هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت خودافشایی بر الگوهای ارتباطی و صمیمیت زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بندرعباس بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین ساکن در شهر بندر عباس تشکیل می داد. تعداد افراد نمونه 26 زوج بودند که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش به مدت 6 جلسه آموزش خودافشایی دریافت کردند و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در این پژوهش از مقیاس الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی، مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر و پرسشنامه ابعاد صمیمیت باگاروزی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر آموزش مهارت خودافشایی بر الگوی ارتباطی سازنده و اجتناب متقابل ، توقع / کناره گیر و مرد متوقع / کناره گیر زن معنادار و بر الگوی زن متوقع / کناره گیر مرد معنادار نیست. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت خودافشایی بر صمیمیت زناشویی کلی و ابعاد صمیمیت زناشویی معنادار بود.

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت خودافشایی بر رضایت مندی وسازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بندرعباس انجام گرفت. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین داوطلب شرکت در کارگاه آموزشی خودافشایی بود. تعداد افراد نمونه 26 زوج بودند که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش به مدت 6 جلسه آموزش خودافشایی دریافت کردند و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در این پژوهش از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و سازگاری دونفری داس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تاثیر آموزش مهارت خودافشایی بر سازگاری زناشویی وخرده مولفه های آن معناداراست و آموزش این مهارت می تواند سازگاری زناشویی را افزایش دهد همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت خودافشایی بر رضایت زناشویی وبیشتر خرده مولفه های آن معنادار است و آموزش این مهارت رضایت مندی زناشویی را افزایش می دهد ولی آموزش این مهارت بر همه مولفه های رضایت یکسان نبود. به این صورت که آموزش مهارت خودافشایی بر چند مولفه رضایت مانند مسایل مالی، دوستان ومساوات طلبی معنادار نبود اما بر دیگر مولفه ها تأثیر گذاشته ورضایت مندی زناشویی را در این مولفه ها در پس آزمون گروه آزمایش افزایش داده است.

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش باورهای غیرمنطقی و نگرش های ناکارآمد انتخاب همسر دختران و پسران شهر بندرعباس می باشد. بدین منظور، 32 نفر از دختران و پسران به شیوه تصادفی داوطلبانه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری، طی 8 جلسه هفتگی در شهر بندرعباس انجام شد. پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز(ibt) و مقیاس نگرش های مربوط به انتخاب همسر(armss) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است(001/.>p). هم چنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات نگرش های ناکارآمد در زمینه انتخاب همسر در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است(001/.>p). هم چنین نتایج تحلیل کووارانس نشان داد که میانگین نمرات، خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی( انتظارات بیش از حد از خود، توقع تأیید از دیگران، سرزنش خود و دیگران، واکنش همراه با ناکامی- بی مسوولیتی هیجانی-بیش توجهی همراه با اضطراب- اجتناب از مشکل-وابستگی- درماندگی در برابر تغییر و کمال گرایی) گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است. و در نهایت نتایج تحلیل کوواریانس مشخص ساخت که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی در زمینه نگرش های همسرگزینی (عشق باوری- تجربه محوری- ایده آل نگری – متضادجویی-آسان بینی و خوش باوری) گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.

