این پژوهش با هدف بررسی موانع اجتماعی دستیابی زنان به پایگاههای مدیریتی انجام شده است، که برای تحلیل این موانع از دو نظریه سقف شیشه ای و تعارض نقش استفاده شده است.جامعه آماری تحقیق کلیه زنان شاغل در بانکهای ملی شهر تهران بوده است؛ که با استفاده از شیوه نمونه گیری سیستماتیک و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، 323 نفر از آنان به عنوان پاسخگویان تحقیق انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین موانع اجتماعی موجود در دستیابی زنان به پایگاههای مدیریتی چنین بوده است:مسئولیتهای خانوادگی زنان، تفکرات قالبی در زنان و وجود موانع ارتباطی . همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که بین تحصیلات و دستیابی زنان به پایگاههای مدیریتی رابطه معناداری وجود دارد.