نام پژوهشگر: دینا دارایی

تاثیر فعالیتهای دستور محور و غیر دستورمحور (سوالات درک مطلب و فعالیتهای پیام محور)در یادگیری واژگان متون خواندن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  دینا دارایی   سید ضیاء تاج الدین

یادگیری لغات از طریق متون خواندن از موضوعاتی است که همواره مورد بحث و تحقیق محققین می باشد. عده ای معتقدند که زبان آموزان قادر می باشند معنای لغت جدید را با استناد به خود متن و با استفاده از جملات قبل و بعد از آن واژه، حدس بزنند. اما با توجه به حساس و دشوار بودن این عمل بخصوص برای زبان آموزان در سطح پایین یا متوسط، عده ای دیگر (لوپسکو و دی 1993 ; نایت 1994 ; چان وپلس 1996) معتقدند که می توان بازدهی یادگیری را با ضمیمه کردن فعالیتهایی از جمله: استفاده از لغت نامه، پاورقی و حاشیه افزایش داد. با توجه به اهمیت یادگیری تصادفی واژگان در هنگام خواندن و هم چنین تاثیر بسزایی که فعالیتهای ضمیمه متون خواندن در این امر دارند، سوال این است که آیا می توان این فعالیتها را بنا به میزان تاثیری که در یادگیری واژگان دارند، طبقه بندی کرد؟ لذا هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر فعالیتهای دستور محور و غیر دستور محور (فعالیتهای پیام محور و سوالات درک مطلب ) در به خاطر سپردن واژگان جدید در هنگام خواندن می باشد. جامعه مورد تحقیق شامل 45 زبان آموز زن از 4 کلاس مختلف دوره آزاد موسسه زبان کیش (مرکز 9 خواهران) می باشد. این زبان آموزان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (فعالینهای دستور محور و پیام محور) و یک گروه کنترل (سوالات درک مطلب) تقسیم می شوند. 5 جلسه از این دوره آموزشی مورد مطالعه تحقیق قرار گرفت، بصورتیکه در هر جلسه یکی از 5 متون خواندن که توسط محقق در نظر گرفته شده بود به زبان آموزان ارائه شده و آنها مدت 20 دقیقه مهلت داشتند که متن را خوانده و سوالات (فعالیتهای) مربوط به آن را که در هر سه گروه متفاوت بود انجام دهند. در پایان دوره و پس از اتمام کلیه متون، آزمون نهایی که شامل لیستی از لغات ناآشنا بود که از همین متون استخراج شده بودن برگزار شد. جهت پاسخگویی به سوالات مطرح شده در این تحقیق، داده های حاصل از این آزمون با استفاده از آنالیز آماری نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. در پاسخ به سوال اول تحقیق مشخص شد که تفاوت چشمگیری میان فعالیتهای دستور محور و غیر دستور محور (فعالیتهای پیام محور و سوالات درک مطلب) در یادگیری واژگان وجود دارد. پاسخ سوال دوم بدین صورت می باشد که اگرچه زبان آموزانی که فعالیتهای دستور محور انجام دادند در مقایسه با آنهایی که فعالیتهای پیام محور انجام دادند، تعداد لغات جدید بیشتری را فرا گرفتند، ولی تفاوت میانگین آنها از نظر آماری به حدی نمی باشد که بتواند فرضیه صفر را رد کند. پاسخ به سوال سوم نشان می دهد که تفاوت فاحشی میان فعالیتهای پیام محور و سوالات درک مطلب در یادگیری واژگان وجود دارد. زبان آموزانی که فعالیتهای پیام محور انجام دادند در مقایسه با آنهایی که به سوالات درک مطلب پاسخ دادند، بازدهی بالاتری داشتند.