هدف از تحقیق حاضر مقایسه ی رابطه ی بین حوزه قدرت و تشریک مساعی در خانواده،کیفیت زندگی، و کارکردهای خانواده در میان زنان شاغل و خانه دار بود. فرضیه های پژوهش عبارت بودند از: 1) حوزه ی قدرت و تشریک مساعی در خانواده و کارکردهای خانواده به طور معنی داری می توانند کیفیت زندگی را پیش بینی کنند. 2) بین حوزه قدرت و تشریک مساعی در خانواده ی زنان خانه دار با زنان شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد. 3) بین کیفیت زندگی زنان خانه دار با زنان شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد. 4) بین کارکردهای خانواده زنان خانه دار با زنان شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد. 5)بین کارکردهای خانواده و کیفیت زندگی در زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. 6)بین کارکردهای خانواده و حوزه قدرت در خانواده در زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. 7)بین کارکردهای خانواده و تشریک مساعی زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. 8)بین حوزه قدرت در خانواده و کیفیت زندگی در زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. 9)بین تشریک مساعی در خانواده و کیفیت زندگی در زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. برای دستیابی به هدف پژوهش و جهت آزمون فرضیه ها از دو جامعه ی زنان شاغل و خانه دار نمونه ای (150 زن شاغل و 150 زن خانه دار) به شیوه ی نمونه گیری منطقه ای از مناطق شهرداری شهر بستک انتخاب شد. برای گردآوری داده ها نیز از پرسشنامه های ساختار قدرت در خانواده، کارکردهای خانواده، و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز در سطح توصیفی از آماره های میانگین، انحراف معیار، و درصد فراوانی و در سطح استنباطی آزمون های همبستگی پیرسون، z فیشر، رگرسیون سلسه مراتبی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که کارکردهای خانواده، تشریک مساعی، و ساختار قدرت در خانواده می توانند به طور معنی داری کیفیت زندگی را پیش بینی کنند (32/0=r2). همچنین بین تشریک مساعی و کارکردهای خانواده در زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنی داری وجود داشت (به ترتیب: 017/0 =p ؛4/2=t و 005/0 =p ؛84/2-=t). اما بین کیفیت زندگی و حوزه ی قدرت در خانواده تفاوت معنی داری بین دو گروه یافت نشد (به ترتیب: 682/0 =p ؛41/0-=t و 084/0 =p ؛73/1-=t). از این رو، می توان گفت که ساختار قدرت و کارکردهای خانواده متغیرهای اثرگذاری بر کیفیت زندگی خانواده بوده و همچنین نه تنها شغل زنان در وضعیت روان شناختی خانواده بی تأثیر نیست، بلکه سهم عمده ای در آن دارد. کلیدواژه ها: کیفیت زندگی، حوزه ی قدرت،کارکردهای خانواده، تشریک مساعی، زنان شاغل، و زنان خانه دار

چکیده: سوءمصرف مواد یکی از مهم ترین مشکلات بزرگ پزشکی، اجتماعی،اقتصادیوفرهنگیمیباشد.اعتیاد یک بیماری جسمی، روانی است وعلل بوجودآورنده آن شامل عوامل فردی ، خانوادگی ، محیطی واجتماعی می باشد.هدف از این مطالعه، تعیین نقش عوامل فردی وخانوادگی موثر در وابستگی افراد به مواد مخدر دربین مراجعین به کلینیک های ترک اعتیاد شهر بندرعباس درسال 1391 می باشد . این پژوهش یک مطالعهتوصیفی واز نوع همبستگی می باشد . جمعیت مورد مطالعه شامل 200 نفر از مراجعین به کلینیک های ترک اعتیاد شهر بندر عباس می باشد که به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند . به منظور بررسی،پرسش نامه های شیوه های فرزند پروری بامریند،عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (ghq)و پرسش نامه سوء مصرف مواد(طارمیان )مورد استفاده قرار گرفت .پس از تجزیه و تحلیل داده ها ، نتایج نشان دادکه بین عزت نفس خود، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس خانوادگی ،عزت نفس تحصیلی ، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی، شیوه های فرزند پروری استبدادی و شیوه های فرزند پروری سهل گیرانه و وابستگی به مواد مخدر ارتباط وجود دارد . همچنین بین علایم جسمانی ، اختلال خواب و فرزند پروری مقتدر و منطقی با وابستگی به مواد مخدر ارتباط وجود ندارد .

چکیده: زمینه:طرح واره های ناسازگار اولیه از جمله عواملی است که می تواند تعارضات زناشویی معلمان را تحت تاثیر قرار دهد. هدف: هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی زوجین فرهنگی مقطع متوسطه ناحیه یک اموزش و پرورش شهرستان بندر عباس بوده است. مواد و روشها:جامعه اماری در این پژوهش عبارت است از کلیه زوجین فرهنگی شاغل به تدریس در مدارس مقطع متوسطه ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان بندرعباس شهرستان بندر عباس در سال تحصیلی 1392-1391 می باشد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده است. تعداد 182 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از پرسشنامه فرم کوتاه طرح واره یانگ و پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. از روش اماری توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج:یافته های این تحقیق نشان داد که بین طرح واره ناسازگار اولیه و کاهش همکاری در زوجین فرهنگی مقطع متوسطه ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان بندر عباس رابطه وجود دارد. علاوه بر این نتایج تحقیق نشان داد که بین طرح واره ناسازگار اولیه و کاهش رابطه جنسی ، افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش های هیجانی ، در زوجین فرهنگی مقطع متوسطه ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان بندر عباس رابطه وجود دارد.

