نام پژوهشگر: جعفر جوان

نقش متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی شهرستان سمیرم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  سید امیر محمد علویزاده   جعفر جوان

همزمان با تحولات شکل گرفته در دهه های اخیر در سطح جهانی، فضاهای روستایی نیز دستخوش تحول گردیده و با چالشهای فراوانی جهت هماهنگی با این تحولات روبرو است. از تحولات بسیار مهمی که در اقتصاد روستایی شکل گرفته بویژه در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته، کاهش نیروی انسانی در بخش کشاورزی بواسطه افزایش مکانیزاسیون فعالیت ها در این بخش و بدنبال آن کاهش سهم این بخش در تولید ناخالص ملی کشورها است. یکی از نتایج بدیهی چنین روندی مهاجرت نیروی انسانی و جذب در سایر بخش های اقتصادی فعال در شهرها می باشد بطوری که سهم جمعیت روستایی در ساختار جمعیتی این کشورها به 2 تا 7 درصد کاهش یافته است. کاهش سهم این بخش با افزایش بهره وری فعالیت ها زمینه ساز افزایش سطح رفاه نسبی خانوارهای روستایی در این کشورها شده است. در کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه نیز وقوع چنین روندی قابل انتظار است و خروج نیروی انسانی از بخش کشاورزی بواسطه مکانیزاسیون در راستای افزایش بهره وری تولید در حال انجام می باشد که این مساله خروج نیروی انسانی را بدنبال خواهد داشت ولی در مقایسه با کشورهای پیشرفته، بخش صنعت و شهری این کشورها توانایی جذب و ارائه خدمات به تازه واردان روستایی را نداشته و از سوی دیگر ادامه فعالیت این حجم از نیروی انسانی در بهره برداری های کشاورزی محدود، در کاهش سطح زندگی و رفاه خانوارهای روستایی ساکن تاثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر وجود مظاهر عمده ناپایداری در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساختار فضاهای روستایی را با چالش های اساسی در راستای توسعه روبرو نموده است. یکی از مهمترین استراتژیها که در این راستا و در چارچوب الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است لزوم متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در فضاهای روستایی در سطوح مختلف فضایی است. بطوری که در این الگو پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در جوامع روستایی اهمیت بسیار اساسی و ضروری دارد زیرا از یک سو می باید با افزایش کارایی و اثربخشی، میزان بهره وری از ظرفیتها و توانهای بالفعل موجود در فعالیتهای اقتصادی را افزایش داد و از دیگر سو برای تضمین استمرار معیشت، ثبات اشتغال، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و ارتقاء درآمد به متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستائیان پرداخت که اتخاذ این استراتژی در شرایط بحرانی ناشی از رویدادهای اجتماعی، اقتصادی و بویژه طبیعی، ضامن امنیت معیشت و درآمد روستائیان خواهد بود. اقتصاد روستاهای منطقه مورد مطالعه از اواخر دهه 1340 دوران تحول خود را آغاز نموده و از اقتصاد معیشتی و خود بسنده که مبتنی بر دامداری سنتی و زراعت غلات بوده به سمت تولید و فروش محصول برای بازار(سیب درختی) گرایش پیدا کرده است. بطوری که در حال حاضر بعنوان یکی از مهمترین قطب های تولید سیب درختی با کیفیت بالا در سطح ایران و حتی منطقه خاورمیانه شناخته می شود بگونه ای که اولین تصوری که بعد از نام سمیرم به ذهن متبادر می شود سیب درختی است. به بیان دیگر ساختار اقتصادی - اجتماعی منطقه مورد مطالعه بشدت تحت تاثیر این محصول قرار گرفته است که با توجه به مطالعه انجام شده در این تحقیق نسبت به سایر محصولات کشاورزی نیز از مزیت نسبی بالاتری برخوردار بوده است و در طرح های توسعه استان و شهرستان نیز تخصص در کشت این محصول را بعنوان یکی از استراتژیهای مهم عنوان نموده اند. با این وجود باید دانست که تخصصی شدن دارای الزامات و نمودهایی چون بهره وری بالاتر عوامل تولید، مکانیزاسیون در تمامی سطوح تولید و پس از تولید، ارتقاء کیفیت نیروی انسانی شاغل در بخش در راستای تغییر نگرش و پویایی در طول زمان آنچنان که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اتفاق افتاده، است که چنانچه چنین تغییرات و سیاست گذاریهایی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی در راستای تخصصی نمودن کشت در منطقه اعمال گردد امری میمون و پسندیده نیز خواهد بود. اما آنچه در این پژوهش نیز به آن اشاره شد آن است که این منطقه فقط در تولید سیب درختی با کیفیت بالا و در حجم زیاد از برتری لازم برخوردار بوده که در ابتدای امر نیز می تواند بعنوان یک مزیت مطلوب در راستای توسعه به آن توجه نمود. اما آنچه در این رابطه لازم به ذکر است آنکه تخصصی شدن در تولید یک محصول همانگونه که بیان شد مستلزم مواردی چون افزایش بهره وری از عوامل تولید در سایه استفاده و بهره گیری از روش های مکانیزه و علمی خواهد بود که یکی از پیامدهای آن آزاد نمودن بخش زیادی از نیروی کار فعلی و بویژه عدم وجود فرصت های شغلی جهت تازه واردان روستایی که با توجه به ساختار جمعیتی منطقه تعداد قابل توجهی را نیز شامل می شود، است. از دیگر مواردی که باید به آن توجه داشت آن است که تکیه بر کشت یک محصول در سطح گسترده مستلزم وجود آرامش و ثبات نسبی در سایر حوزه های مرتبط با تولید و فروش خواهد بود که از این میان می توان مواردی همچون حوزه های صادرات و واردات، فروش و بازاریابی، آب و هوا و منابع آبی اشاره نمود. در حالی که در هیچ یک از این حوزه ها در ابعاد طولانی و کوتاه مدت نمی توان نشانی از ثبات و تداوم را مشاهده نمود مصادیق آنرا می توان در مواردی چون سرمازدگی محصول و خشکسالی(1387)، وقوع خشکسالی شدید(1388)، واردات بی رویه محصولات کشاورزی توسط بخش های دولتی در چند سال اخیر بدون توجه به نیاز و تولیدات داخلی، محدودیت های فراوان در صادرات و ورود محصولات ایرانی به کشورهای دیگر و از این قبیل موارد اشاره نمود. براین اساس چالش های جدی در راستای تولید این محصول وجود دارد که علاوه بر موارد فوق الذکر می توان به موارد زیر اشاره کرد: - عطش فراوان ساکنین منطقه در تبدیل اراضی زراعی و منابع طبیعی به باغات سیب و بهره برداری بی رویه از منابع آبی و ارضی منطقه - چالش های اساسی در نحوه بهره برداری و پایداری منابع پایه محیطی منطقه که در آینده به یکی از چهره های بارز منطقه مبدل خواهد شد - عدم وجود هیچگونه تاسیسات و زیرساخت هایی جهت تبدیل بخشی از تولید منطقه - محدودیت های فراوان در بخش اشتغال و فرصت های شغلی جهت جوانان و تازه واردان به عرصه فعالیت اقتصادی - مشکلات بخش بازار همچون چگونگی بازاریابی محصول، قیمت و تنظیم بازار و موارد بسیار دیگری که در بخش های گذشته به آنها اشاره شد. با توجه به چارچوب نظری، مدل تحلیلی و متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق به توصیف و تحلیل وضعیت جامعه مورد تحقیق در دو گروه خانوارهای دارای فعالیت های متعدد اقتصادی و خانوارهای فعال در بخش باغداری و تولید سیب درختی پرداخته شد. نتایج این بررسی نشان دهنده آن است که خانوارهای گروه اول در برخی از متغیرها در ابعاد اقتصادی و اجتماعی دارای تفاوت معنادار بوده اند. به بیان دیگر این خانوارها در ارتباط با متغیرهای مورد بررسی در ابعاد فوق الذکر دارای وضعیت به نسبت مطلوب تری برخوردار هستند هرچند که در برخی از موارد نارسایی هایی نیز به چشم می خورد. اما نکته قابل تامل آن است که در بعد محیطی تفاوت معنی داری بین هیچ یک از گروه های مورد بررسی وجود نداشته است به عبارت دیگر این حوزه دارای چالش هایی بوده است که در صورت عدم سیاستگذاری مناسب و کاهش فشار در این بخش چشم انداز مناسبی را نمی توان برای متغیرهای این بخش متصور بود. خلاصه وضعیت هر کدام از متغیرهای مورد بررسی در ابعاد مختلف در قسمت آزمون فرضیات به تفصیل بیان شده است.

