نام پژوهشگر: علی حسین خانی

دیدگاه جان مک داول در باب نظریه معنا (محتوای خبری) و ارجاع
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  علی حسین خانی   حسین شیخ رضایی

مک داول، در بحث از نظریه ی معنا، در جستجوی یافتن پاسخی است به این پرسش که : چگونه می توان نظریه ای بدست داد که معرفت به آن، برای فهم یک زبان، کافی باشد؟ مک داول، در این راه، از آراء دو فیلسوف برجسته ی زبان بهره می برد، دیویدسون و فرگه؛ و نیز از آراء این دوفیلسوف، در مقابل انتقادات دامت، دفاع می کند. دیویدسون اصرار دارد که جزء مرکزی چنین نظریه ای یک نظریه ی صدق به شکل نظریه ی صدق تارسکی است. نظریه ی صدق تارسکی، قضایایی را، برای هر جمله ی خبری از زبان مورد بررسی، بدست می دهد که شرط لازم و کافی برای صدق جمله ی مذکور را تصریح می کنند. برای دیویدسون، معرفت به چنین نظریه ی صدقی ( به عنوان حامل یک نظریه ی معنای ترکیبی ) همسنگ فهم زبان است. از سویی دیگر، فرگه معتقد بود که می توان محتواهای خبری جملات را بوسیله ی بدست دادن شروط صدق آنها تعیین کرد، و نیز اینکه محتوای خبری یک جزء جمله، سهم یا مشارکت آن جزء در محتوای خبری جملاتی است که در آنها واقع است. دیدگاه سومی که مک داول از آن دفاع می کند، پیشنهاد دیویدسون را به عنوان طرحی درباب بررسی سرشت یک نظریه ی محتوای خبری ( فرگه ای )، برای یک زبان، ارائه می دهد. نظریه ی محتوای خبری به عنوان یک نظریه ی صدق، بهمراهی یک نظریه ی نیرو، نظریه ای ( تام ) را تشکیل می دهند که معرفت به آن، برای فهم زبان، کافی است. این نظریه ی تام، اظهارات گویندگان یک زبان ( بیگانه ) را، با توجه به فهم آنها از فرازبان خود، به عنوان انجام یکسری افعال گفتاری توصیف می کند که چنین توصیفاتی از رفتار زبانی گویندگان، تنها در پرتو گرایش های گزاره ای آنها قابل درک خواهد بود. چنین نظریه ی معنای معتدلی، که یک نظریه ی فهم نیز محسوب می شود، پاسخ مک داول به پرسشی است که در ابتدای سخن مطرح شد. این نگاه، در مقابل دیدگاه دامت قرار می گیرد که بر طبق آن امکان یک نظریه ی معنای معتدل، منتفی است. با مروری بر انتقادات دامت بر طرح مک داول و سپس تشریح پاسخ های مک داول، در انتهای این نوشته، به این نتیجه خواهیم رسید که نظریه ی معنای معتدل مک داول نسبت به نظریه ی نیرومند دامت حداقلی تر، واقع گرا و در عمل، موفق تر است.

بررسی اثرات پلی اتیلن گلیکول بر روی قابلیت هضم سورگوم وبرخی متابولیت های خونی و فاکتورهای شکمبه ای در گوسفند قزل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  علی رستمی باروجی   اکبر تقی زاده

چکیده: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات پلی اتیلن گلیکول بر قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین، adf، ndf سورگوم و متابولیت های شکمبه و خونی در گوسفند قزل بود. برای انجام این آزمایش از 16 رأس بره نر با میانگین وزنی 57/6±18/34 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار به مدت 30 روز استفاده شد. تیمارهای مورد استفاده شامل: 1) یونجه 2) سورگوم بدون پلی اتیلن گلیکول (تیمار کنترل)، 3) سورگوم + 25 گرم پلی اتیلن گلیکول و 4) سورگوم + 50 گرم پلی اتیلن گلیکول به ازای هر رأس در هر روز بود. این آزمایش در سه مرحله انجام پذیرفت: مرحله اول سازش دهی حیوان به محیط و مواد غذایی مورد آزمایش به مدت10روز بود که در این دوره مقدار غذایی داده شده توزین و در دو نوبت صبح و ظهر در اختیار دامها قرار گرفت. مرحله دوم پیش آزمایش به مدت 10 روز بود که در این مرحله غذایی داده شده دقیقاً توزین و در دو مرحله در اختیار دام ها قرار می گرفت. مرحله سوم آزمایش اصلی به مدت 10 روز بود که در این مرحله میزان مواد غذایی مصرفی دقیقاً توزین و صبح ساعت هشت و عصر ساعت هشت در اختیار دام ها قرار می گرفت و مدفوع گوسفندان بین ساعت7-8 صبح روز بعد جمع آوری و توزین می شد و روزانه نمونه های از مدفوع گوسفندان گرفته و جهت تعیین ضرایب قابلیت هضم به آزمایشگاه فرستاده می شد و در 20- در جه سانتی گراد فریز می شدند و در روز آخر مرحله اصلی آزمایش، مایع شکمبه بعد از 2 ساعت از غذا به وسیله لوله مری از گوسفندان جمع آوری گردید. در این روز نیز از گوسفندان نمونه خون برای اندازه گیری غلظت گلوکز، آلبومین، کل پروتئین ، تری گلسیرید، کلسترول، و اوره خون گرفته شد. همچنین آزمایش های تولید گاز و ناپدید شدن آزمایشگاهی ماده خشک نیز با استفاده از دو گوسفند فیستوله گذاری شده انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار sas و رویه (anova)مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه میانگین ها به روش دانکن انجام پذیرفت. قابلیت هضم ظاهری به ترتیب 32/69، 03/63، 72/60، 22/60 برای ماده خشک و 95/71، 6/62، 55/66، 17/67 برای ماده آلی و 33/78، 08/41، 72/48، 63/63 برای پروتئین و 17/56، 66/41، 27/44، 33/48 برای adf و 12/59 ، 5/49 ، 82/55، 75/58 برای ndf در گوسفندانی که با یونجه، سورگوم، سورگوم به اضافه 25 گرم پلی اتیلن گلیکول و سورگوم به اضافه 50 گرم پلی اتیلن گلیکول تغذیه شده بودند محاسبه گردید(05/0>p). میزان اسید چرب فررا کل در مایع شکمبه گوسفندانی که جیرهای، یونجه، سورگوم، سورگوم به اضافه 25 گرم پلی اتیلن گلیکول و سورگوم به اضافه 50 گرم پلی اتیلن گلیکول 25/124، 105، 105، 25/110 میلی مول در لیتر اندازه گیری شدو بین جیره های مورد نظر از لحاظ فاکتور مورد نظر تفاوت معنی داری وجود داشت ولی از لحاظ ph، ازت آمونیاکی مایع شکمبه بین جیره های مورد نظر تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p). میزان اوره خون به ترتیب 40،22/25، 26، 25/28 میلی گرم در دسی لیتر و میزان کلسترول خون به ترتیب 25/46، 85، 5/86، 5/95، میلی گرم در دسی لیتر در خون گوسفندانی که با یونجه، سورگوم، سورگوم به اضافه 25 گرم پلی اتیلن گلیکول و سورگوم به اضافه 50 گرم پلی اتیلن گلیکول تغذیه شده بودند اندازه گیری شد و تفاوت معنی داری بین فاکتورهای مورد نظر در خون گوسفندانی که جیره های مورد مطالعه را دریافت کرده بودند مشاهده گردید ولی از لحاظ گلوکز، تری گلیسیرید، آلبومین ، کل پروتئین خون بین گوسفندان مورد نظر تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p). پلی اتیلن گلیکول باعث افزایش تولید گاز و ناپدید شدن آزمایشگاهی ماده خشک شد و تأثیر پلی اتیلن گلیکول بر این دو فاکتور معنی دار بود (05/0>p).

