بالا بودن دور باسن سهم مستقلی در کاهش عوامل خطرساز متابولیک در زنان تهرانی دارد

Authors

  • احمد اسماعیل‌زاده,
  • پروین میرمیران,
Abstract:

مقدمه: بر پایه یافته‌های مطالعات اخیر, شاید متخصصان امور بهداشتی، اندازه‌گیری دور باسن را در معاینات روزمره بالینی به دست فراموشی بسپارند و فقط به اندازه‌گیری دور کمر بپردازند. قبل از اندازه‌گیری دور باسن از بررسی‌های اپیدمیولوژیک باید بررسی شود که آیا اندازه‌گیری آن اطلاعات مهمی در اختیار می‌گذارد یا نه؟ مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارتباط دور باسن با عوامل خطر متابولیک در زنان جامعه شهری تهران صورت گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی 5720 زن 74-18 سال از افراد شرکت‌کننده در مطالعه قند و لیپید تهران بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک و شاخص‌های تن‌سنجی طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌گیری و محاسبه شدند. نمونه خون در حالت ناشتا از افراد گرفته شد و فشارخون به روش استاندارد اندازه‌گیری شد. هیپرتری‌گلیسریدمی، هیپرکلسترولمی، LDL بالا و HDL پایین طبق معیارهای ATP III و پرفشاری خون براساس JNC VI تعریف شد. دیابت به صورت قند خون ناشتای ≥ mg/dL 126 یا قند خون دو ساعته ≥ mg/dL 200 تعریف شد. چندک‌های مختلف دور باسن محاسبه شد و تحلیل آماری داده‌ها براساس رده‌بندی افراد مورد مطالعه به چندک‌های مختلف دور باسن صورت گرفت. یافته‌ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه 6/14±9/39 سال و میانگین نمایه توده بدن, نسبت دور کمر به دور باسن, دور باسن و دورکمر آنها به ترتیب kg/m2 1/5±1/27، 08/0±83/0, cm 8/9±5/103 و cm 1/13±5/86 بود. بالاتر بودن دور باسن با سطح پایین کلسترول تام, LDL کلسترول, تری‌گلیسرید سرم, قندخون ناشتا و دو ساعته, فشارخون سیستولیک و دیاستولیک همراه بود. افرادی که در بالاترین چندک دور باسن قرار داشتند دارای سطح HDL بالاتری نسبت به افراد دیگر بودند. پس از تعدیل اثر عوامل مخدوش کننده، با افزایش دور باسن روند معنی‌داری در کاهش خطر ابتلا به LDL بالا (میزان خطر به ترتیب در چندک‌ها: 00/1، 98/0، 97/0، 95/0, 84/0, مقدار p برای روند=04/0)، دیابت (00/1، 68/0، 58/0، 45/0, 42/0, مقدار p برای روند=01/0), پرفشاری خون (00/1, 96/0, 82/0, 78/0, 70/0, مقدار p برای روند=02/0), HDL پایین (00/1, 03/1, 86/0, 82/0, 56/0, مقدار p برای روند=01/0), فشار خون بالا (00/1, 99/0, 82/0, 70/0, 61/0, مقدار p برای روند = 01/0) و اختلال در هومئوستاز گلوکز (1، 69/0، 66/0، 54/0, 48/0, مقدار p برای روند=01/0) مشاهده شد. افرادی که در بالاترین چندک دور باسن قرار داشتند در مقایسه با چندک اول شانس کمتری برای ابتلا به هیپرکلسترولمی (86/0 در مقابل 00/1) و هیپرتری‌گلیسریدمی (74/0 در مقابل 00/1) داشتند. نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از ارتباط مستقل و معکوس دور باسن با عوامل خطر متابولیک است. این امر بر تداوم اندازه‌گیری دور باسن در بررسی‌های اپیدمیولوژیک تأکید دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تأثیر کاهش وزن بر اندازه دور کمر و دور باسن در زنان دارای

مقدمه: اندازه دور کمر و دور باسن در مطالعات اپیدمیولوژیک و نیز در مطالعات بالینی دارای اهمیت است لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر کاهش وزن بر اندازه دور کمر و دور باسن در زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام شد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد است که بر روی 289 زن 18 تا 73 ساله صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک گرداوری شد. وزن و قد طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌...

full text

تأثیر کاهش وزن بر اندازه دور کمر و دور باسن در زنان دارای

مقدمه: اندازه دور کمر و دور باسن در مطالعات اپیدمیولوژیک و نیز در مطالعات بالینی دارای اهمیت است لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر کاهش وزن بر اندازه دور کمر و دور باسن در زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد است که بر روی 289 زن 18 تا 73 ساله صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک گرداوری شد. وزن و قد طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه ...

full text

آیا در زنان چاق و اضافه وزن رابطه مستقلی بین WHR با عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروق وجوددارد؟

Background: The relationship between body fat distribution and cardiovascular risk factors in obese  population may be different from general population. This study was conducted to evaluate the relationship  between WHR and cardiovascular risk factors in overweight and obese women and to determine a point of WHR above which the chance of having cardiovascular risk factors increased.  Materials...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 6  issue 4

pages  309- 318

publication date 2004-12

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023