بررسی تغییر کاربری اراضی شهر ورامین طی سالهای 1354-1385
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1388
  معصومه کاشانی   جعفر جوان

در حال حاضر مهمترین مسئله ای که شهر ورامین با آن مواجه است رشد بی رویه ونا موزون شهر و به تبع آن تغییر کاربری اراضی کشاورزی پیرامون شهراست که خصوصاً طی 3 دهه اخیر به دنبال گسترش فضایی شهر از یکسو ونزدیک شدن روستاهای نزدیک به آن از سویی دیگر بوجود آمده است .این پدیده پاسخی است به اسکان جمعیتی که روز به روز بر تعدادشان افزوده شده است.تنها بخشی از این ازدیاد جمعیت ناشی از رشد طبیعی جمعیت بوده وبخش اعظم آن در اثرمهاجرت خصوصاً مهاجرت ناشی از همجواری با کلانشهر تهران شکل گرفته است. همچنین رشد ناموزون شهر وتخریب اراضی کشاورزی پیرامون پیرامون آن تا حدود زیادی متاثر از نبود طرح جامع برای هدایت توسعه شهر وضعف قوانین حفظ کاربری اراضی کشاورزی بوده است.تمامی این موارد سبب گشته که شهر با استانداردهای مطلوب شهری و متناسب با جمعیت فاصله داشته باشد.لذا مهمترین مسئله توجه به رشد مطلوب وبهینه شهرودر کنار آن حفظ اراضی کشاورزی حاشیه آن می باشد. با توجه به موقعیت شهر ورامین(همجواری با کلانشهر تهران)و با ادامه یافتن روند مهاجرتها وعدم برنامه ریزی صحیح برای چگونگی توسعه شهر مطمئناً علاوه بر اینکه مقدار زیادی از اراضی حاشیه شهر تخریب خواهد شد توسعه مطلوب شهری هم محقق نمی گردد لذا لازم است برای توسعه آینده شهر وحفظ اراضی کشاورزی حاشیه آن برنامه ریزی نمود.

نقش متنوع سازی فعالیت های اقتصادی وتولیدات کشاورزی به عنوان رویکردی مطلوب برای توسعه پایدار نواحی روستایی نیمه بیابانی نمونه موردی:شهرستان زهک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  حمید حیدری مکرر   جعفر جوان

چکیده رساله/پایان نامه : اقتصاد روستایی شهرستان زهک در سال های اخیر (1389-1377) به دلیل تک محصولی بودن (وابستگی 80 درصد به گندم و جو) با چالش هایی جدی در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی روبرو بوده است. که این چالش ها وضعیت نامطلوبی را در عرصه های مختلف روستانشینی سبب شده است، به طوری که نرخ بیکاری در منطقه به بالاترین رقم کشوری یعنی 30% رسیده است و میزان عملکرد گندم در منطقه در بعضی از سال ها به صفر نزدیک شده است. عدم جریان رودخانه هیرمند باعث شده است که منطقه از بالاترین میزان فرسایش در سطح کشور تبدیل گردد. گسترش فقر گسترده، خروج سرمایه نیروی انسانی و اقتصادی، گسترش مشاغل غیر رسمی، تخریب منابع و تخلیه روستاها، از آن جمله بوده اند. توجه به رویکرد متنوع سازی در قالب توسعه پایدار سبب خواهد شد که تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال و درآمد در فضاهای روستایی ایجاد شده و از ظرفیتها و توانایی های بالقوه و بالفعل موجود منطقه استفاده شود به خصوص با رواج کشتهای اقتصادی جدید و گلخانه ای. روش تحقیق در این پژوهش از طریق نمونه گیری و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری و تحلیل همبستگی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش مناطقی از شهرستان زهک که به آب تابستانه چاهکها دسترسی دارند از تنوع محصولات کشاورزی و سطح نسبتاً بالای درآمد برخوردارند و به آینده شغلی خویش نیز امید بیشتری دارند در حالی که روستاهایی که به آب چاهکها کمتر دسترسی دارند فقط به کشت گندم و جو اکتفا کرده اند. کشاورزانی که ازچاهک ها استفاده می نمایند و دارای کشتهای گلخانه و جدید هستند نسبت به سایرین دارای مشارکت های اقتصادی و اجتماعی بیشتری هستند