تعیین ارزش تغذیه ای پسماند های رستوران و تاثیر آن بر عملکرد بره های پرواری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  مهدی مرادی   علی حسین خانی

تحقیق حاضر به منظور ارزیابی جایگزینی دانه جو با پسماند رستوران در جیره بره های پرواری و تاثیر آن بر عملکرد دام صورت گرفت. ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، عصاره اتری و خاکستر پسماند رستوران مورد آزمایش به ترتیب برابر 4/33، 5/95، 1/15، 1/14 و 4 درصد بود. 36 راس بره نر و ماده (وزن اولیه 5/0± 4/33 و 5/0± 7/29 کیلوگرم) در سه گروه آمیخته: قزل – مرینوس (12 راس)، مرینوس – مغانی (18 راس) و قزل – بلوچی (6 راس) استفاده شد. جیره مورد آزمایش در سه سطح 0 (1t)، 50 (2t) و 100 (3t) درصد دانه جو جایگزین با پسماند رستوران طی سه وعده در ساعات 6، 14 و 20 در اختیار بره ها قرار گرفت. متوسط تغییرات وزن روزانه، ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک مصرفی بین جنس نر و ماده تفاوت معنی داری نشان داد(05/0p<). 253 و 171 گرم در روز برای افزایش وزن روزانه، 1727 و 1421 گرم در روزبرای ماده خشک مصرفی روزانه، 9/6 و 3/8 گرم در گرم به ترتیب برای جنس نر و ماده محاسبه گردید. جایگزینی دانه جو با پسماند رستوران منجر به کاهش ph شکمبه ( 74/5 در مقابل 59/5، 05/0p<) بود اما افزایش کل اسیدهای چرب فرار در مایع شکمبه (1/17 در مقابل 5/19، 05/0p<) برای جیره 1t و 2t به ترتیب وجود داشت. استفاده از پسماند رستوران در جیره بره های پرواری منجر به کاهش هزینه تولید 24 و 7/37 درصد برای جیره 2t و 3t به ترتیب گردید. (01/0p<).

اثر شیوه های مختلف فرآوری برانرژی قابل سوخت و ساز حقیقی پسماندهای رستوران در جوجه های گوشتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  صادق چراغی سرای   حسین جانمحمدی

هدف از انجام این آزمایش تعیین ترکیبات شیمیایی و انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی پسماند رستوران به صورت خام و فرآوری توامِ حرارتی و میکروبی (به کمک افزودن 4 سویه لاکتوباسیلوس) برای انتخاب بهترین شیوه فرآوری بود. ترکیبات شیمیایی به روش های استاندارد و مقادیر tme، tmen پنج نمونه پسماند در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش تغذیه دقیق سیبالد با استفاده از 42 قطعه خروس گوشتی با میانگین وزنی 100±2800 گرم در سن 69 روزگی تعیین شد. نتایج آزمایش اول برای آنالیز شیمیایی پسماند خام در روزها و هفته های مختلف مشخص کرد رابطه نزدیکی بین هفته ها و میانگین ترکیبات شیمیایی پسماند خام وجود ندارد. یافته های حاصل از آزمایشات بعدی برای تغییرات ترکیب شیمیایی نشان داد فرآوری توام حرارتی و میکروبی بهبود معنی داری نسبت به حالت خام داشت (p<0/05). در بین سویه های مورد استفاده، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشترین میانگین مقادیر پروتئین خام، چربی خام، ماده خشک و انرژی خام را بترتیب با 21/40%، 19/91%، 41/02% و 4872/61 کیلوکالری در کیلوگرم و کمترین مقدار خاکستر را با 3/67% نسبت به سویه های دیگر داشت. افزودن لاکتوباسیل ها به پسماند سبب افزایش معنی داری در مقادیر tme و tmen گردید. بالاترین میزان tme در سویه اسیدوفیلوس با 3348/11 و کمترین میزان در سویه پلانتاروم با 3205/94 کیلوکالری در کیلوگرم مشاهد شد. میزان tmen سویه های لاکتوباسیلوس در محدوده 3119/53 در سویه پلانتاروم، تا 3260/17 کیلوکالری در کیلوگرم در سویه اسیدوفیلوس متغیر بود و تفاوت معنی داری بین سویه ها از نظر مقادیر tmen مشاهده شد (p<0/05). نتایج حاصل از شمارش میانگین کلی باکتری ها و کلی فرم ها در 5 نوع غذای پسماند منتخب نشان داد که از لحاظ آلودگی، میانگین هر دو در محدوده استاندارد بوده و قابل استفاده به عنوان خوراک طیور می باشد. استفاده از پسماند رستوران در جیره غذایی منجر به کاهش هزینه های پروتئین و انرژی قابل متابولیسم مورد نیاز طیور گردید.

برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات کمی و کیفی تخم مرغان بومی آذربایجان با روش حداکثر درست نمایی محدود شده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  لعیا شهری   صادق علیجانی

تخم مرغ هم به عنوان وسیله تولید مثلی و یک منبع غذایی برای انسان بشمار می رود. یکی از تحقیقات و پژوهشهایی که بر روی تخم مرغ انجام می شود ایجاد تخم مرغ هایی با کیفیت بالا است. در این راستا صفات کمی و کیفی تخم مرغ و اثر هم خونی بر روی صفات مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. پس هدف این پژوهش بررسی عملکرد مرغان بومی آذربایجان، تخمین پارامترهای ژنتیکی صفات و محاسبه میزان همخونی و اثر آن بر روی صفات مورد نظر بود. مولفه های واریانس و ضرایب وراثت پذیری برای صفات مربوط به تخم مرغ با استفاده از 2000 تخم مرغ ایستگاه اصلاح نژاد و تکثیر مرغ بومی آذربایجان غربی و صفات عملکرد 43180 قطعه مرغان بومی آذربایجان (14 نسل) مورد ارزیابی قرارگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و برآورد مولفه های واریانس برای محاسبه پارامترهای ژنتیکی با استفاده از روش حداکثر درست نمایی محدود شده (reml) و مدل حیوانی تک صفتی و چند صفتی (چهار صفتی) صورت گرفت. ضرایب همخونی توسط نرم افزار pedigree محاسبه شد. محدوده وراثت پذیری در صفات عملکردی مدل تک صفته از 047/0 تا 563/ (به ترتیب برای تعداد تخم مرغ و وزن بدن در یک روزگی) و برای صفات کیفیت تخم مرغ از 028/0 تا 396/0 (به ترتیب برای ph سفیده و عرض تخم مرغ) بدست آمد. بالاترین همبستگی ژنتیکی در صفات عملکردی بین وزن بدن در 12 هفتگی با تعداد تخم مرغ و وزن بدن در بلوغ جنسی (به ترتیب 83/0- و 744/0) و برای صفات کیفیت تخم مرغ، بین وزن تخم مرغ با وزن زرده و وزن پوسته (به ترتیب 417/0 و 210/0) برآورد شد. میانگین ضرایب همخونی کل پرندگان، پرندگان نر و ماده و پرندگان همخون به ترتیب 411/4، 612/3، 361/3و 246/5 درصد بدست آمد. رابطه رگرسیونی بین همخونی و اکثر صفات عملکردی مثبت بدست آمد این در حالی است که در صفات مربوط به کیفیت تخم مرغ تغییر چندانی مشاهده نشد.

