نام پژوهشگر: زینب جلیلیان

مطالعه و بررسی کاربرد بیوپلیمر زیست تخریب پذیرسلولزسولفوریک اسید به عنوان بیوپلیمر جدید و سازگار با محیط زیست در پالایش فلزات سنگین (cd2+, cu2+ mn2+, ni2+, pb2+)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1390
  زینب جلیلیان   الهه مصدق

سلولز سولفوریک اسید یک بیوپلیمر زیست تخریب پذیر است که به آسانی از طریق واکنش کلرو سولفونیک اسید با سلولز تهیه شد. در این تحقیق امکان حذف یون های فلزی (ni(ii), pb(ii), cu(ii), cd(ii) و mn(ii)) از محلول آبی با استفاده از سلولز سولفوریک اسید در یک سیستم ستون پر شده مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشات پارامترهای مهمی مانند تأثیر ph، تغییرات سرعت جریان محلول، مقدار جاذب، تغییرات حجم محلول و غلظت های اولیه فلزات بررسی شد. جذب زیستی در ستون قادر به حذف یون های فلزی از محلول چند عنصری بود. بیشترین راندمان حذف برای فلزات نیکل، سرب، مس، کادمیوم و منگنز به ترتیب برابر 9/95، 01/99، 1/98، 6/94 و 5/95 به دست آمد. بهترین شرایط جذب برای سلولز سولفوریک اسید در 5 ph= در حالیکه سرعت جریان محلول ml/min 4 و مقدار جاذب یک گرم استفاده شد، به دست آمد. به منظور بررسی تغییرات غلظت اولیه بر راندمان حذف فلزات مورد آزمایش و همچنین به دست آوردن بیشترین ظرفیت جاذب برای هرکدام از فلزات، محدوده غلظت mg/l 5/2 تا mg/l 50 مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین ظرفیت جذب جاذب برای فلزات نیکل، سرب، مس، کادمیوم و منگنز به ترتیب برابر 44/0، 67/0، 33/0، 27/0 و 29/0 میلی گرم بر گرم به دست آمد. با کاهش غلظت، راندمان حذف فلزات از محلول افزایش می یابد. واجذب فلزات سنگین جذب شده برروی سلولز سولفوریک اسید با استفاده از محلول های نیتریک اسید در غلظت های (mol/l 2 و mol/l 4) و کلریدریک اسید در غلظت های (mol/l 2 و mol/l 4) بررسی شد. نتایج به دست آمده از مطالعات جذب برای فلزات (ni(ii), pb(ii), cu(ii), cd(ii) و mn(ii)) بر اساس دو مدل لانگمویر و فرندلیچ ترسیم شد. این بررسی نشان داد که در محدوده غلظت مورد آزمایش نتایج از مدل لانگمویر تبعیت بهتری دارند. قدرت جذب نسبتاً بالای سلولز سولفوریک اسید، یک جاذب موثر و زیست تخریب پذیر در فرایند حذف فلزات سنگین از محلول های آبی را معرفی کرده همچنین روشی آسان و مطمئن برای تصفیه پساب صنعتی ارائه می دهد

بررسی هجو در شعر شاعران برجسته ی عصر مملوکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زینب جلیلیان   شهریار همتی