بررسی نقش مدیریت روستایی در توسعه درونزای روستا(دهستان اترک شهرستان مانه و سملقان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  اعظم پورجمالی جعفرآباد   علی اکبر عنابستانی

بدون تردید میسر شدن پیشرفت در هر یک از زمینه های توسعه مستلزم حضور آحاد مردم در روند توسعه است . رسالت این امر بر عهده مدیریت روستایی است . پس از انقلاب ، مدیریت جدید روستایی تحت عنوان شوراهای اسلامی و دهیار کنترل نظم و توسعه در روستاها را بر مبنای قدرت مشارکت مردمی مطرح کرده است اما شواهد حاکی از آن است که: مدیریت جدید در جلب مشارکت مردم و در نتیجه تحقق توسعه درونزا در روستاها ناکام بوده است . بنابراین در این پژوهش سعی شده است تا عدم توفیق مدیریت روستایی در جلب مشارکت و متعاقب آن توسعه درونزای روستاها ، در قالب مفهوم سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آنچه می تواند راه حل این معضل باشد ، پیوند دادن نهاد مدیریت روستایی با ساختار رسمی جامعه(مردم) و سازمانهای متولی توسعه روستایی از طریق افزایش سرمایه اجتماعی و توانمندسازی آنها می باشد. به منظور دستیابی به نتایج فوق که در پژوهشی با عنوان بررسی نقش مدیریت روستایی در توسعه درونزای روستاها مورد مطالعه قرار گرفت ؛ نخست جهت مطالعه ادبیات موضوع از روش کتابخانه ای استفاده شده است و سپس به منظور آزمون فرضیات تحقیق به مطالعه میدانی در 9 روستای نمونه دهستان اترک شهرستان مانه و سملقان پرداخته شده است . حجم نمونه پژوهش 231 سرپرست خانوار مرد ساکن در روستاهای نمونه و کلیه شوراها و دهیاران این روستاها بوده است . یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون دو متغیره نشان می دهد که شدت تأثیر متغیر عملکرد مدیریت روستایی بر سرمایه اجتماعی روستا 462/0 است که بیانگر تأثیر متوسط و مثبت عملکرد مدیریت روستایی بر سرمایه اجتماعی روستا می باشد. عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در میزان شکل گیری سرمایه اجتماعی داشته است، به طوری که به تنهایی 54 درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی را تبیین می کند.

پایدارسازی جمعیتی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد با تاکید بر رویکرد متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  مریم قاسمی   جعفر جوان

رویکرد متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی یکی از رویکردهای مورد توجه در توسعه همه جانبه اجتماعات روستایی است، به طوری که وجود تنوع در اقتصاد روستا لازمه دستیابی به توسعه پایدار روستایی عنوان می شود. تحقیق حاضر با هدف تبیین دلایل پایداری/ناپایداری جمعیتی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد، با استفاده از رویکرد متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی صورت گرفته است. روش به کار رفته، پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است و بین دو گروه از روستاهای پایدار و ناپایدار جمعیتی فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار می گیرد. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه خانوار و آبادی بوده است. نتایج به دست آمده از 380 خانوار و 41 آبادی نشان می دهد که وجود «تنوع در فعالیتهای اقتصادی» سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد بر «پایداری جمعیتی» اثر مثبتی دارد که عمدتاً ناشی از وجود تنوع در فعالیتهای اقتصادی بخش غیر کشاورزی است. در واقع تنوع در فعالیتهای بخش کشاورزی اثر چندانی در پایداری جمعیتی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد ندارد که دلیل این امر پدیده خشکسالی و درآمد اندک ناشی از آن می باشد.

تأثیر نوآوری های کشاورزی براقتصاد روستاهای حاشیه رود درکش در شهرستان مانه و سملقان، خراسان شمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  محمد رضا غلامی   جعفر جوان

نوآوری های کشاورزی همواره یکی از موضوعات مهم جغرافیای کشاورزی است. داده های تحقیق مربوط به سال زراعی 90-1389 است. روش تحقیق مبتنی بر پژوهش های تجربی- میدانی و بررسی اسناد و مدارک علمی توأم با نگرش سیستمی انجام شد. اطلاعات لازم با روش کاملا" تصادفی از سطح خانوار(257 نمونه)، واحد بهره بردار زراعی(222 نمونه) و 8 گروه مشارکتی به ترتیب به وسیله پرسشنامه و تکنبک ارزیابی سریع محلی جمع آوری شد. تحقیق علاوه بر بررسی انتشار نو آوری ها، چگونگی تأثیر آنها را بر اقتصاد روستاهای حاشیه رود درکش در شهرستان مانه و سملقان نیز مورد بررسی قرار می دهد. نتایج توصیفی تحقیق حاکی از انتشار«s» شکل نوآوری هاست. علاوه بر یافته های توصیفی، نتایج علّی حاصل از مدل رگرسیونی لوجیت و آنالیز واریانس ها نیز حاکی از تحول شکلی و محتوایی در نظام زراعی و اقتصاد روستایی است. نوآوری ها از یک سوی باعث کاهش تنوع و انقباض الگوی مکانی گیاهان زراعی و از سوی دیگر باعث افزایش تنوع مشاغل اقتصادی و رونق اقتصاد غیر زراعی شده است. نتایج نهایی حاصل از آزمون پنج فرضیه تحقیق نیز حاکی از تغییر معنادار نظام اقتصاد کشاورزی به اقتصاد غیر کشاورزی، با گرایش بیشتری به اقتصاد خدمات در منطقه رود درکش است.