طرح واره های ناسازگار اولیه از جمله عواملی است که می تواند سلامت عمومی معلمان را تحت تاثیر قرار دهد.طرح واره های ناسازگار اولیه ، روابط اجتماعی میان افراد را برهم زده و موجب نارضایتی در زندگی می گردد. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سلامت عمومی زنان فرهنگی مقطع ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان بندر عباس بوده است.جامعه اماری در این پژوهش عبارت است از کلیه زنان فرهنگی شاغل به تدریس در مدارس مقطع ابتدایی شهرستان بندر عباس در سال تحصیلی 1392-1391 می باشد. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شده است. تعداد 180 معلم به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از پرسشنامه فرم کوتاه طرح واره یانگ و پرسشنامه سلامت عمومی برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. ازروش اماری توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که بین طرح واره ناسازگار اولیه و نشانه های بدنی در زنان فرهنگی شهرستان بندر عباس رابطه وجود دارد.علاوه بر این نتایج تحقیق نشان داد ، بین طرح واره ناسازگار اولیه و اضطراب و بی خوابی در زنان فرهنگی شهرستان بندر عباس رابطه وجود دارد. هم چنین بین طرح واره ناسازگار اولیه و اختلال در کارکرد اجتماعی در زنان فرهنگی شهرستان بندر عباس رابطه وجود دارد. در مجموع می توان بیان داشت که طرح واره های ناسازگار اولیه می توانند موجب کاهش سلامت عمومی در معلمان گردند. لذا پیشنهاد می گردد که معلمان به شناسایی ظرح واره ناسازگار اولیه خود بپردازند .

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش زوج درمانی الیس (رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری)، در تغییر سبک اسناد زناشویی و کاهش تعارضات و دلزدگی زناشویی زوجین شهرستان بندرعباس انجام گرفت. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بندرعباس در سال 1391 بود. تعداد افراد نمونه 30 زوج بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. کارگاه آموزشی به مدت 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در این پژوهش از پرسشنامه ی اسناد زناشویی و تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر آموزش زوج درمانی الیس (رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری)، در تغییر سبک اسناد و کاهش تعارضات و دلزدگی زناشویی و خرده مولفه های آن ها معنادار است. و آموزش این زوج درمانی می تواند اسناد نادرست زناشویی را تغییر دهد و هم چنین، آموزش زوج درمانی الیس می تواند تعارضات و دلزدگی زناشویی را کاهش دهد. کلمات کلیدی: .

یک روش سنتزی سبز و موثر برای سنتز 3و3َ (پی پیرازین-4،1- دی ایل بیس (متیلن آریل)) بیس (4- هیدروکسی کومارین-h2- کرومن-2- اون) به وسیله واکنش 4-هیدروکسی کومارین،پی پیرازین و آلدئیدهای آروماتیک در محیط آبی و در حضور نانوtio2 کریستاله در دمای اتاق مورد بررسی قرار گرفت. مولکول های محصول در راندمان بسیار بالا بدست آمدند.

این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه باورهای فراشناختی و خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و پدران غیرمعتاد در سال تحصیلی 1392-1391 انجام گردید. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی (از نوع علی – مقایسه ای) می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دارای پدر معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس است که در سال تحصیلی 1391-1392 مشغول به تحصیل می باشند. در پژوهش حاضر حجم نمونه آماری 150 نفر (75 دانش آموز دارای پدر معتاد و 75دانش آموز دارای پدر غیر معتاد) در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری چند مرحله ای، طبقه ای و تصادفی ساده می باشد. در این پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد باورهای فراشناخت (30mcq-) و پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss(19) و روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس در متن مانووا و هم چنین رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین باورهای فراشناختی دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین کنترل ناپذیری و خطر افکار دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین باورهای مثبت درباره‏ی نگرانی دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین وقوف شناختی دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین اطمینان شناختی دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین نیاز به کنترل افکار دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود ندارد، بین مولفه سیالی خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود ندارد، بین مولفه بسط خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد، بین مولفه ابتکار خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد و بین مولفه انعطاف پذیری خلاقیت دانش آموزان دارای پدران معتاد و غیرمعتاد شهر بندرعباس تفاوت وجود دارد.

