نام پژوهشگر: غلامحسین لطفی

اولویت بندی روشهای کاهش تلفات برق در شرکت توزیع برق شیراز براساس مدل ahp فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  غلامحسین لطفی   احمد صادقیه

در این پایان نامه اولویت بندی راهکارهای کاهش تلفات انرژی الکتریکی در شرکت توزیع برق شیراز با استفاده از تکنیک ahp فازی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. تلفات انرژی الکتریکی در بخش توزیع برق از حساسیت زیادی برخوردار است.بااستقلال شرکت های توزیع از برق های منطقه ای وتشکیل بازار برق کشور، شرکت های توزیع باید انرژی الکتریکی را از شرکت های برق منطقه ای خریداری نموده وپس از انتقال آن به نقاط مصرف به خریداران واقعی یعنی همان مصرف کنندگان بفروشند. لذاتلفات ایجاد شده در طول مسیر برای شرکت های توزیع اهمیت دو چندانی دارد. در این تحقیق در ابتدا عوامل ایجاد تلفات وسپس راهکارهای کاهش آن شناسایی گردیده است. با توجه به محدود بودن منابع ونیز اهمیت زمان در انجام کار، تعیین میزان اهمیت هر یک از این روش ها واولویت بندی آنها ضروری بوده تا با حداقل هزینه حداکثر میزان کاهش تلفات در حداقل زمان رخ دهد. در ادامه انواع حالت های تصمیم گیری چند معیاره از جمله topsis، ahp،ahp-lp و ahp فازی مورد بررسی قرار گرفته شود. ازآنجاکه تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) امکان فرموله کردن مسئله را به صورت سلسله مراتبی فراهم می کند وامکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی وکیفی را در مسئله در بر دارد، یکی از جامع ترین تکنیک ها می باشد. اما از طرفی اولویت بندی راهکارها موضوعی کیفی است که درآن از فنون مختلف کمی، ریاضی ومهندسی استفاده می شود وچون منطق فازی این نوع فنون را به استدلال های انسان نزدیک تر می کند، تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای این تحقیق انتخاب گردیده است. سپس ساختار سلسله مراتبی در سه سطح تشکیل گردیده است. سطح اول، هدف که عبارت است از رتبه بندی راهکارهای کاهش تلفات انرژی در شرکت توزیع نیروی برق شیراز. سطح دوم، معیارها در این پروژه سه معیار هزینه، مدت زمان مورد نیاز برای اجرای راهکارها ومیزان بازگشت سرمایه به عنوان معیار تعیین گردیدند. سطح سوم، گزینه 27 راهکارکاهش تلفات انرژی الکتریکی به عنوان گزینه های تحقیق شناخته گردیدند. درپایان، این گزینه ها با کمک تکنیک ahp فازی رتبه بندی می شوند.

تئاتر تلویزیونی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1381
  غلامحسین لطفی   محمدرضا خاکی

این رساله در دوبخش تدوین شده است. بخش اول (فصلهای اول، دوم، سوم) ویژگیهای تئاتر تلویزیونی و تفاوتهای آن با با تئاتر زنده (صحنه ای ) و انواع دیگر درام های تلویزیونی ( سریالهای سبک خانوادگی ، داستان های پلیسی و مهیج یا آثار سرگرم کننده )را در بر می شمارد . همیشه مرز مشخصی میان تئاتر تلویزیونی و انواع دیگر درام وجود ندارد و اغلب درام های عامه پسند از عوامل و عناصر تئاتر بهره می گیرند. بخش اول این رساله کوشش دارد به این پرسش پاسخ دهد که ویژگیهای اصلی تئاتر تلویزیونی چیست؟ این هنر چه تفاوتهایی با درام های مهیج، پلیسی، سریالهای سبک خانوادگی و مانند آن دارد؟ سپس تفاوتهای تئاتر تلویزیونی با تئاتر زنده مورد بررسی قرار می گیرد. آیا تئاتر تلویزیونی ، هنری منحصر به فرد است یا صرفا تئاتری صحنه ای است که از پشت شیشه یک رسانه دیداری و شنیداری به آن می نگریم و تلویزیون صرفا نقشی واسطه ای دارد؟در بخش دوم تئاتر تلویزیونی ایران با ویژگی ها و مبانی گفته شده در بخش اول رساله سنجیده می شود. آیا تئاتر تلویزیونی ایران در طول تاریخ تلویزیون (از 1337 تا 1380) همواره به اصول و قواعد این هنر پای بند بوده یا تحت تاثیر شرایط سیاسی-اجتماعی یا ایده های کارگزاران ، هنرمندان و مخاطبان تغییرات و نوساناتی داشته است. در این بخش چالش های مهمی که در مقاطع مختلف تاریخ معاصر (قبل از انقلاب ، قبل از شروع جنگ، در زمان جنگ و بعد از جنگ) فراروی تئاتر تلویزیونی ایران قرار داشته است ، مورد بررسی قرار می گیرد.