دیالکتیک فضا در تریالکتیک شهر
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  سعید دلیل   جعفر جوان

هنری لوفور، جامعه شناس و فیلسوف مارکسیست فرانسوی، مُبدع نظریه تولید فضاست. تحلیل بقای نظام اقتصادی سرمایه داری از طریق فضا و همچنین تاثیرات دولت و مردم بر فضا، از جمله مسائلی هستند که لوفور را به نظریه پردازی درباره فضا به عنوان یک محصول اجتماعی رهنمون کردند. لوفور به دنبال بررسی این موضوع بود که دولت چگونه بر کاربران فضا، از طریق فضا، هژمونی خود را اعمال می کند و همچنین به دنبال تغییری در مفهوم پردازی های رایج درباره فضا در علوم انسانی بود. لوفور با استفاده از منطق دیالکتیکی هگلی-مارکسی و تلقیِ خاصّ خود از این منطق به مفهوم پردازی درباره فضا پرداخت. از نظر وی فضا فی نفسه (در مفهوم دکارتی) مفهومی تهی است و اصالتا باید فضا را اجتماعی در نظر گرفت. فضا از نظر لوفور، بودگاهی است که در آن نزاع طبقاتی رخ می دهد و همچنین محل تسلط دولت با ویژگی های سرمایه دارانه است، از همین نقطه نظر لوفور به این نتیجه می رسد که فضا سیاسی نیز هست. به عبارتی از نظر لوفور، نه تنها فضا ناشی از شرایط و روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تولید می شود، بلکه در بازتولید آن شرایط و روابط نقشی مستقیم و اساسی ایفا می کند.

تبیین عوامل موثّر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی منطقه مورد مطالعه: شهرستان فردوس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1394
  معصومه سلیمانی   جعفر جوان

بین دو گروه روستاهای پایدار و ناپایدار ناحیه تفاوت معناداری در بعد زیست محیطی ناپایداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشانگر آن است که، ناپایداری زیست محیطی، موثرترین عامل در ناپایداری روستایی ناحیه است.

بررسی روند و علل مهاجرت در شهرستان گناباد (الگوی مورد مطالعه دهستان کاخک)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1376
  محمد عمادی   جعفر جوان

چکیده ندارد.

بررسی کشت های گلخانه ای در اراضی شمال مشهد با تاکید بر شاخص های اقتصادی -اجتماعی و زیست محیطی منطقه مورد مطالعه (حوزه آبریز کشف رود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1387
  مهدی قلی پورخلیلی   خدیجه بوذرجهرمی

چکیده ندارد.

نقش کشت گلخانه ای (گلهای زینتی) در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا (دهستان قبله ای، شهرستان دزفول)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1387
  عصمت کرمی فر   خدیجه بوذرجمهری

گلخانه بخش محدودی از فضاست که در آن کلیه عوامل محیطی قابل کنترل بوده و برای کشتهای متراکم و تولید محصول خارج از فصل و یا خارج از محیط طبیعی گیاه احداث می گردد. عوامل و شرایط مساعد طبیعی و اقلیمی، افزایش تولید در واحد سطح و افزایش درآمد واشتغال زایی از دلایل عمده توسعه و گسترش کشت گلهای زینتی به صورت گلخانه ای در شهرستان دزفول و به ویژه دهستان قبله ای می باشد. هدف اصلی این تحقیق مقایسه وضعیت اقتصادی اجتماعی بهره برداران گلکار و غیرگلکار در دهستان قبله ای است که به تولید گل و سایر محصولات رایج منطقه (گندم و ذرت) اشتغال دارند. به همین منظور با استفاده از فرمول کوکران تعداد 258 بهره بردار (88 گلکار و 170 غیر گلکار) به عنوان حجم نمونه برآورد گردیده و به صورت روش تصادفی ساده با انجام تحقیقات میدانی مورد مصاحبه و پرسشگری قرارگرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار spss و ecxel مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلها نشان می دهد که کشت گلهای زینتی در مقایسه با سایر کشتهای رایج منطقه،نقش بیشتری در توسعه اقتصادی - اجتماعی بهره برداران داشته است. از سویی توسعه این نوع کشت با مشکلات و تنگناهایی روبروست که تلاش در جهت رفع آنها می تواند باعث افزایش اهمیت و نیز توسعه این کشت در منطقه گردد.

بررسی و تحلیل اثرات ساخت سدها در حوضه رودخانه ها مطالعه موردی: سدهای کارده و بیدواز در خراسان رضوی وشمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  علی اصغر کدیور   حمید شایان

به دلیل افزایش اهمیت آب به ویژه در 50 سال گذشته در ابعاد مختلف زندگی انسان ها، بیشتر کشورها از جمله ایران برنامه ها و سرمایه گذاری های گسترده ای را به منظور کنترل و تنظیم آب از طریق ساخت سازه های مهندسی به ویژه سدها انجام داده اند. بهره برداری از سد کارده (مشهد) در سال 1367 و بیدواز (اسفراین) در سال 1382 در راستای همین هدف می باشد. مساله ی عمده ای که کمتر مورد توجه قرارگرفته است، پی آمدهای حاصل از اجرای این طرح ها و ارزیابی آثار اجتماعی ،اقتصادی و زیست محیطی آن ها است که این تحقیق جواب دادن به آن را وجه همت خود قرار داده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به کمک مطالعات پیمایشی و مقایسه ی داده های جدید با اسناد قبل از احداث سدها و همچنین سنجش نگرش بهره برداران به ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی سدهای کارده وبیدواز پرداخته است. نتایج حاصل حاکی از کاهش سطح زیر کشت و بوجود آمدن اثرات منفی در پایاب سد کارده از نظر اقتصادی ، اجتماعی و محیطی است . در پایاب سد بیدواز به دلیل تخصیص تمام آب به بخش کشاورزی شرایط اقتصادی و زیست محیطی به صورت محدود بهبود یافته است. از نتایج مهم دیگر این تحقیق عدم رضایت بیش از 80 درصد بهره برداران پایاب سدها از مدیریت دولتی حاکم بر منابع آب و نحوه ی توزیع آن است که بهره برداری و مدیریت منابع آب در حوضه رودخانه های کارده و بیدواز را با رویکرد مشارکتی اجتناب ناپذیر می نماید.