درزندگی پیچیده امروزی ، ازدواج ها دربسیاری مواقع با تهدیدات جدی نظیر نارضایتی زناشویی ، اعتیاد همسر، روابط خارج از چارچوب خانواده ، مشکلات مالی و... روبه رو می گردد ؛ که گاهی این مشکلات لاینحل چاره ای جز طلاق باقی نمی گذارد.بنابراین برای پیشگیری از این معضل ضروری است چاره ای اندیشه شود. هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش پیش از ازدواج بر دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد بندرعباس واندازه گیری میزان تغییرنگرش آن ها نسبت به عشق ، نامزدی ، عقد ویک سال اول زندگی مشترک می باشد. پس از پایلوت پرسشنامه ، بر روی 30 تن از دانشجویان ، روایی وپایایی آن براساس آلفای کرانباخ 93% به دست آمد .طرح تحقیق از نوع پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل بود . برای اجرای پژوهش 60 دانشجو به شکل تصادفی ساده انتخاب شدندکه به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند .(درهرگروه 15 دانشجو پسر و15 دانشجو دختربودند.) سپس ازهردوگروه پیش آزمون گرفته وبه گروه داوطلب ، آموزش داده شد،بعد از یک هفته از هردوگروه ،پس آزمون به عمل آمد و جهت تجزیه و تحلیل داد ه ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش پیش از ازدواج بر تغییر نگرش نسبت به عشق( 05/0 p < )، آموزش پیش از ازدواج بر تغییر نگرش نسبت به نامزدی( 05/0 p < )، آموزش پیش از ازدواج بر تغییر نگرش نسبت به عقد( 05/0 p < )، آموزش پیش از ازدواج بر تغییر نگرش نسبت به یک سال اول زندگی مشترک ( 05/0 p < )، به طورمعنی دار بودند

در این پژوهش به بررسی اثربخشی برنامه ی آموزش خانواده در تغییر نگرش مادران نسبت به رفتار با فرزندان در مدارس ابتدایی شهرستان قشم پرداخته شده است. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قشم بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش، 15 نفر گروه کنترل) بود. نگرش مادران نسبت به رفتار با فرزندان با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامیرند محاسبه شد. به منظور اجرای پژوهش ابتدا نگرش مادران نسبت به رفتار با فرزندان محاسبه شد و سپس گروه آزمایش مورد آموزش برنامه ی آموزش خانواده قرار گرفتند. پس از آموزش نیز دوباره نگرش مادران گروه آزمایش و کنترل محاسبه شد. داده های جمع آوری شده تحقیق از طریق آزمون t گروه های مستقل و آزمون کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج در این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش خانواده 75 درصد در تغییر نگرش مادران نسبت به رفتار با فرزندان اثربخش است. این در حالی بوده است که برنامه آموزش خانواده بر تغییر نگرش مادران با توجه به وضعیت شغلی 6 درصد، با توجه به محل سکونت 70 درصد و با توجه به میزان تحصیلات 40 درصد اثربخشی دارد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که برنامه آموزش خانواده می تواند عامل مناسبی در جهت تغییر نگرش مادران نسبت به رفتار با فرزندان باشد.

این مطالعه با عنوان شناسایی برخی پیش آیندهای مهم مربوط به طلاق در زوجین شهر بندرعباس انجام شد. هدف کلی از انجام این تحقیق شناسایی برخی از پیش آیندهای مربوط به طلاق در شهر بندرعباس است. اهداف جزئی عبارتند از: 1- تبیین سهم ویژگی های شخصیتی در بروز طلاق در شهر بندرعباس. 2- تبیین سهم سبک های دلبستگی در بروز طلاق در شهر بندرعباس3- تبیین سهم شیوه های فرزند پروری در بروز طلاق در شهر بندرعباس. روش تحقیق کمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مردان و زنان طلاق گرفته در شهر بندرعباس می باشد و نمونه شامل 200نفر طلاق گرفته می باشند و روش نمونه گیری، نمونه در دسترس می باشد. ابزار تحقیق شامل: 1-پرسشنامه شخصیتیneo2-پرسشنامه سبک های دلبستگی3-مقیاس شیوه های فرزند پروری پارکر و همکاران می باشد و روش های آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و رگرسیون لجستیک می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که ویژگی های شخصیتی در بروز طلاق نقش ندارد، اما سبک دلبستگی در بروز طلاق نقش دارد همچنین نتایج نشان داد شیوه¬های فرزندپروری در بروز طلاق نقش دارد. بنابراین می¬توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی و شیوه¬های فرزندپروری در بروز طلاق موثر هستند، اما ویژگی¬های شخصیتی در بروز طلاق تأثیری ندارد.