راندمان انرژتیک و عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با خوراک های آماده برخی از کارخانجات خوراک دام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  مرتضی دینی ترکمانی   حسین جانمحمدی

این پژوهش به منظور ارزیابی راندمان انرژتیک و عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با خوراک های آماده تولیدی در برخی از کارخانجات خوراک دام صورت گرفت. این تحقیق با 5 تیمار و 5 تکرار و با استفاده از تعداد 375 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دوجنس در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی از سن 1 تا 49 روزگی انجام شد. جیره های آزمایشی شامل 5 نوع دان آماده از 5 کارخانه تولید دان بود. در پایان هر هفته از آزمایش، وزن زنده و مصرف خوراک هر یک از تکرارها اندازه گیری و مصرف خوراک، افزایش وزن هفتگی و ضریب تبدیل غذایی محاسبه گردید. در سنین 21 و42 روزگی به منظور تعیین انرژی قابل متابولیسم ظاهری، 1 قطعه خروس از هر تکرار انتخاب، و در قفس متابولیسمی قرار داده شد. برای اندازه گیری صفات لاشه در پایان دوره آزمایش (49 روزگی)، از هر تکرار یک قطعه مرغ و یک قطعه خروس با وزن معادل میانگین وزنی هر تکرار انتخاب، کشتار و سپس وزن ران، سینه، چربی محوطه شکمی، کبد (بدون کسیه صفرا)، قلب، پانکراس، طحال، بورس و سنگدان اندازه گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد بالاترین وزن پایانی متعلق به پرندگان تغذیه شده با دان 5 بود و پایین ترین وزن متعلق به پرندگان تغذیه شده به دان های 1 و 4 بود (05/0p<). از طرفی میانگین وزن استاندارد سویه راس در سن 49 روزگی بطور معنی داری بالاتر از کلیه پرندگان آزمایشی بود (05/0p<). نتایج خوراک مصرفی نشان داد کمترین میزان مصرف خوراک متعلق به پرندگان دان 1 بود (05/0p<). این در حالی است که نتایج نشان داد پرندگان تغذیه شده با دان 5 بطور معنی داری بالاترین میزان خوراک مصرفی را بین سایر دان ها داشتند (05/0p<). میانگین خوراک مصرفی استاندارد سویه راس در سن 49 روزگی بطور معنی داری بالاتر از کلیه پرندگان آزمایشی بود (05/0p<). نوع دانمصرفی پرندگان، اثر معنی داری بر ضریب تبدیل غذایی پرندگان آزمایشی داشت (05/0p<). کمترین ضریب تبدیل غذایی متعلق به پرندگان تغذیه شده با دان 5 و بالاترین میزان ضریب تبدیل غذایی متعلق به دان های 1 و 4 بود (05/0p<). میانگین استاندارد ضریب تبدیل غذایی سویه راس 308 و همچنین دان 5 در سن 49 روزگی بطور معنی داری پایین تر از سایر دان های آزمایشی بود (05/0p<). اثر نوع دان مصرفی تاثیر معنی داری بر درصد ران، سینه، چربی داخلی، کبد، قلب، بورس فابرسیوس و پانکراس لاشه خروس نداشت. این در حالی بود که راندمان لاشه خروس های تغذیه شده با دان های 2، 3، 4 و 5 بطور معنی داری بالاتر از خروس های تغذیه شده با دان 1 بود. درصد طحال در پرندگان تغذیه شده با دان 1 بطور معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود. درصد ران، چربی داخلی، کبد، بورس فابرسیوس سنگدان و طحال لاشه مرغ تحت تاثیر نوع دان مصرفی قرار نگرفت. درصد وزن سینه جوجه های ماده مصرف کننده از دان 5، به طور معنی داری بالاتر از درصد سینه پرندگان تغذیه شده با دان های3 و 4 بود (05/0p<). همچنین وزن قلب مرغ ها در دان 5 به طور معنی داری بالاتر از تیمار 2 و 4 بود (05/0p<). درصد وزن پانکراس جوجه های ماده تغذیه شده با دان1 و 4 به طور معنی داری بالاتر از دان 5 بود (05/0p<). راندمان لاشه مرغ های تغذیه شده با دان 1 به طور معنی داری پایین تر از سایردان ها بود (05/0p<). در این آزمایش، جنسیت بر سایر صفات لاشه اثر معنی داری نداشته است.انرژی قابل متابولیسم ظاهری تصحیح شده بر مبنای تعادل صفر ازت دان های آزمایشی در سن 21 روزگی از 3010 تا 3225 متغیر بود و بیشترین مقدار آن متعلق به دان 2 بود.مقادیر انرژی قابل متابولیسم ظاهری در سن 42 روزگی در دان 4کمترین و در دان 2 بیشترین بود.به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که دان های مورد آزمایش عملکرد متفاوتی در پرندگان ایجاد کردند.

استفاده از پسماند رستوران در جیره بره های پرواری و تاثیر آن بر روی برخی متابولیت های خونی و بیان ژن آنزیم های کبدی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  الهه یزدان خواه   حسین دقیق کیا