شناخت قابلیتها،محدودیتها وارئه راهبردهای توسعه پایدار روستایی (نمونه موردی بخش مرکزی شهرستان فراشبند استان فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1388
  صدیقه نوشادی فرد   مجید یاسوری

توسعه روستایی پایدار فرایندی پویا ومداوم است که همه ابعاد زندگی روستائیان اعم از اقتصادی اجتماعی ،فرهنگی ،زیست محیطی ،اکولوژیکی ودر نهایت کالبدی فبزیکی را در ارتباط با هم وبه صورت یکپارچه دربرمی گیرد ، بنابراین در فرایند توسعه روستایی پایدار ،شناخت ودرک صحیح از شرایط اوضاع مناطق روستایی، امکانات ومحدودیت ها وظرفیت های موجود وارائه راهکارهای لازم برای تحقق توسعه روستائی ضروری است . این تحقیق با روش توصیفی –تحلیلی ،اکتشافی وبا نگاه سیستمی ابعاد مختلف محیط طبیعی، اقتصادی واجتماعی روستاهای بخش مرکزی شهرستان فراشبند مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه دارای قابلیهای بالقوه وبالفعل بسیاری درزمینه های مختلف طبیعی ،اقتصادی واجتماعی است ،وزمینه های توسعه پایدار ویکپارچه درمنطقه نیازمندراهبردهائی جهت استفاده مطلوب وبهینه از منابع موجود در منطقه می باشد.این راهبردها برمبنای توجه بیشر به منابع وداده های محیط طبیعی ، اعمال روشهای صحیح جهت استفاده مطلوب ومناسب از منابع آب وخاک ،مراتع منطقه وهمچنین هدایت سرمایه ها وبکارگیری تکنولوژی وصنعت در راستای ظرفیت های تولیدی موجود در بخش های مختلف اقتصادی وبا تاکید بر بهره گیری هر چه بیشتراز منابع انسانی و فرهنگی موجود است نظریه پایه توسعه منطقه با محوریت کشاورزی ،دامداری،باغداری وتاکید بر صنایع تکمیلی بخش کشاورزی می باشد.

بررسی تغییرات کاربردی اراضی روستایی و زراعی حومه شهر نیشابور طی سالهای 1345-72 با استفاده از عکسهای هوایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1373
  مرجان افضلی   جعفر جوان

رشد بی رویه جمعیت در سالهای اخیر و منطبق بر آن، تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی همراه با آن، پیدایش و گسترش زمینه های جابجایی جمعیت و شروع مهاجرتهای روستایی به ویژه مهاجرتهای روستایی به شهرها، موجب یکسری تغییر و تحولات ساختاری در زمینه های مختلف در سطح کشور گردیده است که یکی از آنها تغییرات وسیع در کاربری اراضی زراعی و بایر نواحی حومه شهری در طی سالیان متمادی به ویژه در چند دهه اخیر بوده است . بدین ترتیب بسیاری از اراضی روستایی و زراعی حومه شهری که زمانی قادر به کمک در بخشهای اقتصادی کشور بوده اند به دنبال رشد بی رویه جمعیت شهرها، در کاربری آنها تغییراتی صورت گرفته و مورد استفاده کاربریهای شهری واقع شده اند. در این روند آنچه که حائز اهمیت می باشد بیشتر خودجوش بوده است تا برنامه ریزی شده و بدینسان در اکثریت قریب به اتفاق شهرهای کشور سطح تقاضای خدمات از حد عرضه آن پیشی گرفته و دست اندرکاران و برنامه ریزان را با تنگناهای شدیدی در این زمینه روبرو ساخته است . لذا هدف از انتخاب این موضوع به عنوان پایان نامه تحصیلی در حقیقت این است که حتی الامکان تبعات افزایش جمعیت را روی تغییرات کاربری اراضی در طول سه دهه اخیر با توجه به تحولات اقتصادی و اجتماعی کشور که خود نشات گرفته از سیاستهای ملی است در یکی از شهرهای ایران نشان داده و دست کم با درنظر گرفتن تداوم و رشد جمعیت در سالهای آینده، اثرات آن را بر چگونگی تغییرات کاربری اراضی پیش بینی نمود تا بلکه به یکسری راهبردها در زمینه هدایت و توسعه شهری موزون در رابطه با رشد فزاینده جمعیت دست یازید (دیاگرام الف). باشد که این تحقیق بتواند راه گشای کار، برای بسیاری از دانش پژوهان در این زمینه ها باشد.

نقش زنان روستایی در فرآیند توسعه (مورد شهرستان مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1374
  خدیجه بوذرجمهری   جعفر جوان

