مریم صالحی نیا

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

[ 1 ] - تحلیل روایی عنصر زمان در حکایتی از مثنوی «محیط اعظم» بیدل دهلوی

در پژوهش حاضر یکی از حکایت‌های حالت محور مثنوی «محیط اعظم» سروده ی بیدل دهلوی تحلیل و واکاوی شده است. در جریان این بررسی با تمرکز بر عنصر زمان جنبه‌هایی همچون کانون‌سازی، ترتیب کارکردها، نشانه­های حضور راوی ، سرعت روایت،نقاط تحیرروایی و... بر مبنای آموزه­های روایت­شناسان ساختگرا از جملهژرار ژنت،رولان بارت و جرالد پرینس،  بررسی شده است. با توجه به اینکه مثنوی‌های بیدل تاکنون حوزه­ای تقریباً نامکش...

[ 2 ] - تشخُّص ادبی در دیدگاه ادیبان مسلمان

یکی از مؤلفه­های اصلی کام­یابی و ماندگاری هر اثر ادبی «تشخُّص» آن است. در نقد ادبی و بلاغت کهن اسلامی «تشخُّص ادبی» به­صورت مستقیم و متمرکز، مطالعه و بررسی نشده است؛ اما این موضوع همواره مورد توجه منتقدان و بلاغیان مسلمان بوده است. مسألة اساسی این پژوهش دریافت نگرش ادیبان کهن به موضوع «تشخُّص ادبی» است. این مقاله می­کوشد تا با روش کتابخانه­ای و با مراجعه به­منابع اصیل و کهن نقد ادبی و بلاغت اسلامی، چ...

[ 3 ] - تحلیل و بررسی تاثیر اندیشه‌های ایران باستان بر شکل‌گیری استعاره‌های درباری در خمسه‌ی نظامی از منظر شناختی

اندیشه های ایران باستان از خاستگاه های مهم و اصلی نظام فکری و اندیشه ای نظامی گنجوی است. او به ایران باستان و زبان پهلوی دلبستگی خاصی داشت و برخی داستان‌هایش نیز در فضای ایران پیش از اسلام رقم می خورد. مطالعه و بررسی آثار وی نشان می دهد که او بسیار تحت تاثیر این نوع اندیشه‌ها قرار دارد و این اندیشه ها باعث شده است تا استعاره‌های درباری متنوعی در خمسه‌ی نظامی شکل بگیرد؛ استعاره‌هایی که به دلیل ا...

[ 4 ] - تلاش برای ترسیم الگوی ارتباط روایی در مثنوی‌های بیدل

بیدل در مثنوی­هایش به­صورت جدی به موضوع انسان به عنوان رمزگان محوری خود پرداخته است. انسان، ابعاد و امکانات وجودی او، مهم­ترین دغدغه­ی بیدل است. از منظر بیدل، تمامی مظاهر هستی، زاییده‌ی «ادراک» آدمی است. وی در حکایت­هایی که تنها یک شخصیت محوری دارند، سفر انسان را در جستجوی خود، روایت می­کند. انسان مرکزی روایت بیدل، پس از جستجوهای بسیار درمی­یابد که هرچه هست، از دایره‌ی «ادراک» و «وجود» او بیرون...