.امروزه با افزایش جمعیت، مسأله تأمین غذا به عنوان مهمترین بحران در جهان شناخته شده است و نیاز بیشتر به منابع خوراکی، خصوصا منابع پروتئینی، انسان را بر آن داشته تا با افزایش تولیدات کشاورزی و حیوانی بر این مشکل مهم فایق آید. از راه های مهم افزایش تولید، بهبود وضعیت تغذیه ای و ترکیب ژنتیکی حیوانات اهلی است. در سال های اخیر به طور متوسط 75% از ارزش کل تولیدات کشاورزی را فرآورده های دامی تشکیل می دهد. این امر نشان می دهد که بخش اعظم تولیدات گیاهی از طریق دام ها تبدیل به محصولات مفید می شود. در بین حیوانات، نشخوارکنندگان اهلی به دلیل اینکه در مصرف مواد اولیه در رقابت با انسان نبوده و قادر به مصرف مواد خشبی و علوفه ای کم کیفیت هستند از مهم ترین مبدل های مواد خوراکی به مواد غذایی قابل مصرف برای انسان می باشند. در پرورش و نگه داری دام نیز موردی که بیش از هر چیز حائز اهمیت بوده و بیشترین سرمایه را به خود اختصاص می دهد، مسئله تغذیه دام می باشد و شاید بتوان به جرأت این موضوع را عنوان کرد که مهمترین عامل اقتصادی بودن پرورش دام تغذیه دام مناسب، با ارزان ترین قیمت و بالاترین بهره دهی در تولید می باشد. از این رو بشر در جستجوی روش های علمی و عملی در رابطه با پرورش و تغذیه است، که بتواند با حفظ سلامت دام و هزینه کمتر، تولید بیشتری را از دام ها داشته باشد. به خوبی مشخص گردیده است و در این بین منابع غذایی با منشاء حیوانی مسئله بارزی است. تولید دام و محصولات دامی با سرعت بیشتری نسبت به سرعت تولید سایر محصولات کشاورزی پیش می رود به طوری که پیش بینی شده است که در سال 2020 تولیدات دامی بیش از نصف کل محصولات کشاورزی را به خود اختصاص خواهد داد و این اتفاق به انقلاب دامی منجر خواهد شد (هنینگ، 2003). با توجه به این که ایران کشوری خشک و کم باران با متوسط بارندگی سالانه حدود 220 میلی متر که حدود 3/1 متوسط بارندگی، سالانه دنیا است و در آن تعداد سال های با بارندگی کافی محدود است و همچنین به دلیل عدم به کارگیری روش مناسب استفاده از بارندگی در یک سال با بارش کافی، عملکرد اکثر محصولات کشاورزی آن پایین تر از میانگین جهانی است، بنابراین ضرورت تهیه برنامه توسعه کشاورزی (زراعی و دامی) مناسب با وضعیت آب و هوایی کشور بر کسی پوشیده نیست (قورچی، 1374). اهمیت تغذیه مناسب و کافی نشخوارکنندگان از نظر کمی و کیفی، ایجاب می کند که ارزش غذایی هر یک از مواد خوراکی و محتویات مواد مغذی آنها طبق روش های صحیح و استاندارد تعیین گردد (قورچی، 1374). بنابراین با توجه به افزایش جمعیت انسانی و محدودیت منابع از قبیل آب و خاک جهت تأمین غذا و همچنین رقابت بین انسان و دام در مواد خوراکی، منطقی به نظر می رسد که جهت تأمین غذای دام، باید علاوه بر استفاده از ارقام پر محصول و استفاده از شیوه های علمی، از پسماند غذایی نیز در تهیه غذای دام بهره برد. اهمیت و لزوم بکارگیری پسماند غذایی در جیره غذایی دام از جنبه های مختلف و متعددی قابل بررسی و توجه می باشد از جمله اینکه: 1- با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت دامی و هزینه خوراک که سهم قابل توجهی از هزینه تولید را شامل می شود (60 درصد هزینه تولید)، می توان از پسماند غذایی به عنوان یک منبع ارزان قیمت و متنوع که به راحتی جایگزین مواد گران قیمت می گردند، استفاده کرد. 2- جلوگیری ازاتلاف پسماند ها و ایجاد ارزش افزوده بیشتر از پسماندها جهت بهینه سازی الگوی مصرف. 3- افزایش کمی وکیفی تولیدات دامی کشور با تولید و بکارگیری خوراک های جدید از جمله پسماند خوراکی با ارزش. 4- جلوگیری از اثراث نامطلوب دور ریزی و دفع پسماندها به محیط زیست با بکارگیری آنها در تولید خوراک دام. موجودات از طریق تغییر در بیان ژن با تغییرات محیطی سازگاری پیدا می کنند. فرآیند تغییر بیان ژن دقیقا مورد مطالعه قرار گرفته و غالبا شامل تنظیم رونویسی از ژن است. کنترل رونویسی نهایتا ناشی از تغییرات بر هم کنش پروتئین های خاص تنظیم کننده متصل شونده با مناطق مختلفی از dna در ژن کنترل شونده می باشد. این بر هم کنش می تواند اثری مثبت یا منفی بر رونویسی ایجاد نماید. کنترل رونویسی می تواند منجر به بیان ژن مختص بافت شود. تنظیم ژن تحت تأثیر هورمون ها فلزات سنگین و مواد شیمیایی قرار می گیرد. علاوه بر کنترل در سطح رونویسی بیان ژن را می توان از طریق ازدیاد ژن، بازآرایی ژن، تغییرات بعد از رونویسی، پایدارسازی rna، کنترل ترجمه، تغییر در پروتئین و پایدارسازی پروتئین، تنظیم کرد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بیان ژن آنزیم های کلیدی موثر در متابولیسم کربوهیدرات ها و پروتئین ها در کبد و همچنین تغییرات در متابولیت های خونی به منظور مشخص کردن تغییرات احتمالی در وضعیت متابولیکی دام ها در اثر استفاده از پسماند رستوران مورد بررسی قرار گرفت.

تعیین اسکورحرکتی در گاو شیری وارتباط اسکورهای مختلف با عملکرد و سلامت گاو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  حسن فاضلی سرکندیزجی   علی حسین خانی

پژوهش حاضر به منظور تعیین اسکور حرکتی و درجه بندی آن جهت ارتباط اسکور حرکتی با عملکرد دام در طول دوره تولید و عوامل موثر در تعیین اسکور حرکتی انجام گرفت. در این مطالعه از4000 داده رکورد برداری و ثبت شده مربوط به 400 راس گاو هلشتاین در واحد دامپروری کشت و صنعت مغان استفاده شد. در این مطالعه تاثیر فاکتورهایی نظیر شکم زایش، اسکور بدنی و میزان تولید بر رفتارهای حرکتی و سلامت گاو مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز لجستیک نشان داد از فاکتور های مورد بررسی بر روی اسکور حرکتی، سه فاکتور میزان تولید (گروه بندی بر اساس تولید)، مقدار تولید و شکم زایش تاثیر معنی داری بر اسکور حرکتی داشتند (05/0> p). همچنین برخی رفتارهای تغذیه ای نظیر مصرف انتخابی اجزای خوراک و سرعت مصرف خوراک تعیین شد. بر اساس نتایج بدست آمده در تمامی زمانهای پس از تغذیه، حیوانات تمایل به انتخاب اجزای ریز خوراک داشته و قطعات خوراک موجود در سینی و الک 18/1 میلیمتری موجود در الکهای پنسیلوانیا مورد مصرف انتخابی قرار گرفتند. بررسی اقتصادی و برآورد زیان اقتصادی حاصل از کاهش تولید محاسبه و بر اساس نتایج بدست آمده در سه گروه پر تولید، متوسط، کم تولید، گاوهای پرتولید به دلیل اسکورهای حرکتی بالا زیان اقتصادی وارده بیشتری نسبت به گروه متوسط و کم تولید داشتند.