یکی از مباحث اساسی در زمینه توسعه، میزان بهره گیری درست و بهینه از تواناییها و استعدادهای نیروی انسانی هر جامع است . به عبارت دیگر میزان بهره گیری منابع انسانی از فرصتهای مناسب توسعه همواره به عنوان یکی از پارامترهای اساسی توسعه انسانی مطرح بوده و هست . فرصتهایی که می بایست زمینه مشارکت عادلانه همه اقشار جامعه را فراهم ساخته و از مزایای اجتماعی، اقتصادی آن بهره مند سازد. بر همین اساس عنایت ویژه به موقعیت زنان روستایی به عنوان نیمی از منابع انسانی جامعه روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است . پیش فرض اصلی که وجود دارد این است که معمولا زنان روستایی علیرغم موقعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند و میزان نقش و مشارکت آنها در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و خدماتی در سطح بالایی است . آنان نقش مهمی در تولید محصولات گوناگون زراعی، باغی، دامی، صنایع دستی و تبدیلی ایفا می کنند. ولی میزان حضور آنها در سایر فعالیتها چون تصمیم گیری، مدیریت ، حق مالکیت ، اشتغال و درآمد با تنگناهایی همراه هست و متاسفانه به دلایل گوناگون کمتر مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل توسعه روستایی واقع شده اند. یکی از دلایل مهم این امر، عدم آگاهی برنامه ریزان از توانمندی این گروه و نقش موثر آنان در تامین بخشی از درآمد خانوار است . در این تحقیق سعی شده است د ابتدا وضعیت زنان روستایی شهرستان مشهد از نظر اجتماعی، اقتصادی فرهنگی برحسب شرایط مختلف طبیعی روستاها (کوهستانی و جلگه ای) مورد بررسی قرار گرفته و سپس به شناخت سهم و مشارکت آنان در تولید محصولات مختلف پرداخته شده است و ضمنا استعدادهای بالقوه اقتصادی آنان و مشکلات و عوامل بازدارنده در راه فعالیتها و مشارکت آنان در جهت برنامه ریزیهای توسعه روستایی مطرح گردیده و راهبردهایی به منظور مقابله با این تنگناها و موانع ارائه شده است تا محق بودن آنها جهت بهره مندی از مواهب گوناگون توسعه در جوامع روستایی برای برنامه ریزان روشن گردد و به گونه ای که این گروه نیز به نسبت ارزش و بازده کار خویش ، قادر باشند به کمک یک نظام جامع اقتصادی و اجتماعی نیازهای فردی و اجتماعی خود را برآورده سازند.

آمایش نواحی خشک و نیمه خشک با تکیه بر محدودیت آب (الگوی موردی حوضه آبریز دست بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 0
  محمود فال سلیمان   جعفر جوان

علم جغرافیا بنا بر تعریف ، قلمرو و هدف اساسی اش . یعنی تنظیم روابط انسان و محیط که بعنوان سنتزی از کشف روابط متقابل آنها حاصل می شود، مسائل بشری را مورد توجه قرار می دهد، محیطهای متنوع اکولوژیکی بهمراه خصوصیات اقتصادی، اجتماعی جوامع انسانی آنها همیشه علاقه و کنجکاوی جغرافیدانان را در درک ساختار و نحوه سازمانیابی فضای این مناطق که حاصل عملکرد انسان و فعالیتهای او بر بستر طبیعت است در پی داشته است . رساله حاضر با ملحوظ داشتن دیدگاه فوق بر اثرگذاری نقش عوامل طبیعی بر ساختار و نظام فضائی یک اکوسیستم خشک که تحت عنوان حوضه آبریز دشت بیرجند تشکل ناحیه ای می گیرد آنرا بعنوان یک مدل جغرافیایی بررسی کرده و در ارائه یک خط مشی اصلاح گرایانه که در نتیجه عدم تعادل در مناسبات انسان و محیط پدید آمده تاکید دارد. این مطالعه شامل چهار بخش می باشد: در بخش اول در دو فصل به مفاهیم اساسی مورد اشاره در این بررسی پرداخته و با تکیه بر نقش پراهمیت عوامل طبیعی بعنوان محیط زمینه ساز، اثرگذاری محیط بر ساختار و نحوه سازمان یابی فعالیتهای انسانی بیان می شود و از دیدگاه نگرش فضائی بعنوان یکی از دیدگاههای جغرافیدانان در مطالعاتشان، مفهوم آمایش را در ارتباط با ناحیه مورد مطالعه تشریح کرده و در آخر مبانی علمی تحقیق آورده می شود. در بخش دوم در 7 فصل ضمن ارائه کلیاتی از شهرستان بیرجند و ناحیه مورد مطالعه تکیه بر تحلیل عناصر اقلیمی و وضعیت هیدروژئولوژیک ناحیه در ارتباط با خشکی و کمبود آب خواهد بود. همچنین ضمن بررسی رابطه سیستماتیک عوامل موثر بر منابع آب زیرزمینی عملکرد انسان و دخالت های غیرمنطقی او را بعنوان مهمترین عامل نابسامانی بستر اکولوژیک ناحیه خاطرنشان ساخته و به ارائه خط مشی های مناسب برای بهبود بستر طبیعی حوضه در همسوئی با کارائی بهتر و مفیدتر منابع آب پرداخته می شود. بخش سوم در چهار فصل به بررسی فضایی کاربریها و فعالیتها در سطح ناحیه در ارتباط با منابع آب پرداخته و پخش فضایی مراکز زیستی را در قالب مراکز شهری و روستایی و نحوه ساختار و سازمان یابی فضائی آنها را با تکیه بر نقش منابع آب مورد تحلیل قرار می دهد. در این فصل بخش کشاورزی بعنوان مهمترین بخش مصرف کننده آب در ارتباط با عناوین مهمی از جمله منابع آب کشاورزی، قوانین عرفی و اجتماعی تقسیم آب ، تناوب زراعی، الگوی کشت ، راندمان آبیاری، مالکیت اراضی و اقتصادی کشاورزی و منابع آب مورد توجه قرار گرفته است . بخش چهارم در دو فصل راهبردهای اساسی را در ارتباط با استفاده صحیح و منطقی از منابع آب در ارتباط با سازماندهی بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی بیان کرده، و در ارتباط با هر بخش برنامه هایی که می تواند کارایی بیشتری را داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. این بخش با جمع بندی و ارائه خلاصه ای از محتوی رساله خاتمه می یابد.