هدف از انجام این پژوهش مقایسه تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی بود. پژوهش به روش علی- مقایسه ای انجام گرفت . جامعه آماری پژوهش را کلیه ی زوجین متقاضی طلاق شهر بندرعباس در سال 92 تشکیل دادند. نمونه آماری پزوهش متشکل از 45 زوج متقاضی طلاق توافقی و 45 زوج متقاضی طلاق غیر توافقی بودند که به روش طبقه ای تصادفی و از میان نمونه های در دسترس انتخاب شدندو ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه mcq بود . داده های جمع آوری شده تحقیق با استفاده از آزمون مانوا تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج نشان داد که بین تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی تفاوت معناداری وجود دارد .ضریب تأثیر توافق یا عدم توافق زوجین متقاضی طلاق در کاهش همکاری (91/0)، کاهش روابط جنسی(73/0)، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود(91/0)، کاهش روابط خانوادگی با خویشاوندان همسرو دوستان (90/0)و جدا کردن امور مالی از یکدیگر(92/0) بوده است. در نهایت باید شدت اختلافات زوجین و عدم توافق برای طلاق موجب افزایش تعارضات در بین آنان می شود.

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین طرح واره جنسی با نگرش به ارتباط قبل از ازدواج در دانشجویان دانشگاه های شهر بندرعباس انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر بندرعباس در سال تحصیلی 1391-1392 بودند. نمونه آماری پژوهش 400 نفر بودند که به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه طرح واره جنسی آندرسون و سیرانووسکی (1994) و پرسشنامه نگرش به ارتباط قبل از ازدواج کردلو (1389) بود. داده های گردآوری شده تحقیق با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج بیانگر این بود که بین طرح واره جنسی با نگرش به ارتباط قبل از ازدواج رابطه معناداری در سطح 95 درصد وجود دارد. نتایج نیز نشان داد که طرح واره جنسی در مردان 36 درصد و در زنان 14 درصد نگرش به ارتباط قبل از ازدواج را تبیین می نمایند.

این پژوهش با ضرورت و اهمیت بررسی تاثیر برنامه ی آموزش خانواده بر خودکارآمدی والدینی و نگرش نسبت به تربیت فرزندان در والدین دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش علی-مقایسه ای است؛ بدین صورت که والدین دانش‏آموزان‏ دوره‏های دبیرستان که در جلسات آموزش خانواده شرکت کرده‏اند، در گروه آزمایش و والدینی که در جلسات آموزش خانواده شرکت‏ نکرده‏اند، در گروه کنترل قرار گرفتند و پس از انتخاب تصادفی نمونه از هر گروه آزمون‏ به‏عمل آمد. جامعه ی آماری مورد مطالعه والدین دانش آموزان دبیرستانی ناحیه1 بندرعباس می باشد. از بین جامعه آماری ذکر شده تعداد 30خانواده با روش نمونه گیری هدفمند در گروه آزمایش و تعداد 30 خانواده دیگر نیز گروه کنترل قرار داده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و پرسشنامه محقق ساخته نگرش خانواده ها نسبت به تربیت فرزندان استفاده شده است. یافته ها نشان داد برنامه ی آموزش خانواده بر خودکارآمدی والدینی دانش آموزان با سطح معنی دار 0.003 ? = (0.01 < p )و 58 = df دبیرستان موثر می باشد. هم چنین برنامه ی آموزش خانواده بر نگرش نسبت به تربیت فرزندان در والدین دانش آموزان دبیرستانی با سطح معنی دار 0.024 ? = (0.01 < p )و 58 = df موثر می باشد.