تأثیر مخمر ساکارومایسس سرویسیابرقابلیت هضم جیره های پرواری ومتابولیت های شکمبه ای و خونی گوسفند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  پرویز رستم زاده کلوجه   اکبر تقی زاده

چکیده: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات مخمر ساکارومایسس سرویسیا بر قابلیت هضم مواد مغذی جیره های پرواری و متابولیت های خونی و شکمبه ای گوسفند بود. برای انجام این تحقیق از 15 رأس بره نر با میانگین وزنی 4±40 کیلوگرم در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با 3 تیمار و 5 تکرار به مدت 30 روز استفاده شد. تیمارها شامل تیمار1) تیمار کنترل (جیره بدون مخمر)، تیمار 2) جیره پایه + 3 گرم مخمر به ازای هر رأس در هر روز، تیمار 3) جیره پایه +6 گرم مخمر به ازای هررأس در هر روز بود. مدفوع در 7 روز آخر آزمایش برای تعیین قابلیت هضم جمع آوری گردید و نمونه های خون در روز آخر آزمایش ، در 2 ساعت بعد از خوراکدهی بوسیله لوله های ونوجکت و مایع شکمبه نیز در2 ساعت بعد از خوراکدهی بوسیله سـوند مری از گوسفندان جمـع آوری شد. همچنین آزمایـش تولید گاز نیز دردو گوسفند فیستوله گذاری شده انجام گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مخمرساکارومایسس سرویسیا قابلیت هضم ماده خشک ، ماده آلی ، پروتئین خام ، ndf،adf جیره مورد آزمایش را بهبود داده است و همچنین کل vfa، ph مایع شکمبه ، افزایش ، نیتروژن آمونیاکی، کلسترول ، تری گلیسرید و اوره خون کاهش یافت (05/0p <). شمارش پروتوزوآی مژکدارشکمبه نشان داد که مخمر بر تنوع زیستی آن موثر بوده و جمعیت آن را در شکمبه افزایش داد. نتایج آزمایشات تولید گاز نشان داد که مخمر بر پتانسیل و نرخ تولید گاز تأثیر معنی داری دارد (05/0p<) .

بررسی علمی و کاربردی مواد مخدر و روان گردان در شهر تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1391
  علی حسین خانی   رجب گلدوست جویباری

چکیده بشر از هزاران سال قبل در سرزمین های بین النهرین و مصر از خواص بعضی از گیاهان مخدر مطلع بوده و در مراسم های مختلف مذهبی جشنها ، مواقع خاص و یا درمان دارویی از آنها ا ستفاده می-کرده است. به مرور زمان و افزایش قدرت کشورهای سلطه طلب ، اتباع آن کشورها برای کشف مناطق مناسب جغرافیای ، کشاورزی و دارای منابع غنی به اقصی نقاط دنیا سفر می نمودند و به طرق مختلف آن نواحی را مستعمره خود قرار می دادند و پس از غارت منابع آنها و تهاجم فرهنگی جهت پیشبرد اهداف و استثمار در مناطق مورد نظر و کسب درآمد سرشار کشت و مصرف مواد مخدر را نیز متداول کرده تا با این حرفه افکار عمومی را از مسائل سیاسی و منافع ملی منحرف نمایند هرچند که با گذشت زمان کشورهای استعمارگر خود نیز از این حیله در امان نماندند و سوداگران و سازمان های تبهکاری مافیایی تجارت غیر قانونی تهیه و توزیع مواد مخدر را در آن کشورهای پیشرفته و صنعتی نیز رواج دادند. در کشور ما نیز مانند سایر کشورها جای پای مخوف اعتیاد به اکثر نقاط کشور خصوصاً پایتخت بطور کامل باز شده و هر روز ابعاد گسترده تری پیدا می کند. بخصوص شرایط خاصی که بعد از انقلاب با جنگ تحمیلی تحریم های اقتصادی ، افزایش بیکاری ، گرانی ، تورم ، مهاجرت و .. به وجود آمد عامل موثری در افزایش تعداد معتادان در طبقات مختلف اجتماع بوده و به نحوی خطرناک در بین جوانان و تمام سطوح اجتماعی شایع شده و سلامت هزاران نفر را در معرض خطر مرگ قرار داده است. لذا نیاز است تا کارشناسان و محققان با بررسی و تحقیق در این خصوص و در جهت مبارزه با این پدیده شوم و پیشگیری و درمان آن گام های موثری برداشته و اطلاعات و منابع و تحقیقات خود را در دسترس ، دست اندرکاران و ماموران پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر و مسئولین مربوطه قرار دهند.

اارزیابی تغذیه ای برخی جیره های غذایی پری استارتر تجارتی جوجه های گوشتی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  سهیلا شریفی زاده   حسین جانمحمدی

این تحقیق با هدف بررسی تأثیر استفاده از منابع فیبر در جیره غذایی پری استارتر و تأثیر برخی از جیره غذایی پری استارترهای تجاری تولیدی در کشور بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رشد و توسعه دستگاه گوارش جوجه های گوشتی در قالب دو آزمایش مجزا اجرا شد. هر دو آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار، با این تفاوت که آزمایش اول با سه تیمار و آزمایش دوم با پنج تیمار اجرا شد. در آزمایش اول منابع فیبر(3% تفاله چغندر، 3% پوسته ذرت و شاهد (3% سنگریزه)) و در آزمایش دوم پری استارترهای تجاری به نام های d ، e ، f ،g و h تیمارهایی بودند که مورد مطالعه قرار گرفتند. در آزمایش اول: استفاده از منابع فیبر در جیره پری استارتر به طور معنی داری منجر به کاهش مصرف خوراک و افزایش وزن جوجه ها در کل دوره پرورشی در مقایسه با گروه شاهد شد (0001/0p?). کاهش وزن در جوجه های تغذیه شده با جیره پری استارتر حاوی تفاله چغندر بیشتر بود. در کل دوره پرورش جیره پری استارتر حاوی پوسته ذرت به طور معنی داری منجر به کاهش ضریب تبدیل غذایی شد(0001/0p?). شاخص کارایی تولید در کل دوره پرورش تحت تأثیر جیره های پری استارتر حاوی منابع فیبر قرار نگرفت. جیره پری استارتر حاوی تفاله چغندر در سن 28 روزگی به طور معنی داری(0001/0>p) بازده لاشه را در مقایسه با گروه شاهد افزایش داد. در سن 42 روزگی جیره پری استارتر حاوی پوسته ذرت منجر به افزایش وزن لاشه و بازده لاشه شد(05/0p?). وجود منابع فیبر در جیره پری استارتر منجر به افزایش معنی دار(001/0p?) وزن سنگدان نسبت به گروه شاهد در سن 28 روزگی شد. منابع فیبر منجر به افزایش وزن و طول نسبی روده کوچک و بخش های مختلف آن نسبت به گروه شاهد شدند(0001/0p?). در سن 28 روزگی منابع فیبر اثری بر ame و amenنداشتند و قابلیت هضم ایلئومی ماده خشک را نسبت به گروه شاهد کاهش دادند(05/0p?). مبتنی بر نتایج حاصل از آزمایش دوم استفاده از جیره پری-استارترd و h منجر به افزایش مصرف خوراک و افزایش وزن در کل دوره پرورش شد(0001/0p?). در حالی که در همین دوره جیره پری استارتر e باعث کاهش معنی-دار(0001/0p?) مصرف خوراک و افزایش وزن شد. بهترین ضریب تبدیل غذایی و بالاترین شاخص کارایی تولید متعلق به جیره پری استارتر f در کل دوره پرورش بود(0001/0p?). جیره های پری استارتر تجارتی تأثیر معنی داری بر بازده لاشه، وزن لاشه، سینه و ران نداشتند.