آمایش نواحی نیمه خشک دامنه های جنوبی البرز (نمونه موردی حوضه آبریز تاش ، مجن - شهرستان شاهرود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1376
  محمد صدیقی فر   جعفر جوان

واقعیت این است که توسعه کشاورزی و صنعتی به موازات افزایش جمعیت ، مسایل مهمی را در محیط زیست انسان موحب شده است که افزایش آلودگی ها، فرسایش خاک ، تقلیل تولیدات کشاورزی و مهاجرت های بی رویه روستایی نمونه هایی از آن است . این مسئله امروزه چنان شتابی به خود گرفته است که تعامل و توازن بین عناصر فضای جغرافیایی (انسان، فعالیت های انسانی و محیط) از بین رفته و می رود تا باعث بهم خوردن تعادل اکولوژیکی و نهایتا توقف در فعالیت اکوسیستم ها گردد. این رساله محور مطالعه خود را بر مراحل و علل پیدایش این عدم تعادل در دامنه های جنوبی البرز (نمونه موردی حوضه آبریز تاش ، مجن - شهرستان شاهرود) قرار داده است . تنگناهای محیط طبیعی حاصل از موقعیت جغرافیایی از یکسو و عملکرد مخرب انسان از سوی دیگر وضعیت اکولوژیکی حضوه را با بحران مواجه ساخته است . در این تحقیق با تبیین و تشریح عوامل تاثیرگذار بر نحوه کاربری اراضی در حوضه، آرایش فضایی فعلی کاربری ها مشخص گردیده و در نهایت با مدنظر قرار دادن تمامی عوامل تاثیرگذار به تدوین الگوی فضایی بهینه کاربری ها پرداخته است .

بررسی اشتغال مهاجرین وارده به مشهد (نمونه سرولایتهایی مقیم مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1375
  علی فاضلی   جعفر جوان

شرایط طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خاص حاکم بر کشور در طی زمان باعث تضعیف زمینه ای اشتغال و کاهش درآمد روستائیان (در اینجا روستاها بخش سرولایت نیشابور) شد و فاصله بین نقاط شهری و روستائی در این زمینه ها روزبه روز بیشتر شده است . کمبود زمین، آب دام و چراگاه، بیکاری در بخش رفاهی ناچیز مناطق روستائی این بخش ، باعث رشد مهاجرتها از دهه 1350 به بعد بوده است . نقاط مهاجر فرات بیشتر از دهستان سرولایت و شامل روستاهای ساقی بیک ، طالبی، قیران، سرچاه، قزل قلعه، حاجی آباد، ذهان، عبدالله گیو، سلطان میدان و کوه سخت است و مقصد مهاجرین شهرهای مختلف استان خراسان بخصوص شهر مشهد و محلات مختلف کوی طلاب از جمله دریای دوم، شیخ حسن، پنج تن، دریای اول است . در مجموع تاثیر قوای دافعه روستا و جاذبه های شهری و تفاوتهای موجود بین این دو نقطه محرک مهاجرتها بوده و لذا مهاجرین با درک عمیق این مسئله، مهاجرت کردند و کار کشاورزی، کارگری و احتمالا صنایع دستی نظیر قالی بافی را رها نموده و پس از استقرار در محلات فوق الذکر به مشاغل کارگری ساختمانی و کار در کارخانجات ، سراجی، خیاطی، بافندگی، بنگاه معاملات ، سمساری، کارمندی، و غیره روی آوردندو نتیجه این تغییر مکان و تعویض شغل دستیابی به درآمد قابل توجه و بهره گیری از امکانات رفاهی از شهر مشهد و در نتیجه رضایت نسبی از زندگی را در پی داشته است . چنانچه ریز دلایل مهاجرت در نظر گرفته شود، درآمد ناکافی با 77 درصد، کمبود یا نبود زمین کشاورزی با 51 درصد، بیکاری با 42 درصد، شغل نامناسب با 39 درصد، کمبود دام با 26/5 درصد، و کمبود آب کشاورزی با 11/7 درصد، در کنار امکانات رفاهی در سرلوحه دلایل دافع در روستاهای سرولایت و وجود زمینه های کار و فعالیت و درآمد مناسب و امکانات رفاهی قابل توجه در صدر جاذبه های شهر مشهد قرار می گیرد.

آمایش نواحی نیمه خشک با تکیه بر کاربری بهینه آب در شهرستان سبزوار. مطالعه موردی: حوضه آبریز دشت سبزوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 0
  ماشاءالله کریمان خراسانی   جعفر جوان

آب بعنوان یکی از عناصر مهم و حیاتی برای تداوم زندگی جوامع انسانی مطرح می باشد. این پایان نامه محور مطالعه خود بر آب ، بهره برداری از آن و تعیین ضرورت بهینه سازی مصرف و راهکارهای بهینه سازی در بخشهای سه گانه مرتبط با آب (جمعیت ، کشاورزی و صنعت) قرار داده است . حوضه آبریز دشت سبزوار از یکطرف زیرساختهای طبیعی ضعیفی دارد (بارش کم و نامنظم، جریانات سطحی اندک ، اقلیم خشک ، پوشش گیاهی تنگ و...) و از طرف دیگر عملکرد نابخردانه انسان، وضعیت منابع آبی زیرزمینی منطقه را بعنوان تنها شریان حیاتی آبی با بحران مواجه ساخته است . در این تحقیق با تبیین وضعیت موجود بستر طبیعی منطقه مورد مطالعه، وضعیت تخصیص آب در کاربریهای مختلف و مرتبط با آب را مشخص کرده که بیانگر توزیع نامتعادل و غیربهینه بین بخشی می باشد. (کشاورزی 91/1 درصد، شرب 7 درصد و صنعت 0/3 درصد). در ضمن با انجام ارزیابی وضعیت کاربریها تا افق 1390 نسبت به تدوین برنامه آمایشی این دو بستر مطالعاتی "محیط طبیعی و کاربریهای مرتبط با آب) اقدام شده است .

نقش کاربری بهینه آب در استراتژی حفاظت از منابع آبی با تکیه بر ارزیابی بهره برداریهای غیرمجاز (الگوی نمونه - دشت مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1374
  محمدمهدی مروج الشریعه   جعفر جوان

چکیده ندارد.

نقش پارامترهای اقلیمی در الگوی کشت دیم شهرستان بجنورد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 0
  هوشنگ شاددل   جعفر جوان

رشد و توسعه کشاورزی بعنوان محور توسعه اقتصادی و اجتماعی و نهایتا خودکفایی و استقلال سیاسی یکی از اهداف مهم دولت جمهوری اسلامی ایرانی می باشد. تحقق این اهداف از طریق ایجاد و تحولات بنیادی همه جانبه در ساختار کشاورزی، مدیریت ، بهره برداری مطلوب از منابع و امکانات امکان پذیر است . از آنجایی که کشت دیم در ایران از سابقه طولانی برخوردار است و در کشاورزی این مملکت نقش مهمی را دارد و بخوبی ثابت شده است که اقلیم بر ساختمان و عمل اکوسیستم های زراعی تاثیر بسزایی دارد، با بررسی عوامل و پارامترهای اقلیمی موثر بر رشد گیاهان زراعی و انطباق عملکرد این پارامترها با سایر عوامل دیگر نظیر: فیزیوگرافی، تیپ اراضی، اراضی مورد بهره برداری، خصوصیات فنولوژیکی و اکولوژیکی گیاهان زراعی یک ناحیه، می توان الگوی مناسبی جهت استفاده از اراضی دیم ارائه نمود. از آنجایی که شهرستان بجنورد از قطب های مهم کشاورزی در استان خراسان و کشور می باشد و اراضی وسیعی از آن بصورت دیم کشت می شود. این شهرستان بر اساس عملکرد پارامترهای اقلیمی به 5 ناحیه تقسیم می شود که هر ناحیه دارای یکنواختی اکولوژیکی و اقلیمی معینی می باشند. با بررسی دقیق این پارامترها نظیر: زمان شروع و خاتمه بارندگی، بارندگی متوسط سالانه و ماهانه و بارندگی موثر در فصل در فصل رشد گیاهان زراعی مختلف ، جمع درجه حرارت کل در فصل رشد انواع گونه های زراعی با توجه به آستانه حرارتی آنها، میزان تبخیر و تعرق در فصل رشد و از طرفی انجام عملیاتی زراعی منطبق بر اصول علمی و از دیدگاه منابع حیاتی، رعایت نکات حفاظتی، اصول دقیق کاشت جهت حفظ آب و خاک و رعایت حدود اراضی دیم و مراتعی و جنگلها می توان به افزایش عملکرد و تولید محصولات زراعی دیم دست یافت .

ارزیابی نقش آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی به عنوان زیرساخت توسعه نمونه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1375
  تقی اسداللهی   جعفر جوان

بی تردید یکی از مهمترین عناصر در فرایند توسعه، نیروی انسانی می باشد. می دانیم این نیروی انسانی است که منابع طبیعی را برای دستیابی به توسظعه به خدمت می گیرد. برای رسیدن به این مرحله باید با کمک آموزش ، نیروی انسانی به سرمایه انسانی تبدیل شود. بطور کلی کشورها دو هدف عمده را در امر آموزش تعقیب می کنند: -1 ارتقای سطح آگاهیهای عمومی، -2 تربیت نیروی انسانی به منظور پاسخگویی به نیاز بخشهای مختلف اقتصادی. رساله حاضر به مورد دوم نظر دارد. براین اساس ، پژوهش حاضر قصد دارد به ارزیابی نقش آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی در بخش کشاورزی بپردازد. مسلم است یکی از محورهای توسعه در کشور ما بخش کشاورزی می باشد و یکی از نارساییهای بخش کشاورزی می باشد و یکی از نارساییهای بخش کشاورزی فقدان نیروی انسانی ماهر است . این رساله نشان می دهد که درصد قابل توجهی از بودجه جاری و عمرانی دانشگاه فردوسی مشهد در گروه کشاورزی هزینه می گردد ولی از آن سو کمتر از نیمی از فارغ التحصیلان رشته مذکور به صورت مستقیم جذب بخش کشاورزی می گردند.

بررسی ساختار فضایی و تحلیل شاخصهای توسعه روستایی در شهرستان بردسیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1382
  مریم سلیمانی تبار   جعفر جوان

فرضیات زیر در رساله حاضر عبارتند از: 1-پراکنش مکانی شاخصهای توسعه با توجه به موقعیت استقرار روستاها نامتعادل است. 2-بین سطوح توسعه یافتگی روستاها و عوامل اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد .

بررسی قابلیتهای توسعه شهرستان ارسباران (ورزقان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1381
  ناصر فتحی   جعفر جوان

اصولا توسعه متکی بر قابلیتها و توانهای هر ناحیه جغرافیایی می باشد. یعنی شرط اصلی تحقق برنامه های توسعه در هر محلی مسلما بررسی و شناخت امکانات و توانهای آن منطقه می باشد. شهرستان ارسباران (ورزقان) نیز دارای قابلیتها و توانهای بالقوه و بالفعلی در جهت توسعه می باشد. لیکن در اثر شرایط و عوامل مختلفی نتوانسته است به توسعه مطلوب برسد. دراین راستا این پژوهش با عنوان بررسی قابلیتهای توسعه شهرستان و شناخت و شناساندن قابلیتها و توانهای نهفته در آن ، به بررسی زیرساختها و بخشهای اقتصادی منطقه مزبور پرداخته است.

ساماندهی فضایی-کالبدی احمدآباد تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1382
  داریوش ظفری   محمد سلیمانی

مناطق حاشیه یا به عبارت دیگر سکونتگاه های نامتعارف شهری از جمله پدیده های اقتصادی -اجتماعی و کالبدی شهر هستند که چهره شهرها را آشفته و ناموزون نموده اند.این پایان نامه تلاش دارد به بررسی مسائل و مشکلات و ناهنجاریهای فضایی و کالبدی محله حاشیه نشین احمدآباد بپردازد.

سطح بندی سکونتگاههای روستایی شهرستان خدابنده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1382
  جعفر مهدیون   جعفر جوان

پژوهش حاضر با عنوان سطح بندی سکونتگاههای روستایی موردی شهرستان خدابنده به سبب حاکمیت الگوی زیست روستایی، ضعف نظام سکونتگاهی (شهری و روستایی) و دارا بودن منابع بالقوه توسعه ولی در عین حال محروم از توسعه انتخاب شده است و محوریت اساسی این پژوهش براین مبحث استوار بود که نابرابریهای فضایی و مکانی موجود در سطح منطقه تحت تاثیر چه نیروهایی شکل گرفته است.