چکیده یکی از فنون شعری که قسمت قابل توجهی از شعر همه ی عصرهای ادبی و از جمله عصر مملوکی را به خود اختصاص داده, فن هجو است. این غرض شعری در گذشته غالبا در پی نبردهای شخصی و قبیلگی به وجود می آمد و یکی از راه های مبارزه و کسب درآمد بود. همراه با گذر زمان هجو نیز دچار تغِیراتی شد و در هر دوره ای ویژگی-های خاص خود را پیدا کرد. هجو ابتدا با قطعاتی کوتاه آغاز گردید و برای دفاع از فرد و قبیله بکار می رفت؛ پس از ظهور اسلام به حوزه ی دین و سیاست وارد شد و در نبردهای دینی و سیاسی نقش پیدا کرد؛ سپس در عصر عباسی, با پیشرفت جامعه و رنگ باختن تعصبات قبیلگی, این غرض شعری نیز از قبیله دور شد و گرایش فردی پیدا کرد. اشعار هجو در عصر مملوکی، گاه بیانگر مسائل اخلاقی و شخصی است و گاه از اجتماع و سیاست حرف می زند. شاعران این دوره در هجویه هائی که می سرایند از رذیلت های اخلاقی بسیار می گویند اما هجو عیوب جسمانی در میان آنان رواج چندانی ندارد. شاعران, بی کفایتی طبیبان و ریا و فساد فقیهان و زاهدان را مورد هجو قرار می دهند و بر متولیان امور می تازند و از نیرنگ, ریا, خیانت, کثرت رشوه, شیوع فساد و بی عدالتی در میان آنان شکایت می-کنند. پس دستاورد اشعار هجو در این دوره به تصویر کشیدن ظلم و ستم و مفاسد اخلاقی و اقتصادی و سیاسی اقشار مختلف جامعه و صاحب منصبان است اما به ندرت از ظلم حاکمان حرف می زنند یا به آنان اعتراض می کنند و در اندک مواردی حاکمان را سرزنش می کنند و بیشتر هجو آنان بر متولیان امور متمرکز است. با گسترش فرهنگ دینی و جنگ های صلیبی در این دوره، هجو دینی نیز از جایگاه خاصی برخوردار گردید. از ویژگی های بارز هجو در عصر مملوکی، گرایش فردی آن است و نیز گرایش به هجو طنزآمیز و تمسخرآمیز, که در این موارد ادامه دهنده ی هجو عصر عباسی است؛ هجو این دوره به سادگی, صراحت در بیان و عامیانه بودن گرایش دارد و دشنام دادن و سخنان زشت از شاخصه های آن است اما نسبت به دوره های قبل از گزندگی و خشونت آن کاسته می شود؛ واقع گرائی بر هجو غلبه دارد, لذا واقعیات جامعه و اتفاقات پیرامون منشأ آن است. کلیدواژگان: هجو، عصر مملوکی، اغراض شعر، ادب انحطاط.

تعیین تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی منفرد و دوتایی برای کشت مخلوط ذرت و لوبیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب جلیلیان   محمدرضا نیشابوری

هنگامی که آب به عنوان یک عامل محدود کننده مطرح باشد کشت مخلوط از نظر مصرف آب مزیت دارد. تعیین تبخیر- تعرق گیاهان از جمله مهمترین عوامل موثر در ارتقاء سطح بهره¬برداری از منابع آب در کشاورزی است. این عامل بیانگر میزان تلفات بالقوه از سطح خاک مرطوب و پوشش گیاهی بوده و از اینرو مطالعه آن حائز اهمیت میباشد. این پژوهش در سال 1392در منطقه کرکج تبریز با عرض و طول جغرافیایی به ترتیب برابر 3°38 شمالی و 37°46 شرقی و ارتفاع از سطح دریای آزاد 1567/3 متر به منظور اندازه¬گیری، برآورد تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی منفرد و پایه در کشت مخلوط ذرت علوفه رقم سینگل کراس704 (.zea mays l )و لوبیا چیتی رقم تلاش (vicia faba l) با استفاده از لایسیمتر زهکش¬دار واقع در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز انجام شد. در این مطالعه از سیستم جویچه در داخل لایسیمتر استفاده گردید و فاصله پشتهها از هم برابر 50 سانتیمتر و فاصله بوته¬ها برای ذرت (رقم سینگل کراس 704) و لوبیا چیتی (رقم تلاش) به ترتیب برابر20 و10 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تبخیر از خاک به وسیله میکرولایسیمتر در بین ردیف¬های کشت گیاهان اندازه¬گیری گردید. مقدار تبخیر- تعرق بالقوه گیاهان مورد بحث 969/37 میلی¬متر در طول فصل رشد بدست آمد. طول دروه¬های رشد کشت مخلوط شامل دوره¬های اولیه، توسعه ، میانی و پایانی رشد به ترتیب برابر 18، 37، 41 و 17 روز تعیین شد. ضریب گیاهی منفرد، برای مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و انتهای رشد به ترتیب 0/67، 0/91، 1/17 و 1/09 بدست آمد. مقدار ضریب گیاهی پایه نیز برای دوره¬های مختلف رشد به ترتیب برابر 0/20، 0/71، 0/96 و 0/91حاصل گردید. همچنین تبخیر-تعرق مرجع با روش¬های دمایی، تشعشعی و ترکیبی محاسبه شد.