تحلیل ساختاری رمان قیدار رضا امیرخانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  علی حسین خانی   علی اکبر عطرفی

هر متنی ساختار ویژه ای دارد و شناخت هر ساختاری در گرو شناخت عناصر تشکیل دهنده ی آن و نیز درک روابط و مناسبات میان این عناصر است. تنها پس از شناخت دقیق ساختار هر متن است که می توان آن را زیر گروه یک نوع ادبی خاص قرار داد. میزان تأثیر آثار داستانی بر جامعه و نقش این آثار در ایجاد آگاهی بر کسی پوشیده نیست. رمان امروزه به عنوان یک شکل رایج برای بیان مسائل هنری و مشکلات جامعه پذیرفته شده و بسیاری از نخبگان و روشنفکران، اندیشه ها و دیدگاه های خود را در قالب این نوع ادبی بیان می کنند. خوانندگان نیز با مطالعه ی این آثار، تجربه های متفاوتی از آنچه در زندگی روزمره برایشان پیش می آید؛ در این نوع ادبی می یابند. آنچه که علاوه بر مطالعه ی این آثار، باید مورد توجه و بررسی عمیق تر و بیشتری قرار گیرد، توجه به شگردها و ابزارهای داستان نویسی مورد استفاده ی نویسندگان و پی بردن به موفقیت و یا عدم موفقیت آنان در استفاده از این شگردها و ابزارهاست. تحلیل و بررسی آثار داستانی معاصر، از جهات گوناگون، از جمله شناخت عناصر داستان، بررسی زبان و اصطلاحات عامیانه و همچنین توجه به فرهنگ و شرایط اجتماعی هر دوره، ضرورت دارد. از آثار داستانی قابل توجه در این زمینه، رمان های رضا امیرخانی نویسنده ی توانای معاصر است. این پایان نامه به بررسی و تحلیل ساختار و عناصر داستانی در رمان "قیدار" می پردازد.

تاثیرمکمل های آنتی اکسیدانی (سلنیوم آلی با ویتامین e و سلنیوم معدنی با ویتامین e) به جیره فلاشینگ بر هومرون های مرتبط با تولیدمثل و عملکرد تولید مثلی میش های نژاد قزل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  سامان ساعدی   حسین دقیق کیا

در این پژوهش 44 رأس میش قزل 4-1 ساله با وزن متوسط 55-50 کیلوگرم با وضعیت نمره بدنی تقریبا 3 در چهار گروه آزمایشی مورد بررسی قرار گرفتند. همه میش¬ها تحت معاینه و بررسی کامل و دقیق قرار گرفتند تا از نظر سلامت و صحت عملکرد تولید¬مثلی آنها اطمینان حاصل شود. میش¬ها بصورت تصادفی و در 4 گروه آزمایشی بترتیب زیر قرار گرفتند: گروه a¬ :شاهد (دریافت کننده جیره پایه)، گروه b¬ (فلاشینگ)، گروه ¬c (فلاشینگ + مکمل ویتامینe + سلنیوم آلی)، گروه ¬-d (فلاشینگ + مکمل ویتامینe + سلنیوم معدنی). گوسفندان به مدت 5 هفته (2 هفته قبل و 3 هفته بعد از جفت¬گیری) جیره¬های آزمایشی را دریافت کردند. 15 روز قبل از جفت¬گیری (همزمان با شروع جیره آزمایشی) میش¬ها با سیدر همزمان سازی فحلی شده و 36 ساعت پس از سیدر برداری 400 واحد بین المللی هورمون pmsg تزریق شد و عملیات جفت¬گیری با استفاده از قوچ¬های خالص نژاد قزل در هر یک از تیمار¬ها انجام شد. خونگیری از گوسفندها در فواصل شروع دوره، 24 ساعت قبل از سیدربرداری، 24 ساعت پس از سیدربرداری (استروس) و 21 روز پس از قوچ اندازی(در زمان لانه گزینی جنین) انجام شد. هورمون¬های سرم خون (استروژن، پروژسترون و انسولین) با دستگاه الایزا اندازه¬گیری شدند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود بازده تولیدمثل به ویژه درصد بره زایی، درصد باروری و درصد تکثیر در گله در گوسفند نژاد قزل بود. استفاده از مکمل سلنیوم آلی همراه با ویتامین e و سلنیوم معدنی ویتامین e در جیره فلاشینگ قبل از جفت گیری با افزایش یک سری از هورمون¬های (استروژن، پروژسترون و انسولین) مرتبط با تولیدمثل باعث بهبود بازده تولیدمثل در گوسفند نژاد قزل شده اند. تیمار c با تعداد 15 رأس نتاج بیشترین و تیمار a با تعداد 12 رأس نتاج کمترین تعداد بره را داشتند. درصد تکثیر در گله در تیمار a به 109 و در تیمار d به 140 درصد رسید. بنابراین استفاده از مکمل سلنیوم آلی همراه با ویتامین e و سلنیوم معدنی همراه با ویتامین e در جیره فلاشینگ موجب افزایش تعداد نتاج دوقلو و تعداد نتاج به ازای هر تیمار ¬شد. همچنین تیمار d بیشترین درصد موفقیت در اولین جفت¬گیری (8/81) و تیمار a کمترین درصد موفقیت در اولین جفت¬گیری (5/54) را در بین تیمارها داشتند (01/0>p). وزن تولد بره¬های نر نسبت به جنس بره¬های ماده تفاوت معنی¬داری نداشت. همچنین بیشترین میزان وزن تولد بره¬ها مربوط به تیمار c با میانگین 52/4 کیلوگرم بود که با تیمار a و b تفاوت معنی¬داری داشت (01/0>p).

