صفا سبطی

دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا

[ 1 ] - مسئولیت در برابر مرگ دیگری: بنیاد سوژه در فلسفه لویناس

مفهوم دیگری در فلسفه لویناس به مفاهیم دیگر او هویت می بخشد. وی با نقدی معرفت شناختی - هستی شناختی، تمامیت سوژه و کلیت دیگری را به پرسش می گیرد. به زعم لویناس دیگری امکان نفی تمامیت سوژه و امکان تعالی سوژه در فراروی از هویت ایستای خود است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نسبت سوژه با دیگری نسبتی معرفت شناختی - هستی شناختی نبوده بلکه از بنیان، نسبتی اخلاقی است. سوژه در مجاورت دیگری شکل می گیرد. م...

[ 2 ] - آیا صنایع‌دستی هنر است؟ جستجوی جایگاه صنایع‌دستی در بین هنرها براساس زیبایی‌شناسی کانت

به نظر «کانت» زیبایی امری عینی و متکی بر مفاهیم نیست، بلکه ذهن واضع حکم زیباشناختی در ابژۀ هنر است. احساس رضایتمندی در حکم ذوقی را ناشی از قضاوت تأملی به واسطه ذهن قضاوت‌کننده می‌داند. او هنر را از طبیعت، علم و پیشه‌وری متمایز دانسته و هنرها را به مکانیکی، مطبوع و زیبا تقسیم می‌کند. به زعم کانت هنرمطبوع هنری است که غایت آن صرفا لذت است، در حالی که معیار قضاوت در هنر زیبا قوه حاکمه تأملی بوده و ...

[ 3 ] - مفاهیم فلسفی مرلوپونتی: بستری برای تحلیل هنر تعاملی نگاهی به پرفورمنس «کشت زار»

درک مرلوپونتی از هنر با دیدگاه پدیدارشناسانه او از ادراک گره خورده است. به زعم وی مسالۀ مهم در هنر، پرسش دربارۀ زیبایی نیست، بلکه پرسش دربارۀ ادراک و بیان است. مرلوپونتی با تمرکز بر هنر، در پی توصیف ارتباط هنرمند با اشیا و جهانی است که به تصویر می‌کشد. به عبارتی او رابطۀ هنرمند با اثر هنری را مد نظر قرار می‌دهد. اما در این پژوهش، با تمرکز بر شروح فلسفی مرلوپونتی، ما در صدد یافتن وجه دیگری از را...

[ 4 ] - تحلیل تعامل مخاطب با چیدمان تعاملی "باران متن" بر اساس مفهوم بدنمندی در فلسفه مرلوپونتی

تعامل با رویداد هنر تعاملی اعم از تعامل فیزیکی و یا تعامل از طریق رسانه‌های جدید مجازی، صرفاً دیدن اثر هنری نیست. در این رویارویی، مواجهه بدنی مخاطب با کار، نقشی اساسی، هم در درک و هم در تعامل ایفا می‌کند. این تفاوت اساسی شیوه‌ای متفاوت را برای تحلیل هنر تعاملی طلب می‌کند. شیوه‌ای که اساس آن بر تحلیل کنش بدنی مخاطب در آمیختگی با فضای رویداد تعاملی و فضای مجازی باشد. با این توضیح، «بدنمندی» نقشی ...

[ 5 ] - «بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس

در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی می‌شود که سوژه را  در معرض تجربه قرار می‌دهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویک...