نام پژوهشگر: نفیسه لیاقی مطلق

تحلیل داستانهای کوتاه مصطفی مستور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  نفیسه لیاقی مطلق   سیروس شمیسا

آن چه آثار مستور را شایان توجه کرده، درونمایه و مضمون داستان های وی است. مولفه های اندیشه ی مستور عبارتند از: اشاره به باور های دینی به گونه ای که اغلب بدان تصریح نمی شود و نویسنده به نحوی گذرا از آن رد می شود. در این میان مسئله ی توحید نمودی مشخص تر دارد. وجود تم عشق در اغلب آثار، با این توضیح که مستور بر این باور است که وصال جسمانی نابودکننده ی عشق است. پس از عشق تم مرگ و شک بسامد بالایی در داستان های وی دارد. شک و تردید در داستان های وی اغلب نسبت به وجود خداوند و پس از آن سرنوشت جهان و انسان است. نوعی نگاه بدبینانه نسبت به زندگی و جهان، امیدواری به سرنوشت جهان برخلاف آن دید منفی که ناشی از اعتقادات مذهبی وی است، نگاه ویژه و مختص به زن به عنوان موجودی سراسر پاکی و نیکی. تکرار مهم ترین ویژگی سبکی در آثار مستور است؛ تکرار شخصیت ها، عناصر، جملات و توصیفات، فضاها و مضامین. حاصل این تکرارها ایجاد دو صحنه ی مجزا در داستان های وی است که یکی در تهران امروز و دیگری در اهواز دهه های 50 و 60 است. قهرمانان صحنه ی اول عموماً از قشری تحصیل کرده و مرفهند و شخصیت های فضای دوم نوعاً پسربچه هایی فرودست. در این میان شخصیت های تکرار شونده اهمیت فراوانی دارند. برای شناخت این شخصیت ها باید همه ی آثاری که شخصیت در آن ها حضور دارد مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف از این تکرارها به دست دادن یک تصویر کلی است. داستان های مستور الگویی پازل وار دارد و اغلب داستان ها به منزله ی قطعه ای از این دو پازل. تصویری که در پایان به دست می آید نگرش نویسنده را نسبت به زندگی، دنیا، انسان و ... نشان می دهد. درکی که خواننده از یک داستان مستور دارد با درکی که از خواندن همه آثار او به دست می آورد؛ متفاوت است.