تعیین ارزش تغذیه ای هفت از علف های هرز مزارع یونجه با استفاده از روش تولید گاز و خوشخوراکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  ملیحه داداشی   علی حسین خانی

هدف از انجام این تحقیق تعیین ارزش غذایی هفت گونه از علف¬های هرز موجود در مزارع یونجه شامل: acroptilon repens، achillea millefolium وcrepis sancta از خانواده پهن برگ¬ها، bromus tectorum ,dactylis glomerata و alopecurus myosuroides از خانواده گراس¬ها و pall.melilotus officinalis(l.) از خانواده لگومینوزها از طریق تجزیه¬پذیری، ضرایب هضمی ماده خشک به روش in vitro به مدت 0، 2، 12، 24، 48 و 72 ساعت انکوباسیون و تولید گاز در ساعات 2، 4، 6، 8، 12، 16، 24، 36، 48، 72 و 96 و خوشخوراکی (به روش مصرف کوتاه مدت) با استفاده از شاخص stir مورد مطالعه قرار گرفت. داده¬های به دست آمده در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از نرم افزار sas (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با مقایسه میزان گاز تولیدی از تخمیر علف¬های هرز و یونجه در 96 ساعت پس از انکوباسیون یونجه و علف پشمکی بیشترین و کمترین میزان گاز تولیدی را به اختصاص دادند (به ترتیب با 65/163 و 35/123 میلی لیتر به ازای هر گرم ماده خشک)، پتانسیل تولید گاز (a+b) به ترتیب برای یونجه و علف پشمکی 30/181 و 74/108 میلی لیتر بر گرم ماده خشک بدست آمد که بیشترین و کمترین مقدار را داشتند (05/0>p). ناپدید شدن ماده خشک برای یونجه در 72 ساعت انکوباسیون (36/91 درصد ماده خشک) بیشتر از بقیه علوفه¬ها بود علف پشمکی کمترین میزان ناپدید شدن (39/41) را در بین علوفه¬های مورد آزمایش داشت، ماده خشک یونجه و علف پشمکی به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار a )بخش سریع تجزیه) را در بین علوفه¬ها، به ترتیب 95/9 و 40/22 درصد داشتند. بخش با پتانسیل تجزیه¬پذیری کم (b) و نرخ ناپدید شدن ماده خشک برای شبدر شیرین و تلخه به ترتیب بیشتر از بقیه علوفه¬ها بود. در بین علوفه¬های مورد آزمایش یونجه و علف پشمکی به ترتیب بیشترین و کمترین انرژی قابل متابولیسم و قابلیت هضم ماده آلی را داشتند. نسبت خوشخوراکی برای گونه¬های مختلف علف¬های هرز به صورت تازه و خشک اندازه¬گیری شد و مشخص گردید که خوشخوراکی علف¬های هرز خانواده گراس¬ها در حالت تازه بالاتر از سایر گونه¬های مورد آزمایش می¬باشد و خوشخوراکی پهن برگ¬ها چه در حالت تازه و چه در حالت خشک بجز تلخه کمتر از یونجه می¬باشد، نتایج نشان داد که در بین گونه¬های مورد مطالعه از نظر ترکیبات شیمیایی اختلافاتی وجود داشت (05/0>p). میزان پروتئین خام بین 30/14 تا 53/9 درصد ماده خشک و ndf بین 70/58 تا 76/33 درصد ماده خشک و adf بین 85/28 تا 49/19 درصد ماده خشک متغیر بود که این تفاوتها می¬بایستی در ارزیابی و برنامه¬ریزی جهت تنظیم جیره¬های غذایی مدنظر قرار گیرد.

تأثیر افزودن سدیم موننسین و مخمر ساکارومایسس سرویسیه ‏levucell sc20‎‏ به جیره فلاشینگ بر ‏عملکرد تولیدمثلی میشهای نژاد قزل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  لیلا احمدزاده گاوآهن   علی حسین خانی

به منظور بررسی اثرات افزودن مکملهای موننسین سدیم و مخمر ساکارومایسس سرویسیه به جیره فلاشینگ بر عملکرد ‏تولیدمثلی میش های نژاد قزل، 44 رأس میش قزل 2-5 ساله با متوسط وزن 7.47 ± 56.97 کیلوگرم و امتیاز وضعیت بدنی ‏تقریباً 5/2 در سالن پرورشی در 4 گروه 11 رأسی مورد مطالعه قرار‎گرفتند. تیمارها مشتمل بر: ‏a‏) چرا در مرتع+ جیره ‏فلاشینگ+ موننسین سدیم 10% به میزان 30 میلی گرم به ازای هر رأس روزانه؛ ‏b‏) چرا در مرتـع+ جیره فلاشینگ+ مخمـر ‏ساکارومایسس سرویسیه به مـیزان 10 گرم‎ ‎‏(‏‎ cfu/ewe/day‏109× 4) به ازای هر رأس روزانه؛ ‏c‏) چرا در مرتع + جیره ‏فلاشینگ؛ ‏d‏) گروه شاهد (فقط چرا در مرتع) بودند. گوسفندان به مدت 5 هفته (2 هفته قبل و 3 هفته پس از جفت گیری) ‏تیمارهای فوق الذکر را دریافت نمودند. جیره فلاشینگ مورد استفاده در تیمارهای آزمایشی از لحاظ انرژی و پروتئین مشابه ‏در نظر گرفته شده بود. به علت پوشش گیاهی فقیر مراتع اطراف واحد گوسفندداری جیره فلاشینگ به گونه ای تنظیم شد که ‏حاوی 78.12درصد ‏tdn‏ و 13درصدcp ‎‏ بود که روزانه پس از بازگشت از چرا به میزان 450 گرم به ازای هر رأس در ‏اختیار گوسفندان قرار می گرفت. گوسفندان مورد مطالعه به مدت 14 روز توسط سیدر (‏eazi-breed‏ نیوزلند) همزمان ‏سازی فحلی شده و 48 ساعت پس از سیدربرداری با قوچ های قزل خالص ایستگاه که دارای شرایط تقریباً یکسان نتاج دهی ‏بودند آمیزش داده شدند. خون گیری از گوسفندان در فواصل شروع دوره، 24 ساعت قبل و 24 ساعت پس از سیدربرداری و ‏‏21 روز پس از قوچ اندازی انجام شد. میزان هورمون ها و متابولیت های بیوشیمیایی سرم خون به ترتیب توسط دستگاه ‏الایزاریدر و اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود بازده تولیدمثلی به ویژه درصد بره زایی، درصد ‏باروری و درصد تکثیر در گله در زمان استفاده از مکمل های موننسین سدیم و مخمر ساکارومایسس سرویسیه در جیره ‏فلاشینگ بود. تیمارهای ‏a‏ و ‏b‏ با تعداد 15 رأس نتاج بیشترین و تیمار ‏c‏ با تعداد 11 رأس نتاج کمترین تعداد بره را ‏داشتند. درصد تکثیر در گله در تیمار ‏a‏ برابر 150% بود که این می تواند نتیجه مطلوبی باشد. تیمار ‏a‏ با 150% دوقلوزایی ‏حداکثر مقدار را به خود اختصاص داد و تیمارهای ‏b، ‏d‏ و ‏c‏ در مراتب بعدی قرار داشتند. تیمار ‏a‏ بیشترین (90.9) و تیمار ‏d‏ کمترین (54.5) درصد پاسخ به همزمان سازی فحلی را در بین تیمارها به خود اختصاص دادند. نتایج نشان داد تیمار ‏b‏ با ‏تعداد 12 و تیمار ‏a‏ با تعداد 9 بره ماده در مقایسه با سایر تیمارها منجر به افزایش تعداد نتاج ماده شده اند که این امر منجر ‏به افزایش ارزش اقتصادی پرورش گوسفند شود. در مقایسات میانگین، تیمارهای ‏a‏ و ‏b‏ در مقایسه با تیمارهای ‏c‏ و ‏d‏ ‏بیشترین وزن تولد را داشتند (0.01>‏p‏). در مقایسات میانگین، بره های تیمارهای ‏a ,b‏ و ‏c‏ در مقایسه با گروه شاهد ‏بیشترین افزایش وزن را داشتند (0.01>‏p‏). نتایج نشان داد که اعمال فلاشینگ باعث ایجاد اختلاف معنی داری بر سر نرخ ‏مرگ و میر بره ها در بین گروه های آزمایشی شده است (0.05>‏p‏). در ارتباط با سطوح هورمون ها، تیمارهای ‏b‏ و ‏a‏ بیشترین ‏غلظت استروژن، پروژسترون، انسولین، گلوکز، کلسترول، پروتئین تام و نیتروژن اوره ای خون را داشتند (0.01>‏p‏)، که این امر ‏با تعداد نتاج، همبستگی مثبت بالایی داشت. نتیجه اینکه استفاده از جیره فلاشینگ و مکمل های موننسین سدیم و مخمر ‏ساکارومایسس سرویسیه در فصل جفت گیری گوسفند قزل اثرات سودمند قابل توجهی را در زمینه تولید بره برای پرورش دهندگان گوسفند قزل در پی خواهد داشت.‏

بررسی تغییرات فنولوژیکی ترکیبات مغذی برخی از گونه های گیاهی مراتع دامنه سهند منطقه لیقوان و ترکیبات شیر تولیدی میش های قزل این منطقه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  جابر جعفرزاده   علی حسین خانی

هدف از این مطالعه بررسی تغییرات فنولوژیکی ترکیبات مغذی گونه های گیاهی bromus riparius، cephalaria microcephala bioss، hieracium procerum، festuca glacuca، lolium rigidum gaudin، vicia caraca و نمونه مخلوط گیاهان مراتع دامنه سهند و به همراه آن بررسی تغییرات ترکیبات شیر میش های قزل آن منطقه بود. بدین منظور نمونه های گیاهی و شیر طی ماه های اردیبهشت، خرداد و تیر جمع آوری و با روش های مناسب به آزمایشگاه منتقل گردید. تعداد نمونه های شیر 21 عدد بود که برای هر ماه 7 تکرار در نظر گرفته شده بود. در آزمایشگاه ترکیبات شیر (درصد چربی، پروتئین و نیتروژن غیر پروتئینی) با استفاده از دستگاه میلکواسکن آنالیز شد. برای تعیین ترکیبات خام گونه های گیاهی (شش گونه، سه تکرار و سه مرحله فنولوژیکی) و نمونه مخلوط (سه تکرار در سه مرحله فنولوژیکی) از روش های توصیه شده به وسیله (2005)aoac استفاده شد. همچنین برای ارزیابی قابلیت هضم آزمایشگاهی گونه-های گیاهی از روش تولید گاز استفاده شد و مقدارگاز تولیدی طی ساعات 2، 4، 6، 8، 12،16، 24، 36، 48، 72 و 96 اندازه گیری شد. از روی داده های تولیدگاز و ترکیبات شیمیایی گیاهان، انرژی قابل متابولیسم (me)، انرژی خالص شیردهی (nel)، قابلیت هضم ماده آلی (dom) و اسیدهای چرب فرار (scfas) تخمین زده شد و a و c به عنوان شاخصه های تولید گاز براورد گردید. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که مقدار تولید و درصد چربی شیر در طی این ماه ها تغییرات معنی داری داشته است (01/0p<). درصد پروتئین با اینکه با نزدیک شدن به اواخر شیردهی افزایش یافته بود ولی تفاوت معنی داری بین ماه-های نمونه برداری نشان نداد. درصد نیتروژن غیرپروتئینی تقریبا در هرسه ماه نمونه برداری ثابت مانده بود. درصد ماده خشک (dm) علوفه ها اختلاف معنی داری را در بین گونه ها و مراحل فنولوژیکی نشان نداد. درصد ماده خشک براساس وزن تر (dmf) در بین گونه ها تفاوت معنی داری نشان داد، به طوری که بیشترین درصد dmf مربوط به گونه چچم شکننده ( lolium rigidum gaudin) و کمترین درصد مربوط به گونه سردار سرکوچک ( cephalaria microcephala bioss) بود. درصد دیواره سلولی (ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) در بین گونه های مختلف و مراحل فنولوژیکی مختلف تفاوت معنی داری نشان داد. کمترین و بیشترین مقدار ndf به ترتیب در گونه چچم شکننده ( lolium rigidum gaudin) و گونه علف گوش ( hieracium procerum) مشاهده شد. پروتئین خام (cp) نیز در بین اکثر گونه ها تفاوت معنی داری نشان داد و بیشترین مقدار آن در هر گونه و نمونه مخلوط گیاهان مرتع در مرحله گلدهی مشاهده شد. درصد عصاره اتری یا چربی خام (ee) دربین گونه ها و مراحل فنولوژیکی تفاوت معنی داری نشان نداد. درصد کربوهیدرات غیرفیبری (nfc) در بین گونه ها و مراحل فنولوژیکی مختلف تفاوت معنی داری داشت که بیشتری مقدار در مرحله رویشی و کمترین مقدار در مرحله گلدهی مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار nfc مربوط به گونه علف گوش و کمترین مقدار آن در گونه فستوکا ( festuca glacuca) مشاهده شد. در رابطه با فراسنجه های تخمینی me، nel، dom و scfas اختلاف میانگین حداقل مربعات در بین گونه ها معنی دار بود (01/0p<)، به طوری که گونه فستوکا بیشترین مقدار me و گونه چچم شکننده کمترین مقدار را نشان داد، گونه علف گوش بیشترین قابلیت هضم ماده آلی را در بین گونه ها به خود اختصاص داد. مرحله فنولوژیکی به جز me ، سایر فراسنجه های تخمینی را به شکل معنی داری تحت تاثیر قرار نداد. تولید گاز تجمعی گونه علف گوش در مرحله گلدهی بیشترین مقدار و گونه فستوکا کمترین مقدار را به خود اختصاص دادند. در کل نتایج حاکی از آن است که درصد چربی شیر نسبت به سایر فراسنجه های اندازه گیری شده بیشترین تغییرات را در طی دوره شیردهی دارد. در رابطه با گیاهان، گونه-های مختلف از خانواده های مختلف ترکیبات شیمیایی متفاوتی داشتند، همچنین مرحله فنولوژیکی نیز بیشتر ترکیبات شیمیایی گونه های گیاهی را تحت تاثیر قرار داده بود. در مجموع می توان گفت کیفیت علوفه مرتعی تحت تاثیر عوامل ذاتی و محیطی قرار می گیرند و اینها نیز به نوبه خود احتمالا ترکیبات شیر را تحت تاثیر قرار می دهد.